جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای تاکسونومی عددی
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
دغدغۀ همۀ دولتها در کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه رهایی از مسائل و مشکلات اجتماعی ناشی از فقر، بیسوادی، بیکاری، تأمین نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم و برقراری امنیت و عدالت اجتماعی بهمنظور پایداری جامعه و توسعهیافتگی است. بنابراین، ناگزیر از اتخاذ سیاستهای مناسبی برای تخصیص منابع و امکانات موجود جامعه به بخش های مختلف اقتصادی، آموزشی، درمانی، تفریحی و... هستند. بدیهی است برای تحقق این امر، تعیین درجه اولویت و مزیت هریک از بخشهای مختلف، گام نخست و لازم بهمنظور تخصیص بهینه منابع و امکانات است. چنانچه در حوزه مطالعات اجتماعی ردهبندی صورت نگیرد، امکان مقایسه و برنامهریزی برای توسعهیافتگی امکانپذیر نخواهد بود. یکی از شیوه های علمی رده بندی برای تحقق توسعهیافتگیِ مناطق، تاکسونومی است. ازاین رو، این مقاله بر این موضوع متمرکز شده است تا نحوه اجرای روش تاکسونومی و بهرهگیری سودمند از این روش را در ردهبندی مناطق و چگونگی تعیین اولویتهای هر منطقه توصیف کند. این مطالعه توصیفی است و روش آن، اسنادی با استفاده از منابع ثانویه است.
دوره ۸، شماره ۲۰ - ( ۹-۱۳۸۳ )
چکیده
یکی از علتهای عمدهای که اشتغالزایی را در بخش صنعت به راهبردی الزامآور تبدیل میکند، عبارت است از: امکان گسترش صادرات غیر نفتی و افزایش درامدهای ارزی از طریق توجه به رشته فعالیتهای صنعتی با شدت کاربری بالا. لازم به ذکر است که در کشور ما عامل کار از وفور نسبی بهرهمند بوده؛ مواد اولیه و منابع مورد نیاز بخش نیزدر آن قابل تجهیز است. بخش صنعت نیز قابلیت زیادی در اثرگذاری بر روند توسعه اقتصاد کشور دارد. باید به منظور تسهیل در دستیابی به توسعه اقتصادی، افزایش کارایی، توان تولیدی و اشتغالزایی بخش صنعت رشته فعالیتهای صنعتی کشور که قابلیت بالاتری برای ایجاد اشتغال مولّد دارند؛ شناسایی و معرفی شوند. این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که رشته فعالیتهای صنعتی قابلیتدار با هدف ایجاد اشتغال کدامند؟ بنابراین اولویتهای اشتغالزایی زیر بخشهای صنعتی کشور که با استفاده از شاخصهای علمی تعیین شدت کاربری (مطابق کدهای ISIC) و روش تاکسونومی عددی تعیین شده است، بترتیب زیر است:
۱ - صنایع نساجی؛ ۴ - صنایع ماشینآلات؛ ۷ - صنایع متفرقه؛
۲ - صنایع کانی؛ ۵ - صنایع مواد غذایی؛ ۸ - صنایع فلزات اساسی؛
۳ - صنایع چوب؛ ۶ - صنایع کاغذ وچاپ؛ ۹ - صنایع شیمیایی.
سید منصور خلیلی عراقی، حسن رضایی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۰ )
چکیده
این مطالعه، به اولویت بندی صنایع جهت تخصیص بهینه منابع می پردازد. از میان معیار های مختلفی که در این راستا جهت اولویت بندی مطرح شده اند، این تحقیق بر مبنای معیار شناسایی فعالیت های پیشرو(محرک) اقتصادی که از تکنیک داده - ستانده بهره می برد، بنا نهاده شده است و هدف آن، انتخاب صنایعی است که به الگوی رشد متوازن درازمدت پایدار، پویا و درونزا کمک می کند. برای این منظور، شاخص های مختلفی که هر کدام بعد خاصی از روابط متقابل و ساختار صنعتی را در نظر می گیرند، مورد استفاده قرار گرفته اند .
ابتدا صنایع طبق هر یک از شاخص ها تحلیل و اولویت بندی شده اند. از آنجایی که طبق هر یک از شاخص ها دسترسی به یک اولویت بندی کلی و نهایی مقدور نیست، پس از از بین بردن همخطی بین شاخص¬ها، با کمک تحلیل عاملی و تجزیه به مؤلفه¬های اصلی، یک اولویت بندی کلی از صنایع با استفاد ه از روش تاکسونومی عددی به دست آمد که پس از فعالیت های ناهمگن تولید مواد و محصولات شیمیایی و فعالیت تولید فرآورده های نفتی از بین فعالیت های همگن، فعالیت تولید آهن، فولاد و محصولات آن در رتبه اول، صنایع تولید محصولات لاستیکی و پلاستیکی در رتبه دوم و سایر محصولات کانی در رتبه سوم قرار دارند.
دوره ۱۴، شماره ۶۴ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
صنعت لبنیات، از مهمترین حلقههای زنجیره غذایی کشاورزی و پیشرفتهترین صنعت تبدیلی و تکمیلی این بخش است که رتبه اول بازار مصرف و ارزش افزوده را در بین سایر صنایع این بخش دارا است. مطالعات نشان میدهد که عدم توجّه به تفاوتهای منطقهای در مدیریت و سیاستگذاری این صنعت، موجب اتخاذ سیاستهای ناکارآمد توسعه صنعت لبنیات استانهای کشور خواهد شد. بنابراین، هدف تحقیق حاضر، بررسی وضعیت موجود صنعت لبنیات و رتبهبندی استانهای ایران از نظر میزان توسعه صنعت لبنیات با کمک شاخصهای توسعه این صنعت به روش تاکسونومی عددی بوده است. شاخصهای توسعه این صنعت، با مرور آمارهای رسمی و دریافت نظرات کارشناسان این صنعت تعیین شدند که عبارتند از: تعداد دام تولید کننده شیر، میزان تولید شیرخام، قیمت عرضه شیر در بازار، تعداد واحدهای فرآوری در حال بهرهبرداری، میزان کل فرآوری انواع شیر مایع، ماست، پنیر، دوغ و بستنی. بررسیها نشانگر وجود رکود و عدم پیشرفت برخی از این شاخصها در دوره زمانی ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۱ است. همچنین استانهای خراسان رضوی و ایلام به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان توسعهیافتگی صنایع لبنی کشور بودند. لذا پیشنهاد میگردد که در اتخاذ تصمیمات و برنامهریزیهای توسعه، سرمایهگذاری و مدیریت صنعت لبنیات، به تفاوتهای استانی و نیز رتبهبندی استانهای کشور بر اساس پتانسیل آنها در هر یک از شاخصهای مذکور توجه گردد.