۱۰ نتیجه برای نقدینگی
دکتر سهیل رودری، دکتر حمیدرضا مقصودی، دکتر فرزانه احمدیان یزدی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
در خصوص نحوه ارتباط میان متغیرهای اقتصاد کلان، میان مکاتب مختلف اقتصادی، اختلافاتی وجود دارد و این اختلاف در میان اقتصاددانان نیز دیده می شود. برایناساس در پژوهش حاضر، نحوه ارتباط پویا میان نرخ ارز، تورم، کسری بودجه دولت و نقدینگی در دوره زمانی ۱۴۰۲:۰۶-۱۳۸۵:۰۱ (۲۰۲۳:۰۸-۲۰۰۶:۰۳) با استفاده از رویکرد TVP-TVAR بررسی شده است. نتایج نشان داد که نرخ ارز، گرداننده اصلی شبکه متغیرهای مورد بررسی می باشد و بیشترین اثرپذیری نیز مربوط به نرخ تورم بوده، همچنین نتایج نشان داد که تا ۲۴ درصد رشد سالیانه متغیرهای پژوهش، ارتباط میان متغیرها وجود داشته، و در نرخ رشدهای بیش از ۲۴ درصد سالیانه، ارتباطی میان متغیرها مشاهده نشده است که می تواند تسلط اقتصاد سیاسی و فرهنگی را بر تئوریهای اقتصاد کلان نشان دهد. بنابراین، می باید قبل از حاکم شدن اقتصاد سیاسی و همچنین عوامل انتظارات و هیجانات، مدیریت اقتصاد کلان بویژه نرخ ارز شکل گیرد؛ در غیراین صورت، نمی توان با سیاستهای پولی و مالی، مدیریت شبکه متغیرهای مورد بررسی را انجام داد
سید صفدر حسینی، تکتم محتشمی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۷ )
چکیده
نظریه مقداری پول، همبستگی بلندمدت قوی را میان رشد پول (نقدینگی) و تورم پیش بینی می کند، به این مفهوم که رشد پیوسته و زیاد حجم پول در اقتصاد، تورم بسیاری را در پی دارد. در سال های اخیر، روند رشد نقدینگی و تورم در اقتصاد کشور همخوانی نداشته و لذا این گمان می رود که در رابطه میان رشد نقدینگی و تورم، گسست ایجاد شده باشد. از اینرو، هدف از این پژوهش، بررسی پایداری ارتباط میان رشد نقدینگی و تورم در اقتصاد ایران با استفاده از اطلاعات سال های ۸۴-۱۳۳۸ است. الگویی که برای تبیین ارتباط تورم و رشد پول ارائه می شود، الگویی است که ریشه در نظریه مقداری پول دارد و اساس کارکرد آن بر مبنای منحنی فیلیپس و تورم انتظاری است. نتایج به دست آمده از این الگو، وجود رابطه پایدار میان تورم و رشد نقدینگی را تأیید می کند و بیانگر این است که در بلند مدت یک درصدافزایش در رشد نقدینگی به افزایش ۸۹/۰ درصدی تورم منجر می شود.
محمد واعظ برزانی، لیلا ترکی، نعیمه جلوه گران،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
امروزه با توجه به جهانی سازی، ورود سرمایه در دهه های گذشته به عنوان ابزاری برای رشـــد و توسعه سریع اقتصادها مطرح شده است. بنابراین شناخت عوامل مؤثر بر ورود و خروج سرمایه و یا به عبارت دیگر، خالص تحرک بین المللی سرمایه برای کشورهای درحال توسعه از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. از آنجا که یکی از عوامل مؤثر بر ورود سرمایه، بازدهی بالای سرمایه به طور مقایسه ای می باشد، معهذا تجربیات جدید، اثر منطقی نقدینگی و ریسک را بر تحرک بین المللی سرمایه نشان می دهد. دراین ارتباط، هدف این مقاله، تعیین تأثیر رتبه ریسک اعتباری کشور بر خالص تحرک بین المللی سرمایه در ایران طی سالهای ۱۳۸۸-۱۳۵۹ می باشد. بدین منظور، از مدل رتبه بندی فینک برای به دست آوردن رتبه ریسک اعتباری کشور استفاده شده است؛ به طوری که با شناسایی عوامل مؤثر بر ریسک اعتباری، هرکدام از آنها به طور مجزا رتبه بندی و در نهایت، رتبه ریسک اعتباری کشور تخمین زده شده است. سپس الگوی نهایی با استفاده از داده های سری زمانی و روش حداقل مربعات معمولی، تأثیر این متغیر را همراه با تفاضل بازدهی داخل و خارج و شدت نقدینگی بر خالص تحرک بین المللی سرمایه در ایران مورد بررسی قرارداده است. درپایان، نتیجه گرفته شده که تمام متغیرهای ذکر شده برخالص تحرک بین المللی سرمایه تأثیرگذار هستند.
صمد عزیزنژاد، اکبر کمیجانی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
تغییرات نرخ ارز و اثر آن بر نوسانات متغیرهای منتخب اقتصاد کلان در ایران
نرخ ارز، متغیری کلیدی در اقتصاد هر کشوری محسوب می شود. با عنایت به نوسانات اخیر ارزی، مطالعه حاضر تلاش می کند اثرات این نوسانات ارزی را روی برخی از متغیرهای کلان اقتصادی بررسی و توصیههای راهبردی در خصوص اقتصاد ایران ارایه نماید. در این راستا، با الهام از روش دن مولا[۱] و تکمیل آن، روش آنالیز واریانس و تابع واکنش آنی بر اساس تجزیه چولسکی مبتنی بر ساختار خودتوضیح برداری (VAR)[۲] به کارگرفته شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که طی دوره سه ماهه اول سال ۱۳۸۰ تا سه ماهه چهارم سال ۱۳۹۱، نوسانات نرخ حقیقی ارز در اقتصاد ایران، بیشترین تأثیر را روی تغییرات نرخ سود سپردههای کوتاه مدت (کمتر از ۶ ماه) داشته است. همچنین بعد از نرخ سود سپرده های کوتاه مدت، بیشترین تغییرات نرخ تورم تولید کننده نیز توسط تغییرات نرخ حقیقی ارز توضیح داده شده است. رشد اقتصادی در کوتاهمدت و بلندمدت به طور مثبت و در میانمدت به طور منفی از تغییرات نرخ ارز اثر میپذیرد. از سوی دیگر، تراز تجاری کشور نیز با وقفهای کوتاه، از شوک و نوسان نرخ ارز آسیب میبیند. نتایج به دست آمده برای اقتصاد ایران با بسیاری از یافتههای مطالعات دیگر در کشورهای در حال توسعه، مطابقت داشته و سازگار است.
[۱]. Danmola
[۲].Vector Auto-Regressive (VAR)
دکتر حسن درگاهی، خانم مریم محمدزاده،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
خانوارها برای بیشینه کردن مطلوبیت خود، نیازمند داشتن سطح همواری از مخارج مصرفی خود هستند. یکی از عوامل تأثیرگذار بر هموارسازی مصرف، داشتن بازار سرمایه کامل، نبود محدودیت نقدینگی و دسترسی به منابع مالی است تا افراد قادر باشند با وامگرفتن و وام دادن، از مصرف پرنوسان جلوگیری کنند. مقاله حاضر، به بررسی موضوع بیشحساسیت مصرف خانوار با تأکید بر محدودیت نقدینگی در ایران، با استفاده از دادههای ترکیبی مربوط به دو دوره ۱۳۹۱-۱۳۸۹ و ۱۳۹۴-۱۳۹۲ میپردازد. نتایج تحقیق براساس دادههای کل نمونه و دادههای طبقهبندیشده در دو دوره، حاکی از تأیید پدیده بیشحساسیت مصرف نسبت به درآمد جاری در اقتصاد ایران است. این یافته، فرضیه درآمد دائمی مبتنی بر انتظارات عقلایی را در ایران رد میکند. همچنین نامتقارن بودن اثرات نرخهای رشد مثبت و منفی درآمد بر مصرف، تأییدی بر وجود محدودیت نقدینگی خانوارها است. شناسایی مشخصههای اجتماعی- اقتصادی خانوارهای با بیش حساسیت بالا، بویژه در دوره رکودی ۹۴-۱۳۹۲، حاکی از آن است که خانوارهای با عدم دسترسی و یا دسترسی ناکافی به وامهای بانکی، خانوارهای با سرپرست مسن، خانوارهای با سرپرست شاغل غیردولتی، خانوارهای کمدرآمد و خانوارهای روستایی، بیش از سایر خانوارها، با مساله بیش حساسیت مصرف مواجه هستند.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۴ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف این پژوهش مدلسازی و تأثیر شوکهای اقتصادی بر بازده سهام صنایع غذایی در طی دوره زمانی۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ است. در این پژوهش به مدلسازی متغیرهای کلان اقتصادی بهینه بر بازده سهام شرکتهای غذایی با استفاده از روش تابع تقریب الگوریتم ژنتیک پرداخته شده و سپس با روش خود رگرسیون برداری پانل تکانهها و شوکهای متغیرهای کلان اقتصادی موثر بر بازده سهام صنایع غذایی تجزیه و تحلیل شده است. در ابتدا با روش الگوریتم تقریب تابع ژنتیک، چهار متغیر قیمت نفت اوپک، حجم نقدینگی، قیمت زمین و شاخص قیمت سهام از میان هشت متغیر کلان اقتصادی به عنوان متغیرهای تاثیرگذار در مدل رگرسیون بهینه شناسایی شدند. قیمت نفت اوپک و قیمت زمین تاثیر منفی و معناداری بر بازده سهام شرکتهای غذایی داشته در حالی که حجم نقدینگی و شاخص قیمت سهام تاثیر مثبت و معناداری بر بازده سهام شرکتهای غذایی دارند. با توجه به توابع عکسالعمل آنی، واکنش بازده سهام نسبت به قیمت نفت اوپک و حجم نقدینگی در ابتدا مثبت بوده است. در روش تجزیه واریانس، بیشترین سهم ناشی از شوک بازده سهام صنایع غذایی به خودش بوده و بعد از آن مربوط به حجم نقدینگی است. با توجه به تاثیر مثبت حجم نقدینگی بر بازده سهام شرکتهای صنایع غذایی، پیشنهاد میشود سیاستگذاران و برنامهریزان به منظور توسعه سرمایهگذاری صنایع غذایی، سیاستهای را اعمال کنند تا حجم نقدینگی را به سمت شرکتهایی صنایع غذایی افزایش دهند.
آقای علیرضا کمالیان، دکتر زهرا زمانی، آقای محمد امیرعلی، آقای مصطفی مبینی دهکردی،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
یکی از مهمترین مباحث اقتصاد ایران در طی دهههای اخیر، پدیده تورم بوده و صرفنظر از اثرات و پیامدهای آن بر اقتصاد، بحث عوامل ایجادکننده آن، همواره چالشبرانگیز بوده است. از این رو پژوهش حاضر، بهمنظور مقایسه نظریه پول درونزا با نظریه مقداری پول، رابطه بین تورم و عوامل تشکیل دهنده آن را تحلیل کرده است. بدین منظور، از رویکرد تحلیل طیفی در فرکانسهای بالا و پایین طی دوره ۱۳۷۰ (فصل اول) تا ۱۳۹۷ (فصل اول) و نتایج آزمون علّیت طیفی استفاده شده است. نتایج پژوهش، حاکی از وجود رابطه علّی از رشد نقدینگی به تورم و همچنین از تورم به نقدینگی، در کوتاهمدت و بلندمدت است. طبق نتایج آزمون رابطه علّی، از رشد پایه پولی به تورم در بلندمدت برقرار بوده، درحالی که در کوتاهمدت، این رابطه علّی از تورم بود و همچنین، رابطه علّی از طرف رشد ضریب فزاینده بر تورم در بلندمدت برقرار بوده، درحالی که رابطه علّی، از تورم به ضریب فزاینده، هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت، برقرار بوده است. بنابراین مطابق با نتایج این مطالعه، علت تورم در کوتاهمدت و بلندمدت، متفاوت بوده است.
خانم مینا نادری، دکتر آرش هادی زاده، دکتر اکبر میرزاپور باباجان،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
یکی از بازارهایی که در بحران اخیر اقتصاد ایران (بعد از دور دوم تحریمها) به شدت متلاطم شده و رفتاری حبابگونه از خود نشان داده، بازار سهام بوده است. سؤال مهمی که اکنون پیش آمده، این است که آیا افزایش شدید قیمت سهام، ناشی از حباب بوده و اگر چنین بوده، چه متغیری مسبب آن بوده است؟ ادبیات اقتصادی جدید، به نقش مهم متغیر سیاست پولی بر شکلگیری حبابها تأکید دارد؛ بر این اساس، در این مطالعه، به بررسی نقش سیاست پولی در شکلگیری حباب بازار سهام ایران پرداخته شده است. برای شناسایی حباب از روش فیلیپس و همکاران (۲۰۱۵) و برای بررسی اثر سیاست پولی بر اندازه حباب از روش گالی و گمبتی (۲۰۱۴) و همچنین روش خودرگرسیون برداری با پارامترهای متغیر در زمان (در بازه ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۸) استفاده شده است. به دلیل ساختار اقتصاد ایران، برای حصول نتایج دقیقتر، از سه متغیر نرخ بهره، حجم نقدینگی و اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی به عنوان نماینده سیاست پولی استفاده شد. نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که بازار سهام ایران در برخی از دورهها، درگیر حباب قیمتی بوده است و شوک نرخ بهره و شوک نقدینگی بر تقویت آن، مؤثر بودهاند؛ اما اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی، بخش حبابی قیمت سهام را تحت تأثیر قرار نداده است. همچنین میزان اثرگذاری سیاست پولی بر حباب بازار سهام، طی زمان متغیر بوده و در دوره مورد بررسی، افزایش پیدا کرده، به نحوی که در سال ۱۳۹۷ (سالی که بازار سهام درگیر حباب قیمتی بوده است)، به بیشترین مقدار خود رسیده است.
دکتر حسین صمصامی مزرعه آخوند، آقای احمد بختیاری،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده
کنترل مدیریتنشدۀ رشد نقدینگی بهدلیل پیامدهای منفی آن، همواره مورد توجه سیاستگذاران بوده است. هدف مقالۀ حاضر تحلیل و بررسی مکانیسم اثرگذاری اجزای منابع نقدینگی بر متغیرهای کلان اقتصادی ایران است. تغییرات نقدینگی منابع مختلفی دارد و ناشی از تغییر در عرضه دارایی های متفاوتی است که اجزای مختلف منابع نقدینگی را تشکیل می دهند و می توانند اثرات متفاوتی بر عملکرد متغیرهای کلان اقتصادی داشته باشند. به این منظور یک الگوی اقتصاد کلان با لحاظ کردن اجزای منابع نقدینگی شامل خالص دارایی های خارجی بانک مرکزی، خالص دارایی های خارجی بانکها و مؤسسات اعتباری غیربانکی، خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی، خالص بدهی بخش دولتی به بانکها و مؤسسات اعتباری غیربانکی و بدهی بخش غیردولتی به بانکها و مؤسسات اعتباری طراحی شده است که روابط متغیرهای اقتصادی را در چهارچوب یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی ارائه می دهد. الگوی موردنظر براساس اطلاعات اقتصاد ایران طی دورۀ زمانی ۱۳۷۹-۱۳۹۹ شبیه سازی شده است. واکنش متغیرهای کلان اقتصادی بهازای رشدهای یکسان نقدینگی براساس توابع عکس العمل آنی، نشان می دهد اجزای مختلف منابع نقدینگی اثرات متفاوتی بر متغیرهای کلان اقتصادی دارند. این نتایج حامل این پیام سیاستی است که علاوه بر مدیریت نقدینگی، توجه به تحولات اجزای منابع نقدینگی نیز از اهمیت بسیاری در حوزۀ سیاستگذاری پولی برخوردار است.
دکتر امینه محمودزاده، آقای کامیاب رجبی زاده، دکتر مجید عینیان،
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
برخلاف پیشبینی فرضیه درآمد دائمی، مطالعات تجربی نشان میدهند تغییرات درآمد میتوانند تغییرات مصرف را پیشبینی کنند. این پدیده را حساسیت اضافی مصرف مینامند. یکی از دلایل بروز این پدیده وجود محدودیت نقدینگی برای برخی از خانوارها است. با استفاده از داده خرد خانوارهای ایرانی این موضوع را بررسی کردیم و نشان دادیم که مصرف خانوارهای ایرانی نسبت به تغییرات درآمد حساس بوده (حساسیت اضافی مصرف) بهطوریکه تغییر ۱۰ درصدی در درآمد انتظاری خانوار، موجب تغییر ۲,۶۶ درصدی مصرف بیدوام میشود. همچنین مشاهده میشود که بهبود دسترسی خانوارها به اعتبار، باعث بهبود توانایی هموارسازی مصرف میشود. با تعریف شاخصهای توسعه مالی نشان دادیم که بهبود ۱۰ درصدی در میانگین وزنی مبلغ وام دریافتی و نسبت وام به درآمد بهترتیب باعث کاهش ۱۲.۵ درصدی و ۱۳ درصدی ضریب حساسیت اضافی مصرف میشود، همچنین بهبود ۱۰ درصدی در میانگین تعداد وامهای دریافتی خانوارها باعث کاهش ۲۰.۵ درصدی در ضریب حساسیت اضافی مصرف میشود