جستجو در مقالات منتشر شده
۱ نتیجه برای مالیات تورمی
مهدی حاج امینی، محمدطاهر احمدی شادمهری، محمدعلی فلاحی، علی اکبر ناجی میدانی،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
دولت ایران در اغلب سالهای دوره ۱۳۵۸-۱۳۸۹ با کسری بودجه مواجه بوده که عمدتاً از طریق خلق پول تأمین مالی شده است. از لحاظ نظری، تردیدهای بسیاری در مورد آثار حقیقی کسری بودجه و مالیات تورمی وجود دارد؛ به طوری که هر دو نتیجه کاهش و افزایش در مصرف، سرمایهگذاری، خالص صادرات و کل مخارج تأیید شدهاند. در این مقاله، با استفاده از مدل خودبازگشت برداری ساختاری همگرا، تأثیرپذیری طرف تقاضای اقتصاد ایران از تأمین مالی تورمی در این دوره، بررسی میشود.
کسری بودجه، اختلاف «کسری بودجه عملیاتی» از «مازاد تراز سرمایهای» است. بر این اساس، نتایج نشان میدهد که «کسری بودجه عملیاتی» و «مازاد تراز سرمایهای» در کوتاهمدت بر مصرف، سرمایهگذاری و خالص واردات، تأثیر مثبت میگذارند. بنابراین، تغییرات اجزای طرف تقاضا الزاماً با کاهش یا افزایش کسری بودجه همجهت نیست؛ بلکه منبع تغییر در کسری بودجه، تعیینکننده آثار آن است. کاهش کسری بودجه از طریق تکانه مازاد تراز سرمایه، آثاری شبیه سیاست افزایش کسری بودجه عملیاتی دارد. به علاوه، نتایج نشان میدهد که کسری بودجه عملیاتی در بلندمدت، تأثیری بر اجزای تقاضا ندارند.
مکمل بودن مالیات تورمی و سرکوب مالی در کوتاهمدت و بلندمدت تأیید میشود. همچنین شواهد نشان میدهد که افزایش «کسری بودجه عملیاتی» و افزایش «مازاد تراز سرمایهای» موجب افزایش مالیات تورمی و سرکوب مالی میشوند. علاوه بر این، مشخص میشود که اگرچه کسری بودجه در بلندمدت بر تقاضا تأثیر ندارد؛ اما دو پیامد آن- مالیات تورمی و سرکوب مالی- در کوتاهمدت و بلندمدت در جهت مخالفِ یکدیگر مصرف، سرمایهگذاری، خالص واردات و مخارج کل را تحت تأثیر قرار میدهند.