جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای تصحیح خطای برداری

رضا نجارزاده، لطفعلی عاقلی، وحید شقاقی شهری،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده

اتخاذ سیاستهای مناسب برای کاهش کسری تجاری ازجمله اهداف و برنامه های اصلی سیاستگذاران اقتصادی محسوب می گردد. با این حال، ارتباط متقابل کسری بخش تجارت خارجی با متغیرهای کلان اقتصاد نظیر رابطه مبادله و نرخ ارز بر پیچیدگی مطالعات مربوطه افزوده است. لذا شناسایی این ارتباط و تاثیر و تاثر میان آنها، نحوه اتخاذ و تدوین سیاستهای کلان اقتصادی را برای نیل به تعادل در بخش خارجی شفاف تر می نماید. مقاله حاضر نیز با هدف شناخت روابط متقابل بین کسری بخش تجارت خارجی با رابطه مبادله و نرخ ارز واقعی در اقتصاد ایران، درصدد است مکانیسم اثرگذاری کسری بخش خارجی را در بلندمدت و کوتاه مدت با بهره گیری از الگوی تصحیح خطای برداری ساختاری طی سالهای ۸۴-۱۳۳۸ مورد بررسی قرار دهد. نتایج بیانگر وجود رابطه تعادلی بلندمدت بین کسری بخش خارجی با رابطه مبادله است، بطوریکه رابطه مبادله با داشتن ضریب ۸۶/۱۸- تراز تجاری را تحت تاثیر قرار می دهد. همچنین یک ارتباط معنی دار بلندمدت بین نرخ ارز واقعی و تراز تجاری طی دوره مورد بررسی تایید می گردد، بطوریکه کاهش ارزش پول در اقتصاد ایران با ضریب ۳۳/۱ توانسته تراز تجاری را طی دوره مورد بررسی بهبود بخشد. همچنین، برای دستیابی به روابط کوتاه مدت و مشخص نمودن ضریب سرعت تعدیل متغیر کسری بخش تجارت خارجی از الگوی تصحیح خطای برداری استفاده شد که طبق نتایج بدست آمده، ضریب بالای سرعت تعدیل این متغیر در قبال هرگونه عدم تعادل و انحراف آن از سطح تعادلی بلندمدت در دوره اول بیانگر این است که هرگونه عدم تعادلی در معادله کسری بخش تجارت خارجی به سرعت برطرف می گردد.
مجتبی الماسی، کیومرث سهیلی، اصغر سپهبان قره بابا،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۸ )
چکیده

عوامل متعددی بر رشد اقتصادی یک کشور موثر هستند. بر اساس نظریه های ارائه شده توسط اقتصاددانان، مدل های مختلفی برای کمی سازی ارتباط بین متغیرهای تأثیرگذار بر رشد اقتصادی طراحی شده است. یکی از این الگوها مدل های رشد درون زا می باشند که در این تحقیق مورد استفاده قرار می گیرند. در مدل رشد درونزای مورد استفاده در این تحقیق، رشد اقتصادی ایران به عنوان یک متغیر درونزا معرفی گردیده که تابعی از سرمایه گذاری در نیروی انسانی، سرمایه گذاری فیزیکی و بدهی های خارجی است. پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، به عنوان متغیرهای موهومی دراین مدل لحاظ شده است. مدل طراحی شده در این مقاله با استفاده از روش پنج مرحله ای یوهانسن برآورد شده است. نتایج حاصله از به کار گیری این مدل گویای آن است که در بلندمدت تأثیرپذیری متغیر رشد از متغیر سرمایۀ انسانی به مراتب بیشتر از سرمایۀ فیزیکی است. جهت دستیابی به یک نرخ رشد اقتصادی بالا پیشنهاد می شود سرمایه گذاری در نیروی انسانی شدیداً توسعه یابد. علاوه بر آن لازم است که سرمایه گذاری در سرمایه های فیزیکی نیز گسترش پیدا کند. همچنین توصیه می شود جهت سرمایه گذاری در سرمایه های فیزیکی به جای جذب سرمایه های خارجی و دریافت وام از خارج، از پس اندازهای داخلی استفاده شود.
محمود متوسلی، شاپور محمدی، حسین درودیان،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده

مطالعات بین المللی محدودی در خصوص بررسی ارتباطات درونی قیمتها در بازار های مسکن و انتقال نوسانات قیمت از یک (چند) ناحیه پیشرو به سایر مناطق (اثر موجی) انجام گرفته که غالب آنها مؤید وجود ارتباط قوی بین قیمتهای مسکن در مناطق مختلف متعلق به یک محدوده جغرافیایی می باشد. دلایل توجیه کننده چنین رابطه ای، شامل تفاوتهای ساختاری بین مناطق مختلف بویژه در کیفیت و زمان بندی واکنش به شوکهای اقتصادی، وابستگی های اقتصادی موجود بین مناطق، امکان انتقال و جایگزینی تقاضای مسکن بین مناطق و عوامل اطلاعاتی می باشد. مطالعه حاضر با بهره گیری از داده های فصلی قیمت مسکن در مناطق مختلف شهر تهران طی سالهای ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۵ در پی تحلیل این روابط در تهران و کشف الگوی احتمالی تسری قیمتها بین مناطق و جزئیات مربوط به آن است. فرضیه مدل به وجود رابطه قوی قیمتی بین مناطق مجاور نسبت به مناطق دور دست و همچنین احتمال پیشگامی و پیشرانی قیمت در مناطق شمالی شهر و تأثیر با وقفه آن بر قیمت سایر مناطق اشاره دارد. نتایج تخمین مدل خود رگرسیون فضایی مؤید وجود ارتباطات فضایی (منطقه ای) بین قیمتهای مسکن و تأثیر پذیری مناطق از یکدیگر به هنگام بروز نوسانات قیمت می باشد. نقش دو متغیر اقتصادی، شامل حجم حقیقی نقدینگی و شاخص حقیقی بورس نیز بر قیمتهای مسکن قابل توجه و معنی دار دیده می شود. نتایج حاصل از مدل تصحیح خطای برداری نیز با تأیید وجود رابطه قوی قیمتی بین مناطق همسایه بویژه در شمال شهر، بر نقش متمایز دو منطقه یک و بویژه دو در تأثیر بر قیمتهای دیگر مناطق (به ترتیب مناطق شمالی و مرکزی) تأکید نمود.
محمد لشکری، صادق بافنده ایماندوست، نیره حسن نیا، علی گلی،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده

از آنجاکه بسیاری از بخشهای اقتصادی بخصوص بخش مسکن نیازمند اخذ وام از بانکها میباشند، تغییر در رفتار وامدهی بانک ها در اثر تغییر در متغیرهای کلیدی اقتصاد، ممکن است فعالیت اقتصادی آنها را با مخاطرات جدی مواجه کند. از این رو، در این مطالعه رفتار وامدهی بانک مسکن طی دوره ۹۰-۱۳۷۰ با استفاده از مدل اقتصادسنجی خودرگرسیون برداری (VAR) مدل سازی شد. نتایج تخمین مدل VECM بلندمدت نشان داد که از بین متغیرهای کلیدی اقتصاد، تغییرات عرضه کل پول، نرخ تورم و نوسانات قیمت سهام در بلندمدت، دارای تأثیر معکوس و تغییرات نرخ ارز، دارای تأثیر مستقیم بر رفتار وامدهی بانک مسکن می باشد. همچنین نتایج تخمین مدل VECM کوتاه مدت نشان داد که تغییرات عرضه کل پول در کوتاه مدت، دارای تأثیر مستقیم، و نرخ تورم، نرخ ارز و نوسانات قیمت سهام، فاقد تأثیر معنی دار بر رفتار وامدهی بانک مسکن می باشند. 
فرهاد خداداد کاشی، منصور زراء نژاد، رضا یوسفی حاجی اباد،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده

هدف تحقیق حاضر، بررسی اثرات متقابل سطح تمرکز بازار، سودآوری، تحقیق و توسعه و تبلیغات در صنایع کارخانه‌ای ایران است. برای این منظور داده‌های فصلی صنایع‌کارخانه‌ای ایران بر اساس طبقه‌بندی استاندارد بین المللی فعالیت‌های صنعتی (ISIC)[۱] جمع‌آوری و با استفاده از الگوی تصحیح خطای برداری (VECM)،[۲] اثرات متقابل عناصر مختلف ساختاری، رفتاری و عملکردی بازار، در رشته‌ فعالیت‌های مختلف صنعتی، طی سال‌های ۸۶-۱۳۷۵ مورد ارزیابی قرار گرفته است. در مجموع نتایج تحقیق نشان می‌دهد که نوآوری و تحقیق و توسعه در صنایع کارخانه‌ای ایران با سطح تمرکز و سودآوری صنایع در بلندمدت ارتباط دارد، اگر چه نمی‌توان فرضیه عدم تأثیرگذاری تبلیغات به عنوان یک متغیر رفتاری را بر تحقیق و توسعه رد کرد. با توجه به معنی‌داری ضرایب تعدیل متغیرهای ساختاری و عملکردی بازار در بردار همگرایی، فرضیه برونزایی ضعیف این متغیرها را نمی‌توان پذیرفت و لذا همان­گونه که تمرکز و سودآوری صنایع بر تحقیق و توسعه اثر بلندمدت دارند، از این عنصر نیز در بلندمدت اثرپذیر خواهند بود. از طرف دیگر،سطح تمرکز و سودآوری می‌‌توانند حدود۵۰ درصد تغییرات نوآوری و تحقیق و توسعه را توضیح دهند، اما در بلندمدت سودآوری نسبت به تمرکز سهم بیشتری در توضیح این نوسانات دارد. لذا می‌توان گفت که در بلندمدت عنصر عملکرد بیشترین سهم در توضیح تغییرات عنصر رفتاری بازار را دارد که با دیدگاه مکتب شیکاگو سازگارتر است.
[۱]. International Standard Industrial Classification [۲]. Vector Error Correction Model
محمدرضا لطفعلی پور، بهاره بازرگان،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

تراز تجاری از مهم ترین متغیرهای کلان و از محدودیت های استراتژیک اقتصاد کلان برای کشورهای در حال توسعه می باشد. نرخ ارز که رابطه برابری پول ملی و یا ارزش پول ملی در مقابل پول های بیگانه (اسعار) تعریف می­گردد، به عنوان یکی از عوامل کلیدی مؤثر بر تراز تجاری کشورها شناخته می شود. از آنجا که نرخ ارز مؤثر واقعی، تغییر و تحول قیمت ها و هزینه­های نسبی را با یک پول مشترک اندازه می­گیرد، عمومی ترین شاخص استفاده شده برای رقابت پذیری است. این شاخص موقعیت رقابتی کشور را نشان می­دهد. آشفتگی و نوسان در عملکرد این شاخص، از یک طرف مبین عدم تعادل در اقتصاد و از سوی دیگر، علت بی ثباتی بیشتر محسوب می شود. با توجه به اینکه جهت و میزان اثر گذاری نرخ ارز حقیقی بر تراز تجاری از موضوعات بسیار با اهمیت است، در این پژوهش تغییرات نرخ ارزحقیقی مؤثر بر تراز تجاری ایران و شرکای عمده برای داده­های سالانه دوره ۹۰-۱۳۷۲ در قالب مدل تصحیح خطای برداری (VECM) بررسی شده و نتایج حاکی از آن است کهدر کوتاه مدت نوسانات نرخ ارز حقیقی مؤثر تنها برای کشور آلمان منجر به کاهش تراز تجاری می­گردد و در بلند مدت، برای کشور ایتالیا منجر به افزایش تراز تجاری می­گردد.

دوره ۲۱، شماره ۷ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده

نوسان و انتقال ناقص قیمت در بازارهای مواد غذایی به ویژه در کشورهای در حال توسعه همواره بر رفاه تولید کنندگان و مصرف کنندگان تأثیر می‌گذارد. بنابراین، هدف از این مطالعه، بررسی رابطه قیمت در بازارهای عمودی (بازار سر مزرعه، بازار خرده‌فروشی و بازار عمده‌فروشی) برنج به عنوان غذای اصلی مردم ایران با استفاده از مدل تصحیح خطای برداری (VECM) و مدل واریانس ناهمسانی شرطی خودتوضیح (GARCH) است. داده‌های مورد استفاده بر اساس مشاهدات ماهیانه قیمت‌ها در بازار برنج کامفیروزی از فروردین‌ماه ۱۳۷۶ تا اسفند ۱۳۹۴ بوده است. نتایج نشان داد که جهت علیت گرنجر و انتقال جزئی قیمت‌ها از بازار سر مزرعه به بازار خرده‌فروشی و همچنین از سطح بازار عمده‌فروشی به بازار سر مزرعه و بازار خرده‌فروشی به بازار عمده‌فروشی است. به طوری که اگر قیمت‌های عمده فروشی یک درصد افزایش یابد، قیمت سر مزرعه در حدود ۳۷/۰ درصد افزایش خواهد یافت. همچنین، اگر قیمت خرده فروشی به میزان یک درصد افزایش یابد، قیمت عمده فروشی در حدود ۳۶/۰ درصد افزایش خواهد یافت. علاوه بر این، اگر قیمت سر مزرعه یک درصد افزایش یابد، قیمت خرده فروشی در حدود ۰۸/۰کاهش خواهد یافت. نتایج همچنین نشان داد که نوسانات خرده فروشی و عمده فروشی تاثیرات مثبتی بر نوسان قیمت سر مزرعه از خود نشان می‌دهند (به ترتیب ۵۰/۰ و ۳۱/۰). علاوه‌براین، نوسان قیمت خرده فروشی بیش از همه به نوسان قیمت عمده فروشی حساس است و حساسیت نوسان قیمت در سطح خرده‌فروشی از از سایر سطوح بازار بیشتر است (در حدود ۵۶/۰). در نهایت، به منظور افزایش شفافیت اطلاعات و افزایش کارایی انتقال قیمت در بازار برنج کامفیروزی، پیشنهاد شد که تعاونی های بازاریابی این محصول افزایش یابد و بیش از پیش حمایت شود.
 

صفحه ۱ از ۱