استادیار دانشگاه تهران، دانشکده اقتصاد
چکیده: (۷۴۸۵ مشاهده)
نابرابری در توزیع درآمد و ثروت به مثابه یک شاخص اقتصادی- اجتماعی از حساسترین متغیرهای سیاستی است که احتمال اثرپذیری آن از ساختارهای سیاسی بسیار زیاد است. بر این اساس، روند دموکراتیزه شدن در قرون اخیر که با گسترش حقّ رأی همراه بوده، سیری از تحوّلات اقتصادی را موجب گردیده که از جمله آنها مسأله بسیار مورد مناقشه توزیع مجدّد درآمد و نابرابری درآمد و ثروت است. برای بررسی این موضوع، از رویکرد اقتصاد خرد نئوکلاسیک و یک اقتصاد فرضی بهره گرفته و چگونگی تأثیرپذیری توزیع مجدد و نابرابری درآمدها از گسترش حقّ رأی در جامعهای که ارکان قدرت سیاسی و اقتصادی آن در اختیار طبقه ممتاز اشراف و ثروتمندان است، نشان داده میشود. در این چارچوب تحلیلی، هر چه حق رأی در جامعه گسترش مییابد و به طبقات اجتماعی فقیرتر نفوذ میکند، نرخ بهینه مالیاتی افزایش یافته و توزیع مجدد درآمد به سمت اقشار فقیر وسیعتر میگردد و لذا نابرابری کاهش مییابد. شواهد به دست آمده برای ایران حکایت از آن دارد که دموکراسی را میتوان عاملی تعیینکننده در توزیع یا باز توزیع درآمدها دانست.