۱- دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه بوعلی سینا
۲- دانشجوی دکتری دانشگاه بوعلی سینا
چکیده: (۱۰۵۸۴ مشاهده)
مهاجرت نیروی کار در سطح مناطق به تفاوتهای منطقهای نرخ بیکاری عکس العمل نشان میدهد و نرخ بیکاری با اجزاء بنیادی بازار مسکن در ارتباط است. در این مطالعه، ارتباط بازار نیروی کار و مسکن در 30 استان کشور و با به کارگیری مدل ورمولن و امرن (2005) و استفاده از روش دادههای ترکیبی (پانل دیتا) برای مناطق و روش خودرگرسیون با وقفه های گسترده (ARDL) برای کل کشور، روابط بین متغیرها در دوره زمانی 1390-1380 تجزیه و تحلیل می شود. نتایج مشاهدات نشان میدهد که اکثر استانهایی که از میانگین بالای قیمت مسکن برخوردار هستند، میانگین و نوسان پایین بیکاری را نیز دارند. کارگران در مناطقی با بیکاری بالا از طریق بازار مسکن جبران غرامت میشوند، زیرا در این مناطق قیمت زمین و مسکن و هزینه های زندگی نسبت به مناطق با بیکاری کمتر، پایین تر میباشد. همچنین با وجود خطر بیکاری، تمایل خانوارها به دریافت وام مسکن کاهش می یابد و در نتیجه، قیمت مسکن کاهش مییابد. خطر بیکارشدن، نااطمینانی درآمدی را افزایش میدهد و بنابراین، قیمت مسکن را کاهش خواهد داد. این مساله ارتباط منفی میان قیمت مسکن و نرخ بیکاری را نشان میدهد. همچنین آزمون علیت گرنجر نیز حاکی از ارتباط دوطرفه میان قیمت مسکن و نرخ بیکاری است. مناطقی که از نرخ بیکاری بالاتری برخوردارند، توسط شرایط بهتر بازار مسکن جبران غرامت میشوند؛ یعنی سطح قیمت مسکن در این مناطق پایینتر است. از این رو، ارتباط منفی میان قیمت مسکن و نرخ بیکاری در استانهای کشور وجود دارد. تحلیل های رگرسیونی ارتباط میان نرخ بیکاری و قیمت مسکن را منفی نشان میدهد و در مطالعه داده های پانلی، ضریب یاد شده در استانهای مختلف متفاوت است که منعکس کننده غرامت بیکاری در سطح مناطق می باشد. در مناطقی که از میانگین قیمت مسکن پایین تری نسبت به سایر استآنهابرخوردار میباشند، تأثیر بیکاری بر قیمت مسکن بیشتر از سایر استانهامیباشد. بنابراین پایین بودن قیمت مسکن این مناطق با بازار نیروی کار آنها ارتباط بالاتری نسبت به بقیه مناطق دارد.
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی |
موضوع مقاله:
A1 - General Economics دریافت: 1392/1/29 | ویرایش نهایی: 1394/8/13 | پذیرش: 1392/8/8 | انتشار: 1394/8/1