۵۷۶ نتیجه برای شهر
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
منظربه عنوان یک متن روایی، در فضاهای باز شهری به دنبال پیوند تاریخ اجتماعی به عرصه عمومی شهر است. مداخلات صورت گرفته در محیط طی سالیان طولانی که بصورت مناظر شهری و... نمود یافته، در واقع لایه های متنی جدیدی هستند که نتیجه زنجیره ای از روابط هم نشینی و جانشینی در روایت متن اولیه منظر می باشند. در همه مناظر ردپایی از نشانه های گوناگون مربوط به زمان های مختلف وجود دارد که با خاطرات از مکان و همچنین خوانش و فهم زبان روایی منظر مرتبط است. لذا کشف چیستی ارتباط میان خاطره جمعی و فردی با خوانش لایه های منظر شهر به مثابه یک متن روایی و چگونگی بهره برداری از این روابط در بازآفرینی منظر در مکان های تاریخی شهری، اصلی ترین سوال این پژوهش می باشد. این مقاله دستیابی به فرایندی در بازآفرینی و خوانش منظر در مکان های تاریخی بر پایه حفاظت از خاطره جمعی، و نظریه بینامتنیت را به عنوان اصلی ترین هدف دنبال می کند.
این تحقیق کیفی، از روش مطالعه میدانی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۳۲ نفر از شهروندان در دامنه سنی ۳۰ تا ۷۰ ساله شهر اصفهان استفاده نموده و یافته با روش تحلیل محتوای تفسیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
این مطالعه نشان می دهد که به منظور حفاظت و تقویت امکان خوانش و فهم روایت در منظر شهر به مثابه متن و تداوم خاطرات جمعی در مکان های تاریخی، بایستی سیاست های بازآفرینی و حفاظت مبتنی بر روابط بینامتنی بصورت توامان مدنظر قرار گیرد.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
مرزهای رشد یکی از ابزارهای کلیدی برای کنترل و مدیریت توسعه فیزیکی مناطق کلانشهری محسوب میشود. گسترش بیرویه و برنامهریزی نشده در این مناطق به یکی از معضلات اصلی برای مدیران و برنامهریزان شهری و منطقهای تبدیل شده است، چرا که این فرایند به تخریب اراضی کشاورزی و منابع طبیعی منجر میشود. هدف این پژوهش، شبیهسازی و ارزیابی تغییرات آینده مرزهای رشد در منطقه کلانشهری اصفهان با هدف حفظ منابع زیستمحیطی و کنترل گسترش کالبدی است. در این راستا، با استفاده از رویکرد اثباتگرایی که روندی تحلیلی و سنجش محور را در پیش میگیرد به سنجش تصاویر ماهوارهای استخراج شده، میزان تغییرات گسترش کالبدی منطقه کلانشهری اصفهان با استفاده از شبکههای عصبی مصنوعی و ماشینهای یادگیری پیشبینی شده است و مرز رشد آتی و پیش بینی شده نیز ترسیم گردیده است. نتایج یافتههای تحقیق نشان میدهد که منطقه کلانشهری اصفهان طی دهههای اخیر با گسترش بیرویه بهخصوص در بعد کالبدی مواجه بوده و کاهش اراضی کشاورزی و طبیعی به یکی از چالشهای اصلی آن تبدیل شده است. بر اساس شبیهسازیهای انجام شده، مرزهای رشد پیشنهادی میتوانند بهعنوان ابزاری مؤثر در مدیریت و برنامهریزی توسعه شهری - منطقهای و جلوگیری از تخریب بیشتر منابع و اراضی طبیعی به کار گرفته شوند.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده
یکی از مهم ترین موضوعاتی که سازمان ها با آن مواجه هستند، چگونگی انگیزش کارکنان است به اینکه نقش ها و وظایف خود را به خوبی انجام دهند تا این اطمینان حاصل شود که سازمان اثربخشی خود را حفظ خواهد کرد. در واقع، مجموعه ای ویژه از رفتارهای کارکنان می تواند تأثیر قابل توجهی بر موفقیت سازمان داشته باشد؛ به ویژه رفتارهای داوطلبانه و اختیاری که کارکنان برای سازمان انجام می دهند. این رفتارها، رفتار شهروندی سازمانی نامیده می شوند که رفتارهای کاری داوطلبانه ای هستند که به طور مستقیم و آشکار توسط شرح شغل و سیستم رسمی پاداش سازماندهی نشده اند و در مجموع عملکرد سازمان را بهبود می دهند.
در این پژوهش سعی شده است تا رابطه بین ارزش های اخلاقی، عدالت سازمانی، تعهد سازمانی، رفتار اخلاقی و رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان حوزه ستادی دانشگاه پیام نور استان تهران مورد بررسی قرار گیرد. برای آزمون فرضیه های تحقیق و به دست آوردن نتایج تحقیق، از آزمون مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که ارزش های اخلاقی سازمان به طور مثبتی بر عدالت رویه¬ای و عدالت توزیعی تأثیر دارد، عدالت رویه ای و عدالت توزیعی به طور مثبتی بر تعهد سازمانی فرد تأثیر دارد، تعهد سازمانی به طور مثبتی بر رفتار اخلاقی تأثیر دارد و رفتار اخلاقی نیز به طور مثبتی بر بُعدِ جوانمردی و بُعد نوع دوستیِ رفتارهای شهروندی سازمانی تأثیر دارد.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده
رفتارهای شهروندی سازمانی به عنوان رفتارهای اختیاری و آگاهانه کارکنان، تأثیر به سزایی بر عملکرد فردی و سازمانی دارد و کارکنان را در وضعیتی قرار می دهد که داوطلبانه وظایفی فراتر از نقش و شرح شغل خود انجام دهند. در این میان خودسودمندی کارکنان، اعتماد و اعتقاد کارکنان به توانمندی ها و استعدادهای خود، نقش به سزایی در تشویق و توسعه رفتارشهروندی سازمانی دارد.
در مقاله حاضر، همبستگی خودسودمندی کارکنان با بروز رفتارهای شهروندی سازمانی و همبستگی خودسودمندی کارکنان با ابعاد رفتارشهروندی سازمانی در میان کارکنان مدیریت فرهنگی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بررسی شده است. داده های مورد نیاز برای این تحقیق به صورت سرشماری از همه کارکنان مدیریت فرهنگی وزارت علوم و درقالب پرسشنامه جمع آوری شده است. برای سنجش رفتار شهروندی از پرسشنامه پودساکف و همکارانش و برای سنجش خودسودمندی سازمانی از پرسشنامه محقق استفاده شد که بر اساس مطالعات بندورا در ارتباط با نظریه اجتماعی شناختی طراحی شده است. این تحقیق از نوع کاربردی با ماهیت پیمایشی است و داده ها در قالب محاسبه ضریب همبستگی و آزمون معناداری آن (T یک طرفه ) تجزیه و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده حاکی از رابطه مستقیم میان خودسودمندی کارکنان و بروز رفتارهای شهروندی و همچنین ارتباط مستقیم میان خودسودمندی با هر یک از ابعاد رفتار شهروندی است.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده
طراحی و احداث بوستان های محلی، به عنوان بخشی از فضای سبز شهری، از موضوعات مهم در طراحی و برنامه ریزی شهرهای معاصر هستند. مطالعات نشان می دهند؛ در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، توجه به بوستان های محلی بیشتر با هدف تأمین حداقل فضای سبز مورد نیاز برای شهرها صورت می پذیرد؛ اما مسئله اصلی اینجاست که با وجود اثر گذاری این بوستان ها بر نوع و کیفیت روابط میان شهروندان، کیفیت و چگونگی این تأثیرات در طراحی بوستان ها به دقت تبیین نمی شوند. از این رو، پرسش های این پژوهش عبارتند از: ۱ بوستان های محلی چه ارتباطی با کیفیت روابط اجتماعی در محله ها دارند؟؛ ۲ چگونه می توان با استفاده از ظرفیت های فضاهای سبز محلی به توسعه روابط محله ای پرداخت؟ برای پاسخ گویی به سؤالات تحقیق، از روش تحقیق توصیفی تحلیلی و از راهکارهای ترکیبی استفاده شده است. برای تحلیل ابعاد مختلف این مسئله، دو نمونه از بوستان های شهری موفق در یک کشور توسعه یافته و یک نمونه بوستان محلی در ایران انتخاب شده اند. در این پژوهش ضمن تحلیل کیفیت عملکرد این بوستان ها در فضای شهری، کوشش شده است جنبه های مختلف تأثیر گذاری این بوستان ها بر روابط محل های استخراج شود و بر این اساس، راهکارهایی برای طراحی بوستان های محلی در کشورهای در حال توسعه مانند ایران پیشنهاد شود.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده
مفهوم امروزی منظر فرهنگی نتیجه روند توسعۀ جامعۀ معاصر و ارزش های حاکم بر آن است. پس از جنگ جهانی و ویرانی های حاصل از آن و توسعۀ عظیم صنعتی، از دهۀ ۱۹۵۰ مردم دریافتند که زندگی شان ارتباط نزدیکی با محیطی دارد که در آن زندگی و کار م یکنند و این امر، تشخیص هویت فرهنگی و مرجعی روحی و روانی برای روشی متعادل در زندگی شد. از آن جای یکه بازآفرینی مناظر فرهنگی تأثیری قابل توجه بر مطلوبیت مؤلفه های کیفیت، در محیط زندگی شهروندی دارد بدین منظور در طی این پژوهش مفاهیم کیفیت، زندگی شهروندی و تأثیر شاخص های کیفیت عینی بر زندگی شهروندی بررسی خواهند شد. همچنین با توجه به اینکه مجموعه های شهری، یکی از جلوه های اصلی شکل گیری شهرهای بزرگ در طول تاریخ بوده و امروزه کم توجهی مدیران شهری به این گونه فضاها، این مراکز را با مشکلات متعددی روبرو کرده و باعث کاهش کیفیت محیط زندگی شهروندی در آن ها شده است؛ مجموعه زندیه شیراز که در واقع نوع خاصی از مناظرفرهنگی در محیطی درون شهری است مطالعه می شود و رهنمودهایی مبتنی بر بازآفرینی، به منظور ارتقای کیفیت زندگی شهروندی در این مجموعه شهری ارائه خواهد شد. روش تحقیق این نوشتار بر مبنای روش تحقیق توصیفی-تحلیلی با رویکرد مورد پژوهی تاریخی بنا نهاده شده است. منابع تحقیق، منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی است.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: ارزیابی تهدیدات و آسیبپذیری زیرساختهای حیاتی مانند زیرساخت آب شهری در بسیاری موارد میتواند موجب کاهش چشمگیر آسیبپذیریها شود یا پیامدهای یک تهدید را به حداقل برساند. هدف پژوهش حاضر بررسی مولفههای احتمال وقوع و شدت اثر تهدیدات انسانمحور و طبیعتپایه در زیرساخت آب شهری بود.
ابزار و روشها: در این پژوهش تحلیلی- توصیفی، از روش جمعآوری اطلاعات کتابخانهای شامل مطالعه کتب، تحقیقات و مقالههای داخلی و خارجی پژوهشگران و همچنین جستوجوی اینترنتی استفاده شد. جمعآوری دادهها با پرسشنامه، تحلیل آنها با مدل هازوپ، سپس آزمون فریدمن و نرمافزار ۲۱ SPSS صورت پذیرفت.
یافتهها: طبق نظر کارشناسان بهترتیب بیشترین امتیاز مربوط به اقدامات تروریسم و فرونشست بود و در نهایت خطای انسانی قرار داشت. با مدل هازوپ بحرانیترین نوع تهدید آلودگیهای شیمیایی، حمله نظامی و خشکسالی شناخته شد. تهدید نوع دوم، حملات موشکی، زلزله و تروریسم بود. خطای انسانی هم بهترتیب در ردیف بعدی تهدیدات بحرانساز قرار داشت. حمله نظامی و خشکسالی بهعنوان بحران غیرقابل قبول شناخته شدند و احتمال وقوع سیل، حمله نظامی (زمینی) و خطای انسانی در رتبه یک تا سه قرار گرفتند. شدت اثر (زیان وارده) حمله نظامی، زلزله و آلودگی شیمیایی بهترتیب در اولویت اول تا سوم بودند.
نتیجهگیری: بحرانیترین نوع تهدیدها آلودگیهای شیمیایی در زیرساخت آب شهری، حمله نظامی و خشکسالی هستند و بهعنوان بحران غیرقابل قبول شناخته میشوند. احتمال وقوع سیل، حمله نظامی (زمینی) و خطای انسانی در رتبه یک تا سه قرار دارد و شدت اثر (زیان وارده) حمله نظامی (زمینی)، زلزله و آلودگی شیمیایی بهترتیب در اولویت اول تا سوم هستند.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: نظم فضایی تحت تاثیر پدیدههای طبیعی و انسانی، شبکه شهری را تشکیل میدهد. در نظام شهری متعادل بهعلت وجود عملکردها و فعالیتهای سلسلهمراتبی در شهرهای مختلف و ارایه خدمات متناسب با جمعیت موجود، پیوندهای سلسلهمراتبی بین آنها برقرار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی چگونگی شبکه شهری براساس تحلیل عملکردی و عوامل موثر بر تغییر شکل شبکه شهری استان خراسان رضوی بود.
ابزار و روشها: پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر در سال ۱۳۹۴ بهروش پیمایشی، بین ۱۱۸ نفر از کارشناسان استانداری، اداره کل راه و شهرسازی استان خراسان رضوی، فرمانداریها، شهرداریها، جهاد دانشگاهی دانشگاه فردوسی، اساتید جغرافیای دانشگاه فردوسی مشهد و شهرداران شهرهای خراسان رضوی انجام شد که بهروش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محققساخته بود. عوامل موثر بر عدم تعادل فضایی از طریق مدلسازی معادله ساختاری از نوع تحلیل عاملی تاییدی و اکتشافی و با استفاده از نرمافزار SPSS ۲۲ و Lisrel ۸,۵۲ ارزیابی شد.
یافتهها: عوامل اقتصادی، زیربنایی و سیاسی با بار عاملی ۷۷/۰، ۷۵/۰ و ۷۰/۰ بیشترین تاثیر را در عدم تعادل فضایی داشتند.
نتیجهگیری: شهر مشهد در بالاترین و شهر باجگیران در پایینترین سطح از نظر عوامل توسعه قرار دارند. از بین عوامل موثر در عدم تعادل فضایی، تغییرات تقسیمات کشوری در سطح استان (تبدیل روستا به شهر)، حاکمیت نظام بسیط متمرکز، عدم توجه به نقش شهرهای میانی در تقسیم کار (عوامل سیاسی)، تمرکز فعالیتها در کلانشهرها، تخصیص اعتبارات بهطور نامتناسب در سطح استان و تمرکز نقشها در مشهد (عوامل اقتصادی) و تمرکز خدمات برتر آموزشی و بهداشتی- درمانی (عوامل زیربنایی) نقش موثرتری دارند.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: تهران در افق ۱۴۰۴، شهری دانشپایه، هوشمند و جهانی است. برخورداری از زیرساختهای مناسب و درنتیجه کلانشهری با عملکردهای ملی و جهانی و با اقتصادی مدرن دیگر ویژگیهای اساسی ترسیمشده است. تجربه جهانی مدیریت کلانشهرها نشان میدهد که مدیریت بهینه شهری نیازمند توجه همهجانبه به ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و محیطی شهر است و این مهم در دهههای اخیر و در سطح جهانی با شاخص رقابتپذیری شهری سنجیده شده است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی رقابتپذیری شهری و جایگاه تهران میان کلانشهرهای ایران انجام شد.
ابزار و روشها: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش پژوهشی پیمایشی است که در سال ۱۳۹۰ انجام شد. تعداد ۱۱ متغیر بهعنوان نماگرهای اقتصادی رقابتپذیری شهری مانند نرخ بیکاری، نرخ مشارکت اقتصادی و غیره به روش کتابخانهای و از سه منبع آماری رسمی کشور یعنی سالنامههای آماری استانها، نتایج سرشماری کارگاههای صنعتی با ۱۰ نفر کارکن و بیشتر، منتشرشده توسط مرکز آمار ایران و آمارنامه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی انتخاب شدند. از دو روش امتیاز استانداردشده و تاکسونومی عددی استفاده شد.
یافتهها: کلانشهر تهران مقام نخست را از نظر شاخص رقابتپذیری شهری و از بعد اقتصادی به خود اختصاص داد. تهران با امتیاز ۱۱/۳ از منظر شاخص رقابتپذیری شهری در روش امتیاز استانداردشده و ۷۲/۰ در روش تاکسونومی عددی، بهعنوان پیشتاز کلانشهرهای ایران قرار داشت.
نتیجهگیری: کلانشهر تهران اگرچه در مقایسه با سایر کلانشهرهای جهان جایگاه مناسبی از منظر شاخص رقابتپذیری شهری ندارد، اما بین کلانشهرهای ایران رتبه نخست این شاخص را به خود اختصاص داده است.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: کلانشهرها نقش بیبدیلی در تداوم زیست بشر، آینده جامعه بشری و تعیین مسیر آینده ایفا میکنند. یافتن الگوی مناسب برای توسعه این مناطق میتواند به توسعه پایدار در سطح ملی و کاهش ناپایداریها کمک کند. گسترش محدوده در حوزه بلافصل پیرامون به اشکال کالبدی، تغییر کاربری زمین و نقشها از کارکردهای کلانشهرها است. حوزههای کلانشهری از طریق گسترش در قلمرو پیرامونی و ادغام فضایی- عملکردی محدودههای بلافصل در فضای هسته مرکزی کلانشهر شکل میگیرد. کلید ساماندهی شهر تهران در حاشیه آن است. پیوند حاشیه و متن در مناطق کلانشهری بهمنزله شکلگیری فرصتها و تهدیدهایی برای هسته اصلی و حوزه پیرامونی آن بهشمار میرود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تحلیل نقش حوزه پیراشهری در ساماندهی کلانشهر تهران با تاکید بر شهرهای جدید صورت گرفت.
نتیجهگیری: راهکارهای ساماندهی تهران در بازسازی فضایی، کارکردی و هویتی شهر تهران، در رویکرد منطقه کلانشهری و برنامهریزی منطقهای، درگیرساختن اجتماعات پیراشهری در فرایند ادغام و یکپارچهسازی است. نگاه یکپارچه به منطقه کلانشهری و تحلیل نقشها و جریانها در چهارچوب یک سیستم فضایی واحد، ایجاد نهاد مدیریت یکپارچه منطقه کلانشهری و تقویت سلولها و گرههای فضایی در قالب شهرهای جدید لازمه ساماندهی فضای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شهر تهران است. جلوگیری از روند حاشیهایشدن منطقه پیراشهری، بازسازی مناطق پیراشهری، باز زندهسازی و تقویت حیات اجتماعی در سطح منطقه کلانشهری با ایجاد سلسلهمراتب عملکردی- فضایی، هویتبخشی اجتماعی و اقتصادی به حوزه پیراشهری، راهکار جایگزینکردن شهرهای جدید و بازنگری در تجربه آنها، کلید رشد و توسعه متوازن کلانشهر تهران بهعنوان پایتخت در حاشیه آن است.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
طبق گزارش برنامه جامع ارتقای سلامت روان کشور در سال ۱۳۹۴، اختلالات روانی رتبه دوم بار بیماریها را در ایران به خود اختصاص داده است و ساکنان مناطق شهری از جمله گروههای اکثریتی هستند که بیشتر از اختلالات روانی مبتلا رنج بردهاند. از این رو زندگی شهرنشینی خود عاملی تهدیدکننده برای سلامت روان ساکنان به شمار میرود. در حالی که موضوع سلامت و سلامت روان در حال یافتن جایگاهی قابل قبول در دانش طراحی شهری در مطالعات جهانی است، این حوزه مطالعه در ایران تنها در چند سال اخیر با تمرکز بر بعد جسمانی سلامت مورد توجه قرار گرفته و بعد روانی سلامت همچنان مغفول مانده است. از این رو هدف مطالعه حاضر، واکاوی ارتباط بین سلامت روان و محیط شهری و تدوین چارچوب مفهومی معطوف به ارتقای سلامت روان از طریق طراحی شهری است. مطالعه حاضر از نوع کیفی، گردآوری دادهها از طریق مطالعه اسنادی متون معتبر نظری و استخراج مولفههای سلامت روان در ابعاد رویهای و ماهوی طراحی شهری با استفاده از تحلیل محتوای کیفی متون است و سنجش روایی چارچوب مفهومی با مصاحبه از صاحبنظران حوزه طراحی شهری و روانشناسی، تکمیل پرسشنامه و تحلیل دادهها با استفاده از آمار توصیفی انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که کیفیتهایی نظیر "ایمنی و امنیت"، "همسازی با طبیعت و دسترسی به فضای سبز- آبی"، "نفوذپذیری و حرکت پیاده"، "کیفیت عرصه همگانی"، "رنگ تعلق و دلبستگی به مکان" و "پاکیزگی محیطی" از بعد ماهوی و "تعاملات و مشارکت اجتماعی" از بعد رویهای با سلامت روان ساکنان در ارتباط هستند.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
با توجه به توسعه برونزای تهران و الحاق بسیاری از روستاهای پیرامون، بخش عمدهای از این شهر را بافتهای روستا- شهری با شرایط خاص اکولوژیک و اجتماعی در بر میگیرد. این بافتها ضمن اینکه در معرض نابودی کیفیتهای اکولوژیک و اجتماعی هستند، خدمات و تسهیلات شهری را به صورت شایستهای دریافت نمیکنند. تسلط مشکلات اکولوژیکی، کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و غیره در این بافتها، تدوین برنامه جامعی در جهت تجدید حیات پایدار شهری را ایجاب میکند. این پژوهش درصدد تدوین چارچوب مفهومی تجدید حیات پایدار شهری است تا از این طریق زمینه ارتقای کیفیت زندگی و حل مشکلات در سه بعد اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی را در این بافتها فراهم کند. همچنین برای ایجاد موازنه بین توسعه و حفاظت محیطزیست و توجه به ماهیت اکولوژیک بافتهای روستا- شهری کاربست شبکههای سبز برای تدوین چارچوب مفهومی مذکور انتخاب شده است. این مطالعه براساس مطالعات کتابخانهای، از طریق تحلیل محتوای کیفی متون بر رویکرد تجدید حیات پایدار شهری و شبکه سبز به استخراج اهداف تجدید حیات پایدار شهری و سیاستهای طراحی شبکه سبز پرداخته است. سپس مفاهیم استخراجشده در چارچوبی مفهومی تدوین شده است. در چارچوب مفهومی مذکور، شبکههای سبز بهعنوان ابزاری برای ایجاد هویت و حس مکان، اقتصاد محلی، بههمپیوستگی و اتصالات، عملکردهای چندگانه، مکانسازی و مکانیابی عرصههای همگانی و سبز، توسعه کالبدی همساز با اقلیم، یکپارچگی منظر اکولوژیکی و طراحی همساز با محیط در مقیاسهای مختلف شهری، محلی، شبکههای سبز و اجزای این شبکه ارایه شده است.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
اهداف: مناطق مرزی با وجود وسعت فراوان به سبب دوری از مرکز، از محرومترین مناطق ایران به شمار میروند و نیازمند توسعه زیربنایی هستند. احداث زیرساختهای لازم از جمله گمرک و بازارچه مرزی میتواند به توسعه و تامین تسهیلات مطلوب خرید و تفریح در کنار سایر تسهیلات زیربنایی برای ورود و خروج کالا و مسافر منجر شود. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدلی مفهومی برای طراحی مجموعههای گمرک و بازارچه مرزی بود.
مشارکتکنندگان و روشها: این پژوهش به روش کیفی و در دو گام انجام شد. در گام اول کیفیتهای ناظر بر طراحی و برنامهریزی بازارچههای مرزی از مطالعات کتابخانهای استخراج و سپس با مصاحبه نیمهساختاریافته با ۱۰ نفر از ذینفعان که به روش گلوله برفی انتخاب شدند، رواییسنجی شد. در گام بعد، با اعتبارسنجی اصول بهدستآمده به روش دلفی، با ۱۰ نفر از متخصصین علوم طراحی و برنامهریزی و با استفاده از پرسشنامه، مدل نظری تدوین شد.
یافتهها: یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که رویکردهایی همچون گردشگری شهری، پدافند غیرعامل، برندسازی شهری و طراحی و برنامهریزی شهری در توسعه نواحی مرزی موثر هستند.
نتیجهگیری: مدل مفهومی متشکل از ابعاد اقتصادی، اجتماعی، حقوقی و کالبدی میتواند با تاکید بر اصولی همچون پدافند غیرعامل (ایمنی و امنیت و انعطافپذیری)، دسترسی، تنوع، همهشمولی، سرزندگی، زیرساختها، خوانایی، هویت و معماری بومی، بافت- موزه، پایداری، شخصیت بصری، انسجام و پیوستگی، همسازی با طبیعت و پاکیزگی محیطی در خدمت برنامهریزان و طراحان شهری در توسعه مناطق مرزی قرار گیرد.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
شکلگیری جزایر حرارتی شهری به یکی از چالشهای جدی عصر حاضر تبدیل شده و ذهن جامعه علمی را به خود مشغول کرده است. توجه به این موضوع در مقالات و تحقیقات علمی خصوصاً در دهه اخیر رشد بسیار زیادی داشته است. طبق نظر محققین اگر روند فعلی افزایش دما ادامه یابد، باعث بروز مشکلات جدی زیست محیطی و تحمیل هزینههای بسیار در سطح شهرها خواهد شد. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این مطالعه مرور نظاممند و تحلیل موضوعی مقالات و تحقیقات علمی انجامشده در این زمینه است. طبق بررسیهای انجامشده، جزیره حرارتی شهری تحت تاثیر دو گونه از عوامل اقلیمی و عوامل مربوط به ساخت شهر است. عوامل مربوط به اقلیم شامل تابش خورشید، سرعت و جهت شدت باد، پوشش ابری، رطوبت خاک و هوا، بارش، عرض جغرافیایی، تغییرات فصلی، توپوگرافی، نزدیکی به رودخانه و دریا هستند. این عوامل اگرچه در شهرهای موجود تقریباً غیر قابل کنترل هستند، اما در تصمیمگیری پیرامون جایابی شهرهای جدید و یا تعیین جهت توسعه شهر اهمیت بسیاری دارند. دسته دوم عوامل قابل کنترل و عمدتاً مرتبط با طراحی و ساخت شهر هستند. شناخت اهمیت این عوامل میتواند نقش و جایگاه برنامهریزی و طراحی شهری را در کاهش جزایر حرارتی شهری نشان دهد. در میان این عوامل بیش از همه میزان و کیفیت پوشش گیاهی در سطح شهر اهمیت دارد. عوامل دیگری همچون کاربری زمین، میزان تراکم شهری، نوع مصالح مصرفی در سطح بیرونی ساختمانها و خیابانها، فرم و هندسه شهر و نوع حمل و نقل از عوامل موثر بر شدت و میزان جزایر حرارتی شهری است.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
مهمترین عنصر شهری از لحاظ ملیبودن، نماد ملی است، بنابراین ضرورت تحلیل تاثیرات زمان بر آن احساس میشود. از جمله اهداف مطالعه حاضر میتوان تاثیر زمان روی بعد ظاهری و معنایی مجموعه یادمان ملی، تاثیر مستقیم و غیرمستقیم آن بر شاخصههای کیفی فضا و اثرات آن در شکلگیری مجموعه را نام برد. در راستای این اهداف، از روش توصیفی- تحلیلی برای گردآوری مطالب و برای اعتبارسنجی، از روش پیمایشی و ابزار دلفی استفاده شده است. نتایج نشان میدهند که بهطور کلی اثرات زمان بر بعد ظاهری بیشتر با تحولات ساختاری، ظاهری، فرسایشی و زوال و بر بعد معنایی بیشتر با تحولات معنایی، هویتی و تکاملی همراه است. زمان روی شاخصههایی نظیر گوناگونی، خوانایی، نفوذپذیری، غنای بصری و سرزندگی تاثیر غیرمستقیم و بر پایداری و کارآیی تاثیر مستقیم خواهد داشت. نحوه تاثیرگذاری بعد زمان بر انواع مختلف مجموعه یادمانهای ملی متفاوت است. درباره مجموعههایی که در گذر زمان شکل میگیرند، زمان باعث خاطرهانگیزی، ایجاد معنا، ساختار لایهای و مقبولیت میشود و در مورد مجموعههای از پیش طراحیشده، عامل ایجاد الگوهایی با قابلیت دریافت در طول زمان و آموزههایی در خصوص طراحی است.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
نوال سعداوی و شهرنوش پارسیپور از جمله نویسندگان فمینیست هستند که در رمانهای خود به نظام مردسالاری ناشی از سنتهای اجتماعی و دینی اعتراض میکنند و با ذهنیتی زنانه به جهان مینگرند. از این رو با توجه به نفوذ گرایشهای فمینیستی و وضعیت زنان در رمانهای سعداوی و پارسیپور در این جستار تلاش میشود تا با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و رویکرد تطبیقی دو رمان «مذکرات طبیبه (نوال السعداوی)» و «سگ و زمستان بلند (شهرنوش پارسیپور)» بر مبنای نقد فمینیستی مورد واکاوی قرار گیرد. یافتههای پژوهش حاکی است که دو نویسنده به عواملی همچون اعتراض علیه نظام مردسالاری، بیان ظلم و ستم علیه زنان، تلاش برای کشف فردیت و هویت زنانه توجه خاصی کردهاند. در زمینه تفاوتها، تبعیض جنسی و سرکوب عشق و احساسات عاطفی زنان در جامعه از جمله تفاوتهای برجسته فمینیستی دو رمان است.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: آمایش شهری، به تعبیری آمایش سرزمین در محدوده فضای جغرافیایی شهر است که با رویکرد تحقق نیازهای سکنه در درون فضاهای جغرافیای بهدنبال بازآفرینی نقشها و کارکردهای عناصر شهری است. منظور از آمایش نشانههای هویتی در فضاهای شهری آن است که ایمنی و امنیت در شهر پایدار شود. با شناسایی نیازهای عاطفی، روانی و آموزشی شهروندان، انتظام بصری صورت گیرد و با آمایش نشانههای هویتی شاخص شهر و آمایشِ نشانهها، سرزندگی برای شهروندان رقم بخورد و در تکمیل آن، با معماری شهر، نما و منظر شهری مدیریت شود، بهگونهای که در ادامه نیازهای ذهنی و عینی شهروندان برآورده شود. با توجه به نقش نشانهها در شهر؛ سئوال این پژوهش این است که نشانهها در چه صورتی نیاز به امنیت و خودآگاهی سکنه را برآورده خواهند کرد؟ سرزندگی و زیبایی در چه شرایطی به شهروندان منتقل میشود و فضای شهر را متاثر میکند؟ این تحقیق با شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از مطالعات کتابخانهای و اسناد و مدارک موجود به بررسی آمایش نشانههای شهری برای رسیدن به کارکرد اصلی نشانه پرداخت.
نتیجهگیری: نشانهها در فضاهای شهری با آمایشی مناسب میتوانند کارکردهای مثبتی داشته باشد و نیاز شهروندان به خودآگاهی، امنیت، آموزش و غیره برآورده کنند. در همین زمینه باید بین تصمیمات برنامهریزان و مدیران شهری و فرهنگ، اجتماع، اقتصاد، سیاست و جغرافیای فضای شهری شهروندان همگرایی ایجاد شود.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: در جامعه مدرن امروزی، جمعیت شناور، سفرهای روزانه بین محل اقامت و محل کار یا تحصیل خود داشته و هر روز در یک زمان معین بین شهرها و روستاها جابهجا میشوند. با گسترش کلانشهر تهران، بحث جمعیت شناور به عنوان یکی از معضلات این شهر مطرح شد. جمعیت تهران روزها یک یا چندمیلیون نفر بیش از جمعیت شب این شهر است. برای نخستینبار پرسشی در سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ طراحی و محل کار و تحصیل افراد پرسش شد و در سرشماری ۱۳۹۰ برای محل کار و محل تحصیل دو پرسش جداگانه به منظور بررسی جمعیت شناور طراحی شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و به روش مطالعه کتابخانهای و اسنادی با هدف بررسی اثر شناوری جمعیت بر شکاف جمعیتی روز و شب کلانشهر تهران در سرشماری سال ۱۳۹۰ انجام شد.
نتیجهگیری: در سال ۱۳۹۰ کلانشهر تهران حدود ۷۲% جمعیت شهری استان و یکپنجم جمعیت شناور کل کشور را به خود اختصاص داده است. ۷۸% بهدلیل کار و ۲۲% بهدلیل تحصیل از سایر استانها به کلانشهر تهران وارد میشوند و اغلب جمعیت شناور جمعیت جوان هستند. اکثر زنان جوان به دلیل تحصیل و مردان به دلیل کار به سمت تهران حرکت میکنند که این وضعیت متاثر از ویژگیهای فرهنگی- اجتماعی جامعه است. مهمترین دلیل جریان روزانه جمعیت به سمت تهران، کمهزینهتربودن سکونت و کمبود بستر اشتغال و امکانات آموزشی در شهرهای خوابگاهی است که تشدید نابرابری توسعه ناموزن کلانشهر تهران با سایر نقاط کشور از جمله شهرهای اقماری اطراف را نشان میدهد.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
کیفیت فضای شهری و حضور ساکنان یکی از مهمترین مسائل طراحی شهری امروز است زیرا تسلط حضور سواره امکان تردد گروههای مختلف اجتماعی و سرزندگی فضاهای شهری را کمرنگ کرده است. ضرورت توجه به این مسئله در بافت متراکم منطقه ۱۰ که با کمبود فضاهای باز شهری گریبان گیر است، نیاز به خلق مکان برای حضور کودکان در فضای شهری را دوچندان کرده است.
این مطالعه درصدد است تا روایت ، رویداد طراحی شهری تاکتیکی را دریکی از خیابانهای فعال منطقه ۱۰ تهران تحت عنوان «خیابان در دست بچهها», با رویکرد کیفی و به «روش مطالعه موردی» بررسی کند و امکان حضور بیشتر کودکان را در فضای شهری واکاوی نماید. این رویداد بر اساس اصول شهرسازی تاکتیکی در جهت تحقق تأمین نیازهای ساکنان بخصوص کودکان و نوجوانان است تا با ارائه رویکردی از جنس اقدامات کوچکمقیاس پاسخ دهد. مطالعه موردی رویداد «خیابان در دست بچهها» که در آذرماه ۱۳۹۶ انجامشده است. گردآوری دادههای پژوهش به روش مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۳ نفر از کارشناسان و ۱۵ نفر از مخاطبان این رویداد، جمعآوری و به روش تحلیل محتوا ارزیابیشده است.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که رویداد شهرسازی تاکتیکی بر اساس «تفکر طراحی» در ۵ گام «درک و همدلی», «تعریف موضوع»، «ایده پردازی»، «اجرای نمونه اولیه» و «آزمون» قابلبرنامهریزی و ارزیابی هستند. وقوع این رویدادها را میتوان سرمشقی برای جریان تکاملی پروژههای شهرسازی تاکتیکی در خدمت مدیریت شهری متکی بر رویدادهای کوچکمقیاس و امکان تحقق ابزار غیررسمی «حکمروایی طراحی شهری» در جهت ارتقا کیفیت محیط برشمرد.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
فضاهای شهری، نظیر خیابانها، میادین، بازارها و فضاهای باز از جمله مهمترین فضاها در بازتاب فرهنگ یک کشور و تأمین اجزاء و عناصر هویت آن هستند. کیفیت این فضاها بر نحوه انجام فعالیتها و میزان حضورپذیری آنها تأثیر گذار است. فضاهای شهری عرصه هایی برای تعاملات اجتماعی و فرهنگیِ مردمان هر جامعه هستند. زمینه سازی برای چنین عرصه هایی، نیازمند ایجاد تمهیدات کالبدی و عملکردی لازم است. هدف از این تحقیق ارائه راهکارهایی برای مناسب سازی فضاهای شهری به منظور وقوع رخدادهای فرهنگی و جمعی میباشد. برای انجام مطالعات میدانی محدوده بازار تهران انتخاب شد. انتخاب این محدوده به این دلیل بود که محدوده بازار تهران در بافت تاریخی و مرکزی شهر تهران واقع شده و از دیرباز محل آمد و شد مردمان و تعاملات اجتماعی بوده و همچنین بستر تحولات متعدد در طول تاریخ شهر تهران است. این محدوده جزء محدوده های هویت بخش شهر تهران نیز قلمداد میشود. روش تحقیق این پژوهش تحلیلی- توصیفی و با استناد به اسناد تاریخی و مشاهدات میدانی میباشد . در این تحقیق پس از مطالعات نظری و بدست آوردن چارچوب مفهومی، به شناخت و تحلیل محدوده مطالعاتی از طریق انجام مشاهدات میدانیِ کارشناس محور اقدام شده است. در ادامه برای تحلیل داده های تحقیق از جدول تحلیل سوات استفاده گردید. در پایان بر اساس تحلیل های جدول سوات اهداف عملیاتی ، راهبردها و راهکارهای کالبدی و عملکردی برای تحقق هدف اصلی پژوهش (مناسب سازی محدوده مورد مطالعه، برای برگزاری مراسم فرهنگی و جمعی ) ارائه شدند .