۴۳ نتیجه برای جمعیت
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
هدف اصلی این تحقیق، ارائه نتایج آزمایشگاهی و مدلی تئوری است که اثر مواد تعلیق شکن در شکسته شدن امولسیون آب در نفت را نشان دهد. به عبارتی گروهی از مواد فعال سطحی در نظر گرفته شده است و نحوه عملکرد آنها به عنوان ماده تعلیق شکن در شکستن امولسیون نفت خام توسط آزمایش بطری بررسی شده است. به همین منظور، با استفاده از شباهت رفتار مواد فعال سطحی در جذب شدن بین دو فاز آب و نفت با فرآیند جذب سطحی مولکولهای گاز بر روی سطح جامد، رابطهای بر اساس خطوط همدمای جذب لانگمویر جهت ارتباط کشش بین سطحی دو فاز آب و نفت در امولسیون به غلظت تعلیقشکن، توسعه داده شده است. سپس بر اساس مدل توسعه داده شده، تابع فرکانس برخورد قطرات در معادلات موازنه جمعیت تصحیح شده است به نحوی که تاثیر مواد تعلیقشکن در بههم چسبیدن قطرات آب لحاظ شود. با توجه به اینکه مدل توسعه داده شده دارای تعدادی پارامتر تنظیم شدنی است که برای محاسبه آنها نیاز به دادههای تجربی میباشد، گروهی از مواد فعال سطحی در نظر گرفته شده است و نحوه عملکرد آنها بهعنوان ماده تعلیقشکن در شکستن امولسیون نفت خام توسط آزمایش بطری، مورد بررسی قرار گرفته است. مقایسه نتایج تجربی بازده جداسازی آب از نفت خام با نتایج حاصل از شبیهسازی بهوسیله معادله موازنه جمعیت، حاکی از این است که مدل توسعه داده شده، بهخوبی مقادیر دادههای آزمایشگاهی را در غلظتهای مختلف پیشبینی میکند.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: در جامعه مدرن امروزی، جمعیت شناور، سفرهای روزانه بین محل اقامت و محل کار یا تحصیل خود داشته و هر روز در یک زمان معین بین شهرها و روستاها جابهجا میشوند. با گسترش کلانشهر تهران، بحث جمعیت شناور به عنوان یکی از معضلات این شهر مطرح شد. جمعیت تهران روزها یک یا چندمیلیون نفر بیش از جمعیت شب این شهر است. برای نخستینبار پرسشی در سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ طراحی و محل کار و تحصیل افراد پرسش شد و در سرشماری ۱۳۹۰ برای محل کار و محل تحصیل دو پرسش جداگانه به منظور بررسی جمعیت شناور طراحی شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و به روش مطالعه کتابخانهای و اسنادی با هدف بررسی اثر شناوری جمعیت بر شکاف جمعیتی روز و شب کلانشهر تهران در سرشماری سال ۱۳۹۰ انجام شد.
نتیجهگیری: در سال ۱۳۹۰ کلانشهر تهران حدود ۷۲% جمعیت شهری استان و یکپنجم جمعیت شناور کل کشور را به خود اختصاص داده است. ۷۸% بهدلیل کار و ۲۲% بهدلیل تحصیل از سایر استانها به کلانشهر تهران وارد میشوند و اغلب جمعیت شناور جمعیت جوان هستند. اکثر زنان جوان به دلیل تحصیل و مردان به دلیل کار به سمت تهران حرکت میکنند که این وضعیت متاثر از ویژگیهای فرهنگی- اجتماعی جامعه است. مهمترین دلیل جریان روزانه جمعیت به سمت تهران، کمهزینهتربودن سکونت و کمبود بستر اشتغال و امکانات آموزشی در شهرهای خوابگاهی است که تشدید نابرابری توسعه ناموزن کلانشهر تهران با سایر نقاط کشور از جمله شهرهای اقماری اطراف را نشان میدهد.
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
تحقیق حاضر در قالب رویکرد اکولوژیک، رابطه منطقه ساحلی با توسعه سازههای انسانی شهری را تبیین کرده است. منظور از سازههای انسانی شهری، شهرهای ساحلی، جمعیت شهری ساحلی، شهرهای جهانی و پایتخت ساحلی است. این تحقیق از لحاظ هدف، بنیادی و از حیث ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی - تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانهای و اسنادی استفاده شده است؛ برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش از استدلال و تجزیه و تحلیل کیفی دادهها و روش کمّی (همبستگی) استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که منطقه ساحلی یکی از عوامل در توسعه سازههای انسانی شهری است. به منظور ارزیابی بهتر نقش مناطق ساحلی در پراکنش و تراکم جمعیت انسانی، رابطه منطقه کم ارتفاع و هموار ساحلی با جمعیت ساحلی در ۱۵۰ کشور دریایی، ارزیابی کمّی گردید. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان میدهد که ضریب همبستگی متغیر توپوگرافی منطقه ساحلی با پراکنش جمعیت انسانی برابر با ۸۱۲/۰ است (۰۵/۰ < ۰۰۰/۰ مقدار احتمال). نتایج نشان میدهد که رابطه معنی داری بین توپوگرافی منطقه ساحلی با میزان پراکنش جمعیت انسانی در ساحل وجود دارد و مناطق هموار ساحلی از جمعیت انسانی بیشتر برخوردار هستند. در ادامه مقاله، فرصتها و تهدیدهای استقرار جمعیت در منطقه ساحلی مورد تحلیل قرار گرفته است.
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
استان تهران به دلیل استقرار پایتخت، کلان شهر تهران بیشترین تغییرات شهر و شهرنشینی را به خود دیده است. سوال این است که تحولات جمعیتی شهری استان تهران چه پیامدهایی داشته است؟ بنابراین این پژوهش سعی دارد پیامدهای تحولات جمعیتی استان تهران بر شبکه شهری آن را طی سالهای ۱۳۵۵-۱۳۹۵ بررسی نماید. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و نوع آن استنباطی است. دادهها به شیوه کتابخانهای استخراج و با استفاده از مدلهای برنامه ریزی منطقهای ازجمله رتبه-اندازه شهر و شاخص نخست شهری، ضریب آنتروپی و نخست شهری و منحنی لورنز و ضریب جینی تحلیل شدهاند. نتایج یافتهها نشان میدهد، افزایش جمعیتی شهری در استان تهران برخاسته از پراکنده رویی کلانشهر تهران است و تمرکز جمعیت شهری در قسمت غربی استان به تبعیت از راههای ارتباطی بیشتر از جهات دیگر آن بیشتر است با اینکه شهرهای متوسط تا حدودی گسیختگی فضایی در شبکه شهری استان را ترمیم کرده، با توجه به مدل رتبه-اندازه همچنان فاصله بین کلان شهر تهران با سایر شهرهای استان بسیار زیاد است و تعادل در شبکه شهری استان وجود ندارد. ضمن آنکه جمعیت شهری نه به صورت یکنواخت بلکه به صورت خوشهای در پیرامون کلان شهر تهران و در مرتبه بعد شهرهای متوسط مستقر شدهاند.
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
امروزه در فضای تجارت و کسبوکار، تغییرات پیچیده و غیر خطی و تحولات ناپیوسته پیشبینی آینده را تا حد بسیار زیادی نا ممکن ساخته است و سازمانها را وادار کرده است که خود را با امواج خروشان تغییر منطبق سازند. در این عصر بیثبات، تفکر استراتژیک میتواند راهی برای حفظ بقا و ادامه حیات سازمان باشد. تفکر استراتژیک، یک فعالیت مشخص و معین است که هدف آن، کشف استراتژیهای خلاق و بدیع بوده است که میتوان به وسیله آن قواعد بازی را تغییر داد و آیندهای متفاوت و ایدهآل ایجاد کرد. در این پژوهش رابطه تفکر استراتژیک مدیران و کیفیت محصولات مورد بررسی قرار میگیرد. جامعه آماری این پژوهش را ۵۷ نفر از مدیران واحدهای تولیدی شهرک صنعتی تشکیل میدهند. تعداد نمونه مورد پژوهش با استفاده از فرمول کوکران[۱] و با احتساب ضریب اطمینان ۹۵ درصد،۵۰ نفر انتخاب شد. در قسمت تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرمافزار SPSSو به کمک آزمون پیرسون[۲] نتایج به دست آمده نشان داد که تفکر استراتژیک، تفکر سیستمی تفکر در زمان، خلاقیت و تمرکز بر هدف رابطه مثبت و معناداری با کیفیت محصولات دارند. اما فرصتطلبی رابطهای با کیفیت محصولات ندارد.
[۱]. Cochran Formula
[۲]. Pearson
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
شهرها مهمترین پدیدههای انسان ساخت موجود در پهنه سرزمین هستند که نقش عمدهای در توسعه و یا عدم توسعه مناطق و نواحی دارند. براساس آمار ارائه شده توسط سازمان ملل بیش از ۵۰ درصد مردم در شهرها زندگی میکنند و نرخ رشد جمعیت شهری ۴برابر جمعیت روستایی است. برهمین اساس مطالعه شهرها از آن جهت که محل بار گذاری انسان و فعالیت هستند حائز اهمیت است. تحولات جمعیتی در سالهای اخیر در کشور موجب گردیده که رشد جمعیت شهری در مقاطع مختلف زمانی نا هماهنگ و توزیع رشد آن در شهرهای مختلف کشور ناموزون و روند رشد فزاینده و سریع گردد. رشد جمعیت شهرنشین کشور و عدم توجه به شبکه شهری و نحوه پراکنش مراکز و کانونهای شهری در پهنه سرزمین از یک سوی و رشد شتابان شهرنشینی از سوی دیگر به گسیختگی و عدم انسجام در ساختار فضایی کشور منجر شده است. مهاجرت و روند رو به رشد شهرنشینی و تحولات اقتصادی- اجتماعی و سیاسی دهههای اخیر استان تهران از مهم ترین عوامل ایجاد الگوی نامتوازن شبکه شهری بوده است. امروزه جمعیت پذیری شهرها به همراه مسائل اجتماعی-اقتصادی آنها شکل تازهای از شهر و شهر نشینی و شهرگرایی را به وجود آورده است. ساماندهی و تعادل بخشی فضا از مسائل کلیدی در حوزه برنامه ریزی شهری است. شهرهای بزرگتر با جذب و تمرکز مازاد بیشتر، تسلط خویش را بر شهرهای کوچکتر اعمال میکنند. تداوم این شرایط باعث شکل گیری عدم توازن در توزیع فضایی شهرها و بروز مشکلات ناشی از ازدحام و تراکم در شهرها و تخلیه مکانهای دیگر میگردد. این مقاله بر آن است تا با بررسی و تحلیل شبکه شهری در استان تهران راهکارهایی جهت تعادل بخشی ارائه کند.
روش تحقیق: از این رو روش بهکار رفته در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و با استفاده از مدلهای رتبه- اندازه، منحنی لورنز و ضریب آنتروپی و همچنین برای تحلیل کمی و کیفی با استفاده از نرم افزار Excel به بررسی و تحلیل شبکه شهری استان تهران پرداخته است.
یافتهها: نتایج یافتهها نشان میدهد، استان تهران بهویژه کلانشهر تهران بخاطر موقعیت، اداری و سیاسی، اقتصادی و عدم وجود عدالت فضایی و سیاستهای آمایش سرزمین در ایران، بسیاری از فعالیتهای صنعتی و خدماتی در آن متمرکز شده است. میزان تمرکز در کشور، در استان تهران و در میان شهرهای استان تهران، در کلانشهر تهران بیشتر است. وجود تمرکز باعث مهاجرت میگردد و شهرنشینی در استان تهران با پراکنده رویی کلان شهر تهران و ایجاد منطقه کلان شهری تهران ابعاد وسیع تری یافته است. بهطوری که این استان دارای شهرهای متوسط، کوچک و روستاشهر شده است. در حالی که در سال ۱۳۵۵ فقط دارای ۶ شهر کوچک بوده است. دگرگونی در مناطق کلان شهری محصول تمرکززدایی است که میتوان آن را پویش گسیختگی نام نهاد. مبنای تشکیل منطقه کلان شهری ارتباط مستقیمی با سطح فناوریهای ارتباطی مانند خطوط راه آهن و بزرگراهها دارد. زیرا با تسهیل رفت و برگشت تهران بر سر راه محورهای ارتباطی آن به صورت خوشهای با مرکزیت کلان شهر تهران ایجاد شدهاند. بنابراین، ساختار فضایی شبکه شهری استان تهران بر الگوی توسعه مرکز- پیرامون متمرکز بوده و عدم توزیع متناسب جمعیت و خدمات در سطح منطقه، نظام شبکهای نامتعادلی را رقم زده و نوعی واگرایی و عدم یکپارچگی در منطقه را به وجود آورده است. زیرا هیچ یک از شهرها منطقه کلان شهری تهران حتی کلان شهر تهران، جایگاه مناسبی در عرصه رقابت تولیدی در سطح ملی و به خصوص بین المللی ندارند. درحالی که این نوع تجمع شهر و شهرنشینی مخاطرات طبیعی و انسانی متعددی به همراه داشته و مانع توسعه پایدار است. افزایش جمعیتی شهری در استان تهران برخاسته از پراکنده رویی کلانشهر تهران است و تمرکز جمعیت شهری در قسمت غربی استان به تبعیت از راههای ارتباطی بیشتر از جهات دیگر آن است. با اینکه شهرهای متوسط تا حدودی گسیختگی فضایی در شبکه شهری استان را ترمیم کرده، با توجه به مدل رتبه-اندازه همچنان فاصله بین کلان شهر تهران با سایر شهرهای استان بسیار زیاد است و تعادل در شبکه شهری استان وجود ندارد. ضمن آنکه جمعیت شهری نه به صورت یکنواخت بلکه بهصورت خوشهای در پیرامون کلان شهر تهران و در مرتبه بعد شهرهای متوسط مستقر شدهاند.
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
فرا شهرنشینی که در کشورهای جنوب باعث ایجاد مادرشهرهای چند میلیون نفری می شود، نشان دهنده ی ژرفای ناخوشی ساخت های اجتماعی اقتصادی است. یکی از مسایلی که در رابطه با سازمان یابی کالبدی- فضایی مادرشهرهای ایرانی - اسامی مورد توجه می باشد، دگرگونی کانون های روستایی و مرا کز شهری واقع در حریم آنها، در پیوند با شهر مرکزی است. از آنجا که رشد شهرنشینی به عنوان یک پدیده جمعیتی تا حدودی در ارتباط با نوع فعالیت ها در شهر صورت می گیرد، بایستی ساماندهی و صیانت از است و توسعه مرزهای کالبدی شهر با توجه به انباشت جمعیت در آن حریم مادرشهرها براساس مطالعه روابط متقابل میان اسکان جمعیت و اشتغال در چارچوب حریم تبیین گردد. پژوهش حاضر از الگوی پس رویدادی و تکوینی بهره گرفته و از نظر روش شناسی، از روش کیفی با رویکرد متکی به توصیفی- تحلیلی استفاده کرده است. این پژوهش، نخست به بررسی وضعیت موجود فعالیت و جمعیت در حریم مادرشهر تهران پرداخته و بینی جمعیت و روش های برآورد فعالیت، تحولات آتی آن ها را تشریح نموده است. سپس با استفاده از مدل های پیش نتایج پژوهش نشان می دهد که رشد جمعیت و فعالیت در گستره حریم مادرشهر تهران به صورت مسمتر ادامه دارد و کاهش تعداد سکونتگاه ها و مرا کز فعالیت در برخی از دوره های زمانی، به معنای مهاجر فرستی، زوال کانون های جمعیت و ایستایی مرا کز فعالیت نیست؛ بلکه به دلیل گسترش محدوده مادرشهر تهران، پدیده شهرشدگی زودهنگام نقاط روستایی، ادغام آنها و تغییر محدوده های آماری در سرشماری هاست. بدین ترتیب تکوین نواحی شهر- بنیاد جدید با مشکلاتی ای نزدیک، دور از انتظار نیست؛ در پایان نیز مشابه مادرشهر تهران، در سایر شهرهای بزرگ واقع در پیرامون تهران، در آینده و بر اساس یافته های پژوهش، راهبردهای مناسب به منظور مدیریت جمعیت و فعالیت در حریم SWOT با استفاده از روش مادرشهر تهران استخراج گردید.
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
امروزه وجود نابرابریهای فضایی و فاصلههای درآمدی و سرمایهای میان نواحی مختلف جامعه، بهعنوان یکی از موانع مهم توسعۀ پایدار بهحساب میآید. نابرابریهای میان مناطق کمبرخوردار (مرزی یا غیرمرزی) و مناطق برخوردار از توسعه، و شکافهای شهری ـ روستایی، مهمترین مصداق نابرابریهای فضایی و منطقهای هستند. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی، بر مبنای تحلیل ثانویۀ دادههای موجود، میزان یکپارچگی یا شکاف مناطق شهری و روستایی ایران را برحسب چهار متغیر مکانهای استقرار جمعیت، بخشهای عمدۀ اقتصادی و تولیدی، میزان و توزیع فقر، و شکاف درآمدی و هزینهای در چهار دهۀ اخیر مورد مطالعه قرار داده است. ارزیابی عملکرد نظام برنامهریزی فضایی در کشور نشان میدهد این نظام با نوعی رویکرد بخشی و غیرآمایشی، با تأکید بر دو محور «تمرکزگرایی» و «شهرگرایی»، بر نابرابری و فاصلۀ میان مناطق پیرامونی و مناطق مرکزی کشور از یک سو و مناطق شهری و روستایی از سوی دیگر افزوده است. طی چهار دهۀ اخیر، نوعی شهرنشینی روزافزون، بیرویه و گاهی ناموزون به ضرر پایداری و تعادل جمعیت در مناطق شهری کوچک و مناطق روستایی اتفاق افتاده که لزوماً با ظرفیتهای منطقهای متناسب نبوده است. شهرهای بزرگ جاذب جمعیت کار، نوعی زندگی توأم با فقر را در بخشهای حاشیهای و روستایی ایجاد کرده است. در طی این سالها، با وجود کاهش معنادار فقر مطلق در جامعه، همچنان بار فقر بر دوش روستاییان، آنهم بیشتر در مناطق کمبرخوردار سنگینی میکند. شاخصهای درآمد و هزینه نیز به نفع شهرنشینان بوده است. بهطور کلی دادههای کلان در کشور نشان میدهد هرجا پیوندهای شهری ـ روستایی برقرار و تقویت شده، نابرابریهای منطقهای و شهری ـ روستایی کاهش یافته است.
محمد نوفرستی، محبوبه احمدی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده
در این مقاله، با تکیه بر فرضیه دوران زندگی آندو و مودیگلیانی، عوامل مؤثر بر پس انداز ملی مورد بررسی قرار گرفته اند. داده های مورد استفاده به صورت داده های سری زمانی سالانه و برای دوره زمانی ۸۳-۱۳۴۵ می باشند. آنچه که در این مقاله بر آن تأکید می ورزیم، اثر عامل جمعیت و یا به عبارت بهتر، اثر تغییر ساختار سنی جمعیت بر پس انداز ملی است. به همین منظور متغیرهای جمعیتی را در الگو لحاظ کرده و ضرایب آن را با استفاده از الگوی خودرگرسیون گسترده وقفه (ARDL) برآورد کرده ایم. سپس نسبت به کاذب نبودن الگوی برآورد شده و وجود یک رابطه تعادلی بلندمدت بین متغیرهای الگو با انجام آزمونهای آماری اطمینان حاصل کرده ایم.
نتایج مؤید آن است که ساختار سنی جمعیت، عامل مؤثری در شکل گیری میزان پس انداز ملی است. افزایش نسبت جمعیت افراد بین ۱۵ تا ۲۴ سال در جامعه پس انداز ملی را کاهش می دهد. در مقابل، افزایش جمعیت نسبی در سنین ۲۵ تا ۵۴ سال موجب افزایش پس انداز ملی می گردد. بیشترین پس انداز جامعه توسط گروه میانسال ۴۴-۳۵ سال صورت می گیرد. از سوی دیگر افزایش جمعیت نسبی در گروه سنی ۵۵ سال و بیشتر مجددأ پس انداز ملی را کاهش می دهد.
در حال حاضر بیشترین جمعیت کشور متعلق به گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ سال است. در نتیجه تا هنگامی که این جمعیت به سنین میانسالی نرسیده اند، به نسبت پس انداز کم بوده و امکان افزایش سرمایه گذاری از محل این پس اندازها به منظور ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی با مشکل جدی مواجه خواهد بود.
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
جنس ﻳﻮﻧﺠﻪ (Medicago) از خانواده بقولات (Fabaceae) و ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻟﮕﻮﻡﻫﺎﻱ ﻋﻠﻮﻓهﺍﻱ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. گونههای یکساله موجود در این جنس بومی مناطق مدیترانهای بوده که برای جلوگیری از فرسایش خاک و تولید کود سبز و علوفه استفاده میگردند. در این تحقیق، ارزیابی تنوع ژنتیکی و گروهبندی ۱۴ ژنوتیپ یونجه یکساله M. truncatula با استفاده از نشانگرهای مولکولی ISSR انجام شد. تعداد ۹ آغازگر ISSR از میان ۱۵ آغازگر با چندشکلی و تکثیر مناسب در واکنش زنجیرهای پلیمراز، برای انگشتنگاری ژنوتیپهای مورد مطالعه استفاده شدند. در مجموع تعداد ۷۱ نوار بوسیله آغازگرهای ISSR تکثیر شد که تعداد ۱۱ نوار در بین تمام ژنوتیپها یک شکل و ۶۰ نوار چندشکل بودند. با استفاده از ضریب تشابه جاکارد، کمترین شباهت (۲۵/۰) بین ژنوتیپ TN۸,۳ (تونس) با TN۶.۱۸ (تونس) و بیشترین شباهت (۸۲/۰) بین دو ژنوتیپ TN۸.۳ (تونس) و SA۲۸۰۶۴ (مصر) مشاهده شد. تجزیه ساختار جمعیتی با استفاده از نرمافزار STRUCTURE، ژنوتیپها را در ۹ زیرجمعیت قرار داد. در این مطالعه، بیشترین اختلاط در ژنوتیپهای TN۱.۲۱ (تونس)، A۱۰ (استرالیا)، F۸۳۰۰۵-۵ (فرانسه)، SA۲۲۳۲۲ (سوریه)، A۲۰ (استرالیا) و DZA۳۱۵-۱۶ (الجزایر) مشاهده گردید. نتایج نشان داد که یونجه یکساله M. truncatula علیرغم خودگشن بودن دارای تنوع ژنتیکی قابل ملاحظهای بوده و این تنوع بطور دقیق با استفاده از نشانگرهای مولکولی ISSR قابل تشخیص است.
نعمت اله اکبری، رحمان خوش اخلاق، زهرا دهقان شبانی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۰ )
چکیده
رهیافت ۳D که در سال ۲۰۰۹ توسط بانک جهانی مطرح شد، اشاره به تأثیر سه متغیر چگالی، فاصله و ناهمگونی که سه خصوصیت فضایی اثر گذار بر رشد اقتصادی مناطق هستند، دارد. چگالی به عنوان فشردگی جمعیت در هر واحد زمین تعریف شده است. فاصله اشاره به سهولت و سختی انتقال کالاها، خدمات، نیروی کار، سرمایه، اطلاعات و ایده بین مناطق دارد. ناهمگونی در بعد ملی شامل ناهمگونی مذهبی و قومیتی می¬باشد. از آنجا که یکی از محورهای برنامه¬های توسعه اقتصادی در ایران، گرایش از برنامه¬ریزی بخشی به سمت برنامه-ریزی منطقه¬ای است، شناسایی عوامل مؤثر در رشد اقتصادی هر منطقه، یکی از مواردی است که می¬تواند به برنامه¬ریزان اقتصادی و منطقه¬ای در تنظیم برنامه های توسعه اقتصادی کمک کند.
هدف این مقاله، ارزیابی تأثیر سه متغیر چگالی جمعیت، فاصله و ناهمگونی جمعیت بر رشد اقتصادی استان¬های ایران می¬باشد که با استفاده از چارچوب یک مدل رشد درونزا، تأثیر این سه متغیر بر رشد اقتصادی منطقه در ۲۸ استان ایران طی سالهای ۸۴ - ۱۳۸۰ به روش داده¬های تابلویی برآورد شده است.
نتایج حاصل از این تحقیق، بیان کننده اثر مثبت چگالی جمعیت و اثر منفی فاصله اقتصادی، ناهمگونی مذهبی و پراکندگی قومیتی جمعیت بر رشد منطقه¬ای در ایران است.
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
بر اساس مطالعات انجامگرفته توسط باستانشناسان غربی در دشتهای ایران از جمله حوزه درودزن و شاهآباد، برای روستاهای هستهای در هر هکتار بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر جمعیت تخمین زدهاند. این تخمین جمعیت بیشتر مربوط به دشتهای رسوبی نسبتاً بزرگ با شیوه معیشتی کشاورزی و دامداری است. به نظر میرسد که در مناطق مرتفع کوهستانی که دارای شیوه معیشت دامداری و گلهداری(کوچنشینی) است، این وضعیت کمی متفاوت باشد. بر این اساس بخش لاران، با هدف تخمین و برآورد تغییرات جمعیت در درازمدت در یک منطقه کوهستانی که دارای شیوه معیشتی کوچنشینی و دامداری است انتخاب گردید. سپس با روش توصیفی- تحلیلی و روشهای آماری همچون بهرهگیری از نرمافزار SPSS سعی شد تا به درک درستی از برآورد و تغییرات جمعیت در درازمدت نائل گردید. در برآورد جمعیت، علاوه بر استفاده از سرشماری روستاهای سال ۱۳۹۱ منطقه، از فعالیتهای میدانی و قومباستانشناسی مانند مطالعه تمام عشایر منطقه که ۲۱ وارگه بودند، نیز بهره گرفته شده است. در نهایت مشخص گردید که برای هر نفر در خانههای روستایی این منطقه ۶/۵ و در بین کمپهای عشایر ۵/۶ مترمربع فضای نشیمن وجود دارد. در واقع مجموع فضای خانههای روستایی و فضاهای اطراف آنکه متعلق به روستا بوده است مورد محاسبه قرار گرفت که در نهایت در هر هکتار ۵۱ نفر جمعیت وجود دارند، این میانگین در کمپهای عشایر نزدیک به خانههای روستایی با میانگین ۲۷ نفر در هر هکتار است. سپس جمعیت پیشازتاریخ بخش لاران ابتدا در سطح کوچکمقیاس یا محوطهای و بزرگمقیاس یا منطقهای تخمین زده شد.
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۶ )
چکیده
مطالعه ارتباط ساخت سنی جمعیت با متغیرهای کلان اقتصادی و بررسی آثار آن در اقتصاد کشور موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده است. مطابق تئوری سیکل زندگی، گروههای سنی میانسال صاحبان پس انداز هستند و گروه های سنی جوان و سالخورده مصرف کننده و دارای فزونی مصرف بر پس انداز می باشند، همچنین تئوری فرایند فزایندگی تورم ویکسل که روی تصمیمهای پس انداز و سرمایهگذاری بنیان نهاده شده است، پیشبینی میکند که مازاد تقاضای حاصل از تفاوت نرخ بهره، مازاد تقاضای مصرف ایجاد میکند و این امر با ایجاد فشار تقاضا منجر به فرایند تورم زایی خواهد شد. این تحقیق اسنادی ـ تجربی است و با تلفیق دو نظریه فوق درصدد است تا اثرگذاری توزیع سنی جمعیت روی تورم را در کشور با استفاده از تخمین به روش OLS بررسی کند. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که گروههای سنی مصرف کننده (۰-۱۴) ساله، (۱۵-۲۹) ساله و بالای ۶۴ سال دارای اثر مثبت معنادار روی تورم و گروههای سنی پس انداز کننده (۳۰-۴۴) ساله و (۴۵-۶۴) ساله دارای اثر منفی معنادار روی تورم میباشند. همچنین اعمال سیاست تحدید جمعیت بعد از سال ۱۳۶۸ روی تورم اثر منفی معنادار دارد.
دوره ۱۱، شماره ۴۵ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده عوامل زیادی در رشد میکرو ارگانیسم ها در حین نگهداری چغندر در سیلوها موثر هستند که در این تحقیق به بررسی تاثیر اندازه چغندر ( در ۴ سطح) و ارتفاع نگهداری (در۴ سطح) بر روی تغییرات فلور میکروبی چغندرهای قند در طی دوره نگهداری ۱۸ روز، پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که بیشترین فعالیت باکتریها، کپکها، و مخمرها و نیز بالاترین جمعیت میکروبی متعلق به چغندرهای ریز و کمترین آن متعلق به چغندرهای درشت است و بیشترین فعالیت باکتریها، قارچها، کپکها و بالاترین جمعیت میکروبی متعلق به چغندرهایی است که در ارتفاع سه متری سیلو ذخیره شدهاند و کمترین آن متعلق به چغندرهایی است که در ارتفاع ۵ متری نگهداری شده اند.
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
اهداف: هدف مطالعه حاضر ارزیابی میزان مصرف ماهی تیلاپیا و رابطه مقدار مصرف آن با برخی از ویژگیهای جمعیتشناختی مانند جنسیت، سن، شغل، تحصیلات، وضعیت تاهل، شغل، تعداد افراد خانوار و درآمد است.
روشها: جامعه آماری این تحقیق کل کشور است پرسشنامه طراحی و به صورت الکترونیکی از طریق فضای مجازی برای افراد فرستاده شد. برای ارزیابی تعداد دفعات خرید ماهی در سال و همچنین میزان هر مرتبه خرید از خروجی نرمافزار SPSS و جهت بررسی وجود رابطه معنیدار بین مقدار مصرف و ویژگیهای جمعیتشناختی از آزمونهای همبستگی استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که اکثر پاسخدهندگان زن، متاهل با سن ۲۰ تا ۳۵ سال، کارمند و دارای مدرک تحصیلی لیسانس و فوق لیسانس هستند. شغل اغلب آنها کارمند و دارای درآمد بین ۳ تا ۶ میلیون تومان هستند. همچنین مشخص شد که اغلب خانوارهای جامعه مصرف (۵۴ درصد) تا ۲۰ بار در سال ماهی خریداری میکنند. میانگین تعداد دفعات خرید ماهی در سال توسط خانوارهای جامعه مصرف ۴۵ مرتبه بود. بیشتر خانوارهای جامعه مصرف در هر مرتبه خرید، ۲ کیلوگرم ماهی خریداری میکنند. تعداد خانوارهایی که در هر مرتبه خرید بیش از ۱۰ کیلوگرم ماهی مصرف میکنند کم و ۳/۳ درصد بود. بنابر اطلاعات به دست آمده میانگین مقدار ماهی در هر مرتبه خرید ۸ کیلوگرم محاسبه شد و در نهایت مصرف سرانه تیلاپیا در خانواده های مصرف کننده این ماهی ۲/۴ کیلوگرم بدست آمد.
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده
برنامهریزی مجموعهای از فعالیتهاست که منجر به تصمیم گیری درباره تخصیص منابع برای رسیدن به هدفی در آینده می شود. تأکید به داشتن «هدف» در برنامهریزی، هسته مرکزی و تعیینکننده این مباحث است؛ زیرا برنامهریزی به طور اساسی بدون «هدف» معنای بیرونی ندارد و در برنامهریزیهایی همچون برنامه مسکن، گروه هدف شامل همه آنانی است که تأمین سرپناه آنها موضوع برنامه است ، بویژه آنهایی که به حمایت بیشتری نیازمندند و قادر به حضور بدون حمایت برنامه در بازار مسکن نیستند. به همین سبب نیز در ارزیابی موفقیت یک برنامه، مهمترین سنجه، میزان پوشش دهی گروه هدف است. اما این کار مشروط به ارائه تعریف درست از گروه هدف و دسته بندی آنها بر حسب ویژگیهایی است که آنها را از هم متمایز می سازد. «هدفگرایی» برنامه نیز در میزان پوشش دهی همان گروه هدف آزموده میشود.
الزام برنامه های مسکن برای دستیابی به تعریف دقیق و روشن از گروه هدف به دلیل نیاز به تدارک اقدامات لازم و پیش بینی برنامه های اجرایی مناسب با شرایط، نیازها و الگوهای تقاضای خاص آنهاست؛ زیرا بازار مسکن به سبب شرایط خاص خود قادر به پوشش دادن تقاضاهایی که الزامات حضور در آن را ارضا نکنند، نیست و نظام برنامهریزی کشورمان درطول دوره های برنامهریزی (۱۳۲۷-۱۳۸۳) در آن ناموفق ارزیابی می شود.
مقاله حاضر به موضوع تغییر در ساخت جمعیتی کشور طی دهههای گذشته پرداخته و میزان هماهنگی و همراهی نظام برنامه ریزی مسکن با این تحول ساختاری را در به دست دادن تعریفی دقیق از «گروه هدف» برنامه بررسی می کند همچنین میزان انطباق نظام برنامه ریزی را با تحولات ساختاری جمعیت و خانوار کشور دراین شش دهه مورد توجه قرار می دهد . مطابق یافتههای این بخش از مطالعه، نظام برنامهریزی نسبت به تحول وسیع و گستردهای که در ساختار جمعیتی به وقوع پیوسته بیاعتنا مانده و به تغییر عمده در ویژگیهای گروهی که نیاز اصلی به مسکن را تشکیل میدهند، عکسالعملی متناسب تدارک ندیده است. این امر بویژه زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که بدانیم جوانان به سبب شرایط خاص خود بسیاری از شرایط اصلی ورود به بازار مسکن را ارضا نمیکنند و قادر به حضور در بازارهای کنونی مسکن نیستند. این پدیده به رغم افزایش سهم خود در جمعیت کشور رخ داده است، بنابراین بیتوجهی برنامه در ارائه تعریفی ویژه از آنان به عنوان «گروه هدف» نتایج دامنهداری در پی خواهد داشت که حاصل بیاعتنایی به اصل مهم و تعیینکننده «هدف گرایی» در برنامهریزی مسکن است.
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده
با اینکه موضوع جمعیت از مباحث جغرافیای انسانی، جغرافیای جمعیت و جامعه شناسی به شمار می رود، اما اثربخشی سیاسی آن باید در جغرافیای سیاسی مورد بررسی قرار گیرد. در حقیقت انسان به عنوان یکی از دو عنصر اصلی ژئوپلیتیک (جغرافیا و انسان)، ماهیت پویا و دیالکتیک ژئوپولیتیک است. بر این اساس، همیشه از پدیده هایی می باشد که در مبحث قدرت و سیاست مورد بررسی است. متغیر جمعیت به عنوان یک عامل مؤثر در توسعه ملی، قدرت و دفاع ملی کشور، از دو بعد کمّی و کیفی ویژگیهای مختلفی دارد که هر کدام از این ویژگیها می توانند به عنوان عواملی مثبت و یا منفی در تکوین و تثبیت وزن ژئوپلیتیکی کشور عمل کنند. جمعیت ایران در حال حاضر با توجه به تغییراتی که در چند دهه گذشته شاهد آن بوده است، علی رغم وضعیت کمّی مناسب، به لحاظ ویژگیهای کیفی رضایت بخش نیست. در این میان، چیزی که بیشتر از همه جلب توجه می کند، آن است که تغییرات عمده در بعد کیفی جمعیت ایران با مؤلفه های قومیتی، زبانی، فرهنگی و مذهبی جامعه ایرانی ارتباط تنگاتنگی داشته است؛ به طورکلی این مقاله علی رغم مباحث نظری آن، ضمن مطالعه کمّی و کیفی جمعیت ایران با مبنا قراردادن آمار مربوط به سرشماری ۱۳۸۵ و مقایسه آن با آمار چند دوره قبل، پاسخگوی این سؤال اصلی است که نقش جمعیت ایران در شکلدهی وزن ژئوپلیتیکی آن چیست؟
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
داده های منابع تاریخی دارای ناهمگونی، تناقض و ابهام زیادی در فهم تغییرات جمعیتی اصفهان بین سدههای ۱۰ تا ۱۳ ق/ ۱۶ تا ۱۹ م هستند. ازاینرو، مقالۀ حاضر با رویکردی تاریخی و روش تحلیلی - مقایسه ای درپی شناخت و بازنمایی تغییر و تحولات جمعیتی این شهر در طی سده های مذکور بوده است. نتایج به دست آمده به شرح ذیل است: نخست، کوچ های به خارج از شهر اصفهان که ناشی از عوامل منفی ایی مانند کشتار، بیماری و قحطی بود و نیز کوچ هایی که از خارج به پایتخت صفویه انجام می شد و تحتتأثیر جاذبه های مثبت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی شهر اصفهان قرار داشت، عامل اصلی کاهش و افزایش جمعیت این شهر در طی سده های۱۰ تا ۱۳ ق/۱۶تا ۱۹م بوده است. دوم، طبق یک برآورد تقریبی، شیب کلی میزان نفوس اصفهان بین آغاز سدۀ ۱۰ ق تا اوان سدۀ ۱۲ ق/۱۶ تا ۱۸م افزایشی بوده و پس از سقوط دولت صفویه، تا پایان سدۀ ۱۹م/۱۳ ق، دچار نوسانات شدید و کاهش معناداری شده است. سوم، تراکم اصلی جمعیت شهر در محله های شمال غرب تا جنوب غرب متمرکر بوده است. چهارم، کوچ طیف هایی با خاستگاه های اجتماعی ـ جغرافیایی بسیار متنوع به شهر اصفهان، نشانه ای از نبود برنامه و نیاز مشخص نظام اقتصادی و ضعف لایه های میانی قشربندی اجتماعی بهمنزلۀ گروه اصلی حامل صورتبندی سرمایه داری در طی سده های یاد شده است؛ درنتیجه این مسئله حاکی از تمایل شکل بندی اجتماعی ـ اقتصادی پایتخت صفویه جهت حفظ ساختار موجود بوده است.
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده
هدف: ناشنوایی شایعترین نقص حسی عصبی در انسان است. جهش در دو ژن GJB۲ و GJB۶، عامل ۵۰ درصد موارد ناشنوایی غیرنشانگانی اتوزوم مغلوب (ARNSHL) است. در این مطالعه فراوانی جهشهای دو ژن GJB۲ و GJB۶ و سه حذف بزرگ Del(GJB۶-D۱۳S۱۸۳۰)، Del(GJB۶- D۱۳S۱۸۵۴) و ۹۲۰< کیلوباز در ژن GJB۶ در ناشنوایان غیرنشانگانی اتوزوم مغلوب مراجعه کننده به مرکز ژنتیک انسانی کوثر بررسی شد.
مواد و روشها: در این تحقیق ۹۴ بیمار از ۶۳ خانواده با ناشنوایی غیرنشانگانی اتوزوم مغلوب بررسی شدند. برای تشخیص جهش شایع ۳۵delG، از روش ARMS-PCR استفاده شد. بیمارانی که برای جهش ۳۵delG مثبت بودند کنار گذاشته شدند و بقیه افراد با استفاده از روش تعیین توالی ژن GJB۲ و GJB۶ بررسی شدند. همچنین سه حذف بزرگ ژن GJB۶ با استفاده از روش Real-Time PCR بررسی شد.
نتایج: در این مطالعه در ۱۳ خانواده (از ۶۳ خانواده)، جهش در ژن کانکسین ۲۶ (۶/۲۰ درصد) مشاهده شد. در جمعیت مورد مطالعه، شایعترین جهش ۳۵delG بود (۵/۶۱ درصد). جهشهای دیگر ژن GJB۲ عبارت بود
از:delE۱۲۰ ، R۱۲۷H، W۲۴X، V۳۷I. افراد هتروزیگوت جهش ژن GJB۲ یا افراد فاقد جهش در این ژن برای جهش ژن GJB۶ با روش تعیین توالی بررسی شدند و هیچ جهشی دیده نشد. سه حذف بزرگ در ژن GJB۶ نیز بررسی شد و هیچ حذفی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: فراوانی پایین جهش ژن GJB۲ در این جمعیت احتمالاً گویای این واقعیت است که ژنهای دیگری در بروز ناشنوایی غیرنشانگانی در کشورمان نقش دارد.
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
اهداف: با شروع افزایش فعالیتهای انسانی در شهر، پوشش گیاهی و طبیعی همواره کاهش یافته و در نتیجه جای خود را به پدیده جزیزه حرارتی میدهد. پدیده جزایر گرمایی (UHI) معمولا توسط میزان دمای سطح زمین (LST) ارزیابی میشود. تأثیرات منفی دمای سطح زمین بر اقلیم شهری میتواند به وسیله افزایش ناگهانی بارندگی و تاثیرات غیر منتظره آبو هوایی نمایان شود. بنابراین پایداری مراکز جمعیتی با خطر و تهدید جدی روبرو خواهدبود. علاوه بر عوامل اقلیمی، تغییرات و تحولات جمعیتی ناشی از سکونت نیز میتواند بر میزان دما و حرارت شهر تاثیرگذارباشد. هدف این پژوهش، شناسایی مولفههای اثرگذار بر میزان حرارت سطوحشهری و بررسی رابطه میان تغییرات و تحولات جمعیتی و تغییرات حرارتی در مناطق ۲۲گانه کلانشهرتهران میباشد.
روشها: در راستای دستیابی به هدف پژوهش، تغییرات دمای سطح شهر بین سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۵ از طریق تصاویر ماهوارهای Landsat ۸ مورد تخمین قرارگرفته و در نهایت با توجه به تحولات و جابجاییهای جمعیتی در مناطق ۲۲گانه شهرتهران قیاس تطبیقی بصورت فضایی- مکانی بین این دو متغیر مورد سنجش و ارزیابی قرارگرفتهاست.
یافتهها: نتایج حاکی از آنست که در۱۲ منطقه شهرداری، میان تغییرات و تحولات جمعیتی و تغییرات حرارتی، رابطه مستقیم وجوددارد. در ۸ منطقه، این رابطه معکوس و در ۲ منطقه از مناطق ۲۲گانه، میان تغییرات جمعیتی و حرارتی، رابطه معنادار مشاهده نشدهاست.
نتیجهگیری: به طور کلی میتوان دریافت که میان تحولات جمعیتی و تغییرات دمایی در کلانشهرتهران رابطه معنادار وجود دارد. افزایش حرارت سطح زمین که به معنای قرار گرفتن بیشتر انسان در معرض گرمااست، کیفیت زندگی را دستخوش تغییراتی خواهدکرد.