جستجو در مقالات منتشر شده
۴ نتیجه برای اقتصاد رفتاری
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
کجرفتاری بهعنوان رفتاری غیرعقلایی و غیرمنطقی، نوعی از رفتار و تصمیمگیری در بین مشتریان بازارها و سازمانها بهویژه در بخش مالی و سرمایهگذاری است که شناخت ماهیت آن، همچنین عوامل مؤثر و پیامدهای آن میتواند به پیشبینی بهتر بازارها کمک کند. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل کجرفتاری مشتریان این نوع سازمانها (بهطور خاص بازار سرمایه و بورس) میباشد. در این پژوهش سعی بر آن بوده است تا با بهرهگیری از روش آمیخته کیفی– کمی (اکتشافی- تأییدی)، همچنین بهکارگیری فن تحلیل مضمون مصاحبهها (در بخش کیفی) و تحلیل دادهها و سنجش مدل پژوهش با کمک نرمافزارهای آماری SPSS ۲۲ و Smart PLS ۳ (در بخش کمی) مدلی از این پدیده ارائه شده تا شناخت بهتری از آن حاصل شود. جامعه پژوهش در بخش کیفی، خبرگان و مشتریان مطلع در زمینه پژوهش و در بخش کمی نیز تمام مشتریان خدمات بازار بورس را شامل شده است. همچنین در بخش کیفی پژوهش، نمونه ۱۱ نفری و در بخش کمی نیز ۱۷۶ نفر از مشتریان تهرانی سازمان بورس بررسی شدند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که کجرفتاری مشتریان بهطور مستقیم متأثر از ۳ نوع سوگیری ذهنی بوده و ارزشهای فرهنگی، شرایط و قوانین اقتصادی و عوامل سیاسی نیز بر شکلگیری سوگیریهای ذهنی و در پی آن کجرفتاری مؤثر است. همچنین علاوه بر تعیین الگوهای کجرفتاری در این بازار، پیامدهای بیثباتی اقتصادی و هرج و مرج اجتماعی از جمله پیامدهای مهم و کلیدی کجرفتاری مشتریان خدمات سازمانهای مالی شناخته شده است.
دوره ۱۲، شماره ۶ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف از مطالعۀ حاضر بررسی نقش استعارههای مفهومی منتج از سوگیریهای اقتصاد رفتاری بود. به این منظور، بهطور خاص، ارزشگذاری غیرمنطقی، برچسب زدن و جایگزینی ارزشهای بازاری با ارزشهای اجتماعی در تصمیم خرید (حداکثر میزان پرداختی( و فروش (حداقل میزان دریافتی) شرکتکنندگان موردبررسی قرار گرفت. برای استخراج استعارههای مفهومی مذکور، در فاز اول این پژوهش نتایج مطالعات میدانی را بر روی یک گروه ۳۰ نفره بررسی کردیم و سپس با بهرهگیری از روش نیمهآزمایشی، میزان اثرگذاری این استعارهها بر ۳۰ شرکتکنندۀ دیگر را در دو مرحلۀ آزمایش موردمطالعه قرار دادیم. تحلیل واریانس دادههای بهدست آمده از این مطالعه نشان داد که استعارههای مفهومی بر تصمیم خرید و فروش شرکتکنندگان تأثیری نمیگذارد. باوجوداین، در رفتار خرید، استعارههای مفهومی منتج از ارزشگذاری غیرمنطقی بیشتر از سایر سوگیریها اثرگذار هستند و در رفتار فروش، استعارههای مفهومی جایگزینی ارزشهای بازاری با ارزشهای اجتماعی، نسبت به سایر سوگیریها اثرگذار هستند. نتایج این مطالعه نشان داد که سه قاعدۀ رفتاری مذکور که سعی در پیادهسازی آنها از طریق تولید استعارههای مفهومی مرتبط داشتیم، نتوانستند بر تصمیم خرید یا فروش شرکتکنندگان اثر معنادار بگذارند، در عین حال اثر قواعد اقتصاد رفتاری مذکور در تصمیمات خرید و فروش متفاوت بوده است.
آقای مجتبی پناهی، دکتر روح اله شهنازی، دکتر کریم اسلاملوییان، دکتر علی عسگری،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده
در سالهای اخیر، آسیبپذیری در برابر تغییرات اقلیمی به یک موضوع مهم برای سیاستگذاران تبدیل شده است. این وضعیت اضطراری نیاز به اقدامات فوری، گسترده و همهجانبه دارد. این مقاله به دنبال ایجاد پلی بین مداخلات و سیاستگذاری اقلیمی، و حوزه علوم رفتاری به عنوان یک مسیر عملی، کمهزینه و با اثربخشی بالا و در قالب نظریه تلنگر است. دراین راستا بررسی میشود که چگونه مداخلات رفتاری که ریشه در سوگیریهایی نظیر سوگیری زیانگریزی، تنزیل هذلولی و اثر قالببندی دارد، باعث میشود که افراد به انتخابهای سازگارتر با محیطزیست و مسئله تغییرات اقلیمی ترغیب شوند. بسیاری از تحقیقات نشان دادهاند که اثر قالببندی با ادغام در دیگر سوگیریهای شناختی به طور گستردهای برای مطالعه رفتار محیط زیستی به عنوان یک سیاست کم هزینه استفاده شده است. در این مقاله با یک روش نیمهآزمایشی نشانداده میشود که چگونه قالببندی اطلاعات (قالببندی انتفاع و ضرر و سوگیری تنزیل هذلولی، همچنین قالببندی اطلاعات گسترده و پیوسته) بر نگرش و درک کلی افراد از تغییرات اقلیمی اثر میگذارد. نتایج نشان میدهد که شدت درک اثرات تغییرات اقلیمی و تمایل تغییر رفتار، تحت قالبهایی که بیانگر زیان در زمان حال هستند، به طور قابل توجهی بیشتر از قالب انتفاع و آینده بوده است. علاوه بر این، قالب اطلاعات گسترده و پیوسته نیز تاثیر چشمگیری در متغیرهای بینشی و رفتاری افراد داشته است. بر اساس یافتههای این پژوهش، سیاستگذاران حوزه تغییرات اقلیمی میتوانند از اطلاعات قالبهایی که تداعی کننده زیان در زمان حال است و همچنین قالبهای با اطلاعات گسترده و پیوسته برای ارتقای نگرش و تمایل عمومی برای مشارکت در مقابله با اثرات تغییرات اقلیمی استفاده کنند
دکتر علی اکبر قلی زاده، دکتر شهلا صمدی پور،
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
مقالۀ حاضر اثر قیمت مسکن بر تورم با تأکید بر عوامل رفتاری و غیررفتاری شامل عوامل درونبخشی و برونبخشی مؤثر بر قیمت مسکن در ایران مورد بررسی قرار میدهد. بدین منظور متغیرهای رفتاری سرمایهگذاران شامل رفتارتودهوار و خوشبینی بیش از حد اندازهگیری شده است، سپس سیستم معادلات شامل معادلات قیمتمسکن و تورم تدوین گردید. معادلات قیمت مسکن و تورم در ایران طی دوره زمانی فصل اول ۱۳۸۰ تا فصل اول ۱۳۹۹ با بکارگیری سیستم معادلات بهظاهر نامرتبط (SUR) برآورد گردید. نتایج عوامل درون بخشی حاکی از اثر مثبت قیمت زمین و تعداد واحدهای ساختمانی تکمیلشده بر قیمت مسکن است. از طرفی عوامل برونبخشی شامل؛ قیمت ارز و نقدینگی به ترتیب اثر منفی و مثبت بر قیمت مسکن داشتهاند. از میان دو عامل رفتاری، رفتارتودهوار بر قیمت مسکن اثر مثبت داشته و خوشبینی بیش از حد اثر معناداری نداشته است. همچنین نرخ رشد جمعیت و نرخ رشد درآمد سرانه اثر منفی بر نرخ تورم داشتهاند. رفتار تودهوار سرمایهگذاران در بخش مسکن نیز بهطور غیرمستقیم و از طریق قیمت مسکن میتواند به افزایش نرخ تورم منجر شود.