جستجو در مقالات منتشر شده
۷ نتیجه برای Nardl
دکتر ابوالقاسم گلخندان،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
طی سالهای گذشته، اثرگذاری نامتقارن تکانههای قیمت نفت بر شاخصهای زیستمحیطی در کشورهای واردکننده و صادرکننده نفت، مورد توجه خاصی در بین پژوهشگران قرار گرفته است. در این راستا، هدف اصلی از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر نامتقارن و غیرخطی تکانههای مقیاسبندی شده قیمت نفت بر ضریب ظرفیت بار بهعنوان شاخص پایداری زیستمحیطی در ایران طی دوره زمانی ۲۰۲۲-۱۹۶۱ میباشد. براین اساس، برآورد مدل با دستهبندی تکانههای مثبت و منفی قیمت نفت در سه مقیاس کوچک (کوانتایل کمتر از آستانه τ۳۰)، متوسط (کوانتایل بین آستانههای τ۳۰ و τ۷۰) و بزرگ (کوانتایل بیشتر از آستانه τ۷۰) در قالب رویکرد خودرگرسیون با وقفههای توزیعی غیرخطی چند آستانهای نامتقارن (MTANARDL) انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که در بلندمدت، تکانههای مثبت (منفی) قیمت نفت در مقیاس کوچک اثر مثبت (منفی) و معناداری بر ضریب ظرفیت بار داشته است؛ درحالیکه این تکانهها در بلندمدت در دو مقیاس متوسط و بزرگ، اثر منفی بر ضریب ظرفیت بار داشتهاند. براین اساس میتوان گفت که اثر قیمت نفت بر ضریب ظرفیت بار در ایران، نامتقارن است و در بین تکانههای مثبت، تنها با افزایش در مقیاس کوچک قیمت نفت، میتوانیم شاهد افزایش ضریب ظرفیت بار و پایداری محیطزیست در کشور باشیم. تکانههای مثبت قیمت نفت در دو مقیاس متوسط و بزرگ نیز با اولویت بخشیدن به دستاوردها و فعالیتهای اقتصادی بر مسائل زیستمحیطی، به افزایش ناپایداری زیستمحیطی میانجامد. براساس سایر نتایج، مصرف انرژی، اثر منفی و معنادار بر ضریب ظرفیت بار داشته و فرضیه زیستمحیطی منحنی ظرفیت بار (LLC) در ایران، تأیید میشود
دکتر کیومرث شهبازی، خانم خدیجه حسن زاده، آقای وحید خوش خبر،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
این مقاله با استفاده از مدل اتو رگرسیون با وقفه های توزیعی غیرخطی (NARDL)، تأثیر شوکهای مثبت و منفی اقتصاد سایه بر توسعه مالی را طی دوره زمانی ۱۳۵۳ تا ۱۳۹۴ در کوتاه مدت و بلندمدت، مورد بررسی قرار داده، و برای این منظور، با بهرهگیری از نسبت حجم نقدینگی به تولید ناخالص داخلی بهعنوان شاخص توسعه مالی، به تعیین اثرپذیری این عامل از اقتصاد سایه- شامل تمامی فعالیتهای تولیدی مبتنی بر بازار که به دلیل فرار یا اجتناب از پرداختهایی نظیر مالیات و سهم تأمین اجتماعی، به طور عمدی از مقامات دولتی پنهان میشوند- پرداخته، و برای اندازه گیری اقتصاد سایه، از شاخص چندگانه-علل چندگانه محاسبه شده توسط پیرایی و رجایی (۱۳۹۴)، استفاده به عمل آمده است. نتایج تحقیق، نشان میدهد که تأثیر شوکهای مثبت و منفی اقتصاد سایه بر توسعه مالی در بلندمدت و کوتاهمدت، نامتقارن بوده، و این عدم تقارن به این صورت است که در کوتاه مدت و بلندمدت، شوک منفی اقتصاد سایه، تأثیر بیشتری نسبت به شوک مثبت آن دارد. لذا دولت می تواند جهت حفظ سطح موجود توسعه مالی، در کوتاه مدت از طریق کنترل سختگیرانه فعالیتهای غیرقانونی، مانع افزایش اندازه اقتصاد سایه گردد و در بلندمدت، نسبت به شناسایی فعالیتهای غیرقانونی موجود و کاهش تدریجی آن، اقدام کند.
دکتر آمنه نادعلی زاده، دکتر کامبیز هژبر کیانی، دکتر شمس الدین حسینی، دکتر کامبیز پیکارجو،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
شوکهای قیمت نفت، علاوه بر ایجاد نا اطمینانی و اثرات نامطلوب بر عملکرد اقتصاد کلان کشورهای صادرکننده نفت، بر ثبات مالی و سیستمهای بانکی آنها نیز تأثیرگذار است. درواقع، وابستگی سیاستهای دولت به تغییرات قیمت نفت در کشورهای صادرکننده آن، حلقه های بازخوردی بین قیمت های داراییها و اعتبارات بانکی به وجود می آورد که میتواند موجب افزایش تدریجی آسیب پذیری در بخش مالی اقتصاد شود. بنابراین، با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این مطالعه، بررسی آثار نامتقارن تکانههای قیمتی نفت بر نسبت مطالبات غیرجاری بهکل تسهیلات اعطایی بانکها (NPL) بهعنوان شاخصی جهت اندازهگیری ریسک اعتباری، در مجموعه منتخبی از ۱۸ بانک در ایران در دوره زمانی ۱۳۹۶-۱۳۸۵میباشد. در این راستا، رابطه بین متغیرها با استفاده از تکنیک خود رگرسیون با وقفه های توزیعی غیرخطی پانلی (Panel NARDL) مورد بررسی قرارگرفته است. بر اساس این رویکرد، کارآیی پیشبینی مدلهای متقارن و نامتقارن از طریق ریﺸﻪ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻣﺮﺑﻌﺎت ﺧﻄﺎ و آزمون کمپبل و تامپسون (Campbell, & Thompson, ۲۰۰۸) مورد آزمون قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد، مدل نامتقارن بررسی تکانههای قیمت نفت، عملکرد و کارآیی بهتری نسبت به مدل متقارن دارد. این عدم تقارن در کوتاهمدت و بلندمدت، معنادار بهدست آمده است. همچنین بر اساس نتایج بهدستآمده، تأثیر قیمت نفت بر NPL برخی از بانکها، مثبت و در برخی دیگر، منفی و معنادار میباشد.
خانم نرگس سنجری کنارصندل، دکتر بهنام الیاس پور، دکتر روح اله بابکی،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
در طول دو دهه گذشته، افزایش گرمایش جهانی مرتبط با تغییرات آب و هوایی، توجهات را به انتشار گازهای گلخانهای بویژه دیاکسیدکربن (CO۲) بهعنوان عامل اصلی گرمایش جهانی جلب کرده است. مشکل این انتشارها در کشورهای صادرکننده نفت مانند ایران که سطوح بالایی از عدم اطمینان اقتصادی را تجربه میکنند، بحرانیتر است. میزان آلودگی محیط زیست در قالب میزان گاز دیاکسیدکربن منتشر شده در فضا، میتواند از عوامل متعددی ناشی شود. این عوامل از نظر اهمیت و میزان تأثیر، در وضعیت یکسانی قرار ندارند و الزاماً نمیتوان همه آنها را با هم، در یک موقعیت مکانی یا زمانی مشاهده کرد. از اینرو، مطالعۀ رابطه بین نااطمینانی سیاست اقتصادی و قیمت نفت با انتشار دی اکسید کربن در ایران، از اهمیت ویژهای برخوردار است. بر این اساس، در پژوهش حاضر، هدف آن است تا تأثیر نامتقارن نااطمینانی سیاست اقتصادی و قیمت نفت بر انتشار دی اکسید کربن در ایران، طی بازه زمانی ۲۰۱۸-۱۹۸۱ بررسی شود. به این منظور، از روش خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی غیرخطی (NARDL) استفاده شده، و نتایج حاصل از برآورد مدل پژوهش، نشاندهنده تأثیر نامتقارن نااطمینانی سیاست اقتصادی بر انتشار کربن است؛ بهطوریکه تأثیر تغییرات مثبت متغیر نااطمینانی سیاست اقتصادی در کوتاهمدت و بلندمدت بر انتشار کربن، مثبت و معنیدار بوده، درحالیکه بین تغییرات منفی متغیر نااطمینانی سیاست اقتصادی با انتشار کربن در کوتاهمدت و بلندمدت، رابطه معنیداری وجود ندارد. همچنین، نتایج نشان میدهد که تأثیر قیمت نفت بر انتشار کربن، متقارن است، بهطوریکه بین قیمت نفت با انتشار کربن در کوتاهمدت، رابطه معنیداری وجود ندارد، اما بین تغییرات این متغیر با انتشار کربن در بلندمدت، رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
دکتر بهنام الیاس پور، خانم نرگس سنجری کنارصندل،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
امروزه، توسعه گردشگری مورد توجه برنامهریزان اقتصاد دولتی و خصوصی همۀ کشورها قرار گرفته است. توسعه صنعت گردشگری برای کشورهای در حال توسعه که با معضلاتی همچون نرخ بیکاری بالا، محدودیت منابع ارزی و اقتصاد تکمحصولی مواجه اند، دارای اهمیت فراوانی است. در کشورهایی که برای توسعۀ اقتصادی با محدودیت منابع داخلی روبهرو هستند، استفاده از منابع خارجی برای سرمایهگذاری و افزایش درآمدهای گردشگری، امری ضروری است. لذا باتوجه به اهمیت موضوع، در پژوهش حاضر نیز همگام با مطالعات دیگر، قصد داریم تا به بررسی تأثیر سرمایهگذاری مستقیمخارجی و نرخ ارز بر گردشگری در ایران، طی بازه زمانی ۲۰۱۹-۱۹۸۱ بپردازیم. برای این منظور، از روش خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی غیرخطی (NARDL) استفاده شده، و نتایج، حاکی از تأثیر نامتقارن سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کوتاهمدت و بلندمدت بر گردشگری بوده؛ بهطوریکه در کوتاهمدت و بلندمدت، تأثیر تغییرات مثبت و منفی متغیر سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر گردشگری، و نیز تأثیر نرخ ارز بر گردشگری، مثبت و معنیدار است.
دکتر سید کمال صادقی، دکتر امیر علی فرهنگ، آقای علی محمدپور، آقای میلاد حاجی بلند،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده
گردشگری بهعنوان یکی از صنایع رو به رشد در جهان شناخته می شود. بر پایۀ گزارش سازمان جهانی گردشگری پس از سوخت، مواد غذایی و محصولات شیمیایی، صنعت گردشگری بزرگترین بخش صادرات در جهان می باشد. صنعت گردشگری دارای مزایای بالقوه برای رشد اقتصادی بوده و توسعۀ آن برای بسیاری از کشورها، امری ضروری بهنظر می رسد. بنابراین درک عوامل تعیینکننده و ارائۀ راهکار جهت توسعه صنعت گردشگری، امری مهم تلقی میشود. بر این اساس، هدف از مطالعۀ حاضر، تبیین و بررسی اثرات عوامل کلان اقتصادی و سیاسی نرخ ارز، نرخ تورم و ریسک سیاسی بر توسعۀ گردشگری با استفاده از رویکرد اقتصادسنجی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی غیرخطی (NARDL) طی دورۀ زمانی ۱۳۷۹-۱۴۰۰ در کشور ایران میباشد. یافته ها حاکی از آن است که شوک مثبت نرخ ارز، هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت، موجب افزایش توسعۀ گردشگری شده؛ درحالیکه شوک منفی نرخ ارز موجب کاهش آن شده است. در مورد نرخ تورم و ریسک سیاسی نتایج متفاوت با نرخ ارز می باشند، بهطوری که شوک مثبت ریسک سیاسی و نرخ تورم، هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت، موجب کاهش توسعۀ گردشگری شده است، در حالی که شوک منفی ریسک سیاسی و نرخ تورم، موجب افزایش آن شده است. همچنین جهت بررسی استحکام نتایج از روش اقتصادسنجی خودرگرسیونی با وقفۀ توزیعی چندکی (QARDL) استفاده شده است. نتایج هر دو روش با هم سازگار است.
دکتر مجید آقایی، دکتر مهدیه رضاقلی زاده، دکتر محمد عبدی سیدکلایی، خانم روا موسوی،
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
در این مطالعه به بررسی ارتباط بین فراوانی منابع طبیعی (رانت منابع) و توسعه مالی به منظور آزمون فرضیه نفرین منابع مالی در ایران طی دوره زمانی ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۱ با استفاده از دادههای سالیانه جمعآوریشده از بانک جهانی پرداخته شد. برآورد ارتباط بین متغیرها در این مطالعه با استفاده از الگوهای خودرگرسیون با وقفههای توزیعی خطی (ARDL) و غیرخطی (NARDL) صورت گرفته است؛ همچنین، به منظور اطمینان از درستی نتایج بهدست آمده از تخمینزن حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS) نیز استفاده گردید. در این مطالعه به منظور بررسی دقیقتر تأثیر رانت منابع بر اجزای مختلف سیستم مالی از سه شاخص مختلف توسعه مالی بهصورت شاخص توسعه بانکی، شاخص توسعه بازار سهام و شاخص توسعه مالی کل در مدلسازی استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر این است که تأثیر رانت منابع بر شاخص توسعه بانکی در ایران طی دوره مورد بررسی و در بلندمدت مثبت و معنیدار است و فرضیه موهبت منابع مالی در بخش بانکی ایران تأیید میشود؛ درحالی که براساس نتایج بهدست آمده نمیتوان شواهدی مبنی بر وجود یا عدم وجود فرضیه نفرین منابع مالی با توجه به شاخص توسعه بازار سهام و شاخص توسعه مالی کل طی دوره مورد بررسی یافت. نتایج بهدست آمده در الگوی ARDL خطی با توجه به الگوی NARDL و DOLS نیز تأیید میشود. بر اساس تخمین مدل NARDL تأثیر شوکهای مثبت ناشی از منابع طبیعی بر شاخص توسعه بانکی بیشتر از شوکهای منفی است. تأثیر کیفیت نهادی بر شاخص توسعه بانکی، شاخص توسعه بازار سهام و شاخص کل توسعه مالی در بلندمدت مثبت و معنیدار است و نشاندهندۀ این است که تقویت نهادها در کشور میتواند بر استفاده کارآ و مناسب از منابع طبیعی در توسعه مالی کشور مؤثر باشد. با توجه به نتایج تحقیق و اثرات سرریز درآمدهای حاصل از منابع طبیعی بر رشد اقتصادی و توسعه مالی در کشور ایران بهعنوان کشور صادرکننده نفت، سیاستگذاری مناسب در این زمینه بسیار ضروری بهنظر میرسد. در این راستا مرور تجربه کشورهای موفق نظیر نروژ و بوتسوانا جهت سیاستگذاری میتواند مفید باشد