جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای یارانه
وحیده انصاری، حبیب اله سلامی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
این مطالعه به بررسی گزینه های مختلف تخصیص درآمد های حاصل از طرح هدفمندی یارانه ها بین بخشهای تولیدیو پیامدهای آن بر توزیع درآمد بین خانوارهای ایرانی پرداخته است. این بررسی با استفاده از ضرایب فزاینده درآمدی محاسبه شده برای گروه های سهگانه درآمدی خانوارهای شهری و روستایی بر اساس الگوی مقداری مبتنی بر ماتریس حسابداری اجتماعی در ایران انجام شده است. نتایج نشان می دهد که تخصیص درآمدها به بخش های تولیدی بر اساس ضرایب فزاینده درآمدی خانوارهای بالا درآمد روستایی منجر به کاهش نابرابری بین خانوارهای شهری و روستایی می شود و بیشترین میزان مطلق درآمد را برای همه گروه های درآمدی فراهم میآورد. تنها اثر غیر مطلوب این گزینه این است که هم در شهر و هم در روستا تا حدودی شکاف درآمدی بین گروه های درآمدی را افزایش میدهد. علاوه براین، نتایج نشان می دهد که برای دستیابی به هدف کاهش نابرابری درآمدی بین شهر و روستا، دو زیربخش زراعت و باغداری و صنایع غذایی می تواند نقش مهمی ایفا نمایند و در نتیجه می باید در تخصیص درآمد های حاصل از طرح هدفمندی یارانه ها، مورد توجه خاص قرار گیرند.
محمدرضا کهنسال، زورار پرمه،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
در این مقاله، تأثیر کاهش یارانههای پرداختی به بخش کشاورزی بررسی شده است. بر این اساس ماتریس حسابداری اجتماعی سال ۱۳۸۵ ایران با ابعاد ۷۸×۷۸ به عنوان چارچوب مدل تحلیلی تدوین شد. از آنجا که میزان یارانههای پرداختی در بخش کشاورزی ایران بر اساس معیار کلی حمایت (TAMS) بیش از میزان تعیین شده توسط سازمان تجارت جهانی است، لذا در صورت درخواست عضویت ایران در این سازمان، می باید یارانههای ایران طی دوره ده ساله و هر سال به میزان ۱۳ هزار و ۶۰۰ میلیارد ریال کاهش یابند. بر این اساس در این مطالعه، کاهش این مبلغ از یارانه بخش کشاورزی بررسی شد. نتایج نشان میدهد که در اثر این تکانه، تولید ناخالص داخلی اقتصاد بیش از ۵۷ هزار میلیارد ریال کاهش خواهد یافت. یکی از اثرات مهم کاهش یارانههای بخش کشاورزی، تأثیر آن بر کاهش تولید این بخش و در نتیجه، کاهش اشتغالزایی آن میباشد، به طوری که در اثر این تکانه، اشتغال این بخش به میزان ۸۶ هزار نفر کاهش خواهد یافت.
دکتر مسلم آقایاری هیر، دکتر حسین صادقی، دکتر عباس عصاری آرانی، دکتر بهرام سحابی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
الگوی مصرف یک خانوار، ترکیبی از کیفیتها، کمیتها، فعالیتها و گرایشهایی است که به کارگیری منابع برای نجات، راحتی و لذت را توسط یک جامعه یا گروهی از افراد توصیف میکند. هدف این مقاله، بررسی تأثیر اعطای یارانه نقدی پس از اجرای طرح هدفمندی یارانهها بر الگوی مخارج خانوارهای ایرانی در دو سطح شهری و روستایی است. این تحقیق، به روش پانل دیتا و با استفاده از دادههای هزینه- درآمد خانوار مرکز آمار ایران بین سالهای ۹۳-۱۳۸۳ انجام گرفته، و یافتهها نشان میدهد پرداخت یارانههای نقدی بر روی هر ۱۴ گروه مخارج خانوارهای شهری و روستایی بجز هزینههای بهداشتی درمانی خانوارهای روستایی، تأثیر معنیدار داشته، و در این بین با اعطای یارانه نقدی سهم ۸ گروه مخارج شهری و ۹ گروه مخارج روستایی، افزایش و سهم ۶ گروه مخارج شهری و ۴ گروه مخارج روستایی، کاهش یافته است. جهت تغییر سهم گروههای مخارج شهری و روستایی، جز در مورد "کالاهای بادوام منزل، سایر هزینههای خانوار و انتقالات"، یکسان بوده است.
در هر دو سطح شهری و روستایی گروههای مخارجی که سهم آنها افزایش یافته، همگی به لحاظ ماهیت با رفاه جاری خانوار در ارتباط هستند و سهم گروههایی که باعث افزایش رفاه آتی خانوار میشود، همگی کاهش یافته، و بهنظر میرسد تغییرات قیمتهای نسبی پس از اعطای یارانههای نقدی به شکلی بوده است که خانوارها را وادار نموده تا هزینههای اضافی لازم برای رفع نیازهای اساسی خود را بیشتر از طریق کاهش در هزینههای سرمایهگذاری، هزینههای آموزش و هزینههای بهداشتی و درمانی جبران کنند.
دکتر باقر درویشی،
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
هدف اصلی از تدوین این مقاله، مقایسه ویژگیهای مختلف اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی کشور با هدف شناسایی بهترین مشخصهها به منظور هدفمندسازی یارانهها در ایران است. برای این منظور، با بهکارگیری دادههای هزینه بودجه خانوارهای روستایی کشور در سال ۱۳۹۹، شاخصهای مختلف فقر و یک روش بهینهسازی عددی جدید، مشخصههای اقتصادی و اجتماعی خانوارها برای هدفگذاری برنامههای فقرزدایی مورد مقایسه قرار گرفتند. بر اساس نتایج حاصل، برای شاخص فقر سرشمار، کارآیی هدفگذاری بر اساس مشخصههای مختلف خانوار بین ۶۷/۲۳ تا ۰۳/۳۱ درصد، نرخ پوشش جمعیتی بین ۹۳/۳۸ تا ۱۰۰ درصد و جمع دو خطای شمول و حذف نیز بین ۶۲/۴۱ تا ۵۳/۵۲ تغییر میکند. حال اگر هدفگذاری بر اساس شاخص شکاف فقر صورت گیرد، کارآیی هدفگذاری بین ۱۸/۴۲ تا ۰۲/۴۸ درصد، نرخ پوشش جمعیتی بین ۲۱/۸۶ تا ۱۰۰ درصد و جمع دو خطای حذف و شمول نیز بین ۹۶/۴۶ تا ۵۳/۵۲ خواهند بود. در نهایت، اگر شاخص توان دوم شکاف فقر، مبنای هدفگذاری قرار گیرد، میزان کارآیی بین ۹۹/۵۳ تا ۵۱/۵۹، نرخ پوشش جمعیتی بین ۳۳/۹۹ تا ۱۰۰ و جمع دو خطای شمول و حذف نیز بین ۹۲/۴۸ تا ۵۳/۵۲ تغییر خواهد کرد. نکته جالب توجه اینکه که در هدفگذاری بر اساس هر سه شاخص فقر مذکور، همواره به ترتیب، مشخصههای بعد خانوار، تعداد اعضای زیر ۷ سال و تحصیلات سرپرست خانوار، بهترین مشخصهها برای هدفگذاری فقر هستند.