۱۶ نتیجه برای آموزش عالی
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده
اهداف: پیشرفت چشمگیر علم و تحولات گسترده در حوزه فناوری های مدرن سبب شده است که توان علمی به یکی از ابزارهای قدرت تبدیل شود. بر همین اساس دولت ها در تلاشند تا نظام آموزش عالی خود را به گونه ای ارتقا بخشند که بر مبنای عملکرد آن جایگاهشان را بهبود دهند. در این مقاله یک مدل جامع در زمینه رتبه بندی و ارزیابی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ارائه می شود از این رو محیطی رقابتی در میان این مراکز ایجاد می کند که کمک به بهبود سطح علمی آن ها می کند.
متدولوژی: در این مقاله از منابع ادبیاتی بهره گرفته شده و یک بررسی جامع انجام شده است. براساس آن ۲۸ عامل موثر در ارزیابی دانشگاه ها استخراج شده است. این معیارها که با سیستم آموزش عالی در ایران سازگار هستند توسط متخصصان بررسی شده و در نهایت مدلی یکپارچه ایجاد شده است.
نتایج: این مقاله مدلی جامع برای ارزیابی دانشگاهی ارائه می کند. کاربرد این مدل در مراکزِآموزش عالی منجر به یکپارچگی عملکرد این مراکز می شود و رقابت میان این مراکز و در نهایت توان علمی آن ها را افزایش می دهد.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده
موضوع این مقاله، بررسی نابرابری (تفاوت پذیری) در دست یابی به فرصت های آموزش عالی است. منظور از دست یابی به فرصت های آموزشی، دسترسی به آموزش عالی در بخش دولتی است. نویسندگان این مقاله دست یابی به فرصت های آموزشی را با معرّف های نمرۀ آزمون ورودی دانشگاه ها و میزان پذیرفته شدگان بر حسب استان های کشور مطالعه کرده اند. سؤال اصلی تحقیق این است: نابرابری در دست یابی به فرصت های آموزش عالی چگونه قابل تبیین است؟ چارچوب نظری پژوهش با استفاده از رهیافت ستیزگرایی و نظریۀ بوردیو ساخته شده است. در مدل ارائه شده، دست یابی به فرصت¬های آموزشی تابع سرمایه های اقتصادی و فرهنگی است. نتایج تحقیق نشان می دهد در دست یابی به فرصت های آموزشی، تأثیر سرمایۀ فرهنگی والدین بیشتر از سرمایۀ اقتصادی آنان است.
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
پژوهش با هدف طراحی الگوی ساختاری هشیاری سازمانی، یک پژوهش آمیخته، اکتشافی متوالی، و کاربردی میباشد. جامعه بخش کیفی، خبرگان هیأت علمی دانشکدههای مدیریت دانشگاههای دولتی تهران، نمونه ۱۴ خبره علم مدیریت با نمونهگیری گلولهبرفی معین و اجرا با مصاحبه نیمهساختار یافته بود. جامعه بخش کمّی، اعضای هیأت علمی گروههای مدیریت دانشکدههای مدیریت دانشگاههای دولتی تهران (۳۵۱ عضو)، نمونه ۲۲۶ عضو هیأت علمی با نمونهگیری خوشهای دومرحلهای به صورت در دسترس و اجرا با ابزار محققساخته هشیاری سازمانی و ابزارهای استاندارد رهبری تحولی و جامعه یادگیرنده حرفهای در ۹۴-۱۳۹۳ بود. روایی و پایایی ابزارهای پژوهش مطلوب بود. برای تحلیل متون جهت تدوین شاخصهای هشیاری در بخش کیفی، از کدگذاری باز استفاده شد. روشهای تحلیل آماری کمّی، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و الگویابی معادلات ساختاری بود. الگویابی معادلات ساختاری شامل یک سازه نهفته برونزای رهبری تحولی و دو سازه نهفته درونزای جامعه یادگیرنده حرفهای و هشیاری سازمانی است. یافتهها حاکی از تأثیر معنادار و مستقیم رهبری تحولی بر جامعه یادگیرنده حرفهای بر هشیاری سازمانی و تأثیر معنادار و مستقیم جامعه یادگیرنده حرفهای بر هشیاری سازمانی است. نتایج بیانگر تأثیر مستقیم رهبری تحولی با مضامین تأثیر ایدهآل رفتاری و اسنادی، انگیزش الهامبخش، و ملاحظه فردی بر جامعه یادگیرنده حرفهای با مضامین مسئولیتپذیری جمعی برای یادگیری، مشارکت با تمرکز بر یادگیری حرفهای و بر هشیاری سازمانی با مفاهیم سرعت عمل و چابکی، انعطافپذیری، پاسخگویی، یادگیری مشروط و توسعه شناخت، اعتماد و گشادهرویی، نیز تأثیر مستقیم جامعه یادگیرنده حرفهای در شکلگیری هشیاری سازمانی میباشد.
مجتبی الماسی، کیومرث سهیلی، اصغر سپهبان قره بابا،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۸ )
چکیده
عوامل متعددی بر رشد اقتصادی یک کشور موثر هستند. بر اساس نظریه های ارائه شده توسط اقتصاددانان، مدل های مختلفی برای کمی سازی ارتباط بین متغیرهای تأثیرگذار بر رشد اقتصادی طراحی شده است. یکی از این الگوها مدل های رشد درون زا می باشند که در این تحقیق مورد استفاده قرار می گیرند. در مدل رشد درونزای مورد استفاده در این تحقیق، رشد اقتصادی ایران به عنوان یک متغیر درونزا معرفی گردیده که تابعی از سرمایه گذاری در نیروی انسانی، سرمایه گذاری فیزیکی و بدهی های خارجی است. پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، به عنوان متغیرهای موهومی دراین مدل لحاظ شده است. مدل طراحی شده در این مقاله با استفاده از روش پنج مرحله ای یوهانسن برآورد شده است.
نتایج حاصله از به کار گیری این مدل گویای آن است که در بلندمدت تأثیرپذیری متغیر رشد از متغیر سرمایۀ انسانی به مراتب بیشتر از سرمایۀ فیزیکی است. جهت دستیابی به یک نرخ رشد اقتصادی بالا پیشنهاد می شود سرمایه گذاری در نیروی انسانی شدیداً توسعه یابد. علاوه بر آن لازم است که سرمایه گذاری در سرمایه های فیزیکی نیز گسترش پیدا کند. همچنین توصیه می شود جهت سرمایه گذاری در سرمایه های فیزیکی به جای جذب سرمایه های خارجی و دریافت وام از خارج، از پس اندازهای داخلی استفاده شود.
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۸-۱۳۹۹ )
چکیده
ایجاد ظرفیت، بر درک موانعی که مردم، دولتها و سازمانها را از تحقق اهداف توسعه باز میدارند، متمرکز میشود و به آنها امکان دستیابی به نتایج توسعه را میدهد. هدف این پژوهش ارائه یک تحلیل مفهومی از مؤلفهها و نتایج ظرفیت پایدارسازی سازمانی بخش آموزش عالی برای پاسخگویی به انتظارهای جامعه است. جهتگیری پژوهش حاضر، توسعهای و روششناسی آن با تمرکز به کلمهها، موشکافی و دقت در متن بهمنظور تجزیه، توصیف، تشریح و تفسیر متون از راه ایجاد کدهای اولیه و کدگذاری، تحلیل مضمون با رویکرد قیاسی میباشد. جامعه آماری این پژوهش، خبرگان دانشگاهی آشنا به سیاستگذاری در بخش آموزش عالی و مجموعه اسناد و مقالههایی بود که با سؤالها و متغیرهای پژوهش ارتباط داشتند. نمونهگیری در این بخش هدفمند که از طریق روش زنجیرهای به تعداد سیزده نفر انتخاب شد. در این بخش برای جمعآوری دادهها از روش مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد. برای کنترل کیفیت تحلیل مضمون، از روایی تئوریک با رویکرد دریافت نظرات متخصصان بهعنوان کمیته تخصصی و راهنما و ضریب کاپای کوهن استفاده شد. با تأیید گروه کانونی و برآورد ضریب ۷۶۱/۰، یافتههای پژوهش از قابلیت اعتبار و اعتماد لازم برخوردار بود. نتایج نشان میدهد که ظرفیتسازی سازمانی پنج مضمون اصلی توسعه راهبردی، ساختاری، سیستمی و فرایندی، فرهنگی، منابع و زیرساختها و یک مضمون پاسخگویی اجتماعی بهعنوان پیامد پدیده موردمطالعه دارند. دراینراستا پیشنهاد میشود تا سطوح تحلیل فردی و محیطی نیز در ظرفیتسازی مطالعه شود.
دوره ۱۴، شماره ۶ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
در سالهای اخیر اعضای هیئت علمی رشتۀ آموزش زبان انگلیسی در جهت ایفای نقش و رسالتهای پژوهشی و تحقیقاتی خویش و در راستای کمک به اقتصاد دانشبنیان در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی فشارهای فزایندهای را تجربه کردهاند. برای این منظور، از اعضای هیئت علمی همواره این انتظار میرود که در جهت کسب انواع گوناگون سواد و دانش نظیر سواد رایانهای و سواد سنجش و ارزشیابی گامهای مؤثری بردارند. به تازگی از سواد آماری بهعنوان یکی از داراییهای مهم و ارزشمند برای محققان یاد میشود. با این حال، آنچه که نسبتاً کمتر مورد توجه قرار گرفته و تا حدی مبهم باقی میماند، ماهیت و وضعیت سواد آماری بهعنوان یک بعد مهم از سواد در حیطۀ تربیت مدرس زبان انگلیسی (آموزش بدو ورود، ضمن خدمت و ارزشیابی از معلمان) است. چراکه مجموعۀ دانش کنونی از این حوزه و ادبیات پژوهش مربوطه بیشتر معطوف به سواد آماری نزد دانشجویان و نه مدرسان است. بنابراین، این مقاله سعی بر آن دارد تا با توجه به پیشینۀ تحقیقات موجود و شناسایی خلأ دانشی و شناختی، فقدان سواد آماری مطلوب را بهعنوان یکی از مجموعه عوامل بالقوه تأثیرگذار بر بیمیلی برخی از اعضای هیئت علمی دانشگاه به انجام تحقیق و پژوهش مورد بررسی و کنکاش قرار دهد و درنهایت خواستار توجه بیشتر به سواد آماری نزد اعضای هیئت علمی آموزش زبان انگلیسی بهعنوان یکی از شاخصهای ارزیابی عملکرد در طرحهای ارزشیابی استادان شود. نتایج و پیشنهادات با توجه به ادبیات موضوع مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
سعید مشیری، حسن طایی، حامد پاشازاده،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
افزایش دانش آموختگان آموزش عالی بویژه حضور گسترده زنان در مؤسسات آموزشی و پژوهشی و افزایش تعداد فارغ التحصیلان زن نسبت به مرد در دانشگاه های کشور، یکی از مسائل جدی بازارهای آموزش و کار در دوران کنونی می باشد. درصورت فراهم نبودن شرایط اشتغال نیروی کار بویژه در سطح تحصیلات عالی ممکن است از انگیزه جوانان برای ادامه تحصیل در دانشگاه ها کاسته شود.
هدف این مقاله، شناسایی عوامل مؤثر بر نرخ مشارکت منابع انسانی در بازار کار ایران است.برای بررسی اثر متغیرهای اقتصادی و اجتماعی بر نرخ مشارکت نیروی کار، مدل نرخمشارکت با استفاده از مدل لوجیت و داده های بودجه خانوار سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۶، به صورت مقطعی و ترکیبی برای مردان و زنان برآورد شده است.
نتایج برآورد نشان می دهد که نرخ مشارکت در گروه های سنی میانی بیشترین است، افراد متاهل بیشتر از افراد مجرد و مجرد قبلاً ازدواج کرده در بازار کار مشارکت دارند، با افزایش مدرک تحصیلی، احتمال مشارکت بویژه در زنان افزایش می یابد، و درآمد سایر اعضای خانواده احتمال مشارکت در بازار کار را کاهش می دهد.
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
اولویت گذاری فناوری موضوعی است که در کشورهای مختلف مورد توجه قرار گرفته است؛ اما از آنجا که هیچ کشوری نمی تواند کلیه فناوری ها و همه شاخه های آن را توسعه دهد، لذا برای هر فناوری اصلی نیازمند استراتژی ملی فناوری در حوزه های کلان می باشد؛ لذا در این پژوهش با انتخاب فناوری اطلاعات به عنوان محور مطالعه، با بررسی دقیق استراتژی های فناوری اطلاعات در دانشگاه های بعضی از کشورها مانند کانادا، امریکا و... و استخراج شاخه های فناوری اطلاعات و شاخص های آن آغاز گردید. سپس با استفاده از پژوهشهای محدود انجام شده در حیطه فناوری اطلاعات در دانشگاه های ایران بومی سازی شده و نتایج حاصل از آن به صورت پرسشنامه توسط گروهی از صاحب نظران و خبرگان نظرسنجی گردید. پس از دریافت امتیازات، میانگین نمرات داده شده در وزن مربوط به هر یک از شاخص ها که به روش ای اچ پی محاسبه شده بود ضرب و نتیجه حاصل شده در نمودار قابلیت جذابیت قرار گرفت. در این راستا سرگرمی های الکترونیکی در حوزه استراتژی پایش، آزمایشگاه های مجازی در حوزه استراتژی همکاری های خارجی و هفت شاخه فناوری اطلاعا ت دیگرشامل: خدمات آموزشی و دانشجویی الکترونیکی، کتابخانه دیجیتالی و نشرالکترونیکی، آموزش الکترونیکی از راه دور ، الکترونیکی کردن محتوای دروس، پورتال دانشگاه، پایگاه متمرکز داده ها و سیستمهای یکپارچه اطلاعات مدیریت درحوزه استراتژی توسعه درونزا قرارگرفت.
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده
هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین کارآفرینی مدیران و کیفیت زندگی کاری کارکنان و تعیین الگوی ریاضی برای کیفیت زندگی کاری کارکنان براساس کارآفرینی مدیران است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی تشکیل می دهد. با روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای و طبقه ای تعداد ۴۵۶ نفر از مدیران واحدهای مناطق مختلف دانشگاه آزاد اسلامی و به ازای هر مدیر ۳ کارمند تحت سرپرستی آنها یعنی ۱۳۶۸ نفر انتخاب شدند. ابزار سنجش عبارتند از پرسشنامه های محقق ساخته کارآفرینی و کیفیت زندگی کاری کارکنان است که پرسشنامه کارآفرینی روی مدیران و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری به طور هم زمان روی سه نفر از کارمندان آنها اجرا گردید. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری خطی نشان می دهد که بین کارآفرینی مدیران و کیفیت زندگی کاری کارکنان رابطه وجود دارد (۰۵/۰ p و ۱۰/۰= )، و الگوی ریاضی برای کیفیت زندگی کاری کارکنان در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس کارآفرینی مدیران به قرار زیر است: ۶۲۱/۱۳۵ + کارآفرینی مدیران × ۱۰/۰ = کیفیت زندگی کاری
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
حقوق مالکیت معنوی یا فکری، حقوق اموالی است که دارای ارزش اقتصادی داد و ستد هستند، ولی موضوع آنها شیء معین مادی نیست. براساس بند «ج» ماده ۲ قانون اهداف و وظایف وزارت علوم درخصوص ارزیابی و تأیید اختراعات و همچنین ماده ۴۵ قانون برنامه چهارم توسعه، این دستگاه دارای وظایفی در این قلمرو است.
در این پژوهش نقشهای دهگانه آموزش عالی در نظام حقوق مالکیت فکری تدوین و دیدگاه پاسخگویان درباره میزان اهمیت هریک تدوین شده است. یافتهها مؤید اهمیت بالای کلیه نقشها وکارکرده از نظر پاسخگویان است. در کنار این تلاش، تجارب عملی۲۶ دانشگاه معتبر جهان در زمینه حقوق مالکیت فکری با تأکید بر مبحث اختراعات با رویکرد تطبیقی جمعبندی شده است. تجارب دانشگاهها نشان میدهد جوهره اصلی فعالیت دانشگاهها ایجاد یک نظام حمایتی است تا بتوان ایدهها و پژوهشها را به سطح تجاریسازی و خلق ثروت رهنمون شد. انواع این حمایتها عبارت است از: مشاوره، تسهیل تجاریسازی، کمک به صدور مجوز، حمایت از بازاریابی، پیگیری امور ثبت اختراع، ارزیابی اختراعات دانشگاهی، کمکهای مالی، استانداردسازی، انگیزش، رسیدگی به دعاوی، تهیه اسناد حقوقی و کنترل قوانین. در نهایت دو سنخ اروپایی و آمریکایی شناسایی شده است. یافتهها نشان میدهند در ایران، آنچه درعمل اتفاق افتاده عمدتاً ارائه مشاوره و خدمات حقوقی، یعنی الگوی اروپایی بوده، نه الگوی امریکایی که تأکید بر کمک به تجاریسازی دارد.
* نویسنده مسؤول مقاله: salehi۵۱۴@gmail.com Email:
دکتر ابوالقاسم مهدوی،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
با توجه به نقش بی بدیل آموزش عالی در تربیت نیروی انسانی ماهر و خلاق، امروزه نه تنها کشورهای توسعه یافته، بلکه بسیاری از کشورهای درحال توسعه با اختصاص سهم قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی خود به آموزش، درصدد هستند از طریق بهبود کمی و کیفی آن، روند رشد و توسعه خود را تسریع بخشند. در این مقاله، ابتدا با استفاده از مدل تحلیل پوششی داده ها، کارآیی آموزش عالی ایران در راستای توسعه پایدار با لحاظ ملاحظات زیست محیطی، مورد بررسی قرار گرفته، و سپس با استفاده از مدل خود رگرسیون با وقفه توزیعی، کارآیی آموزش عالی ایران در راستای تحقق توسعه پایدار به مفهوم رشد مستمر در بازه زمانی ۹۴ـ۱۳۶۹ ارزیابی شده، و نتایج حاصل از مدل اول، مؤید عملکرد ناکارآمد آموزش عالی ایران در راستای توسعه پایدار است. نتایج به دست آمده از مدل دوم نیز بیانگر آن است که اولا،ً افزایش بهره وری آموزش عالی ایران، تأثیر مثبت و معنی داری بر رشد اقتصادی دارد. ثانیاً، سرمایه گذاری در آموزش دانشگاهی پس از دو وقفه، بر رشد اقتصادی تأثیر مثبتی خواهد داشت. لذا به نظر میرسد، اتخاذ سیاست های بلندمدت در قیاس با سیاست های کوتاه مدت در این زمینه، به توفیق بیشتر آموزش عالی در اثرگذاری بر رشد اقتصادی منجر شود. ثالثاً، اثر سرمایه گذاری آموزش عالی بر رشد اقتصادی در قیاس با اثر سرمایه گذاری در آموزشهای عمومی، کمتر است.
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۱۰- )
چکیده
تحقیق درباره ماهیت پژوهش از دیدگاه استادان زبان انگلیسی مشخص نکرده است که آیا ضعف در این زمینه مربوط به کج فهمی های احتمالی نیز می شود یا خیر. درک کامل از برداشت ها و دیدگاه های استادان زبان انگلیسی از بنیادی ترین ملزومات در تلاش برای ارتقای همه جانبه تحقیق و پژوهش در این جامعه به شمار می رود.این تحقیق به بررسی مقابله ای دیدگاه استادان زبان انگلیسی نسبت به تحقیق ، میزان انجام تحقیق و پژوهش و دلایل انجام و عدم انجام تحقیق و عوامل مؤثر در ارتباط با تحقیقات در آموزش عالی در ایران و مالزی می پردازد. نمونه آماری مورد تحقیق دراین مطالعه ۶۹ نفر از استادان زبان انگلیسی در گروه های زبان دو دانشگاه در ایران و مالزی هستند که به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. داده های لازم درباره نگرش استاتید درباره تحقیق، میزان انجام تحقیق و پژوهش و دلایل انجام یا عدم انجام تحقیق و عوامل موثر بر آن به کمک پرسشنامه استاندارد و مصاحبه نیمه ساختاری جمع آوری گردید. تحلیل کمی و کیفی داده ها و یافته های پژوهش نشان داد که اساتید میزان متوسط رو به بالا تحقیق انجام میدهند و کمبود وقت دلیل اصلی آنها برای عدم انجام تحقیق است. یافته های پژوهش همچنین نشان داد که نگرش عمده به تحقیق و پژوهش در بین استادان این دو کشور بسیار متفاوت و بیشترمحدود به نگرشی مبتنی بربرداشت های سنتی، کمی ( آماری) و کاربردی تحقیق و پژوهش است.
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
بنابر نظر اندیشمندان و صاحباننظر آموزش عالی ایران بخش قابل توجهی از مسائل و معضلات این نظام به ناکارآمدی تصمیمها و سیاستهای این بخش و مبتنی نبودن آن بر شواهد علمی و تجربی بازمیگردد. سیاستگذاری داده باز به عنوان مفهومی جدید که استفاده از مشارکت عمومی و ظرفیتهای توانمند در عرصه سیاستگذاری عمومی را مد نظر قرار میدهد، میتواند در زمینه پشتوانهسازی علمی و عقلایی در راستای بهینهیابی سیاستی در نظام آموزش عالی ایران مورد توجه قرار گیرد. پژوهش حاضر با رویکردی آمیخته، ابتدا سعی در شناسایی الزامات سیاستگذاری داده باز در نظام آموزش عالی ایران با رویکردی کیفی و سپس واکاوی نقش این مهم با استفاده از آزمون رگرسیون، در بهینهیابی سیاستی در نظام آموزش عالی ایران داشت. در بخش کیفی مصاحبه با ۹ نفر از خبرگان سیاستگذاری آموزش عالی ایران مد نظر قرار گرفت. در بخش کمی نیز جامعه پژوهش ۳۶۰ نفر بودند که با استفاده از فرمول کوکران ۱۸۶ نفر آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج حاصل از اجرای رگرسیون نشان داد که الزامات فرهنگی- اجتماعی ۳۰۴/۰، الزامات مدیریتی، ۲۷۳/۰، الزامات سیاسی- حقوقی، ۱۹۷/۰ و الزامات فنی– تکنولوژیکی ۱۵۲/۰، از واریانس متغیر بهینهیابی سیاستی در نظام آموزش عالی ایران را تبیین نمودند.
آقای مجتبی مهدیپور، دکتر محمد وصال،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده
تأکید بر فراگیر شدن آموزش در برنامههای توسعه کشور و افزایش تقاضا برای آموزش عالی در دهه ۱۳۸۰، نیاز کشور به توسعه مراکز آموزش عالی را ضروری میساخت. توسعه بیسابقه مراکز آموزش عالی در نیمه دهه ۱۳۸۰ به گونهای بود که در سال ۱۳۸۷، تمام شهرستانهای کشور حداقل یک مرکز آموزش عالی داشتند. در واقع، در کوچکترین شهرستانهای ایران نیز مراکز آموزش عالی تأسیس شد تا مشکل رفت و آمد برای ساکنان شهرهای کوچک را حل کرده و از سوی دیگر نیز با گسترش و تأسیس مراکز آموزش عالی در شهرهای بزرگتر، میزان پذیرش در دانشگاه و دسترسی افراد به مراکز آموزش عالی را افزایش دهد. در کنار این اقدامات، دسترسی کمتر به مراکز آموزش عالی در نزدیکی محل سکونت، عموماً زنان را بیشتر از مردان تحت تأثیر قرار میدهد. در این پژوهش، اثر افزایش مراکز آموزش عالی روی سالهای تحصیل و احتمال دانشگاه رفتن مردان و زنان بررسی میشود. با ترکیب دادههای مؤسسات آموزش عالی طی بازه ۱۳۷۸ تا ۱۳۹۵، با پیامدهای تحصیلی افراد ۱۸ تا ۳۵ ساله در دادههای سرشماری نفوس و مسکن ۱۳۹۵، رگرسیون با اثرات ثابت شهرستان و سن، تخمین زده میشود. نتایج نشان میدهد که سالهای تحصیل برای افرادی که دسترسی بهتری در این دوره به مراکز آموزش عالی پیدا کردهاند، به طور معنیداری تغییر نکرده است؛ امّا زنان نسبت به مردان از افزایش مراکز آموزش عالی، بیشتر منتفع شدهاند.
دوره ۲۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
سنجش و اندازه گیری برای هر سازمانی یک امر حیاتی است. نظام مدیریت و ارزیابی عملکرد به عنوان یکی از فرایندهای مدیریتی نقش برجستهای در کمک به تحقق اهداف و ماموریتهای سازمان دارد. هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر در مدیریت عملکرد چندسطحی موسسه آموزش عالی علمی کاربردی صنعت آب و برق براساس کارت امتیازی متوازن میباشد. تحقیق حاضر از حیث هدف، کاربردی است. روش تحقیق، آمیخته اکتشافی میباشد. جامعه آماری تحقیق، خبرگان موسسه آموزش عالی علمی کاربردی صنعت آب و برق هستند که حداقل ۵ سال سابقه مدیریت آموزش بوده و دارای مدرک کارشناسی ارشد به بالا می باشند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی به مصاحبه با خبرگان جامعه آماری پرداخته شد که پس از انجام ۱۵ مصاحبه با خبرگان نسبت به موضوع اشباع نظری حاصل گردید. نتایج حاصل از مصاحبه با روش کدگذاری سه مرحله ای مورد تحلیل قرار گرفت و در قالب ۴ بعد کارت امتیازی متوازن، عوامل موثر بر مدیریت عملکرد در سه سطح فردی، گروهی و سازمانی شناسایی و ارائه شده است.