جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای سیستم مخارج خطی

رحمان سعادت، مسلم قاسمی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده

این مقاله به بررسی میزان خط فقر مناطق شهری و روستایی استان کرمانشاه و همچنین کل کشور با استفاده از سیستم مخارج خطی و روش رگرسیون­های به ظاهر نامرتبط تکراری (ISUR) طی سالهای  ۸۶- ۱۳۷۴ می پردازد.       نتایج نشان می دهد که خط فقر در مناطق شهری و روستایی استان کرمانشاه طی این سالها روندی صعودی داشته است؛ همچنین یافته ها حاکی از آن است که در مناطق شهری و روستایی استان کرمانشاه، گروه "خوراکی ها، آشامیدنی ها و دخانیات" بیشترین سهم از خط فقر را دارا می باشد.       در مناطق روستایی کشور نیز گروه "خوراکی ها، آشامیدنی ها و دخانیات"، بیشترین سهم از خط فقر را دارد، اما در مناطق شهری کشور، بیشترین سهم از خط فقر متعلق به گروه "مسکن و سوخت" می باشد.       در مورد کشش های درآمدی نیز نتایج تحقیق نشان می دهد، هم در مناطق شهری و هم، روستایی استان کرمانشاه، گروه "سایر" و همچنین "لوازم و اثاثیه" لوکس می باشند.
مجید صامتی، هادی امیری، سعیده ایزدی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده

اصلاح نظام مالیاتی به عنوان بخشی از اصلاح نظام مالی کشورها، هسته مرکزی سیاست های اقتصادی و جریان تعدیل اقتصادی را تشکیل می دهد. در این راستا، وسیع تر کردن پایه سیستم مالیاتی و منطقی کردن نرخ­های مالیاتی از اولویت­های اصلی خواهد بود. لذا محاسبه نرخ­های بهینه مالیات بر کالاها و خدمات و محاسبه هزینه نهایی رفاه اجتماعی ناشی از مالیات­های غیرمستقیم در ایران از اهداف اصلی این مقاله می­باشد.      به منظور محاسبه هزینه نهایی رفاه اجتماعی، به کشش­های قیمتی خودی و متقاطع کالاهای مورد نظر و همچنین نرخ­های بهینه مالیات بر کالاها و خدمات نیاز می­باشد. این کشش­ها از برآورد توابع تقاضای ۱۰ گروه کالا و خدمات مشمول مالیات با استفاده از سیستم مخارج خطی و به روش رگرسیون­های به ظاهر نامرتبط و داده­های ده دهک هزینه­ای خانوارهای شهری ایران در طی سال ­های ۸۹-۱۳۷۵ به دست آمده اند.      نرخ­های بهینه مالیات نیز با استفاده از مدل رمزی در دنیای چند نفره و تابع رفاه اجتماعی ساموئلسون- برگسون محاسبه شده­اند. در این مدل با استفاده از روش لاگرانژ ، تابع رفاه اجتماعی با توجه به یک مقدار درآمد مالیاتی مشخص برای دولت، حداکثر می­شود. نتایج نشان می­دهد که در نرخ گریز از نابرابری اجتماعی صفر که فقط هدف کارآیی مالیات­های غیرمستقیم موردنظر است، نرخ­های بهینه مالیات تقریباً به یکدیگر نزدیک­اند و با افزایش این نرخ که جنبه عدالت اجتماعی، بیشتر از جنبه کارآیی مورد توجه قرار می­گیرد، نرخ­های بهینه مالیات از یکدیگر فاصله می­گیرند و حتی بعضی از گروه کالاها مستحق دریافت یارانه می­شوند.  همچنین هر چه نرخ گریز از نابرابری اجتماعی افزایش می­یابد، هزینه نهایی رفاه اجتماعی ناشی از تغییر نرخ­های مالیات بر کالاها و خدمات کاهش می­یابد و در بالاترین مقدار نرخ گریز از نابرابری اجتماعی،  کاهش رفاه  بسیار کم می­شود. لذا در مورد گروه­های کالایی که یارانه به آنها تعلق می­گیرد، کاهش یارانه و درمورد سایر گروه ها، افزایش مالیات سبب کاهش رفاه اجتماعی می­شود. 

صفحه ۱ از ۱