جستجو در مقالات منتشر شده


۲۳ نتیجه برای مهاجرت


دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده

مقاله حاضر سعی دارد پدیده گرایش به مهاجرت را در ارتباط با نهاد خویشاوندی مورد بررسی قرار دهد. کمتر محققی این پدیده را از منظر رابطه آن با شبکه خویشاوندی بررسی کرده است. برهمین اساس، بر آن شدیم تا در این مقاله، از منظری خاص و جدید، به مسأله فرار مغزها نگاه کنیم و نقش بازدارنده و یا تسهیل کننده خانواده و روابط خویشاوندی در امر مهاجرت تحصیل‏کرده‌ها را مورد بررسی قرار دهیم. در مقاله حاضر از رهیافت نظری «کارکردگرایی ساختاری» و همچنین از تئوری «فاصله اجتماعی» بهره ‌برده‌ایم. بنابراین، برخلاف رویکردهایی که مهاجرت نیروهای متخصص از کشور را ناشی از وجود برخی عوامل کششی در کشورهای مقصد می‌دانند، مقاله حاضر این امر را بیشتر ناشی از ناکارآمدی ساختارهای جامعه می داند. برای تحلیل این ناکارآمدی ساختاری در سطح نظام خویشاوندی، از تئوری فاصله اجتماعی استفاده شده است. با استفاده از این تئوری می‌توان گفت که با بیشتر شدن فاصله اجتماعی میان افراد خویشاوند، نفوذ متقابل آنها بر همدیگر کاهش یافته و در نتیجه نظام خویشاوندی آن، کنترل سنتی خود بر فرد را از دست می دهد، و همین عدم وابستگی و همبستگی فرد با خویشانش، زمینه ای را فراهم می سازد تا او به محض رویاروبی با مشکلات و یا مهیا شدن امکانات سفر، اندیشه خروج از کشور و اقامت در نقطه ای دیگر از جهان را در سر بپروراند. در این پژوهش از روش پیمایش استفاده شده است. جامعه آماری را دانشجویان رشته های انسانی (علوم اجتماعی) و فنی (مهندسی برق) دانشگاه تهران تشکیل می دهند. جمع آوری داده ها نیز از طریق پرسشنامه و در قالب طیف لیکرت انجام گرفته‌است. یافته‏های تحقیق بیانگر این امر هستند که میان چهار متغیر اصلی، یعنی وسعت نظام خویشاوندی، گستره روابط خویشاوندی، فراوانی روابط خویشاوندی و عمق روابط خویشاوندی، و متغیر گرایش به مهاجرت از کشور، رابطه ای معنی‏دار و معکوس وجود دارد. همچنین، از بین چهار متغیر مستقل، دو متغیر «گستره روابط خویشاوندی» و «عمق روابط خویشاوندی» رابطه ای معنی‌دار با متغیر گرایش به مهاجرت داشته اند. به عبارت بهتر، افرادی که روابط بیشتر و صمیمی تری با خویشان خود دارند، گرایش کمتری به مهاجرت از کشور از خود نشان می‌دهند.

دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

رخداد خشک‌سالی‌های پیاپی و تغییر الگوی بارش در چند دهه گذشته به‌ویژه در کشورها و مناطق واقع بر نوار بیابانی کره زمین از بازتاب‌ها و نمودهای تغییر اقلیم به شمار می‌روند. وضعیتی که به‌واسطه کاهش بارش و کم‌آبی؛امنیت، ثبات و توسعه در بسیاری از مناطق را تهدید می‌کند. کشور ما نیز با نگرش به موقعیت جغرافیایی‌اش طی یک و نیم دهه اخیر به شدت متأثر از این رویدادها و دگرگونی‌ها بوده است. جنوب شرق ایران با مرکزیت(استان سیستان و بلوچستان)که منطقه‌ای کم‌بارش است طی این بازه زمانی به‌واسطه­ دگرگونی‌های اقلیمی و خشک‌سالی‌های پیاپی از این پدیده تاثیر پذیرفته تا جاییکه به یکی استان‌های مهاجرفرست کشور مبدل شده است. رخدادی که خود زمینه مسائل و چالش امنیتی نوپدید به ویژه در نواحی مرزی شده است.

دوره ۴، شماره ۱۲ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده

چکیده انتقال جرم بین ماده بسته بندی  و محتویات آن در طی شرایط نگهداری بر روی خواص فیزیکی و شیمیایی غذا ها تأثیر اساسی دارد. واکنش های احتمالی بین ظرف HDPE  (پلی اتیلن با وزن مخصوص بالا) و عصاره های نوشیدنی های غیر الکلی ( Soft (Drink در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از روشهای استاندارد و با کمک ابزار اندازگیری دقیق به روش        GC-HS((Gas chromatography  head space  ماده مهاجرت کننده احتمالی از ظرف HDPE  مورد شناسایی قرار گرفت. عصاره های بسته بندی شده در ظروف HDPE در درجه حرارت های ۴، ۲۵ و ۴۸ درجه سانتی گراد نگهداری شدند. مهاجرت خاص (Specific Migration) n- اکتان به عنوان ماده مهاجرت کننده احتمالی توسط دستگاه اندازگیری دقیق کروماتوگرافیheadspace  و اسپکترومترجرمی ( headspace chromatography coupled with mass spectrometer ) تعیین شد. پارامترهای کیفی عصاره ها در طول زمان های مختلف نگهداری در درجه حرارتهای فوق اندازگیری شد. n- اکتان در نمونه های نگهداری شده در ۴ و ۲۵ درجه سانتی گراد شناسایی نشد، و در ۴۸ درجه سانتی گراد برابر با ppb ۷/۰بود که خیلی کمتر از مقدار مجاز ( PPM۳۰۰ ) ذکر شده توسط اداره غذا و داروی آمریکا ( (FDA بود.کمترین تغییرات ارگانولپتیکی در دمای ۴ درجه سانتی گراد، شرایط تاریکی و در ظروف HDPE قابل مشاهده بود، لذا بسته بندی HDPE بسته بندی مناسبی جهت امولسیونهای طعم دهنده در صنعت نوشابه و کنترل دما مؤثرترین عامل در نگهداری بهینه امولسیونهای طعم دهنده معرفی گردید.

دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

چکیده بناهای آرامگاهی در عصر اسلامی ایران نقش بسیار مهمی دارد. این بناها به‌طور گسترده در تمام نقاط ایران پراکنده‌اند و از آن‌ها اطلاعات دقیقی درباره سبک‌های معماری، تزیینات، مصالح و دیگر ویژگی‌های مربوط به ساختار و شکلشان می‌توان به‌دست آورد. وجود حکومت‌های شیعی زیدیه در قرن چهارم هجری قمری و مرعشیان در قرن هشتم هجری قمری و نیز مهاجرت سادات و علویان به داخل فلات ایران و مناطق ری، قصران، دماوند، تبرستان، قومس و خراسان از دلایل گسترش این‌گونه بناها بوده است. با مرگ یا شهادت این افراد، مقابرشان کانونی برای رشد افکار شیعی و نیز قیام و خیزش‌های عدالت‌‌خواهانه می‌‌شده است. منطقه لواسانات و رودبار قصران (واقع در شمال تهران) ازنظر اقلیمی، تاریخی و فرهنگی در ارتباط مستقیم با ناحیه دماوند (واقع در حاشیه جنوبی رشته‌کوه البرز) بوده است. در این مقاله، بناهای عصر ایلخانی موجود در منطقه لواسانات و رودبار قصران با شماری آثار هم‌عصر در ناحیه دماوند مقایسه و تحلیل شده است. هدف از نگارش این مقاله، مطالعه و مقایسه ساختار معماری بناها، شباهت‌های سبکی و تفاوت‌های آن‌ها در دو منطقه، نوع مصالح به‌کار‌رفته و تزیینات آرامگاه‌هاست. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات به‌روش میدانی و اسنادی با رویکرد نظری مطالعات تاریخ فرهنگی گردآوری شده است.      

دوره ۶، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۱ )
چکیده

ادبیات مهاجرت از روستا به شهر با تمرکز بر مشکلات متعدد اجتماعی و اقتصادی بیش از دهه‌های گذشته مورد توجه محققان قرار گرفته است. اما به رغم این توجه، این ادبیات هنوز از واژه‌های استاندارد شده‌ای برخوردار نیست. تعریف مهاجرت روستایی به بسیاری از جنبه‌ها و ویژگیهای جمعیت مربوط می‌شود. در مدل نظری، حرکت جمعیت زمانی مهاجرت محسوب می‌شود که روستاییان خانه یا بازار کار خود را ترک کرده و در جای دیگری اسکان یابند. تقریباً در تمامی مکانهای جغرافیایی مهاجرت روستاییان وزن سنگینی را در گروه سنی ۱۵ تا ۳۰ سال دارد. در این تحقیق نقش عوامل اقتصادی و غیراقتصادی در مهاجرت جوانان روستایی استان قزوین مطالعه و بررسی شده است. در حقیقت از هدفهای مهم این تحقیق درک علل و عوامل مؤثر در ایجاد انگیزه برای مهاجرت جوانان از نواحی روستایی به شهرهاست. تجزیه و تحلیلهای تجربی نشان می‌دهند که اگرچه انگیزه‌های اقتصادی در مهاجرت جوانان روستایی نقش مهمی دارند، عوامل غیر اقتصادی نیز اثرات مستقیم بر رفتار آنان می‌گذارند. برای مثال، تسهیلات محلی، رضایت از محل سکونت، رفاه اجتماعی، استانداردهای زندگی، نیاز به پیشرفت، زندگی بهتر و هدفهای ارزشی به طور معناداری انگیزه مهاجرت جوانان روستایی استان قزوین را افزایش داده‌اند.

دوره ۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده

بحران هویت و دوپارگی وجودی از موضوعات محوری ادبیات مهاجرت است، در همین حال یکی از شاخصه­های ساختاری اصلی ادبیات پسااستعماری تلاش نویسندگان بر واژگونی جایگاه قدرت ما بین زبان استعمار­گر و زبان استعمارزده یا به عبارتی دیگر مقابله نرم با استعمار است. بدین­ترتیب بررسی داد و ستد هوشمندانه­ای که در آثار ادبی  مابین دو زبان استعمارگر و استعمارزده صورت می­گیرد مبین موضع، مهارت و خلاقیت نویسنده در بکارگیری ابزار زبان است. هدف از نگارش این جستار برجسته­سازی تأثیر تجربیات مشترک و همسان نویسنده ایتالیایی-سومالیایی، کریستینا اوباکس علی­ فرح و نویسنده الجزایری تبار و فرانسوی زبان، آسیه جبار در نگارش دو رمان ایشان با عناوین مادر کوچک و ناپدیدی زبان فرانسه است. در این جستار ابتدا  شیوه و فن نگارش این دو نویسنده را بر اساس نظریات صاحب­نظر ادبیات پسااستعماری، شانتال زابوس، بررسی کرده و سپس با تأکید بر رویکرد مکتب امریکایی و به روش تحلیلی تطبیقی ارتباط تنگاتنگ اصل زبان با مفهوم هویت را برجسته می­کنیم.  

دوره ۷، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

این پژوهش می‌کوشد با مطالعۀ رمان‌های ادبیات مهاجرت فارسی، چالش عناصر هویت‌ساز دو سرزمین مبدأ و میزبان را در فضاهای بیناگفتمانی مهاجرت، در سرزمین میزبان، تحلیل و بررسی کند. هدف از این بررسی، پاسخ به این پرسش اصلی است که: جابه‌جایی سوژۀ انسانی از سپهر نشانه‌ای سرزمین مادری به سپهر نشانه‌ای سرزمین میزبان، عناصر هویت‌ساز سرزمین مادری را دچار چه چالش‌هایی می‌کند؟ مقاله برای رسیدن به پاسخ این پرسش، از مبانی نظری مطالعات فرهنگی و به‌ویژه نظریۀ سپهر نشانه‌ای یوری لوتمان سود می‌جوید. فرض مقاله بر این است که عناصر هویت‌ساز با خروج از سپهر نشانه‌ای خود، بخش مهمی از قدرت و تأثیرگذاریشان را از دست می‌دهند. این نشانه‌های هویت‌ساز در سرزمین میزبان به‌سبب ازدست‌دادن قدرت‌های حامیِ خود و تفاوت و تعارض با نشانه‌های هویت‌ساز میزبان، ممکن است به حاشیه فرستاده شوند یا دچار تغییرات ارزشی شوند و درنتیجه، سوژۀ انسانی را دچار چالش‌های فراوان هویتی کنند؛ چالش‌هایی که از هویت آستانه‌ای تا بحران هویت و بی‌هویتی متغیر است.
 
 

دوره ۷، شماره ۳۰ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

روایت‌های عامیانه نقش تأثیرگذاری در برساخت هویتی و جنسیتی فرد و سوژه در جامعه دارد، به‌طوری ‌که ارزش‌های فرهنگی جامعه که عمدتاً از سوی گفتمان حاکم فرهنگی تبین می‌شود، با بازتاب آنچه فوکو «رژیم حقیقت» می‌خواند سعی دارد تا هژمونی فرهنگی غالب و نظام خوب و بد را در قالب آموزه‌های روایت‌های عامیانه برای آحاد جامعه تعریف نماید. در این مقاله، ابتدا دو روایت عامیانۀ منطقۀ خراسان با نام‌های «زن سنگی» و «زهره: دختر لال»
ـ که در رمان آشپزخانه‌ای به رنگ زعفران نوشتۀ یاسمین کرودر به زبان انگلیسی نقل‌ شده است ـ به خواننده معرفی می­شود و با بررسی تصویر ارائه‌شده از سوژۀ مؤنث در این دو داستان عامیانه، بازتاب گفتمان غالب و هژمونی فرهنگی مردسالارانه در روایت‌های عامیانه واکاوی می‌شود تا چگونگی بازتاب اجتماعی آن‌ها در برساخت هویت سوژۀ مؤنث بررسی شود. همچنین، تلاش نویسندگان زن معاصر برای به چالش کشیدن این هژمونی و برساخت هویتی و جنسیتی جدید با خلق فضای بینابینی فرهنگی تأکید شده است. این جستار با مطالعۀ یکی از آثار ادبیات مهاجرت ایران که نقل ادبیات عامیانه را دستاویزی قرار داد که هژمونی فرهنگی را منعکس کند، سعی دارد تا نقش ادبیات عامیانه را در بازتاب چگونگی شکل‌گیری سنتی هویت یادآور شود و فضایی بینابینی فرهنگی برای برساخت هویتی زن معاصر را فراهم کند که در آن سوژۀ مؤنث فارغ از سیطرۀ هژمونی فرهنگی غالب می‌تواند هویت خود را به‌طور مستقل شکل دهد و صدایی برای شنیده شدن داشته باشد.


دوره ۹، شماره ۳ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده

رئالیسم انتقادی به عنوان شاخه‌ای از مکتب ادبی رئالیسم تلاش می‌کند،تجربه‌ای عینی از واقعیت را با نگاهی به معضلات اجتماعی انسان در عصر جدید به خواننده منتقل کند و با نگرشی اصلاح‌طلبانه به انتقاد از اوضاع حاکم برجامعه بپردازد.سموئیل شمعون۱در نخستین رمان خود عراقیّ فی باریس توانسته است جایگاه ویژه‌ای درگستره داستان‌نگاری در ادبیات عربی کسب نماید؛رضا قاسمی۲ نیز یکی از برجسته‌ترین داستان‌نویسان ادبیات فارسی است که با نگارش رمان همنوایی توانسته جوایز معتبر متعددی را از آن خود کند،هر دو رمان به بازتاب واقعیت‌های جامعه خود و پدیده مهاجرت پرداخته‌اند. با توجه به مسأله مهاجرت و تأثیرات نهان و تلخ آن برجوامع مهاجرفرست، این امر ضرورت انجام پژوهش‌هایی را می‌طلبدکه لایه‌های پنهان زندگی مهاجر را نشان دهند؛هدف از این جستار بررسی چالش‌های آسیب‌زای پدیده مهاجرت است.در این پژوهش با پرداختن به مؤلفه‌های ادبیات مهاجرت از منظر رئالیسم انتقادی بر بنیان توصیف و تحلیل در چهارچوب مکتب تطبیقی آمریکایی به بررسی دو رمان پرداخته می‌شود.دستاوردهای پژوهش نشان می‌دهد:تردید در بنیان فرهنگ خودی و تناقض فرهنگی در رمان همنوایی نسبت به رمان عراقی فی باریس پررنگ‌تر است اما در هر دو رمان به شکل از خودبیگانگی نمود می‌یابد.در هر دو رمان به شکلی انتقادی با مرورگذشته،ضمن انتقاد از شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه خود از نحوه آموزش برخی آموزه‌های دینی و فرهنگی نیز انتقاد شده است. چالش‌های مهاجرت در هردو رمان به شکل گم‌گشتگی، بحران هویت، بی‌آشیانگی نمودیافته اما نویسنده در رمان عراقیّ فی باریس نگاهی مثبت به آینده دارد ولی در رمان همنوایی نگاه نویسنده ناامیدانه است.
بیژن باصری، حسین صادقی، غلامرضا خاکسار،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده

هدف مطالعه حاضر، شناسایی و تحلیل نقش تعاونی های تولید بر توسعه روستایی در ایران در استانهای فارس، خراسان (رضوی، شمالی و جنوبی)، همدان، سمنان و گلستان از جنبه های اقتصادی و اجتماعی می باشد. به منظور اثربخشی نقش تعاونی های تولید روستایی در کمک به شرایط اقتصادی و اجتماعی اعضاء، شناخت اثرات اقتصادی آنها در قالب متغیرهای اقتصادی نظیر بازدهی عوامل تولید، اثر بخشی بر سطح تولید و درآمد خانوار، میزان احیای اراضی، امکان ایجاد صنایع تبدیلی، استفاده از تکنولوژی جدید در قالب ماشین آلات و همچنین شناخت آثار اجتماعی آنها از طریق ارزشیابی میزان رضایت و مشارکت اعضاء، وضعیت مهاجرت، رشد آگاهی، بهبود در رفاه اجتماعی اعضاء، تقسیم کار و تخصص گرایی و بهره مندی از دوره های آموزشی در شرکت های تعاونی تولید ضرورت دارد. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای سهمیه ای و به صورت تصادفی از بین اعضای تعاونی های تولید استانهای مذکور، نمونه ای به حجم ۲۱۲ تعاونی انتخاب و تجزیه و تحلیل داده ها به صورت توصیفی و استنباطی استخراج گردید. نتایج نشان می دهد که تعاونی های تولید درکاهش میزان مهاجرت، افزایش مشارکت در امور تولیدی و اجتماعی، جذب نیروی کار خارج از خانوار و تغییر نگرش از نگاه سنتی به کشاورزی به نگاه تجاری در بین اعضاء و افزایش خودآگاهی اجتماعی، نقش مؤثری داشته اند.

دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده

در این مقاله، کاربرد اصطلاحات خویشاوندی و خطاب­واژه­ها در گویش نَنَّجی بررسی و تحلیل شده است. این گویش، زبان مردم روستای نَنَّجِ شهرستان ملایر است. داده­های پژوهش که به روش میدانی و در گفتگویِ مشارکتی با گویشورانِ نَنَّجی گردآوری شده­­اند، در چهار بخش تحلیل شده­اند: اصطلاحات مربوط به خویشاوندان نسبی، اصطلاحات مربوط به خویشاوندان سببی،  اصطلاحات خویشاوندی رضاعی و خویشاوندی ناشی از «عقد اُخوت»، خطاب­واژه­های مربوط به غیرخویشاوندان. این پژوهش نشان می­دهد که اصطلاحات خویشاوندی و خطاب­واژه­های گویش ننجی متنوع و غنی هستند. در عین حال دگرگونیِ مناسبات و پیوندهای خانوادگی و اجتماعی، مهاجرت و شهرنشینی موجب کم­کاربرد یا مهجور و منسوخ شدن شمار زیادی از اصطلاحات خویشاوندی و خطاب­واژه­های این گویش و جایگزین شدن آنها با اصطلاحات رایج در فارسی معیار شده است. این امر نمونۀ روشنی است از حرکت گویش­ها و زبان­های ایران در مسیر هَم­سانی.

 

دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده


در پژوهش حاضر، مسئله‌ تروما (روان­زخم) در اولیس از بغداد، نوشته‌ اِریک اِمانوئل اشمیت و هم‌نوایی شبانۀ ارکستر چوب‌ها، نوشته‌ رضا قاسمی مورد بررسی قرار گرفته است. خواننده در هر دو داستان شاهد مهاجرت شخصیت اصلی داستان است. سَعد، شخصیت اصلی اولیس از بغداد به جهت گریز از جنگ داخلی، تصمیم به مهاجرت می‌گیرد. هم‌نوایی شبانه روایتی فراواقع‌گرایانه از مهاجرت یدالله را به تصویر می‌کشد. پژوهش پیشرو به‌دنبال چرایی مهاجرت و آسیب‌های ناشی از آن است. تروما یا روان‌زخم به دنبال یک آسیب روانی - که معمولاً در کودکی برای فرد بوجود می‌آید- می‌تواند عواقب جبران‌ناپذیری داشته باشد که درمان آن بسیار سخت و حتی گاه ناممکن است. مهاجرت، بخصوص اگر امری ناخواسته باشد، می‌تواند آسیبی تروماتیک در پی داشته باشد که گاه موجب چند پارگی، احساس افسردگی، پوچی، تنهایی و نابسامانی خواهد شد. فردی که مهاجرت را تجربه می‌کند با دنیایی جدید مواجه است که در آن اصول و مرزبندی‌های بسیاری دستخوش تغییر خواهند بود. این پژوهش توصیفی - تحلیلی با رویکرد تطبیقی، نشان می‌دهد که مهاجرت، چه به صورت اختیاری و چه به صورت اجباری، می‌تواند پیامدهای ترومایی در برداشته باشد، هویت یک فرد را دگرگون کند و بر تجربیات و روابط شخصیت ها تأثیر بگذارد. هم‌چنین روایت مهاجرت چه به صورت واقعی و چه فراواقع‌گرایانه، آشفتگی در نوشتار و ساختار داستان را در پی دارد که خود حاکی از روایت تروماتیک می­باشد. این تحقیق به بررسی مفهوم تروما در دو اثر ادبی از اریک امانوئل اشمیت و رضا قاسمی پرداخته و روش‌هایی که در هر کدام به تصویر کشیده شده است، مقایسه خواهد شد. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که هر دو رمان اجتماعی، تروما را به عنوان یک پدیده پیچیده و چندوجهی به تصویر می‌کشند که زندگی افراد را به روش‌های مختلف تحت تأثیر قرار می‌دهد و از سوی دیگر بازنمایی تروما در هر رمان منحصر به فرد است و زمینه فرهنگی و تاریخی آثار مربوطه را منعکس می‌کند.
 


دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده

چکیده
طبقات اجتماعی مختلفی در جنبش مشروطه شرکت داشتند که هر کدام با انگیزه‌های متفاوتی به این حرکت پیوستند. کارگران یکی از این طبقات بودند که به‌تازگی در جامعۀ ایران رشد می‌یافتند. آنان به ­لحاظ نوع مشارکت در شیوۀ تولید و مالکیت ابزار کار با پیشه‌وران و اصناف قدیمی متفاوت بودند و به­ سبب زیستن در بافت عشیره‌ای و جامعه مبتنی بر اقتصاد کشاورزی و دامداری، به طبقۀ کارگر اروپایی شباهتی نداشتند. بسیاری از این کارگران به ­دلیل فشار طبقۀ حاکم و وجود فقر، ناگزیر کار و کاشانه خود را ترک و به مناطق آبادتر یا کشورهای همجوار مهاجرت می‌کردند. آنان با مشاهدۀ وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این نواحی تحت تأثیر قرار می‌گرفتند و چون بیشترشان کارگران  فصلی بودند، پس از بازگشت به ایران، دیده‌ها و شنیده‌های خود را برای هم‌وطنانشان بازگو می‌کردند.
هدف این مقاله شناسایی سهم کارگران در زمینه‌سازی و شکل بخشیدن به جنبش مشروطۀ ایران است که نویسنده می‌کوشد با روش «توصیف تاریخی» و «اسنادی»، به این سؤال پاسخ دهد که طبقۀ کارگر چگونه در جامعۀ ایران شکل گرفت و کارگران چه نقشی در بروز اندیشه‌های نوسازی اجتماعی داشتند؟
چنین فرض می‌شود که طبقۀ کارگر بسیار دیرتر از جوامع اروپایی در ایران شکل گرفت و قشری اندک از نیروهای تولیدی را تشکیل می‌داد. آگاهی کارگران ایرانی از حقوق سیاسی و اجتماعی‌شان نیز بیشتر از آنکه درون‌زا و برخاسته از توسعه صنعتی باشد، از افکار چپ‌گرایانۀ مناطق قفقاز تأثیر پذیرفت و به همین دلیل با وجود مشارکت آنان در موج نوگرایی و نهضت مشروطه، این طیف از جامعه نتوانست آن‌گونه که در انقلاب‌های بزرگ اروپایی نظیر انگلستان، فرانسه و روسیه اثرگذار بود، نقش تاریخی خود را ایفا کند.   
این بررسی نشان می‌دهد که پیش از شکل‌گیری جنبش مشروطه برخی از کارگران در انقلاب‌های حوزۀ قفقاز شرکت داشتند و با افکار انقلابی آن سامان آشنایی یافتند. این کارگران هم‌صدا با سایر هم‌وطنانشان به نهضت آزادی‌خواهی ایران پیوستند و با پخش اعلامیه‌ها، شرکت در اجتماعات و نیز حضور در صحنه‌های نبرد مسلحانه، به مبارزه با استبداد برخاستند و پایه‌گذار حرکت‌های انقلابی آتی شدند.
 


دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

بهروز بوچانی پناهجوی کُرد ایرانی از نویسندگان معاصر است که نگارۀ ادبیاش معطوف به تصویرسازی بحرانهای انسانیِ برآمده از مهاجرت به دنیای غرب و مواجه شدن با واقعیت وارونۀ ناهمگون با پندارۀ خود از جهان مقصد بهعنوان آرمانشهر و پدیدار شدن در رُخنمود ویرانشهر است. رمان هیچ دوستی جُز کوهستان که برونداد تراژدیِ مرگ انگارههای انسانِ مهاجر در دستیابی به یوتوپیا و تباهی رؤیای ساخت- یافته از انگارۀ غربنگری بهمثابۀ پناهگاه اَمن در گریز از ناَامنیهای سیاسی- اجتماعی سرزمین مادری است، روایتی رئالیستی از تباهی زندگی مردمی است که سرنوشتشان در گردابۀ طرد و دیگرستیزی در جامعۀ مقصد، به زندان و پایمال شدن حقوق و کرامت انسانی و بیخویشتنی و هژمونی سیستم کایریارکال در جهت سایه گستردن بر ارادۀ زندانی میانجامد. از آن روی که تاکنون جستار مستقلی به بررسی پیامدهای مهاجرت جمعیتهای دیاسپوریک و مهاجر در رمان هیچ دوستی جُز کوهستان نپرداخته است، نگارنده بر آن است تا به بررسی این پدیده در این رمان بپردازد. مسألۀ بنیادین پژوهش حاضر این است که پیامدهای مهاجرت جمعیتهای مهاجر و دیاسپوریک، چگونه و در چه قالبهایی در این رمان، نمود یافته و با چه مفاهیمی پیوند خورده است؟ جهت بررسی این مسأله، نگارنده از روش توصیفیـ تحلیلی مُبتنی بر بررسیِ جامعهشناختیِ پیامدها و بحرانهای برآمده از مهاجرت در این رمان بهره گرفته است. محبوس شدن در زندان و زیستن در فضای هتروتوپیک و دیستوپیایی ، افسردگی و اقدام به خودک شی و بی ارادگی در سیستم کایریارکال از پربسامدترین برآیندهای مهاجرت گروه های دیاسپورایی و مهاجر در رمان هیچ دوستی جز کوهستان است که با رویکرد تاریخی ـ سیاسیِ همه سونگر ، روایتگر رنجی جانکاه و برآمده از دگرگیسیِ یوتوپیا به دیستوپیا و محکومیت به زیستن در زندانِ محصور در هتروتوپیا در فرایند تبدیل مهاجر به سوژۀ تحت انقیادِ سیستم کایریارکال است

دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده

اختلافات داخلی دورۀ شاه محمد خدابنده، مشکلات اوایل حکومت شاه‌عباس و صلح استانبول موجب تداوم اشغال تبریز شد. از سال ۹۹۳ق/ ۱۵۸۵م تبریز به اشغال امپراتوری عثمانی درآمد و اندکی بیش از هجده سال زیر سلطۀ همسایۀ غربی قرار گرفت. اشغال هجده‌سالۀ تبریز با استقرار سیستم دیوان‌سالاری، نظام تیمار و حضور تعداد زیادی از قوای بیگانه همراه بود که باتوجه‌به تفاوت‌های دو طرف، پیامدهای اجتماعی چندی به همراه داشت. در پژوهش حاضر تلاش می‌شود با روش توصیفی ـ تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه‌ای پیامدهای متعدد اشغال شهر را موردمطالعه قرار داده و به سؤال اصلی پاسخ داده شود. اشغال هجده‌سالۀ تبریز با چه پیامدهای اجتماعی همراه بوده است؟ به‌نظر می‌رسد حملات و اشغال شهر علاوه‌بر آسیب‌های مستقیم به بافت کالبدی و عامل انسانی که سبب افول شهر و شهرنشینی شده، پیامدهای اجتماعی چندی در حوزه‌های سیاسی، اداری، اجتماعی و فرهنگی به همراه داشته است.


دوره ۱۳، شماره ۴۹ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

در چند دهه گذشته، تحولات جامعه ایرانی و دگرگونی‌های جامعۀ جهانی در پیدایش جریان داستان‌نویسی زنان در مهاجرت مؤثر بوده است. در داستانهای نویسندگان زن مهاجر، زنان شخصیت محوری داستانها هستند. در این داستانها، در تقابل با ساختارهای فکری گذشته، ساختارشکنی صورت گرفته است و زن در ارتباط با مرد تعریف نمیشود؛ بلکه ذهنیت زنان به ذهنیت محوری و اصلی داستان تبدیل میگردد و داستان از زاویه ‌دید آن‌ها و شناخت و آگاهی‌شان از مردان و دنیا نوشته میشود. از دیگر سو آن‌ها توانستهاند میان ورود دنیای زنانه به داستان و حفظ زیباییشناسی آن رابطه‌ای منطقی برقرار کنند. برخی از زنان اقسام مسائل سیاسی را از منظر روایت‌های زنانه بازتاب داده‌اند. بخشی از آثار زنان نیز زمینۀ هویت‌اندیشانه دارد و در آن‌ها موقعیت زن به‌مثابه سوژه گم‌شده و فاعل شناسا و یابنده است. از این‌ رو عموماً زاویه دیدی که زنان در داستانهایشان به‌کار میبرند، اول‌شخص است. انتخاب این زاویه ‌دید به ایشان مجال می‌دهد در نوشتن اغلب از خودشان بگویند. درواقع خود نویسنده در راوی اول‌شخص تجلی پیدا میکند. بخش دیگری از داستان‌های زنان، شرح تجربه‌ها و آگاهی‌های آن‌ها از مسائل جنسیتی است. روایت‌های دیگری از آن‌ها نیز شرح زندگی معمولی و روزمرۀ آن‌هاست. این داستان‌ها به ژانر داستان‌های عامه‌پسند نزدیک می‌شوند و هرچند از حیث روایت داستانی ساختار محکمی ندارند، با استقبال خوانندگان مواجه شده‌اند. 

 

دوره ۱۳، شماره ۵۰ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده استفاده از بسته­بندی­های نیمه­منعطف برای غذاهای نیمه آماده روز به روز در حال افزایش است. از آنجایی که لایه اصلی این ظروف آلومینیوم یا ترکیبات آن بوده و این عنصر به عنوان عامل مسئول بیماری­های سیستم عصبی خصوصاً آلزایمر شناخته شده است، بنابراین بررسی میزان مهاجرت این ماده علاوه بر مهاجرت کلی ظروف به محصول ضروری به نظر رسید. ظروف مورد نظر برای بسته بندی از کارخانه آلکان کشور سویس به سفارش شرکت غذاهای آماده چیکا تهیه شدند. در این تحقیق مهاجرت کلی و ویژه (آلومینیوم) در خوراک مرغ ایرانی و شبه غذاها و مقایسه آنها با هم صورت گرفت. طبق نتایج، بسته های غذایی، میزان مهاجرت کلی کمی را در شبه غذاهای انتخابی اتحادیه اروپا نشان دادند ( کمتر از میزان مجاز اتحادیه اروپا;  mg/dm۲ ۶۰یا mg/kg۱۰). میزان مهاجرت آلومینیوم نیز در خوراک مرغ و شبه غذاها پس از اعمال فرایند حرارتی توسط دستگاه ICP-OES اندازه گیری شد. از نتایج این طور برداشت شد که مهاجرت در شبه غذای آب بسیار پایین و در خوراک مرغ بیشتر از شبه غذاها بود. بر اساس جذب روزانه ۱ میلی­گرم بر کیلوگرم وزن بدن مصوب توسط کمیته کارشناسی FAO/WHO در زمینه افزودنی­ها، نشت آلومینیوم از بسته­های نیمه منعطف ممکن است میزانی آلومینیوم به رژیم غذایی اضافه کند اما میزان بدست­آمده برای نمونه­های نگهداری­شده ممکن است برای کودکان و نوجوانان خطرناک باشد.

دوره ۱۴، شماره ۵۶ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

اتهام بددینی و الحاد یکی از عوامل مهاجرتِ شاعران به هندوستان در عصر صفویه بوده است. با نظر به مخالفت با اهل تسنن و سرکوب صوفیه در مقام مخالفان عقیدتی، انتظار می‌رود که در دورۀ صفویه، اتهام بددینی بر اساس مخالفت با این دو گروه مطرح شده باشد؛ اما برخلاف این انتظار، آنچه با تأکید و به صراحت بیشتر، بددینی «برخی» شاعران خوانده شده، اتهام نقطوی آنهاست. این مقاله با مراجعه به منابع مختلف عصر صفویه علتهای صراحت این اتهام و تأکید بر آن را تبیین کرده است. طبق بررسیها، برخلاف دیگر مخالفان عقیدتی و اهل تصوف که بعد از سرکوب اولیه در آن دوره، سعی در اختفای خود داشتند، نقطویه به دو دلیل اساسی در معرض اتهام قرار گرفته است؛ در واقع آنها از یک سو با اظهار لجوجانۀ عقاید کفرآمیز و مخصوصاً تحریف برخی اصول تشیع و از سوی دیگر با ابراز داعیه­های سیاسی، حکام مقتدر صفوی و نهادهای دینی قدرتمند آن روزگار را بشدت علیه خود برانگیخته‌اند. این انگیختگی، که ضروت سرکوب نقطویان و ذکر کراهت عقاید آنها را به هر وسیله­ای مطرح ساخته در نهایت باعث تصریح و تأکید بیشتر بر اتهام نقطوی معتقدان و مظنونان، از جمله برخی شاعران شده است.

دوره ۱۴، شماره ۵۸ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده

هدف مقاله، معرفی کاربردی الگوی سیمپسون (۲۰۰۴) در زاویۀ­دید «آینه­ های دردار» و «همنوایی شبانۀ ارکستر چوبها» است. سیمپسون در ساحت زمانی از بررسی «ترتیب، تداوم و بسامد» در ساحت مکانی از «زاویۀ دوربین» در روانشناختی از «وجه نمایی» و در ایدئولوژیک از «نظام­ گذرایی هلیدی» بهره ­می­ گیرد. کاوش در زاویۀ­دید شناخت بهتری بر افکار و احساسات شخصیتها فراهم­ می ­آورد.
روش تحلیل مقاله در ساحتهای زمانی، مکانی و روانشناختی بررسی کل متن رمانها و شناسایی فرایندها و وجوه افعال در «موتیفهای­ سیاست و باورها» شاخص ایدئولوژی نویسندگان است.
در دو رمان­، گذشته­ نگری نقش مهمی دارد. قاسمی با دید جزئی ­نگرانه و گلشیری با اشارتگرهای «اینجا و آنجا» تقابل بین جامعۀ مبدأ و مقصد را در زندگی مهاجران نشان می­ دهند. نگرش اثباتی بر رمانها حاکم است و راوی با صراحت از بایدها و اعتقادات خود می­ گوید. بسامد زیاد فرایند مادی، واقعگرایی را نمایش ­می‌دهد و کاربرد ویژۀ وجه خبری، احوال و زندگی شخصیتها را گزارش­ می­ کند. 

دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده

 در آغاز دهه چهل بوشهر فرمانداری کل بنادر و جزایر خلیج‌فارس بود که ازلحاظ سیاسی تحت تابعیت استان فارس قرار داشت. بنادر و جزایر خلیج‌فارس و نواحی پس‌کرانه‌ای آن در دوره‌های گذشته به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی و همچنین وضعیت اقلیمی آن همیشه دارای جمعیت محدود و از تراکم جمعیتی پایینی برخوردار بود. درگذشته هر زمان اوضاع سیاسی کشور آرام و توجه دولت به بنادر و جزایر بیشتر می‌شد، رونق اقتصادی و تجاری باعث جذب جمعیت و رشد شهرنشینی در این نواحی بود و به‌ محض ناامن شدن اوضاع، جمعیت نیز پراکنده می‌شد. در آغاز دهه چهل شمسی با اجرای اصلاحات ارضی شرایطی فراهم شد که جمعیت روستایی نیز امکان تحرک و مهاجرت بیشتری یافت. در این پژوهش سعی بر آن است تا شرایطی که موجب تسریع روند مهاجرت­های روستایی در فرمانداری کل در دهۀ چهل و پنجاه شد، بررسی شود. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی  با تکیه‌ بر اسناد و منابع تاریخی است. طبق یافته­های پژوهش در سال­های دهه چهل و پنجاه این منطقه با مهاجرت­های گسترده­ای روبه رو شد. علاوه بر اجرای اصلاحات ارضی که بخش عمده­ای از نیروی کار در مناطق روستایی را آزاد کرد و این نیروی اضافی برای پیدا کردن کار راهی شهر شدند، شرایط اقلیمی و جوی منطقه و محرومیت بیش از حد مناطق روستایی نیز از دلایل عمده گسترش مهاجرت­های روستایی در فرمانداری­کل بنادر و جزایر بود. این منطقه که در سال­های قبل از دهه چهل دارای کمترین میزان شهرنشینی در کشور بود، در سال­های بعدازآن با رشد شهرنشینی بالایی مواجه شد.

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱