۲۹ نتیجه برای کرمانشاه
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
مقتلها از جلوههای تاریخی بازتاب واقعۀ عاشورایند و در قالب روایت بیان میشوند. کاربست نظریههای نوین نقد ادبی در تحلیل روایتهای تاریخی، زمینۀ شناخت بهتری از بافت روایی این آثار فراهم میسازد، به طوریکه ساختار روایی این گونه آثار را بهتر نمایان میشود. هدف از این پژوهش، معرفی مقتلی مغفول و روایتشناسی آن از منظر تودوروف است. این نوشتار میکوشد بهشیوۀ توصیفی-تحلیلی سطح نحوی روایت را در مقتل سرالأسرار بررسیکند. برای این منظور از رویکرد روایتشناسی تودوروف بهره گرفته است. تحلیل روایی تودوروف از برجستهترین رویکردهای ساختارگرایی است که به نمودهایی از جمله نمود نحوی میپردازد. بنابر یافتههای پژوهش،روایت با پیرفتها، گزارههایش و....که نمود نحوی روایت را نشان میدهند، طرح روایت را پیشبردهاست. به لحاظ ساختار زبانی؛مقتل مذکور بر محور صفتها و کنشهای شخصیتها شکلگرفتهاست. از دیدگاه نحوی؛ ده پیرفت پایه دارد که یک پیرفت فرعی را در خود جای دادهاست. گزارههای وصفی و فعلی در کنار یکدیگر با وجوه روایتی متعددی بروز یافتهاند. شیوۀ غالب ترکیب پیرفتها زنجیرهسازی است .ترکیب پیرفتها گاه از لحاظ مراحل پنجگانۀ تودورف ساختار منسجمی دارند. با وضعیتی متعادل آغاز میشوند. با کنش پارهای از شخصیتها، توازن از میان میرود؛ اما تعدادی از پیرفتهای پایه، وضعیت تعادل آغازین را ندارند یا نیرویی قادر به برقرار تعادل نیست. ویژگی محتوایی مقتل سبب شده تا برخی پیرفتها با مراحل پنجگانۀ تودوروف همخوانی نداشتهباشد؛ اما در بررسی کلی ساختار روایتهای مقتل مذکور، به این نتیجه میرسیم که بهرغم تفاوتهایی که در تعدادی از پیرفتهای پایۀ مقتل مذکور وجوددارد؛ در نهایت با مراحل پنجگانه در روایتشناسی تودورف منطبق است.
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس در استانهای مرزی ایران با عراق یکی از مکانهای جذب گردشگر به شمار میروند. عوامل انگیزشی بازدید کنندگان از مناطق عملیاتی تأکیدی بر اهمیت موضوع این است که میبایست گروههای مختلف بازدیدکنندگان را از نظر انگیزش سفر، شناسایی و تدارکات لازم را در این مناطق جهت پاسخگویی به انگیزش آنها مهیا نمود. از این رو ارزیابی انگیزههای گردشگران مناطق عملیاتی به ما اجازه میدهد که نیازها و ترجیحات آنها را بدانیم و درک کنیم. این پژوهش درصدد است، عوامل رانشی و کششی بازدیدکنندگان مناطق عملیاتی استان کرمانشاه را شناسایی و گروه بندی نماید. روش پژوهش حاضر از نظر ماهیت، پیمایشی بوده و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی بوده و در تجزیه و تحلیل دادهها از طریق آزمونT تک نمونهای و آزمون فریدمن استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش، گردشگرانی است که در سال ۱۳۹۷ به مناطق عملیاتی استان کرمانشاه سفرکردهاند، که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، ۳۸۴ نفر تعیین گردید سپس برای تعیین و دسترسی به نمونه مورد نیاز از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که، مولفههای رانشی نسبت به مولفههای کششی تاثیر بیشتری در سفر به مناطق عملیاتی استان کرمانشاه دارند. بر این اساس مولفههای انگیزش رانشی به ترتیب مولفههای سیاسی- هویت ملی، پاسداشتی، کنجکاوی و خود شکوفایی با میانگین رتبه ای (۳,۳۲) (۲.۸۵) (۲.۳۷) (۱.۴۵) میباشد و مهمترین عوامل انگیزش کششی به ترتیب مربوط به مولفههای تقدس مکانی، تفرج و اوقات فراغت و الزام با میانگین رتبهای، (۲.۵۹)، (۱.۷۲) و (۱.۶۹)میباشد.
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل کارکرد تقسیمات کشوری در روند اجرای برنامههای آمایش سرزمین استان کرمانشاه است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و کاربردی است. تحقیق حاضر مبتنی بر یافتههای پرسش نامهای برگرفته از ۲۱۸ نفر از شهروندان متخصص استان کرمانشاه (اساتید و دانشجویان جغرافیای سیاسی، آمایش سرزمین و برنامه ریزی منطقهای) بوده است و جهت تجزیه و تحلیل دادهها از مدل تحلیل ساختاری جهت تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است. براساس برآورد ضرایب استاندارد شده، مدل ساختاری براساس تحلیل عاملی تاییدی تحقیق و سطح معنیداری (α =۰,۰۶۸) به دست آمده است. در نمودار تاثیرات شاخصهای سنخیت تقسیم فضا و اطلاعات متناظر با آن با ضریب مستقیم و مثبت ۰,۸۴، تناسب چارچوبهای اداری- اجرایی با ضریب مستقیم و مثبت ۰,۹۰، کارایی منابع و ظرفیتهای سرزمینی با ضریب مستقیم و مثبت ۰,۹۷ نقش داشتهاند. در میان مولفههای کارایی منابع و ظرفیتهای سرزمینی، میزان وحدت و انسجام اجتماعی گروههای جمعیتی استان جهت پیشبرد اهداف توسعهای با ۰,۷۷، در میان تناسب چارچوبهای اداری- اجرایی برنامههای آمایش سرزمین، چینش و استقرار منطقی واحدهای تقسیمات کشوری (شهرستانها، بخشها و ...) به لحاظ آرایش گروههای قومی و مذهبی در راستای اجرای مطلوب برنامههای آمایش سرزمین استان با امتیاز مستقیم ۰,۶۵ و در میان مولفههای سنخیت تقسیم فضا و اطلاعات متناظر با آن، مولفه ناحیه بندی در داخل استان بر مبنای معیارهای رسمی داخل استان با اثر مستقیم ۰,۷۹ بیشترین تاثیر را بر روی روند اجرای برنامه ریزی آمایش سرزمین داشته اند.
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
آمایش سرزمین؛ طبقهبندی فعالیت انسان در فضای جغرافیایی است تفکری است که تمامی جنبههای توسعه یک کشور را مدنظر قرار میدهد، یک برنامهریزی استراتژیک و راهکار کاملا جغرافیایی برای توسعه پایدار کشورها است. اهمیت این موضوع برای استان کرمانشاه در همسایگی کشور عراق بیشتر میباشد زیرا وجود طیف گستردهای از تهدیدات بالقوه و بالفعل در دو کانون عراق و اقلیم کردستان سبب شده اجرای هرگونه طرح آمایشی با تحلیل اوضاع امنیتی پیرامون مرز همراه باشد. تحقق این امر، نیازمند شناخت امکانات ژئواستراتژیکی، تحلیل محیط پیرامونی، دسته بندی انواع تهدیدات و شناسایی منبع و منشا آنها است. این مقاله نیز با این هدف یعنی ارائه شاخصهای آمایش مراکز و استقرارگاههای نظامی استان کرمانشاه و با روش توصیفی- تحلیلی انجامگرفته است. ابزار گردآوری دادهها بهصورت اسنادی و کتابخانهای بوده و بدین منظور دادههای موردنیاز در محدوده موردنظر از اسناد و منابع مکتوب گردآوری شدند، روش تجزیهو تحلیل یافتهها نیز به صورت تحلیل محتوی بوده است. نتایج بررسیها نشان داد که آمایش مراکز و استقرارگاههای نظامی در استان کرمانشاه خیلی جامع و کارآمد نیست، دارای رویکرد سنتی است و بدون توجه به شاخصهای طبیعی، انسانی و مبادی تهدید انجام گرفته است لذا تاثیر چندانی در اثربخشی طرحها، کاهش آسیب پذیریها و افزایش قابلیتهای دفاعی نخواهند داشت و با مسائلی همچون بیتوجهی به تهدیدات داخلی و خارجی، ساماندهی نامتعادل فضایی در نحوه استقرار و مکانیابی مراکز نظامی، تمرکز بیش از حد اماکن و مراکز سیاسی، اداری، جمعیتی، صنایع و تاسیسات مهم در مرکز استان کرمانشاه و... مواجه است.
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده
اصطلاح مشخصبودگی معمولاً برای اشاره به گروههــای اسمـی به کار میرود. در این مقاله بر پایۀ تعریف اِنک (۱۹۹۱) و کریمی (۱۹۹۹, ۲۰۰۳) از مشخصبودگی، تکواژ «ægæ» را در انتهای برخی اسمهای موجود در جایگاه های مختلف نحوی به عنوان علامت ساختواژی مشخصبودگی در کردی کرمانشاهی بررسی کرده ایم و با استفاده از شواهد و دادههایی مانند حـضور اجباری تکواژ مذکور، نه تنها در برخی از گروههای اسمی معرفه، بلکه در بعضی از گروههای اسمی نکره نشان دادهایم که برخلاف نظر ادموندز (۱۹۵۵)، مکنزی (۱۹۶۱)، یارمرادی (۱۳۸۴) و بهادر (۱۳۹۰) این تکواژ در کردی کرمانشاهی نشانگر مشخصبودگی است، نه معرفگی. در پایان، کردی کرمانشاهی را در تقسیمبندی لاینز از زبانها (۱۹۹۹)، از نظر داشتن علامتهای معرفگی و نکرگی، جزو زبانهایی قرار دادیم که تنها نشانۀ نکره دارند. با توجه به اینکه در دستور زایشی یکی از اصول بنیادین این است که آن بخش از دانش زبانی که در ذهن سخنگویان یک زبان قرار دارد یکسان است، داده ها از سخنان نگارندگان به عنوان سخنگویان بومی این زبان جمعآوری و با استفاده از روش استدلالی بررسی شده اند. چارچوب نظری استفاده شده در این تحقیق، نظریات انک (۱۹۹۱) و کریمی (۱۹۹۹) در خصوص مشخصبودگی است.
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
بلوار طاق بستان (شهید شیرودی) در شهر کرمانشاه، با توجه به تاریخ و فرهنگ بسیار غنی این شهر، به یکی از مهمترین مقاصد گردشگری و تفریحی تبدیل شده است. با این حال، شرایط نورپردازی در این بلوار، همچنان به نحوی ایدهآل نیست که بتواند زیبایی و جذابیت بیشتری به فضای شهری ببخشد. در نتیجه، طراحی نورپردازی هوشمند بلوار طاقبستان با بهرهگیری از الگوریتمهای شبکه عصبی و ارائه الگوریتم مناسب، میتواند به بهبود شرایط روشنایی و بصری این بلوار، بهبودی محسوسی ببخشد و جذابیت بیشتری به فضای شهری شهر کرمانشاه اضافه کند. در این مقاله، ابتدا چالش های نورپردازی پیاده روها و نکات اجرایی در طراحی نورپردازی معابر شهری بررسی شده است. سپس با درنظر گرفتن دو عامل رضایتمندی شهروندان و زیبایی بصری به عنوان خروجی و همچنین دمای رنگ، شدت روشنایی، نوع چراغ و درخشندگی به عنوان ورودی های مدل، برای بلوار طاق بستان شهر کرمانشاه از الگوریتم شبکه عصبی MLP استفاده شده است تا یک سیستم نورپردازی هوشمند و مناسب برای آن طراحی شود. طراحی پیشنهادی بهینه ترین شرایط را دارد زیرا خطاهای MRE و MAE بدست آمده از شبکه عصبی کمتر از ۰,۰۳۵ درصد است که بسیار ایده ال است. بنابراین سیستم نورپردازی طراحی شده آسایش روانی و امنیت شهروندان را به دنبال دارد.
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
شهرها بهعنوان کانونهای جمعیتی و مراکز اجتماعی متناسب با شرایط سیاسی و موقعیت اقتصادی، ارتباطی مسیر رشد و توسعه را پیش گرفتهاند و پذیرای جمعیت از اقصی نقاط محدوده و فرامحدوده خود میشوند و همین امر توسعه فیزیکی شهر را در ادوار مختلف تاریخی دست خوش تغییر و تحولات انسانی و طبیعی نموده است، عموما با گسترده ترین دخالتهای نسنجیده انسانی در محیط طبیعی از جمله ساخت و سازهای بی رویه در حریم گسل، عدم توجه به مباحث پدافند غیرعامل در برنامه ریزی شهری، فقدان و یا بی توجهی به ضوابط و استانداردهای ساخت و ساز نیز تشدید میشود. کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله، بهعنوان یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری و طراحی شهری محسوب میگردد. لذا ضرورت توجه به توسعه شهری کارآمد و لزوم توجه به اندیشههای جدید شهرسازی و برنامهریزی دفاعی شهر، برای رسیدن به اهداف پدافند شهری بسیار مهم به نظر میرسد. نتایج ارزیابی آسیب شناسی از پهنههای لرزه خیز در فضای سرزمینی حاکی از تمرکز قابل توجهی از فضاهای سکونتی بهویژه شهرها است. از سوی دیگر تجارب مدیریت بحران ناشی از مخاطرات زلزله در کشورهای مختلف و بهویژه ایران نیز نشانگر ناکارآمدی در آسیب شناسی و حفاظت از فضاهای شهری و کاهش خسارات اقتصادی و انسانی بوده است. در بسیاری از پژوهشهای اخیر موضوع کاهش خسارات ناشی از زلزله در قلمرو حوزه کالبدی_ فضایی به منظور افزایش مقاومت بنا در برابر زلزله بوده است. در حالیکه این پژوهش با شناخت مولفههای محیطی، کالبدی_ فضایی، اجتماعی، اقتصادی و شاخصهای اثرگذار در هر مولفه، آسیب شناسی و پهنههای خطرپذیر ناشی از زلزله را به صورت جامع و مطلوب تعیین و بر اساس آن استراتژیهای کاهش خطر را باز تعریف ساخته است. در مقاله حاضر با بررسیهای بنیادی و ارائه مبانی نظری در ارتباط با موضوع و محدوده مورد مطالعه نسبت به تشکیل پایگاه اطلاعاتی مورد نیاز در محیط نرم افزاری ArcGIS اقدام گردید و سپس با هدف ارزیابی میزان آسیبپذیری مناطق شهرداری کلان شهر کرمانشاه، متناسب با شرایط محدوده مورد مطالعه پرداخته شده است که در نهایت آسیب پذیری مناطق شهرداری کلانشهر کرمانشاه با توجه به اصول پدافندغیرعامل و معیارهای کمی و کیفی با استفاده از نرم افزار ArcGIS و مدل آنتروپی شانون در شناسایی مولفههای تاثیرگذارتر و همچنین مدل تاپسیس جهت شناسایی مناطق شهرداری با آسیب پذیری بیشتر به صورت نقشه پهنه آسیب پذیر مشخص گردید و به ترتیب مناطق۸ و ۴ و ... دارای کمترین آسیب پذیری شناخته شدند (منطقه ۸ رتبه اول، منطقه ۴ در رتبه دوم، منطقه ۱ در رتبه سوم، منطقه ۳ و ۲ بهطور مشترک رتبه چهارم، منطقه ۵ رتبه پنجم، منطقه ۶ رتبه ششم و منطقه ۷ رتبه هفتم) و در ادامه با ارائه راهکارهایی سیر توسعه ادواری شهر و جهات توسعه کالبدی کلان شهر کرمانشاه براساس موقعیت مکانی محدوده با رویکردی به ملاحظات پدافندغیرعامل بررسی و ارائه راهکار صورت پذیرفته است.
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
تقسیمات کشوری یکی از راهکارهایی است که کشورها برای توسعۀ سرزمینی دنبال میکنند تا بتوانند مکان سکونت شهروندان را برای زندگی در سطح مناسبی قرار دهند. عوامل متعددی بر تقسیمات کشوری نقش دارند، عواملی مانند شاخصهای شکل و نوع نظام سیاسی، اقلیتهای اکولوژیک، جغرافیای قدرت و حمایت، علمی و قانونی، فضاهای پیرامونی و محیط استراتژیک کشور و ... . ایران یکی از کشورهای با سابقۀ تاریخی در داشتن نظام تقسیمات کشوری است، اما این تقسیمات با مشکلاتی روبهروست. یکی از استانهای مرزی کشور که با مشکل کمبرخورداری مواجه است، استان کرمانشاه است. این استان بهعنوان یکی از استانهای غربی کشور در راستای نظام تقسمیات کشوری دارای ۱۴ شهرستان، ۳۱ مرکز شهری، ۸۶ دهستان و ۲۷۹۳ آبادی دارای سکنه است. هدف اصلی در این مقاله، تحلیل وضعیت نظام تقسیمات کشوری بر توسعهیافتگی استان کرمانشاه است. برای بررسی این هدف، سؤال اصلی مطرحشده این است که وضعیت نظام تقسیمات کشوری بر سطح توسعهیافتگی استان کرمانشاه چگونه بوده است؟ در پاسخ به این سؤال، از روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و منابع اینترنتی، بهره برده شده است. نتایج یافتههای تحقیق نشان میدهند که با توجه به شکلگیری پدیدۀ نخست شهری برای شهر کرمانشاه، ضعف توجه به ساختار فرهنگی ـ مذهبی موجود در استان و ضعف توجه به ظرفیتهای محیطی ازجمله در زمینۀ کشاورزی، تقسیمات کشوری کنونی در استان کرمانشاه دچار ضعف در کارآمدی بوده و تأثیر مطلوبی بر روند توسعهیافتگی در این استان نداشته است.
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده
توهم درکی مکگرک، پدیدهای است که طی آن فرد به منظور درک بهتر گفتار، اطلاعات هر دو حوزه شنوایی و بینایی را با یکدیگر تلفیق میکند. بارزترین نمونهای که در توضیح این پدیده ارائه میگردد، تلفیق هجای دیداری / ɑɡ/ با هجای شنیداری /bɑ/ بوده که منجر به درک هجایی مابین این دو هجا گردیده و افراد هجای /dɑ/ را بهعنوان پاسخ برمیگزینند. با وجود اینکه این پدیده بهعنوان پدیدهای همگانی در نظر گرفته نمیشود، اما توسط بیشتر افراد مورد آزمایش، تجربه شده و در زبانهای بسیاری مورد مطالعه قرار گرفتهاست. پژوهش حاضر نخستین پژوهشی است که به بررسی میزان رخداد تأثیر مکگرک در زبانهای فارسی و کردی کرمانشاهی پرداخته است. پرسش اصلی مقاله این است که آیا میزان بروز این پدیده در زبانهای فارسی و کردی کرمانشاهی معنیدار میباشد؛ همچنین میزان تأثیر عامل جنسیت بر رخداد این پدیده چگونه است؟ ۱۲۱ محرک شنیداری- دیداری به ۱۲۰ نفر از آزمودنیها (۶۰ آزمودنی فارسیزبان و ۶۰ آزمودنی کردزبان) ارائه شد. نتایج، نشان از وقوع این پدیده در هر دو زبان دارد، با این تفاوت که وقوع این پدیده در زبان کردی نسبت به زبان فارسی معنادار میباشد. در زبان فارسی هنگامیکه یک هجای شنیداری دولبی و یک هجای دیداری نرمکامی با یکدیگر ترکیب میشوند، بیشترین میزان همسانسازی اطلاعات دیداری و شنیداری صورت میپذیرد. این در حالی است که در زبان کردی ترکیب یک هجای شنیداری نرمکامی و یک هجای دیداری کامی منجر به رخداد بیشترین پاسخ تلفیقی شده است. تأثیر جنسیت (جنسیت ارائهدهنده و آزمودنی) نیز در این پژوهش مورد واکاوی قرار گرفته است. نتایج، نشاندهنده تأثیر معنادار جنسیت ارائهدهنده زن بر بروز این پدیده دارد.
دوره ۷، شماره ۲۷ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
فرهنگ عامۀ مردم ایران در اعصار و قرون کهن ریشه دارد، بهگونهای که میتوان ایران را خاستگاه آیینها، باورها و سنن کهن دانست. استان کرمانشاه ازجمله مناطقی است که دارای ریشهها و بنمایههای فرهنگی غنی و مختص به خویش است؛ درنتیجه باورهای مردم آن دیار میتواند بهخوبی منعکسکنندۀ فرهنگ عامۀ آن منطقه باشد. در این میان آنچه بهطور خاص، مورد توجه است، تبلور این فرهنگ غنی در وقفنامهها بهعنوان بخش مهمی از فرهنگ و ادبیات عامه است. در پژوهش حاضر پنج وقفنامۀ متعلق به دورۀ قاجار از این استان انتخاب و بازخوانی شد و سپس به روش توصیفی ـ تحلیلی مشخصههای فرهنگ و ادبیات عامه در آنها بررسی شد. نتایج حاصل حاکی از آن است که این متون بهترین ابزار برای رصد تفکرات مردم در دورۀ قاجار بهشمار میروند و میتوان بازتابهای فرهنگ و ادبیات عامه را بهوضوح در آنها مشاهده و بررسی کرد. مشاغل و حرفهها، ابزار و وسایل، اوزان و مقادیر، القاب و عناوین، دعا و نفرین، کنایات و اصطلاحات عامیانه، نسبتهای فامیلی، واحدهای اندازهگیری و آیینهای مذهبی از جملۀ عناصر مادی و معنوی هستند که در وقفنامههای انتخابشده، شناسایی و بررسی و تحلیل شدهاند.
دوره ۹، شماره ۶ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی گفتار زنان فارسیزبان کرمانشاهی، بر اساس رویکرد تسلط لیکاف (۱۹۷۵) پرداخته است. هدف از این پژوهش بررسی، توصیف و دستهبندی ویژگیهای خاص گفتار زنان مورد مطالعه و نیز بررسی تأثیر متغیر سن بر بسامد استفاده از ویژگیهای زبانی مذکور است. دادههای پژوهش حاضر به روش میدانی با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه از میان ۹۰ زن فارسیزبان کرمانشاهی در سه رده سنی مختلف، متعلق به طبقه متوسط شهری و دارای سطح تحصیلات دیپلم و پایینتر گردآوری شد. نگارندگان در روند پژوهش به چند ویژگی زبانی جدید افزون بر ویژگیهای زبانی رویکرد لیکاف دست یافتند که عبارتاند از: «گفتار و لحن کودکانه»، «کشش اصوات»، «زبان نمایشی»، «زبان دوریگزین» و «جاندارانگاری». یافتههای پژوهش به شیوه کمّی با استفاده از آزمون مربع خی و نیز شیوۀ کیفی با گریزی بر دانش روانشناسی (نظریه سازوکار دفاعی فروید) تحلیل و تبیین شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که متغیر سن تفاوت معناداری در بسامد استفاده از این ویژگیها ایجاد کرده است. به غیر از دو ویژگی «آهنگ خیزان در جملات خبری» و «سؤالات ضمیمه»، تمامی ویژگیهای رویکرد لیکاف و ویژگیهای کشفشده از سوی نگارندگان با بسامدهای مختلف در گفتار زنان مورد مطالعه موجودند و قابلیت تعمیم به جامعه بزرگتر و مشابه با جامعه مورد مطالعه در این پژوهش را دارند.
دوره ۱۱، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده
این مطالعه با هدف تعیین موقعیت و چگونگی استقرار رودباد روی منطقه غرب کشور و سرعت آن به هنگام تسلط سامانههای سینوپتیک بارشزا در سطح زمین انجام گرفته است. به این منظور، دادههای بارشی ۷ ایستگاه در دو استان ایلام و کرمانشاه در دوره ۱۰ ساله ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۹ میلادی، تعداد ۶۰ سامانه انتخاب شده و نقشههای سطوح فوقانی ۵۴ سامانه آنها که در دسترس بود، مورد بررسی قرار گرفت. تحلیلهای مورد نیاز با بررسی نقشههای دو روز قبل از بارش، روز آغاز بارش و روزهای حداکثر بارش صورت گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که در دو روز قبل از بارش، مسیرهای رودباد دارای انحنای آنتیسیکلونی بوده که در روزهای آغاز و حداکثر بارش، انحنای سیکلونی کسب میکنند. میزان گرادیان مداری جریانات رودباد نیز به میزان زیادی در روزهای حداکثر بارش، بیشتر از سایر روزهای بارندگی است و در روزهای قبل از بارش به کمترین میزان خود میرسد. هستههای رودباد نیز در دو روز قبل از بارش پراکنده بوده، در روزهای آغاز و حداکثر بارش در دو منطقه متمرکز شدهاند. اولین منطقه در عرضهای ۲۵ تا ۳۰ درجه شمالی و طول ۵/۳۲ تا ۵/۴۲ درجه شرقی (شمال شرقی دریای سرخ) قرار داشته، منطقه دیگر در عرضهای ۳۵ تا ۳۹ درجه شمالی و طول ۴۵ تا ۵۰ درجه شرقی (جنوب غرب دریای خزر) است. بین سرعت هستههای رودباد و میزان بارش سامانهها، رابطه خطی خاصی وجود ندارد که این امر به علت تأثیر عوامل متعدد در میزان بارش سامانهها است. حداکثر اعمال اثر رودباد در منطقه مورد مطالعه در شرایطی است که رودباد در سطوح بالای تروپسفر (۲۰۰ هکتوپاسکال)، در جنوب رودباد سطوح پایینتر (۳۰۰ هکتوپاسکال) قرار بگیرد، به گونهای که رودباد در سطوح پایین تروپسفر به منطقه مورد مطالعه نزدیک باشد.
دوره ۱۱، شماره ۵۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
باورهای عامه در استان کرمانشاه، بهویژه میان کُردهای ساکن در این استان، خاص، دستنخورده و در ارتباط با تفکرات اساطیری هستند. نگارنده در جستار حاضر با روش پژوهش میدانی و تحلیل یافتهها به بررسی و تحلیل آیینهای ازدواج در ایلهای سنجابی، کلهر و گوران پرداخته و ریشۀ اسطورهای این آیینها را کاویده است. در میان بسیاری از آیینهای ازدواج موجود در ایلهای مذکور، آیینهای خواستگاری، برگزاری عروسی در روزی فرد، حضور زنی با عنوان پاخهسور، لباس سرخ عروس و نان و نمک همراه او، جادوی گِره، حضور عناصر ذکور در امور نمادین عروسی و رقص و موسیقی، ارتباط عمیقی با تفکرات اسطورهای و باستانی دارند. برایند تحقیق حاکی از آن است که خواستگاری در ایلهای مذکور، بیشتر بهصورت پیشقدمشدن خانوادۀ دختر و یادآور ازدواج در ادوار مادرتباری است. زنی که با عنوان پاخهسور از او یاد میشود، نقش کلیدی ایزدبانو اَشی را دارد که در اساطیر ایرانی با پیوند زناشویی و یاریگری زنانه همراه است. برگزاری عروسی در روزهای فرد هفته، با تقدس اعداد یک، سه و هفت در اساطیر در ارتباط است. رنگ سرخ لباس عروس دارای ژرفساخت اسطورهای و مبیّن حیات و باروری و نان و نمک همراه او مرتبط با مفهوم فرّه است. جادوی گره که بیشتر با عنوان بستن داماد از آن یاد میشود، نوعی جادوی تقلیدی بوده و نقش پررنگ عناصر ذکور در عروسی، در پیوند با آتش و مفهوم نمادین اجاق است. موسیقی و رقص معروف کردی (هَلَهپهرکی) نیز در اصل تکرار آیینهای بزرگداشت زمین و مرتبط با عصر کشاورزی است.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده
هدف از این پژوهش تعیین مسیر و منشأ سامانههای بارشی ورودی به منطقه مورد مطالعه و فرکانسبندی این سامانهها می باشد. برای این منظور دادههای بارشی ۷ ایستگاه در استانهای کرمانشاه و ایلام در دوره ۱۰ ساله (۱۹۹۹-۱۹۹۰م) مطالعه و تعداد ۸۰ سامانه انتخاب شد. سپس نقشههای سطح زمین و ۵۰۰ ﻫ.ﭖ ۶۸ سامانه که موجود بودند، بررسی شدند. این تحلیل روی مراکز سیکلونی نقشههای سطح زمین به صورت ۶ساعته و مراکز کمارتفاع و محور ناوه سطح ۵۰۰ ﻫ..ﭖ به صورت ۱۲ ساعته انجام شد. نتایج بررسی نشان داد که بیشترین تعداد سامانههایی که برای منطقه بارش داشتند، سامانههای سودانی بودند. همچنین لازم به ذکر است که تنها سامانههای سودانی، بارشی بیش از ۳۰۰ میلیمتر دارند. در درجه دوم اهمیت سامانههای ادغامی (مدیترانه ای- سودانی) قرار دارند. مهمترین منطقه ترکیب سامانههای ادغامی، شرق مدیترانه در طول جغرافیایی ۳۳-۳۶ درجه شرقی و عرض جغرافیایی۳۰-۳۵ درجه میباشد. سامانههای مدیترانهای بیشتر از دریای آدریاتیک و مدیترانه مرکزی منشأ گرفته و به طور متوسط در امتداد عرض جغرافیایی °۳۵ به طرف شرق حرکت میکنند. همچنین سامانههای مونسونی به هنگام تقویت در اواخر بهار و تابستان برای منطقه مورد مطالعه بارش ایجاد میکنند. در بیشترین روز بارش سامانهها به طور نرمال محل محور موج بلند مدیترانه در شرق مدیترانه تا شمال دریای سرخ (طول ۳۰ تا ۴۰ درجه شرقی) قرار میگیرد. علاوه بر این، بر اساس محاسبات انجام شده، ارتباط مستقیمی بین عمیقشدگی انتهای محور ناوه و میزان بارش وجود ندارد.
رحمان سعادت، مسلم قاسمی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
این مقاله به بررسی میزان خط فقر مناطق شهری و روستایی استان کرمانشاه و همچنین کل کشور با استفاده از سیستم مخارج خطی و روش رگرسیونهای به ظاهر نامرتبط تکراری (ISUR) طی سالهای ۸۶- ۱۳۷۴ می پردازد.
نتایج نشان می دهد که خط فقر در مناطق شهری و روستایی استان کرمانشاه طی این سالها روندی صعودی داشته است؛ همچنین یافته ها حاکی از آن است که در مناطق شهری و روستایی استان کرمانشاه، گروه "خوراکی ها، آشامیدنی ها و دخانیات" بیشترین سهم از خط فقر را دارا می باشد.
در مناطق روستایی کشور نیز گروه "خوراکی ها، آشامیدنی ها و دخانیات"، بیشترین سهم از خط فقر را دارد، اما در مناطق شهری کشور، بیشترین سهم از خط فقر متعلق به گروه "مسکن و سوخت" می باشد.
در مورد کشش های درآمدی نیز نتایج تحقیق نشان می دهد، هم در مناطق شهری و هم، روستایی استان کرمانشاه، گروه "سایر" و همچنین "لوازم و اثاثیه" لوکس می باشند.
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده
استان کرمانشاه با مساحتی حدود ۲۸۶/۲۴۹۵۳ کیلومتر مربع در میانه ضلع غربی کشور واقع شده است که قسمت عمده آن در داخل زون های زاگرس رورانده و چین خورده قرار دارد و اغلب ارتفاعات آن از سازندهای سخت (کربناته) تشکیل شده است. پهنه های کارستی استان کرمانشاه نقش مهمی در تأمین و تغذیه آبخوانها دارد. به همین دلیل برای شناسایی این پهنه ها و میزان تحول آنها در این پژوهش اقدام به پهنه بندی تحول کارست و تهیه نقشه آن شده است. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق ابتدا چاله های بسته سطحی به عنوان شاخص تحول کارست با استفاده از نقشه های توپوگرافی ۵۰۰۰۰/۱ و تصاویر ماهواره ای ۵ متر (BW) IRS شناسایی، نقشه آنها تهیه و پس از بررسیهای آماری وتأیید ارتباط نقشه ها با موضوع به کمک مربع کای و عملیات میدانی، هفت عامل، ارتفاع، لیتولوژی، ژئومورفولوژی (زمین ساخت)، دما، بارش، تبخیر و شیب به عنوان عوامل مؤثر در تحول کارست انتخاب شده اند. پس از رقومی کردن کلیه داده های مربوط به آن برای ارزشگذاری (وزن دهی) طبقات نقشه های عامل از روشهای آماری تحلیل سلسله مراتبی (قضاوت کارشناسی)، تراکم سطح، ارزش اطلاعاتی، وزن متغیرها و روش تجربی استفاده شده است، درنهایت در محیط GIS، نقشه های عامل هم پوشانی و نقشه های پهنه بندی تحول کارست با ۵ روش مذکور به دست آمده است. در بین روشهای به کار گرفته شده برای پهنه بندی، روش ارزش اطلاعاتی بیشترین انطباق را با شاخص انتخاب شده (چاله های بسته) در منطقه مطالعه شده دارد.
نقشه های پهنه بندی به دست آمده علاوه بر تعیین مناطق با درجات مختلف تحول اشکال کارست در استان، محدوده های دارای شرایط مساعدتر فعالیت کارست در اقلیم حاضر را نیز نشان می دهد. همچنین در این تحقیق مشخص می شود که توده آهکی بیستون نسبت به سایر سازند ها در واحد ساختمانی زاگرس رورانده و نسبت به سایر واحدهای ساختمانی (زاگرس چین خورده و زون دگرگونی) تحول بیشتر است. با توجه به نتایج به دست آمده درنقشه نهایی می توان به این نتیجه رسید که هر جا در استان کرمانشاه تحول کارست بیشتر است، به احتمال زیاد منابع آب زیر زمینی نیز غنی می باشد که در برنامه ریزیها باید به آن توجه ویژه داشت.
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده
در این تحقیق میزان تبخیر و تعرق و نیاز آبی گندم برای شهرستانهای اسلام آباد غرب، سرپل زهاب و روانسر طی یک دوره آماری ۱۸ ساله از ۱۹۸۸- ۲۰۰۵ و نتایج بر اساس ماههای میلادی براورد شده است.
در ابتدا با استفاده از میانگین بلند مدت داده های اقلیمی(دما و بارش) دوره های خشک و مرطوب برای هر سه ایستگاه تعیین شد. طول دوره خشکی در این منطقه - که از اوایل بهار تا اواسط پاییز ادامه دارد - با زمان رسیدن محصول و حساسیت آن به کمبود آب منطبق می باشد. لذا در این موقع از سال نیاز به آبیاری تکمیلی است و بناچار بخش اعظم از این مناطق که اکثراً به صورت دیم کشت می شوند، مجبور به استفاده از آبهای زیرزمینی هستند. بنابراین نتیجه آن افت شدید سطح آبخوان در دشتهای این منطقه است؛ کاهش نزولات جوی طی سالهای اخیر را نیز باید به این مسأله اضافه کرد.
سپس با استفاده از مدل کروپ وات به محاسبه تبخیر و تعرق واقعی محصول گندم و نیاز آبی و آبیاری این محصول مهم در منطقه مطالعه شده پرداخته شد که برای این منظور ابتدا میانگین داده های اقلیمی (حداکثر و حداقل دما، بارش ماهانه، سرعت باد، رطوبت نسبی و تابش روزانه)، سپس الگوی کاشت محصول ( تاریخ کاشت، مقدار ضریب روزهای هر مرحله از رشد، عمق ریشه، عمق نفوذ و مساحت کشت شده برحسب درصد)، نوع خاک، کل رطوبت در دسترس، رطوبت اولیه خاک(به درصد از کل رطوبت) و... در مدل وارد شده و در هر مرحله نتایج آن به صورت جدول و نمودار ارائه شده است. در نهایت برای هر کدام از ایستگاهها جدول زمانبندی آبیاری و نمودار میزان کسری پیش بینی شده رطوبت خاک به میزان کسری واقعی آن طی دوره رشد و در حالت مقایسه ای به دست آمده است، نیاز آبی، نیاز آبیاری و مقدار تبخیر و تعرق نیز به صورت نمودار و طی دوره رشد محصول ترسیم شدهاند.
با توجه به نتایج حاصل از جداول زمانبندی آبیاری در هر سه ایستگاه و با توجه به حاکم بودن خشکی و مواجه شدن خاک با کسری رطوبت، دو تا سه آبیاری تکمیلی نیاز است تا محصول برای برداشت آماده شود.
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
ماهیت هویت ملـی در هـر جامعهای بـه ابعـاد سـازنده و وضعیت آن بستگی دارد و بهتبع ماهیت ابعاد سازنده و وضعیت آن نتایج متفـاوتی را نیـز در جوامع مختلف بههمراه خواهد داشت. مطالعۀ حاضر به بررسی رابطۀ بین آگاهی تاریخی و هویت ملی شهروندان شهر کرمانشاه، در یک نمونۀ ۳۸۴ نفری از افراد ۱۸ سال به بالا پرداخته شده است. هدف اصلی تحقیق بررسی رابطۀ بین آگاهی تاریخی و هویت ملی شهروندان (مطالعۀ موردی شهر کرمانشاه) است. اعتبار پرسشنامه از طریق اعتبار صوری و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد که بیشتر متغیرها سطح آلفای بالای ۷۵/۰ را داشتهاند که نشاندهندۀ قدرت بالای ابزار سنجش است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار آماری اس.پی.اس.اس. و از تکنیکهای آمار استنباطی همچون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین آگاهی تاریخی و کل هویت ملی (۴۴۵/۰=r)، هویت ملی در بُعد اجتماعی (۱۰۴/۰=r)، در بُعد سیاسی (۵۸۳/۰=r)، در بُعد جغرافیایی (۴۳۲/۰=r) و در بُعد فرهنگی (۲۶۰/۰=r) رابطۀ مثبت و معناداری وجود دارد. بهعلاوه نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز بیانگر آن است که تأثیر آگاهی تاریخی در بُعد سیاسی (۵۵۳/۰Beta=)، بُعد جغرافیایی (۱۴۱/۰Beta=) و بُعد اجتماعی (۱۱۰/۰Beta=) است. این سه مؤلفه آگاهی تاریخی توانستند نزدیک به ۴۰ درصد از فضای مفهومی متغیر وابستۀ هویت ملی را تبیین و پیشبینی کنند. براین اساس میتوان گفت دخالت دادن شهروندان در تصمیمات سیاسی و فرهنگی کشور، گسترش عرضۀ اطلاعات برای آشنایی مردم با ابعاد تاریخی، اجتماعی و سیاسی زندگی میتواند حس مشترک همبستگی و هویت ملی را در آنها ارتقا دهد.
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
طی فرایند ساخت وجه استمراری/ اخباری در گویش فارسی کرمانشاهی، افزودن پیشوند فعلی /mi-/ به ستاک فعلی دارای آوای گرد، سبب گرد شدن واکۀ پیشوند میشود. این نوع همگونی در مواردی که واکه یا همخوان گرد در ستاک فعلی نباشد، رخ نمیدهد. بااینحال، در فارسی کرمانشاهی صورت فعلی [mo.xɑm] وجود دارد، که در آن واکۀ پیشوند ظاهراً بدون وجود هیچ انگیزهای گرد شده است. این وضعیت گونهای از تیرگی واجشناختی است. در این پژوهش به بررسی نقش این پدیده در تغییر بازنمایی آوایی و واجی پیشوند استمراری در گویش فارسی کرمانشاهی برمبنای نظریۀ بهینگی ـ زنجیرههای گزینهای (McCarthy, ۲۰۰۷) که نسخهای از نظریه بهینگی متوالی است، پرداختهایم. دادههای این تحقیق از طریق گفتوگو با گویشوران گویش فارسی کرمانشاهی، در دو ردۀ سنی بالای پنجاه سال و زیر بیست سال و با اتکا به شم زبانی پژوهشگران بومی، گردآوری شده است. نتایج حاصل از این پژوهش گویای آنند که علت بروز تیرگی در واکه پیشوندِ وجه استمراری در گویش فارسی کرمانشاهی از آن نوع است که در واجشناسی اشتقاقی، تحت عنوان تعامل «عکسِ زمینهبرچینی» مطرح است و نظریۀ بهینگی متوالی در تبیین این تغییر، عملکردی موفقتر از نظریۀ بهینگی موازی داشته است.
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده
چشمانداز زبانی بهعنوان یکی از شاخههای جدید زبانشناسی اجتماعی به کاربرد و بررسی علائم و نشانههای زبانی بهصورت نوشتاری در مکانهای عمومی میپردازد. با توجه به این تعریف، تمام علائم جادهای، بیلبوردهای تبلیغاتی، اسم خیابانها، اسم مکانها، علائم تبلیغاتی مغازهها، دیوارنوشتهها و غیره چشمانداز زبانی یک منطقۀ خاص را تشکیل میدهند. هدف از انجام این پژوهش تحلیل، بررسی و رمزگشایی دیوارنوشتهها در چارچوب مفهوم چشمانداز زبانی است. از آنجا که پدیدۀ چندزبانگی در چارچوب چشمانداز زبانی بسیار پراهمیت است، محققان این پژوهش کوشیدند تا بازنمود چندزبانگی را نیز در دیوارنوشتههای کرمانشاه بررسی کنند. دیوارنویسی پدیدهای زبانی ـ اجتماعی و ابزاری برای بیان دلمشغولیها و اندیشۀ مردم هر جامعه است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی ـ میدانی است که به شیوۀ گردآوری اسنادی (عکسبرداری)، به مطالعه تعداد ۲۰۰۸ دیوارنوشتۀ شهر کرمانشاه پرداخته است. از میان ۲۰۰۸ دیوارنوشته، ۱/۹۵ درصد دیوارنوشتههای شهر به فارسی، ۰۸/۳ درصد به عربی و ۵/۱ درصد به انگلیسی است و هیچ دیوارنوشتهای به زبان کردی وجود ندارد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که دیوارنوشتههای کرمانشاه بیشتر برگرفته از فرهنگ غیررسمی هستند که توسط تودۀ مردم بر دیوارها نقش بستهاند. در بررسی بازنمود چندزبانگی در کرمانشاه و در مقایسۀ سه زبان فارسی، انگلیسی و عربی، زبان فارسی بیشترین مضامین ارزشی برآمده از فرهنگ رسمی و مضامین تبلیغاتی برآمده از فرهنگ غیررسمی را دربر داشت. دیوارنوشتههای انگلیسی بیشتر مربوط به نامها بودند و دیوارنوشتههای عربی نیز مضمون عقیدتی ـ مذهبی داشتند.