۹ نتیجه برای سرقت
دوره ۸، شماره ۷ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
زبانشناسی حقوقی شاخهای جدید و میانرشتهای از زبانشناسی کاربردی و حقوق است که با استفاده از ابزارحهای زبانی و شواهد زبانشناختی، به تجزیه و تحلیل متون گفتاری و نوشتاری حقوقی میپردازد و در کشف جرم کمک میکند. هدف این مقاله بهدست آوردن ویژگیهای گفتاری مجرمان سرقت در ارائۀ گفتمان منحصربهفرد سارقان در تشخیص جرم است. نگارندگان با تحلیل زبانشناختی دفاعیات چهار مجرم پروندۀ سرقت در دادگستری استان سمنان، سعی دارند گفتار این متهمان را از منظر زبانشناسی حقوقی توصیف و تبیین کنند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که متهمان به سرقت با بهکارگیری بسیاری از اصول زبانی، ازقبیل وجهیت بالا، حذف کنشگر، پارهگفتار نابجا و کنش غیرمستقیم سعی میکنند اعتماد بازجوها را جلب نمایند و از خود رفع اتهام کنند. بررسی جزئیات پروندهها نشان میدهد که متهمان در دفاعیات خود، به میزان متفاوتی از اصول زبانشناختی استفاده میکنند. بهطور مشخص، آنها در گفتار خود ۲۹ درصد کاربرد وجهیت، ۱۶ درصد تناقض، ۱۴ درصد حذف کنشگر، ۱۰ درصد پیشفرض، ۳ درصد کنشهای گفتاری، یک درصد تلویح و ۵/۰ درصد ساخت میانه بهکار بردهاند. همچنین نتایج حاکی از این است که توجه به ویژگیها و ظرافتهای زبانی همانند وجهیت پایین، تناقض در گفتار، حذف کنشگر، پیشفرض، تلویح، ساخت میانه و اصول همکاری گرایس در گفتار متهمان به سرقت میتواند در کشف جرم به بازجوها و قضات کمک شایانی کند.
دوره ۹، شماره ۳۴ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
نگارنده که طی مطالعات خود، اپیدمی دلبستگی و تعلق خاطر برخی اساتید و دانشجویان ادبیات را به گریماس و نظریۀ وی در باب الگوی کنشگر مشاهده کرده است، به نکاتی دست یافته که در این مجال عرض میکند. مهمترین معیارهای تشخیص یک مقالۀ علمی و پژوهشی در وادی ادبیات، وجود نوآروی در موضوع، سخن جدید و ابداع روشی نوین در ارزیابی مسائل ادبی است. لیکن برای کسانی که دغدغۀ آفرینش اثری درخور و شایسته ندارند تا هم محققان را به کار آید و هم آبرویی به نویسنده افزاید، مقاله سازی بهترین راهکار است. مقالاتی که صرفاً با معرفی یک نظریه و اجرای عملیات چسباندن متون شعر و نثر کلاسیک فارسی به نظریات مذکور ساخته میشوند، به وفور در نشریات علمی-پژوهشی چاپ میشوند و برخی داوران و ارباب نشر مقالات نیز که از کاروان غافلانند، به این امور عنایتی ندارند. نتیجۀ ارزیابی بیش از ۲۰ مقاله که طی سالهای ۸۷ تا ۹۲ با بهرهگیری از نظریۀ گریماس قلمی شدهاند و نویسندگان آن، متون شعر و نثرِ ادبیات فارسی را به بدترین وجهی در مسلخ این نظریه قربانی کردهاند، کجروی و رونویسی نویسندگانی است که به هر شیوهای متوسل شدهاند تا مقالهای به چاپ برسانند.
دوره ۹، شماره ۳۸ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده
پیوندهای بینامتنی در نظریه صورتگرایی، نظریه بینامتنیت کریستوا، نظریه ترامتنیت ژنت و نظریه اضطراب تأثیر بلوم، از رویکردهای نوین در خوانش و نقد متون است. بر اساس این رویکرد، هیچ متنی مستقل از دیگر متون نیست و هر متن، بینامتنی است برآمده از متنهای پیشین که در متنهای پسین نیز حضور خواهد داشت. ژرار ژنت، یکی از نظریهپردازان حوزه پیوندهای بینامتنی، نظریه ترامتنیت خود را در پنج محور صورتبندی کرده که یکی از آنها محور بینامتنیت است. وی بینامتنیت را به سه گونه پیوند بینامتنی، آشکاراـتعمدی، پنهانـتعمدی و ضمنی، تقسیم کرده و حوزه مفهومی هر یک از این تعبیرها را هم تعریف و تحدید کرده است. این مقاله با درنظرگرفتن این نکته که در نتیجه آموزههای تعلیم فن شعر و دبیری جلوههایی از پیوندهای بینامتنی در بلاغت اسلامی، فارسی و عربی، ظهور کرده است، با بهرهگیری از شیوه توصیفیـتحلیلی به بررسی تطبیقی محورهای سهگانه بینامتنیت از دیدگاه ژرار ژنت و بخشهایی از نظریه بلاغت اسلامی میپردازد. نتیجه پژوهش نشان میدهد که برخی صناعات ادبی، مانند تضمین، تلمیح، حل، درج و اقتباس و نیز برخی سرقتهای ادبی مطرح در بلاغت اسلامی، با نمونههایی از الگوی سهگانه بینامتنیت همخوانی دارند.
دوره ۱۰، شماره ۶ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
پژوهش حاضر با رویکرد زبانشناسی قضائی به بررسی و واکاوی چهار نسخۀ ترجمهشده از رمان مزرعۀ حیوانات نوشتۀ جورج اورول میپردازد. هدف پژوهش حاضر نشاندادن سازوکارهای زبانی تشخیص سرقت میان نسخههای متفاوت چند ترجمه از یک اثر یکسان بر اساس شباهتها و تفاوتهای متنی است. مزرعۀ حیوانات از سال ۱۳۴۸ تا به امروز بیش از هفتاد بار از سوی مترجمان مختلف به زبان فارسی ترجمه شده است. از این رو، دادههای پژوهش حاضر بر اساس فاصلههای زمانی تقریباً بیستساله از میان چهار نسخۀ ترجمۀ موجود از این کتاب انتخاب شده است. دادههای پژوهش بر اساس الگوهای تشخیص سرقت زبانی که از سوی تارل (۲۰۰۴) ارائه شده است، بررسی و تحلیل شدهاند. نتایج پژوهش حاکی از گزارش یک مورد سرقت زبانی در میان دادههای مورد بررسی است. متن سرقتکننده به لحاظ شباهت واژگانی ۷۳,۵ درصد و به لحاظ شباهت عبارتها ۴۲.۶ درصد با متن سرقتشده همپوشی دارد، این در حالی است که به لحاظ واژههای منحصربهفرد تفاوت این دو متن با یکدیگر با نسبت ۱۷,۶ درصد به ۱۵.۱۶ درصد است. همچنین، این دو متن ۳۵ واژه و ۲۲ عبارت مشترک دارند که تنها یک بار در متن بهکار رفتهاند.
واژههای کلیدی: زبانشناسی قضائی، سرقت زبانی، ترجمه، بازترجمه، مزرعۀ حیوانات.
پژوهش حاضر با رویکرد زبانشناسی قضائی به بررسی و واکاوی چهار نسخۀ ترجمهشده از رمان مزرعۀ حیوانات نوشتۀ جورج اورول میپردازد. هدف پژوهش حاضر نشاندادن سازوکارهای زبانی تشخیص سرقت میان نسخههای متفاوت چند ترجمه از یک اثر یکسان بر اساس شباهتها و تفاوتهای متنی است. مزرعۀ حیوانات از سال ۱۳۴۸ تا به امروز بیش از هفتاد بار از سوی مترجمان مختلف به زبان فارسی ترجمه شده است. از این رو، دادههای پژوهش حاضر بر اساس فاصلههای زمانی تقریباً بیستساله از میان چهار نسخۀ ترجمۀ موجود از این کتاب انتخاب شده است. دادههای پژوهش بر اساس الگوهای تشخیص سرقت زبانی که از سوی تارل (۲۰۰۴) ارائه شده است، بررسی و تحلیل شدهاند. نتایج پژوهش حاکی از گزارش یک مورد سرقت زبانی در میان دادههای مورد بررسی است. متن سرقتکننده به لحاظ شباهت واژگانی ۷۳,۵ درصد و به لحاظ شباهت عبارتها ۴۲.۶ درصد با متن سرقتشده همپوشی دارد، این در حالی است که به لحاظ واژههای منحصربهفرد تفاوت این دو متن با یکدیگر با نسبت ۱۷,۶ درصد به ۱۵.۱۶ درصد است. همچنین، این دو متن ۳۵ واژه و ۲۲ عبارت مشترک دارند که تنها یک بار در متن بهکار رفتهاند.
دوره ۱۰، شماره ۳۹ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
در شمارۀ بیست و هشتم از فصلنامۀ علمی پژوهشیِ مطالعات شبهقاره دانشگاه سیستان و بلوچستان مقالهای با عنوان «ضرورت تصحیح دیوان امیرخسرو دهلوی» (پاییز ۱۳۹۵: سال هشتم، صص ۹۱- ۱۰۶)، نوشتۀ دکتر غلامرضا مستعلی پارسا و حمیدرضا حافظیان به چاپ رسیده است که تقریباً کلّ این مقاله به شیوۀ بسیار تازه و ماهرانهای از مقالۀ نگارنده با عنوان «بررسی دیوان غزلیات امیرخسرو دهلوی بر اساس چند دستنویس معتبر» که در فصلنامۀ متنشناسی دانشگاه اصفهان منتشر شده (پاییز ۱۳۹۲: سال پنجم، صص ۶۹- ۸۶)، سرقت شده است. با توجه به اینکه شیوۀ منتحلان این مقاله برای متولیان نشریات گونهگون، اعم از سردبیر و داور و نیز استادان راهنمای دانشجویان، ممکن است راهگشا باشد. در این مقاله، روش سرقت ادبیِ مذکور، نقد و بررسی شده است.با توجه به اینکه شیوۀ منتحلان این مقاله برای متولیان نشریات گونهگون، اعم از سردبیر و داور و نیز استادان راهنمای دانشجویان، ممکن است راهگشا باشد. در این مقاله، روش سرقت ادبیِ مذکور، نقد و بررسی شده است.
نادر مهرگان، سعید گرشاسبی فخر،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
این مقاله با استفاده از تحلیل اقتصادی جرم، به بررسی ارتباط بین سرقت و نحوه توزیع درآمد در ایران میپردازد و نتایج آن حاکی از این است که بین توزیع درآمد و سرقت، رابطه معنیداری وجود دارد؛ به اینصورت که با تشدید نابرابری درآمد، تعداد جرایم از نوع سرقت نیز افزایش داشته است.
از دیگر نتایجی که این مقاله به آن دست یافته است میتوان به ارتباط مستقیم نرخ جرم سرقت با نسبت شهرنشینی، نرخ طلاق، نرخ بیکاری و همچنین رابطه معکوس آن با درآمد ماهانه خانوارهای ایرانی اشاره کرد.
دوره ۱۱، شماره ۴۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
یکی از تمردهایی که جستهوگریخته با آن مواجه میشویم، ترجمه کردن مقالات منتشرشده به زبانی دیگر و انتشار آن بهعنوان مقالهای جدید در مجله دیگر است. این امر ممکن است با تغییراتی در عنوان، کلیدواژهها، ساختار مطالب و محتوی صورت گیرد و نهایتاً این تغییرات کاذب، تحقیق دوم را دچار خطاهای علمی کند. در شماره نوزدهم از دوفصلنامه علمی ـ پژوهشی نقد زبان و ادبیات خارجی، دانشگاه شهیدبهشتی، مقالهای با عنوان «ایدئولوژی و فراخواندن جامعه سیاهپوستان آمریکا در شعر «به یاد رادیو» امیری باراکا: خوانشی آلتوسری» (پاییز و زمستان ۱۳۹۶، صص۱۸۷ ـ ۲۰۸)، نوشته سیدشهابالدین ساداتی و علیرضا جعفری بهچاپ رسیده که شباهت بسیاری به مقالهای انگلیسیزبان با عنوان «تأثیر ابزارهای ایدئولوژیک حکومتی در شکلگیری هویت: خوانشی آلتوسری از شعر «به یاد رادیو» امیری باراکا»، منتشرشده در مجله بینالمللی انگلیسی و ادبیات (دسامبر ۲۰۱۳، صص۴۸۰ ـ ۴۸۵) دارد. نویسنده مقاله انگلیسی، سیدشهابالدین ساداتی، یکی از نویسندگان مقاله فارسی است که با اضافه کردن نویسنده همکار، اِعمال تغییرات در عنوان و کلیدواژهها و افزودن مطالب تازه، سعی در تولید مقالهای جدید داشته که در این راه، تحقیق او دچار سرقت علمی شده است.
دوره ۱۱، شماره ۴۴ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده
نگارش مقالهای که عنوان نقد ادبی را یدک میکشد، به تعاریف دقیق، نظریه و روششناسی نیاز دارد. در نقد ادبی، باید از معیارهای شخصی فاصله گرفت و بهدنبال معیارهای عینی و علمی بود. منتقد ادبیِ با دانش و تجربه با اتخاذ شیوهای عینی، از غرضورزی به دور است و نقدی بیطرف را ارائه میکند. تمرد از اصول نقد عینی و بیطرف، منجر به تباهی نقد میشود. اما گاهی برخی نویسندگان در نوشتههای خود از پیروی از این اصول سر باز میزنند و اقدام به نوشتن یادداشتهایی با عنوان نقد ادبی میکنند که فقط بر معیارهای شخصی یا نظریه توطئه بنا شدهاند. مهدی جاویدشاد در شماره ۴۲ فصلنامه نقد ادبی (تابستان ۱۳۹۷) به انتشار مطلبی با عنوان «چگونه از زیر سایه خود خارج شوم؛ نقدی بر مقاله ایدئولوژی و فراخواندن جامعه سیاهپوستان آمریکا در شعر «به یاد رادیو» امیری باراکا» اقدام کرده که در تمام صفحات مقاله از بیان تعاریف دقیق و علمی، فرضیه و روششناسی خودداری کرده است؛ زیرا با ارجاع به تعاریف علمی و عینی، اساس نوشتهاش (اتهام سرقت ادبی) با سؤالاتی جدی مواجه میشود. جاویدشاد بحث خود را براساس فرضیات شخصی بنا کرده و از نقد منصفانه تمرد ورزیده تا با تکیه به اشتباهات، پنهانکاری و نظریات توطئه، یادداشتش را بهپایان برساند. مقاله حاضر میکوشد تا با تکیه بر تعریف سرقت ادبی، نظریات متیو آرنولد، میشل فوکو و خورخه لوئیز بورخس، و همچنین اصول و روش تحقیق، ضمن اشاره به اشتباهات مقاله جاویدشاد، روشنگر و راهنمای نقد مقالات دیگر نیز باشد.
دوره ۱۲، شماره ۴۹ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
در این مقاله، اندیشههای سنایی درباره شعر و شاعری در چهار مقوله تعریف، خاستگاه، نقد شعر و نیز پیوند و نسبت شعر و شرع بررسی شده است. سنایی در تعریف یا برداشت خود از شعر با عنصر «تخییل» مخالفت میورزد و آن را در برابر « تحقیق» قرار میدهد. وی معتقد است که تابعه یا روحالامین، شعر را به دل شاعر تلقین میکند. تلقین تابعه، شعر را «تخییلی» و الهام روحالامین، شعر را «تحقیقی» میکند. سنایی در اشعار خود، گاه بین شعر و شرع، تضاد و بیگانگی و گاه همسویی دیده است. وی در آثار خود به نقد شعر و انتقاد از شاعران نیز پرداخته است. عواملی که باعث میشود سنایی زبان به انتقاد بگشاید، متعدد است که مهمترین آنها عبارت است از: سرقت ادبی، عوام زدگی شاعران و پوستینگی و بیمغزی بعضی اشعار.