۲۹ نتیجه برای بارش
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
هر ساله وقوع بارانهای شدید باعث ایجاد شکست در تعداد زیادی از شیبهای خاکی میشود .در طول این بارانها، سطح آب زیرزمینی بالا آمده و باعث افزایش فشار آب منفذی و کاهش پایداری شیب میگردد. هدف از این تحقیق، بررسی تغییرات فشار آب منفذی و ضریب اطمینان پایداری شیب است. جریان آب درون خاک، به صورت دو بعدی، اشباع- غیراشباع و غیردائمی مدلسازی عددی میشود. از روش اجزای محدود برای محاسبه فشار آب منفذی و از روش تعادل حدی برای تعیین ضریب اطمینان پایداری شیب استفاده میشود. برای شبیهسازی جریان غیردائمی، زمان برابر ۴ روز، با گام ۱/۰ روز استفاده میشود. مدت بارش ۲۴ ساعت فرض شد. شدت بارشهای مختلف به صورت شار ورودی روی سطح خاک، معرف یکی از شرایط مرزی استفاده شد. منحنی رطوبتی خاک که نشان دهنده رابطه مکش – محتوی رطوبتی و مکش- هدایت هیدرولیکی است، استفاده شد. نتایج نشان داد که شدت بارشهای مختلف، اثرات متفاوتی روی پروفیل رطوبتی خاک دارند. با افزایش شدت بارش، ضریب اطمینان پایداری شیب کاهش یافت. این کاهش برای ۲۴ ساعت اول بارندگی شیب بیشتری داشت و در سه روز بعدی بعد از قطع بارش، شیب آن کمتر شد. به عنوان مثال، برای شدت بارش ۰۴/۲ میلیمتر بر ساعت و تدوام یک روز، نتایج نشان داد که در شروع بارش روی سطح خاک، ضریب اطمینان پایداری شیب برابر ۸۵۳/۱ بود که در پایان روز چهارم، به مقدار ۷۴۳/۱ کاهش یافت. به بیان دیگر، ضریب اطمینان پایداری شیب حدود ۹/۵ درصد کاهش یافت.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده
در این مقاله، ابتدا بهاختصار تبارشناسی پژوهشهای روایتشناختی را در آغاز قرن بیستم (یعنی پیش از شکلگیری رشتهای بهنام روایتشناسی) بیان، و بهطور مشخص ریختشناسی روایت را در آلمان، روسیه و سنت آنگلو-آمریکایی معرفی میکنیم. سپس بخش عمده مقاله را به بررسی روایتشناسی ساختارگرا و تقابلهای دوگانه، مقولهبندی عناصر روایی و ردهشناسی روایت اختصاص میدهیم. در این بخش، مهمترین آرای ژرار ژنت، استانزل، جرالد پرینس، میکی بال و سیمور چتمن بهاجمال بازگو میشود. در پایان، نگاهی میافکنیم به تحولات غیرصورتگرای متأخر در این حوزه که بیشتر مبتنی بر مطالعات شناختی بودهاند. در این میان توجه خود را بر کاربردشناسی زبانشناختی و بهویژه روند احیای الگوهای زبانی توسط مطالعات شناختی متمرکز میکنیم؛ بهاینترتیب، روش پژوهش حاضر، نظری میباشد.
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۱ )
چکیده
براورد و تخمین مقادیر بارش حوضه آبریز قرهسو بر اساس دادههای مشاهداتی ۲۱ ایستگاه بارانسنجی موجود در سطح حوضه و همبستگی آن با دادههای عوامل جغرافیایی ناحیهای نشان داد که با استفاده از دادههای ناحیهای میتوان به مدل نهایی بارشهای فصلی و سالیانه دست یافت .
ضرایب همبستگی چندگانه ۶۹ تا ۸۲ درصد در تبیین عوامل جغرافیایی محلی ( زمین- اقلیم) در براورد بارشهای سالیانه و فصلی حوضه، نشانه خوبی از اهمیت پردازش آماری در مطالعات اقلیمی و استفاده از دادههای زمین ـ اقلیم است . در مطالعه حاضر نیز با استفاده از میانگین بارش سالیانه و فصلی ایستگاههای حوضه، ارتباط عوامل جغرافیایی، یعنی عرض و طول جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا، فاصله از کوه و فاصله از دریا به روش همبستگیهای چند متغیره مدلبندی و به پیش بینی و تخمین بارش پرداخته شده است .
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۱ )
چکیده
تغییرات زمانی و مکانی بارش از ویژگیهای اصلی اقلیم ایران می باشد. طبق آمارهای موجود، ایران بین سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۴ دوره خشکی را پشت سر گذاشته، در حالی که بین سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۳ دوره ترسالی داشته است. در مقاله حاضر تغییرات زمانی و مکانی مذکور برای سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۹۸ محاسبه و ترسیم شده است. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که سالهایی که میانگین بارش سالیانه برابر میانگین کل یا بیشتر است ۱۴ سال و سالهایی که میانگین بارش سالیانه کمتر از میانگین کل است ۱۹ سال می باشد. به عبارت دیگر، چولگی منحنی فراوانی میانگین بارشهای سالیانه به طرف بارشهای کمتر از میانگین می باشد . نتایج پهنه بندی تغییرات مکانی وزمانی بارش نشان دهنده ۷ الگوی مکانی بارش و ۷ الگوی زمانی بارش در سطح کشور است.
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۴ )
چکیده
با وجود اینکه وقوع بارش در زمستان (در جنوب شرق ایران) یک پدیده اتفاقی است ولی در شرایط سینوپتیکی خاصی، در این منطقه بارشهای نسبتاً خوبی ریزش میکند. این بارشها هر چند اندک ولی از نظر اهالی منطقه بسیار ارزشمند است. مطالعه انجام شده روی هشت سامانه بارانزا در طول سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۲ هـ . ش. نشان میدهد که در دو الگوی کلی، سامانههای بارانزا روی جنوب شرق ایران بارش میکنند. در الگوی نوع A، دو مرکز واچرخندی، یعنی یکی روی شمال دریای سیاه و شرق اروپا و دیگری در شرق دریاچه آرال بسته شده است که زبانههای این دو مرکز با هم ادغام میشوند و زبانه جنوبی آن شرق مدیترانه تا شمال آفریقا را فرا میگیرد. در الگوی نوع B، واچرخندی روی دریاچه آرال و واچرخند دیگری روی اقیانوس اطلس و غرب مدیترانه بسته شده است که زبانه آن تمام مدیترانه و شمال آفریقا را تا مصر در بر میگیرد. لازم به ذکر است که در هر دو حالت و با توجه به وضعیت جوی ترازهای بالاتر، شرایطی فراهم میشود تا کم فشار سودان کاملاً به سمت شرق رانده شده و از جنوب شرق وارد ایران شود.
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۸۴ )
چکیده
با استفاده از «شاخصهای دمای سطح آب» نقش پدیدۀ جوی ـ اقیانوسی انسو در تغییرپذیری بارشهای بهاری استان آذربایجان شرقی مطالعهشده است. نتایج حاصل از بهکارگیری روش تحلیل همبستگی «پیرسون» بیانگر ارتباط معنادار مثبت بین شاخصهای ۲+۱Nino و۳Nino و بارشهای بهاره ایستگاههای آذربایجان شرقی است. این امر به معنای افزایش میزان بارشهای بهاری به هنگام النینو(فاز مثبت یا گرم) و بر عکس آن، یعنی کاهش بارشها در فاز منفی یا لانینا (فاز سرد) است. در بین ایستگاههای مطالعه شده بیشترین میزان همبستگی بارش بهاری با شاخصهای انسو در ایستگاه میانه و مراغه است و کمترین میزان همبستگی در ایستگاه سراب محاسبه شده است. مقادیر ضریب همبستگی محاسبه شده بین بارش و شاخصهای انسو بیانگر نقش عوامل جغرافیایی در میزان تأثیرپذیری از پدیدۀ انسو میباشد؛ به این معنا که در استان آذربایجان شرقی از غرب به شرق و از شمال به جنوب بر میزان همبستگی یا به عبارت دیگر بر میزان تأثیرپذیری بارش از پدیدۀ انسو افزوده میشود که اوج این افزایش در ایستگاه میانه قابل مشاهده است.
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۵ )
چکیده
چکیده
مقادیر بارش موثر بعنوان بخشی از نیاز آبی محصول برنج در جلگه مازندران ، بلحاظ اهمیت بالای این جلگه در تأمین برنج کشور ، بتفکیک واریته های زودرس و دیررس ، بروشهای مختلف محاسبه و نهایتاً با استفاده از روش بارش قابل اطمینان برآورد گردید. مقایسه نقشه های همبارش موثر معلوم می دارد که مقادیر بارش موثر در بخش غربی جلگه بیشتر از بخش شرقی آن است و در نتیجه نیاز خالص آبیاری در بخش غربی کمتر است . از آنجا که دانستن مقادیر حداقل و حداکثر بارش موثر با اطمینان مشخص ، یاریگر برنامه ریزان در امور مختلف است ، مقادیر بارش موثر در سه فاصله اطمینان ۹۰، ۹۵ و ۹۹ درصد برآورد گردید. نقشه های مربوطه نشان می دهد که برای هر دو واریته زودرس و دیررس ، در بخش شرقی جلگه ، روی مقادیر بارش موثر کمتری می توان حساب باز کرد ؛ ضمن آنکه در سطوح اطمینان مختلف ، مقادیر بارش موثر برای واریته دیررس ، در حدود ۵۰ میلیمتر بیشتر از واریته زودرس است. همچنین نقشه های مربوط به دوره های بازگشت بارش موثر نشان می دهد که مقادیر بارش موثر در بخش های غربی و مرکزی بیشتر از بخش شرقی است و دسترسی به بارش موثر در فصل رشد برنج ،بر حسب دوره بازگشت ، در بخشهای مختلف منطقه ، از کمتر از ۸۰ تا بیش از ۴۲۰ میلیمتر در نوسان است.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده
در این تحقیق داده های مربوط به ناهنجاریهای دمایی کره زمین و بارش متوسط سالیانه ایستگاه تبریز در طی دوره آماری ۱۹۵۱-۲۰۰۵ استفاده شده اند. روشهای اصلی به کار گرفته شده در این مطالعه عبارت است از روش تعیین ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مؤلفه روند سری های زمانی، رگرسیون خطی ساده و رگرسیون پولی نومیال به عنوان یک روش نیمه خطی و شبکه های عصبی مصنوعی. نتایج حاصل از کاربرد و تحلیل همبستگی پیرسون نشانگر همبستگی منفی و معکوس معنا داری بین بارش سالیانه تبریز و ناهنجاریهای دمایی کره زمین است. این به آن معنا است که غالباً با منفی شدن ناهنجاریهای دمایی کره زمین، بارش سالیانه تبریز افزایش پیدا کرده و ترسالی به وقوع می پیوندد و برعکس با مثبت شدن ناهنجاریهای دمایی کره زمین، متوسط بارش سالیانه تبریز کاهش پیدا کرده و خشکسالی به وقوع می پیوندد. تحلیل مؤلفه روند بلندمدت سری های زمانی نشان می دهد که در طول دوره آماری از بارش متوسط سالیانه تبریز کاسته می شود، اما روند ناهنجاریهای دمایی کره زمین روندی افزایشی از خود نشان می دهد. ارتباط بارش متوسط سالیانه تبریز با گرمایش جهانی نیز با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی شبیه سازی شده است. نتایج حاصل از کاربرد روشهای مختلف در این مطالعه نشان می دهد که روش شبکه عصبی مصنوعی در مقایسه با روشهای رگرسیون خطی ساده و رگرسیون نیمه خطی پولی نومیال درجه ۶، روش شبیه سازی بهتر و دقیقتر است. روشهای مختلف شبکه های عصبی مصنوعی به کار گرفته شده در این مطالعه نشان می دهد که روش پرسپترون چند لایه با ۳ لایه مخفی و الگوریتم آموزش پس انتشار قابلیت بسیار عالی در پیش بینی همبستگی بین سری ها دارد.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده
برای مطالعه بارشهای سیل زا در جنوب شرق دریای خزر از نقشه های سینوپتیک روزانه سازمان هواشناسی در چهار سطح (سطح زمین، تراز ۸۵۰ ، ۷۰۰ و ۵۰۰ هکتو پاسکال) از سال ۱۹۹۲ - ۲۰۰۳ استفاده شد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که پنج نوع توده هوا و سامانه های فشاری در ریزش بارش جنوب شرق دریای خزر مؤثر است که عبارتند از: سامانه پرفشار مهاجر اروپایی، سامانه پرفشار سیبری، پرفشار جنب حاره ای، کم فشار موسمی و سامانه کم فشار سودانی. بنابراین شرایط سینوپتیکی لازم برای ایجاد بارشهای سیل زا در فصل گرم سال در استان گلستان عبارتند از: فرارفت هوای سرد روی دریای خزر به وسیله سامانه پرفشار مهاجر اروپایی و همرفت گرم و مرطوب از شرق و جنوب شرق به وسیله سامانه کمفشار موسمی در سطح زمین و ریزش هوای سرد در منطقه واگرایی ناوه شمال روسیه در تزار فوقانی جو روی دریای خزر. نفوذ سامانه پرفشار مهاجر اروپایی از شمال شرق و ریزش هوای سرد جنب قطبی از یکسو و نفوذ زبانههای سامانه کمفشار سودان از جنوب و جنوب غرب از سوی دیگر در سطح زمین و نفوذ سامانه پرارتفاع جنب حارهای تا بخشهای مرکزی دریای خزر در لایههای میانی جو و واقع شدن دریای خزر در منطقه واگرایی ناوه شمال آرال.
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده
در این مقاله به منظور شناسایی منابع رطوبتی، بارشهای مناطق غربی ایران و چگونگی انتقال بخارآب از نواحی اطراف به این منطقه، سامانه بارانزای زمستانی، از نوع تلفیقی سودانی – مدیترانه ای، انتخاب شده است. مطالعه توزیع نم ویژه و آب قابل بارش در منطقه نشان می دهد که رطوبت دو روز قبل از شروع بارش روی ایران در ترازهای پایینی وردسپهر از نواحی جنوبی دریای سرخ و خلیج عدن به سمت شمال خاورمیانه و سپس از روز شروع بارش به سمت شرق (غرب ایران) جابه جا شده اند. مقادیر شار رطوبت محاسبه شده نشان می دهد که دریای عرب و عمان در دوره مطالعه، بیشترین واگرایی شار رطوبت را بویژه در ترازهای پایینی داشته است. اما نقش دریای سرخ در ترازهای میانی بارزتر شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که مدیترانه شرقی نه تنها فرستندگی رطوبت نداشته بلکه از دریاهای عمان، عرب، سرخ و قسمت مرکزی خود رطوبت دریافت کرده است. بالاترین مقدار همگرایی رطوبت در طی روزهای بارش بر روی ایران در ترازهای پایینی بوده است که فقط در ناحیه شمال غرب میزان انتقال رطوبت در ترازهای پایینی و میانی وردسپهر با هم برابر هستند. با توجه به نتایج این تحقیق می توان گفت دریاهای عمان و عرب اصلی ترین منبع تأمین رطوبت بارش رخ داده روی غرب ایران می باشند.
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۸۸ )
چکیده
چکیده
این مطالعه با هدف ریزمقیاسنمایی خروجی مدلهای پیشبینی عددی که در مقیاس ۵/۲×۵/۲ درجه در کشور ارائه میشود که در راستای انجام آن از یک مدل تجربی با عنوان محاسبه پتانسیل بارشزایی سیستمهای سینوپتیک PSP با بهکارگیری تکنیکهای آماری، اقلیمی، فیزیوگرافی و الگوهای سینوپتیکی استفاده کرده است. پارامترهای استفاده شده در این مدل عبارتند از بارش میانگین ماهانه، دمای میانگین ماهانه، تعداد روز بارش ماهانه، عرض جغرافیایی و ارتفاع ایستگاه سینوپتیک مورد نظر. برای طراحی مدل، ابتدا دادههای مورد نیاز برای آزمون مدل از مرکز هواشناسی NOAA گرفته شد و در نهایت در قالب معادلات تجربی، اقدام به تعریف و تبیین مدل گردید. سپس با بررسی بیش از ۸۵ سیستم طی سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۶ بتدریج معادلات، ضرایب و دامنه تعریف مدل PSP بهدست آمد. همچنین بهمنظور لحاظ نمودن ویژگیهای اقلیمی و فیزیوگرافی در مدل، شاخصی به نام CPI تعریف و وارد مدل PSP گردید. نتایج آزمون مدل طراحی شده برای یک مدل سینوپتیکی برای بهمن ۸۵ مورد
آزمون قرار گرفت که نتایج حاصل نشاندهنده تطبیق عالی بین مقدار شاخص پیشبینی شده PSP با مقدار بارش مشاهده شده میباشد، بنابراین مدل طراحی شده میتواند به عنوان یک مدل پیشبینی تکمیلی مورد استفاده قرار گیرد.
دوره ۱۳، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
روش باران ماسه یا به عبارت دیگر «بارش ماسه در هوا»، روشی برای آماده سازی مدل های آزمایشگاهی است که به منظور انجام برخی آزمایش های خاص، مانند کالیبراسیون نفوذسنج های استاتیکی و دینامیکی به کار می رود. هنگام استفاده از مدل های آزمایشگاهی، کالیبره شدن دستگاه نمونه ساز به منظور تولید دقیق نمونه هایی با شرایط دلخواه و دانسیته ی نسبی، اهمیت دارد. این مقاله به بررسی نتایج به دست آمده از کاربرد دستگاه نمونه ساز به روش بارش ماسه، برای ایجاد نمونه های ماسه ای در دانسیته های مورد نظر پرداخته است. در این راستا با ترکیب آرایش های مناسب برای قطر منافذ صفحات بارش، فاصله ی منافذ و ارتفاع بارش، می توان به دانسیته ی نسبی ماسه ی مورد مطالعه دست یافت. نتایج نشان می دهد که این روش، توانایی تولید نمونه های ماسه برای مدل های آزمایشگاهی در دانسیته های نسبی ۲۰ تا ۱۰۰ درصد را دارا است و می توان ماسه ای با شرایط یکنواخت ایجاد نمود. به طور کلی در حالتی که سرعت بارش پایین است، می توان به دانسیته های نسبی بالاتر و متعاقب آن وزن واحد حجم بالاتری دست یافت. همچنین این موضوع که در حالت ارتفاع بارش بیش از ۵۰۰ میلی متر، تغییری در میزان دانسیته به دست آمده ایجاد نمی شود، نیز تایید گردید.
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده
توانایی در براورد آب قابل بارش کلی در پیشبینی میزان باران، زمان، میزان سرریز سدها و همچنین پیشبینی وقوع سیلاب مفید میباشد. برای استخراج آب قابل بارش ماهوارهای از باندهای فروسرخ نزدیک تصاویر سنجنده مادیس استفاده شده است. اعتبارسنجی آب قابل بارش ماهوارهای، با دادههای رادیوساوند انجام شده است. با توجه به محدودیتهای اجرای الگوریتم به شرایط آسمان فاقد ابر و جو تقریباً پایدار، وضعیت عمومی جو در روز گذر ماهواره به کمک نمودارهای ترمودینامیکی Skew-T و نیز تفسیر بصری، بهطور کامل بررسی شده است. به کمک معادلات ترمودینامیکی، آب قابل بارش حاصل از کل گمانه زنیهای رادیوساوند محاسبه شده است. آن گاه با توجه به پایداری و نبود ورود توده هوای جدید به منطقه برای روزهای منتخب، از طریق ترسیم و تحلیلهای نمودارهای Skew-T ، آب قابل بارش کلی بهوسیله رادیوساوند در لحظه گذر ماهواره درونیابی شده است. از طریق تکنیک نسبت بازتابندگی ظاهری باند جذبی به باند غیر جذبی بخار آب MODIS، میزان قابلیت عبور بخار آب برای هر یک از باندهای مخصوص بخار آب بهدست آورده شد. کل بخار آب قابل بارش در مسیر سنجنده- زمین، با توجه به زوایای زنیت خورشید، ماهواره و قابلیت عبور بخار آب بهدست آمده از تکنیک نسبت باندی با اجرای الگوریتم باند فروسرخ نزدیک مادیس در شرایط مختلف جوّی بهدست آورده شد. برای تعیین مقادیر و در الگوریتم مذکور از شاخصEVI استفاده شد. در پایان، رگرسیون بین آب قابل بارش ماهوارهای و آب قابل بارش محاسبه شده از دادههای رادیوساوند، نشان داده است که باندهای ۱۸ و ۱۹ مادیس برای استخراج آب قابل بارش در شرایط جوّی ایستگاه مهرآباد مناسب میباشند.
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده
چکیده
تغییرات عناصر اقلیمی می توانند بر وضعیت فنولوژی گیاهان مانند تاریخ شروع سبزینگی، اوج رشد و شروع پیری گیاه تأثیرات قابل توجهی بگذارند. تصاویر NOAA/AVHRR و داده¬های اقلیمی مربوط به سال ۲۰۰۶م است که در مراتع زاگرس در سطوح کم، متوسط و متراکم برای تعیین آستانه های اقلیمی بررسی شده است. نتایج طبقه بندی حاصل از همبستگی ترکیب مقادیر حداکثر شاخص اختلاف گیاهی نرمال شده (NDVI) و عناصر اقلیمی درون¬یابی¬شده (بارش، دما و رطوبت نسبی) به صورت ماهانه عبارت انداز: بالاترین R۲ در مراتع متراکم (۶۴۷۸/۰) و کمترین R۲ در مراتع کم تراکم (۱۳۶/۰). به طور کلی، تراکم مراتع زاگرس براساس ارتفاع زیاد می¬شود. در عناصر اقلیمی بارش با ارتفاع زیاد و با دما کم می شود؛ اما رطوبت توزیع نامتعادل تری نسبت به ارتفاع دارد. در مراتع کم تراکم، بارش تا ۲۲۰میلی متر بر مقدار NDVI می افزاید و دمای ۴ درجه سانتی¬گراد آستانه رشد پوشش گیاهی است. در مراتع نیمه متراکم، بارش ۱۰۸-۳۸ میلی¬متر و دمای ۲۱-۱۸ درجه سانتی گراد بر رشد پوشش گیاهی تأثیر می گذارد و در زمستان دمای بالای ۱۲ درجه سانتی گراد مقدار NDVI را افزایش می دهد. در مراتع متراکم، بارش ۱۰۹- ۳۳ میلی¬متر و دمای ۲۲- ۱۶ درجه سانتی¬گراد باعث افزایش NDVI می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد به طور کلی در همه سطوح تراکم مراتع زاگرس، رطوبت نسبی بیش از۴۰درصد باعث افزایش مقدار NDVI می¬شود، همچنین در زمستان نقش اصلی را در افزایش NDVI عنصر دما، و در تابستان عنصر بارش ایفا می¬کند، اما در بهار هر دو عنصر بارش و دما تأثیر موازی دارند.
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
در این تحقیق، تأثیر سردچال ها را بر وقوع بارش های شدید در نواحی جنوب غرب و مرکز ایران ، بررسی کردهایم. بدین منظور، نخست پنج مورد از وقوع سردچال را از مرکز پیش بینی سازمان هواشناسی استخراج کردیم و سپس به دلیل اختصار، موردی را که دارای بیشترین تأثیر در بارش منطقه مورد مطالعه بود (نهم تا سیزدهم آذر ۱۳۸۷)، بررسی و تحلیل کردیم. بدین منظور، ۲۱ ایستگاه هواشناسی واقع در جنوب غرب و مرکز ایران را برگزیدیم. برای تحلیل این پدیده از آمار بارش روزانۀ ایستگاه های واقع در جنوب غرب و مرکز کشور و همچنین نقشه های سطح دریا و سطوح ۸۵۰، ۵۰۰ و ۳۰۰ هکتوپاسکال استفاده کرده ایم. پس از بررسی موقعیت جغرافیایی ایستگاه های مورد مطالعه، نقشه¬های هوا و داده¬های بارش روزانه ایستگاه های سینوپتیک منطقه را به کار گرفتیم؛ همچنین برای تعیین شدت ناپایداری¬ها، شاخص¬های ناپایداری Si و Ki را در ایستگاه های شیراز و اهواز بررسی کردهایم. آرایش الگوی همدیدی و روند آن در نقشه های هوا طی یک دوره انتخابی پنجروزه بررسی شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که عامل اصلی ایجاد بارش های شدید در منطقه مورد مطالعه، نفوذ و استقرار سامانه پرفشار سیبری و تشکیل سردچالی وسیع بر روی جنوب دریای خزر و مرکز ایران بوده است. در همین زمان، سامانه های ناپایدار غربی در برخورد با این سردچال، تغییر مسیر داده و بهسمت عرض های پایین تر منتقل شده اند؛ درنتیجه، سامانه های غربی با حرکت از روی آب های جنوبی کشور، رطوبت زیادی را کسب کرده و از سمت جنوب غرب به داخل کشور نفوذ کرده اند و در استان های جنوب غربی و مرکزی، بارش های قابل توجهی را پدید آورده اند.
دوره ۱۴، شماره ۵۶ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
ادبیات فارسی جدای از کارکردهای شناخته شدهای چون تعلیم، مدح و ... بهانهای برای بازی و سرگرمی مردم نیز بوده است؛ بازیهای ادبی بسیاری در گذشته وجود داشته است که از معروفترین آنها میتوان از مشاعره ـ که هم در نزد خواص و هم در نزد عوام رایج بوده است ـ یاد کرد؛ این بازی که سابقهای طولانی نیز دارد، تا سالهای پیش از تجدد و عصر مشروطه، قواعد و شکل خاصی نداشته، هدف آن نیز عمدتاً مطایبه، سرگرمی و ... بوده است اما با گسترش تجددگرایی در ایران، در قواعد آن تغییرات گستردهای (شکل آشنا و رایج امروزی آن) به وجود آمده، هدف آن نیز تغییر کرد و تبدیل به ابزاری برای حفظ فرهنگ گذشته و ... گردید.
دلیل این تغییر قواعد و اهداف تا امروز ناگفته باقی مانده است اما به نظر میآید سنتگرایان ـ که قواعد مشاعره را بازطراحی کردهاند ـ نه تنها با تغییر هدف آن قصد داشتند شعر کهن را که از طرف شعر نو به چالش کشیده شده بود، از نابودی نجات دهند بلکه با تأکید بر بیت به عنوان واحد مشاعره، اجازه ورود شعر نو ـ که واحد آن تمامی یک شعر است ـ را نداده، آن را به حاشیه برده، سرکوب کنند. به تعبیر دیگر بازطراحی و مفصلبندی مشاعره توسط سنتگرایان در زمان حاضر ابزاری برای طرد نوگرایی و تحکیم جایگاه به چالش کشیده شده و متزلزل شعر گذشته بوده است.
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده
توفان حارهای نوظهور فت یکی از نشانه های تغییر اقلیم در محدوده اقیانوس هند و دریای عرب است. شدت توفان مذکور که برای اولین بار روز ۱ ژوئن ۲۰۱۰ در محدوده بین اقیانوس هند و دریای عرب زایش یافت، در روز ۳ ژوئن ۲۰۱۰ به درجه ۴ که در حد ابر چرخند (سوپر سیکلون) است، رسید. توفان مذکور در طی روند غیرقابل پیشبینی خود در روز ۴ ژوئن ۲۰۱۰ برابر با ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ به سواحل ایران در چابهار نزدیک شد و قسمت نیم دایره خطرناک آن روی سواحل چابهار قرار گرفت، سپس با تجمیع رطوبت دریاهای عمان و دریای عرب و همچنین رطوبت منطقه همگرایی دریای سرخ و خلیج عدن (در تراز ۸۵۰ هکتوپاسکال ساعت ۳۰/۹ روز ۱۴ خرداد) به شکل توفانی رعد و برقی همراه با بارش همرفتی شدید رگباری و سنگین به سواحل چابهار یورش برد و با ایجاد امواج بلند سهمیگن دریایی و بارش سنگین ۵/۱۰۹ میلیمتری خسارتهای سنگینی به وجود آورد.
جریان همگرای رطوبت یکی از مهمترین ملزومات وقوع بارش از توفانهای حارهایاست که بارش سنگین حاصل از توفان حارهای فت در سواحل چابهار نیز از این قاعده مستثنا نبوده و بارش سنگین یاد شده به علت وزش رطوبت و همگرایی جریان رطوبت ترازهای مختلف جوی در ساعتهای مختلف روز ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ به وقوع پیوسته است.
با استفاده از معادلات ترمودینامیک مخصوص به همگرایی جریان رطوبت جو، نقشههای مربوطه به همراه مسیر وزش رطوبت جو بر اثر جریان بادهای غربی ترسیم و مورد تجزیه و تحلیل قرار داده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نقشههای ترسیمی نشان داد که منبع تأمین و تزریق رطوبت به چرخند حارهای که حرکت آن به سمت سواحل چابهار موجب ریزش بارش سنگین در روز ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ شده است(به استثنای وزش و جریان همگرایی رطوبت تراز ۸۵۰ هکتوپاسکال در ساعت ۳۰/۹ که تزریق رطوبت از سمت خلیج عدن و جنوب غرب منطقه همگرایی دریای سرخ انجام گرفته است) در سایر ترازهای جوی و ساعتهای روز ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ منبع تزریق و تغذیه رطوبت بارش سنگین سواحل چابهار دریای عرب و خلیج عمان بودهاند. همچنین نقشههای ترسیمی محل و موقعیت هستههای همگرای رطوبتی در جریان فعالیت توفان فت در روز ۱۴ خرداد ۱۳۸۹ نشان داد که در بیشتر اوقات بر روی سواحل چابهار یا نزدیکی آن مستقر بودهاند و به عنوان هستههای انبارش و تجمیع رطوبت با تزریق رطوبت به داخل چرخند حارهای بارش سنگین ۵/۱۰۹ میلیمتری روز ۱۴ خرداد را تقویت کردهاند.
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده
وقوع بارش های سنگین با الگوهای همدید سطوح فوقانی جو در ارتباط است. این مطالعه ارتباط بین بارش های سنگین در استان چهارمحال و بختیاری و آرایش الگوهای فوقانی جو را بررسی می کند. برای شناسایی الگو های ریزش بارش های سنگین ده مورد از بارش های شدید (بیشتر از ۵۰ میلی متر) و فراگیر اتفاق افتاده در طول دوره آماری انتخاب و بررسی شده است. برای این منظور، از آمار بارش ایستگاه های تحت مطالعه و همچنین نقشه های سطح زمین، سطح ۵۰۰ هکتوپاسکال، نقشه های وزش رطوبتی، امگا و تاوایی استفاده شده است. برای تعیین ناپایداری ها، شاخص های ناپایداری شولتر و ki در ایستگاه های اصفهان و اهواز مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد الگوی غالب ریزش بارش های سنگین در استان توقف چند روزه سیستم های باران زاست. دلیل این توقف نیز تشکیل سیستم مانع در تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال بر روی اروپاست که سبب می شود در شرق این سیستم مانع سرد چال عمیقی تشکیل شود و با ریزش هوای سرد از عرض های بالاتر موجب فرارفت هوای گرم و مرطوب عرض های پایین می شود. ترکیب کم فشار سودانی با کم فشار مدیترانه ای باعث تقویت کم فشار سودانی می شود و با دریافت رطوبت از دریای سرخ، دریای عرب و خلیج فارس، بارش های سنگین در منطقه رخ می دهد. در ایستگاه های واقع در دامنه های زرد کوه، حرکت توده های هوا بر روی ارتفاعات باعث افزایش ناپایداری و شدت بارش در این مناطق می شود؛ به طوری که ایستگاه کوهرنگ در دوره بارشی مارس ۱۹۸۸ به میزان ۵/۵۳۵ میلی متر بارش داشته است.
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده
در این مقاله الگوهای جو تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال در هنگام ریزش بارش های فراگیر و غیر فراگیر، با استفاده از تحلیل مؤلفه های اصلی در ایران شناسایی شده است. داده های بارش روزانه مورد نیاز در ۲۱۲ ایستگاه همدید از دوره ۱۳۵۹-۱۳۸۷ از سازمان هواشناسی کشور تهیه شد. با انجام میانیابی بر روی داده ها با ابعاد ۷/۱۸×۷/۱۸ کیلومتر، ۴۷۱۳ یاخته به دست آمد که بر اساس آن ها، درصد پهنه بارش در دوره مورد نظر به صورت روزانه برای کل کشور محاسبه شد. بارش های فراگیر بارش هایی تعریف شد که حداقل ۵۰ درصد ایران در این روز بارش دریافت کرده باشد. براساس این، ۹۹۶ روز بارش فراگیر و ۹۴۴۲ روز بارش غیر فراگیر به دست آمد. پس از مشخص کردن روز های با بارش های فراگیر و غیر فراگیر، داده های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال روزهای مورد نظر از سری داده های واکاوی شده NCEP/NCAR به صورت میانگین روزانه برداشت شد. با تحلیلِ مؤلفه مبنا به طور جداگانه بر روی هر یک از سری داده ها، حجم آن ها کاهش داده شد و با تحلیل خوشه ای بر روی مؤلفه های به دست آمده، مهم ترین الگوهای جوی آن ها شناسایی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد با افزایش تاوایی پتانسیل بر روی فرود شرق مدیترانه در جهت طولی امتداد پیدا می کند و زمانی که محور فرود بر روی نصف النهار ۵/۴۷ درجه طول شرقی واقع شود، بیش از ۵۰ درصد ایران با ریزش بارش فراگیر مواجه خواهد شد. همچنین، زمانی که فرود تراز ۵۰۰ هکتوپاسکال روی شرق مدیترانه چندان عمیق نباشد و محور فرود دور تر از نصف النهار ۵/۴۷ درجه طول شرقی واقع شود، بارش های با مساحت کمتری در کشور رخ خواهد داد.
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
- مؤلفههای هیدرولوژیک دریاچهها نقش اساسی در مدیریت کمی و کیفی آنها دارند. بررسی آشوبناکی و تصادفی بودن سری زمانی بارش در دریاچهها اهمیت دارد. در این تحقیق، با استفاده از روش بُعد همبستگی (CDM)، سری زمانی بارش ماهانه دریاچه ارومیه، طی دوره آماری ۴۰ ساله (۱۳۸۶-۱۳۴۶) تحلیل شد. پس از محاسبه زمان تأخیر، با استفاده از روش میانگین اطلاعات متقابل (AMI)، بُعد نهشتن و الگوریتم نزدیکترین همسایگی کاذب (FNN)، فضای حالت بازسازی و ُبعد همبستگی محاسبه گردید. سپس، با محاسبه شاخص نمای لیاپانوف و طیف توانی فوریه، وجود آشوب بررسی شد. نتایج نشان داد که بُعد همبستگی غیرصحیح (۵۶/۲)، مقدار مثبت نمای لیاپانوف با حداکثر حدود ۵/۲ و پهنای وسیع باند طیف فوریه، شواهدی بر وجود آشوب در سری زمانی بارش ماهانه میباشند. بنابراین، سیستم دارای نظم است و جزو فرایندهای تصادفی مطرح نمیشود. در چنین سیستمی، نظریه آشوب قابلیت استخراج سری زمانی کوتاهمدت از سری زمانی بلندمدت را دارد.