۱۰ نتیجه برای کیفیت زندگی
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
زیستپذیری از نزدیکترین مفاهیم به کیفیت زندگی است که از طریق آن میتوان مطلوبیت محیط زندگی را برآورد کرد. بنابراین هر گونه افزایش یا کاهش میزان زیستپذیری، روشی برای ارزیابی کیفیت زندگی و ماندگاری ساکنان محلات و شهرها است. به موازات توسعه شهرها از جمله شهر همدان، تمام محلات قدیمی، جدید و حاشیهای با انواع دگرگونیهای کالبدی، اجتماعی و غیره مواجه شدهاند. پس انتظار میرود که زیستپذیری در محلات با انواع فراز و نشیبها مواجه باشد و این امر نیاز به بررسی دارد. در مطالعه حاضر، سه محله مختلف شامل حاجی، اعتمادیه و مزدقینه بررسی شدهاند. هر سه محله در دو منطقه واقع شدهاند. در نهایت از ۴ مولفه کالبدی- فضایی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیستمحیطی استفاده شد. زیرمعیارهای هر مولفه بهصورت سلسله مراتبی چیدمان شد و دو به دو مورد سنجش قرار گرفت. روش مطالعه، تحلیلی- مقایسهای و ارزیابی و تحلیل دادهها نرمافزارهای SPSS ۱۹ و Expert Choice ۱۰ و روش AHP انجام شد. جمعآوری اطلاعات از طریق برداشت عینی، تکمیل پرسشنامه و انجام مصاحبه با شهروندان و مسئولین بوده است. نتایج نشان میدهد که زیستپذیری در محله اعتمادیه با امتیاز ۴۳۱/۰ کیفیت مطلوبتری دارد و دو محله دیگر یعنی حاجی (۳۲۲/۰) و مزدقینه (۲۴۶/۰) به ترتیب در مرتبههای دوم و سوم قرار دارند. مولفه کالبدی و اقتصادی در محله حاجی نسبت به محلات دیگر از مطلوبیت بیشتری برخوردار است، ولی مولفه اجتماعی در محله مزدقینه نسبت به دو محله دیگر برتری دارد. همچنین محله اعتمادیه در مولفه زیستمحیطی نسبت به سایر محلات اولویت دارد.
دوره ۲، شماره ۵ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی نقش میانجی رضایت شغلی در رابطه بین سرمایۀ اجتماعی و کیفیت زندگی کاری (موردمطالعه: معلمان تربیت بدنی استان مازندران) بود. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از حیث گردآوری دادهها توصیفی ـ پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری این پژوهش ۱۳۵۰ نفر از معلمان تربیت بدنی استان مازندران بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، ۳۰۲ نفر بهمنزلۀ نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای استاندارد سرمایۀ اجتماعی، رضایت شغلی و کیفیت زندگی کاری استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها آزمون همبستگی پیرسون و نیز برازش مدل از شاخصهای برازش به کمک نرمافزارهای اس.پی.اس.اس. نسخۀ ۲۴ و ایموس نسخۀ ۲۴ استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که ارتباط سرمایۀ اجتماعی بر رضایت شغلی با ضریب مسیر (۶۹/۰=β) تأثیر مثبت معنادار و رضایت شغلی بر کیفیت زندگی با ضریب مسیر (۲۸/۰=β)، تأثیر مثبت و معناداری دارند. سرمایۀ اجتماعی از طریق متغیر میانجی رضایت شغلی بر کیفیت زندگی اثر مثبت معناداری دارد؛ بنابراین میتوان گفت اگر سرمایۀ اجتماعی کارکنان افزایش یابد رضایت شغلی آنان نیز افزایش مییابد. این فرایند درنهایت سبب افزایش بهرهوری افراد میشود و میتواند به تقویت کیفیت زندگی کاری معلمان کمک کند.
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
بیان مساله: برای رسیدن به توسعه پایدار مناطق شهری یکی از جنبههای کلیدی امکان نظارت بر کیفیت زندگی در تمام ابعاد آن یعنی ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی است که این مهم نیازمند اجرای ابزارهایی است که قادر به شناسایی ابعاد اصلی رضایت انسان باشند.
هدف: هدف اصلی تحقیق حاضر، ارزیابی رفاه و کیفیت زندگی مردم در شهر تبریز بر اساس مؤلفههای اساسی با ارجاع به نظریه قابلیتهای «سن» می باشد.
روشها: بصورت تحلیلی توصیفی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد. جامعه آماری تحقیق جمعیت شهر تبریز که حجم نمونه براساس فرمول کوکران ۳۸۲ نفر بدست آمد. برای تحلیل دادهها از معادلات ساختاری با روش اکتشافی و تحلیل عاملی مرتبه دوم با استفاده از نرم افزارAmos و Spss بهره گرفته شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که عوامل تعیینکننده اصلی رفاه ذهنی در زمینه ادراکات فردی، شرایط اقتصادی، امنیت، کیفیت محیطی و فرصتهای آموزشی هستند. شرایط رفاه در مناطق بسیار ۷، ۹ و ۶ بسیار پایین است، در حالی که در مقابل، ۲ و ۱ و ۵ بالاترین سطوح رفاه را در بین مناطق تبریز نشان داد. با تمرکز بر منطقه ۷، میتوان مشاهده کرد. این منطقه به مراتب کمترین مقادیر را برای سه بعد اصلی از چهار بعد اصلی رفاه نشان میدهد که قابلتوجه به نظر میرسد.
نتیجه گیری: در نتیجه برای رسیدن ساکنین شهر به سطح رفاه و کیفیت زندگی مطلوب باید توجه مضاعف شود.
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
بیان مساله: مدیریت خدمات عمومی در مناطق شهری به عاملی تعیین کننده در جذب و ساماندهی جمعیت تبدیل شده است. مدیریت صحیح این برای دستیابی به رضایت شهروندان ضروری است. برآوردن انتظارات افرادی که از یک شهر بازدید می کنند بسیار مهم است، زیرا می تواند در تصمیم گیری برای اقامت در آن مکان تعیین کننده باشد. دلبستگی شهروندان به یک شهر بستگی به ارائه کافی خدمات عمومی دارد.
هدف: این مطالعه به بررسی عوامل ذهنی اثرگذار بر میزان رضایتمندی شهروندان از خدمات شهرداری میپردازد. سه عامل: دلبستگی به مکان، کیفیت زندگی و ارتباط بین شهرداری و شهروندان در نظر گرفته شده است.
روشها: این مطالعه بر پایه تحلیل کیفی و کمّی انجام شده است. چارچوب مفهومی با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) تدوین شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد، ارتباط دارای بیشترین میزان تاثیر بر رضایتمندی از خدمات عمومی (کل اثرات مستقیم و غیرمستقیم= ۹۳۸/۰) است، پس از آن کیفیت زندگی (اثرات کل = ۳۱۵/۰) و در نهایت، دلبستگی به شهر (اثر غیرمستقیم= ۲۵۶/۰) قرار دارند.
نتیجه گیری: بنابراین، شهرداریها برای برقراری ارتباطات کارآمدتر و سریعتر با شهروندان در تبریز باید از سیستمهای فناورانه استفاده کرده و فعالیتهای لازم را بر روی آنها ایجاد کنند تا بتوانند به نحو احسن با شهروندان ارتباط برقرار کنند. در ضمن، نهادهای عمومی نباید از این ترفندها برای رویدادهای نامنظم یا دوره های زمانی محدود مانند انتخابات سو استفاده کنند.
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
بیان مساله: با شروع Covid-۱۹ در دنیا یکی از بحرانها در زمینه صنعت گردشگری است که به نوبه خود بر روی کیفیت و رفاه زندگی ساکنان مناطق گردشگری تاثیر گذاشته، که در این میان توجه به اثرات اجتماعی گردشگری بسیار ضروری است.
هدف: هدف تحقیق حاضر سنجش تاثیرات اجتماعی گردشگری بر کیفیت زندگی با شروع Covid-۱۹ در شهر تبریز می باشد.
روش ها: تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق جمعیت بالای ۱۸ سال شهر تبریز می باشد. تحلیل اطلاعات از معادلات ساختاری (EMS) با نرم افزار Amos و SPSS استفاده شد.
یافته ها: یافته ها حاکی از این است که اعتماد بین فردی، دلبستگی به مکان، درک اثرات اجتماعی و Covid-۱۹ ﺑﺎ ﺿﺮﻳﺐ ﺗﺄﺛﻴر ۸۲۵/۰ و ۸۰۱/۰ و ۷۳۵/۰ و ۷۱۱/۰ بیشترین اثرات را بر کیفیت زندگی داشته است.
نتیجه گیری: در نتیجه هنگامی که افراد به مکان وارد می شوند، رفتارهای طرفدار اجتماعی و طرفدار محیطزیست را برای حفاظت از مکان خود برای کمک به هدف کاربردی آن (مزایای گردشگری) اتخاذ می کنند و از این رو از توسعه گردشگری حمایت می کنند. این امر به نوبه خود میتواند در برآورده کردن دیگر اهداف کلیدی پایداری و رفاه و ارتقای کیفیت زندگی ساکنان شهر تبریز در زمان ، کووید ۱۹و پیماریهای همه گیر و پس از آن نقش بیشتری داشته باشد.
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده
امروزه اخلاق و معضلات اخلاقی به عنوان یکی از مهمترین مباحث در محیطهای کاری مورد توجه قرار گرفته است. رعایت اخلاق نه تنها میتواند منافع و مزایای متعددی برای سازمان به همراه داشته باشد بلکه علاوه بر این خود به عنوان یکی از معیارهای موفقیت سازمانها به حساب میآید. با توجه به اهمیت موضوع اخلاق و نقش آن در موفقیت سازمانها، هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط نهادینهسازی اخلاق با کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی و تعهد سازمانی است.
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روششناسی توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام کارکنان فنی و دفتری شرکت صنعتی لوله و پروفیل سپاهان اصفهان است و نمونهای به حجم ۱۴۲ نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده است. به منظور گردآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است. برای بررسی روایی پرسشنامه از روایی صوری و محتوا و برای بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. سپس برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش و آزمون فرضیهها از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است.
نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان میدهد که بین نهادینهسازی اخلاق با کیفیت زندگی کاری، رضایت شغلی و تعهد سازمانی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
چکیده
اندیشمندان مطالعات شهری مشارکت شهروندان را از زیر ساختهای افزایش توانمندیهای مدیریت شهری میدانند. مشارکت شهروندان برای اینکه معنیدار باشد و مفهوم اصلی مشارکت را بیانکند باید در مقیاس محلی باشد و سپس به عرصه فراملی برسد. محلهها بهعنوان بنیادیترین عناصر شهرها، در شکلدهی و سازماندهی امور شهر تهران جایگاه ویژهای دارند. با روی کار آمدن حکومت پهلوی و تلاش برای مدرنیزه نمودن ایران و رشد و افزایش جمعیت شهرها، ساختارهای سنتی زندگی شهری از جمله محلهها دچار دگرگونی شد. قانون انجمنهای شهر قبل از انقلاب تصویب شد اما سالها طول کشید تا با تشکیل و اجرایی شدن شوراهای اسلامی شهر در سال ۱۳۷۷ به زندگی محلهای توجهی دوباره شود. در سالهای اخیر محله بهعنوان کانون تمرکز و پیوند خدمات شهری -مردم و شهرداری- در کوچکترین حوزه ساختاری شهرداری تهران تعریف شده است. این کانون به گونهای انتخاب شد که تمام ظرفیتهای ممکن شهرداری را بتوان به آن تفویض کرد و در عین حال مشارکت ملموس و عینی شهروندان را در تمام زمینههای قابل مشارکت به آن معطوف نمود و کارکردهایی جدید و به روز را برای آن تعریف کرد، یکی از کارکردهایی که به سرای محله واگذار شده است بهبود کیفیت زندگی ساکنان محله از جمله زنان است. نظریههای جدید اجتماعی مشارکت زنان را در فرایندهای توسعه پایدار امری ضروری میدانند و از آنجا که عرصه فعالیت زنان به صورت سنتی در حوزههای خانواده و محله گسترده تر است؛ مدیریت محلی نقش خاصی را برای زنان در امور شهر متصور شده و برنامههای ویژهای را برای بهبود کیفیت زندگی آنها اجرا کرده است. در یک رویکرد محیطی زنان توانایی ایفای نقش بیشتری بهعنوان رهبران یا مشارکت کنندگان فعال در جوامع کوچکتر مانند محلات شهری را دارند. میتوان گفت زنان نقش اساسی در پیوستگی اجتماعی محلی دارند. این نوع پیوستگی به ویژه برای دستیابی به طرح اجتماعی و مدیریت موفق در جوامع چند فرهنگی ضروری است. زیرا تجربه نشان داده است که زنان به ابعاد نیازهای همه گروهها در اجتماع توجه میکنند و صرفا به دیدگاه و تمایلات اعضای قدرتمند و موثر جامعه محدود نمیشوند و اغلب در پی ایجاد پلهایی روی تقسیمبندیهای اجتماعی، فرهنگ و نژادی و نیز ناسازگاریها در اجتماع هستند، از طرفی مشارکت زنان در امور محلی و استفاده از خدمات ارائه شده در واحدهای محلی برای بهبود کیفیت زندگی زنان موثر خواهد بود و به تبع آن با بهبود کیفیت زندگی زنان، با توجه به نقشی که زن در خانواده دارد، خانواده و به تبع آن جامعه به سوی زندگی بهتری سوق پیدا خواهد کرد.
بر این اساس پژوهش حاضر تلاش دارد به بررسی اثر مشارکت محلی زنان در برنامههای سازمانهای فعال (سرای محله) بر بهبود کیفیت زندگی آنها بپردازد. محلههای آهنگ، همایون شهر و اقدسیه به دلیل فعال بودن در این امر بهعنوان نمونه توسط ستاد راهبردی مدیریت محله معرفی و انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از روش پیمایشی با دو هدف توصیف و تبیین استفاده شده است. در سطح توصیف هدف ارائه اطلاعاتی در زمینه میزان مشارکت زنان در اداره امور محله است و در سطح تبیین و تحلیل هدف، یافتن وجود یا عدم وجود رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته است. در ضمن برای تدوین مبانی نظری و مرور بر پژوهشهای پیشین به شیوه اسنادی (کتابخانهای) بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق را زنان محلات فعال تهران در زمینه مشارکت در اداره امور شهر تشکیل میدهند که بر همین اساس از بین زنان این محلات دو گروه زنان فعال و غیر فعال انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتهاند. در این تحقیق حجم نمونه ۲۴۰ تن هستند که بر اساس فرمول کوکران تعیین شد که به دو قسمت (۱۲۴ تن فعال و ۱۱۶تن غیر فعال) تقسیم میشوند. در روش نمونه گیری دو دلیل مهم انتخاب سرای محلات یکی زن بودن مدیر محله و دیگری معرفی توسط ستاد راهبردی مدیریت محله به عنوان فعالترین سراها در سطح محلات تهران است که محلههای آهنگ، همایون شهر و اقدسیه میباشند. برای انتخاب فعالین محلی از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است و در مورد افراد غیر فعال روش نمونه گیری تصادفی را برگزیدهایم. برای گردآوری اطلاعات، از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه پس از احراز اعتبار و پایایی آن در مراحل مقدماتی پژوهش، برای جمع آوری دادههای مورد نیاز در مرحلهی نهایی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که وجود نهاد مدیریت محله نشان میدهد که مشارکت شهروندان بهعنوان ضرورت و نیاز زندگی جمعی به رسمیت شناخته شده است و زنان نیز بهعنوان شهروندان جامعه از این امر مستثنی نیستند. سرای محلات بهعنوان یکی از زیر نهادهای مدیریت محله فعال است که استفاده از خدمات ارائه شده در آن میتواند تاثیر به سزایی در بهبود کیفیت زندگی زنان در ابعاد مختلف داشته باشد و مسئولین ملزم به فراهم آوردن شرایط لازم برای ایجاد زیر ساختها و امکانات لازم در این امر هستند. از طرفی باید انگیزه لازم را از راههای مختلف در زنان ایجاد کنند تا آنها نیز مشتاق به مشارکت در امور محلی (جنبههای مختلف) شوند، زیرا زنان به نسبت مردان زمان بیشتری به کار در داخل و اطراف منزل (محدوده محلی) اختصاص میدهند، پس تجارب و دانش و بینش عمیقتری برای ساخت محیط اطراف خود دارند. اگر زنان بتوانند مشارکتی فعال در اداره امور محل داشته باشند نه فقط مشارکتی نمایشی، طبق گفتههای ارنشتاین و هانا آرنت، میتوانند استعدادهای بالقوه خود را در زمینههای مختلف به فعلیت درآورده و تحقق بخشند. به نظر میرسد اگر مشارکت زنان در سطح محلی نتایج مثبتی داشته باشد (همانطور که نتایج این پژوهش تایید کننده این امر است) منجر به این خواهد شد که زنان تشویق به مشارکت در سطوح بالاتر جامعه شده که این امر (استفاده از کل نیروی انسانی یک کشور) رسیدن به توسعه را هموارتر خواهد کرد.
در پژوهش حاضر تاثیرگذاری استفاده از خدمات ارائه شده در سرای محلات بر کیفیت زندگی استفاده کنندگان از خدمات در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون وجود یا عدم وجود رابطه سنجیده شد که با توجه به آمار بدست آمده وجود رابطه بین مشارکت محلی زنان و بهبود کیفیت زندگی آنان در ابعاد مختلف تایید شد. در ادامه با استفاده از آزمون T تفاوت میانگین نمرات گروه استفاده کننده از خدمات و گروهی که از خدمات استفاده نکردهاند مورد بررسی قرارگرفت و با توجه به نمرات به دست آمده فرضیههای پژوهش تایید شد. پس از آن از جداول دو بعدی برای مشخصتر شدن ارتباط میان متغیرهای وابسته و مستقل استفاده شد. نتایج این جداول نشان میدهد شدت رابطه میان مشارکت محلی با کیقیت زندگی و سلامت جسمی بیشتر از شدت رابطه آن با توانمندی اقتصادی است.
نفیسه مرصوصی، سید علیرضا لاجوردی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
در دهه های اخیر به دلیلرشد شتابانشهرنشینی وافزایشنقاطشهریدرسطحدنیا، مفهومکیفیتزندگیشهریبهطورگستردهایوارد مباحثبرنامهریزی ومطالعات شهریشدهاست.
هدف این پژوهش، مطالعه تطبیقی کیفیت زندگی در شهرهای کشور و روش تحقیق، توصیفی و شیوه نگارش، توصیفی و تحلیلی و برای سنجش درجه کیفیت زندگی در شهرها از تکنیک ترکیبی توسعه انسانی استفاده شده است. در این تکنیک ۳۶ شاخص به کار می رود که در سه دسته شاخص های فرهنگی- اجتماعی، شاخص های جمعیتی - اقتصادی و شاخص های زیربنایی قرار دارند.
نتایج به دست آمده نشان می دهد که: کیفیت زندگی شهری در شهرهای مرکزی و شمال کشور در تمامی بخش ها بهتر از سایر شهرهای کشور می باشد. بیشتر این شهرها در دایره ای فرضی که از اصفهان شروع می شود و پس از گذشتن از تهران، قزوین و سمنان شهرهای ساری، گرگان و رشت را در برمی گیرد، قرار دارند.
شهرهای نیمه شمالی و نیمه غربی کشور از لحاظ فرهنگی - اجتماعی و شهرهای نیمه شرقی و نیمه جنوبی کشور از لحاظ اقتصادی وضعیت بهتری دارند.
کیفیت زندگی در شهرهای واقع در فاصله ۱۰۰ تا ۴۰۰ متر از سطح دریا در تمامی بخش ها نسبتاً مناسب می باشد.
همچنین شهرهای ۱۰۰ تا ۲۵۰ هزار نفری از نظر فرهنگی و اجتماعی و شهرهای بیش از یک میلیون نفری، از لحاظ اقتصادی وضعیت بهتری نسبت به سایر شهرها دارند.
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده
هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین کارآفرینی مدیران و کیفیت زندگی کاری کارکنان و تعیین الگوی ریاضی برای کیفیت زندگی کاری کارکنان براساس کارآفرینی مدیران است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی تشکیل می دهد. با روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای و طبقه ای تعداد ۴۵۶ نفر از مدیران واحدهای مناطق مختلف دانشگاه آزاد اسلامی و به ازای هر مدیر ۳ کارمند تحت سرپرستی آنها یعنی ۱۳۶۸ نفر انتخاب شدند. ابزار سنجش عبارتند از پرسشنامه های محقق ساخته کارآفرینی و کیفیت زندگی کاری کارکنان است که پرسشنامه کارآفرینی روی مدیران و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری به طور هم زمان روی سه نفر از کارمندان آنها اجرا گردید. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری خطی نشان می دهد که بین کارآفرینی مدیران و کیفیت زندگی کاری کارکنان رابطه وجود دارد (۰۵/۰ p و ۱۰/۰= )، و الگوی ریاضی برای کیفیت زندگی کاری کارکنان در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس کارآفرینی مدیران به قرار زیر است: ۶۲۱/۱۳۵ + کارآفرینی مدیران × ۱۰/۰ = کیفیت زندگی کاری
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
این پژوهش به دنبال تحلیل شاخصهای ذهنی مؤثر بر سنجش کیفیت زندگی در مناطق روستایی است، لذا کاربردی بوده و ازنظر روش انجام، توصیفی- تحلیلی میباشد. جامعه آماری خانوارهای دهستان سینا در شهرستان ورزقان است و از تعداد ۲۶۶ پرسشنامه محققساخته استفاده شده است. ابعاد اصلی در تحلیل شاخصهای ذهنی کیفیت زندگی در چارچوب ابعاد اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و کالبدی، با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی در چهار مرحله آزمون شده است. نتایج مرحله اول نشان میدهد شاخصهای استفادهشده دارای مقدار پایایی و روایی بالایی است. در مرحله دوم در آزمون ساختاری مدل، با توجه به مقادیر آماره تی در ارتباط بیرونی بین متغیرهای پنهان تأثیر تمام شاخصها اثبات میشود. در مرحله سوم در بررسی آزمون کیفیت مدلهای اندازهگیری و ساختاری، مقادیر محاسبهشده در حد بالایی قابلقبول بوده و درنتیجه مدل اندازهگیری از کیفیت خوبی برخوردار است. نهایتاً در مرحله چهارم به بررسی مدل کلی آزمون ساختاری پرداخته شد. شاخص GOF این مدل، مقدار ۶۸۵/۰ بهدستآمده است که از مطلوبیت کلی مدل حکایت دارد. وجود رابطه مثبت و قوی بین شاخصهای اندازهگیری شده با کیفیت زندگی جامعه روستایی موردمطالعه، نشان میدهد شاخصهای بعد «بهداشتی – اجتماعی»، شاخصهای کلیدی در سنجش ذهنی کیفیت زندگی در نواحی روستایی منطقه موردمطالعه هستند.