۸ نتیجه برای آزادسازی
علاءالدین ازوجی، علیرضا فرهادیکیا،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۶ )
چکیده
توسعه بخش مالی و بانکی در اقتصاد از جمله الزامات رشد و توسعه اقتصادی است. تجربه بسیاری از کشورهای در حال توسعه، بیانگر رویکرد اصلاح گرایانه در ساختار نظام مالی و بهبود سیستم بانکی برای رونق بخشیدن اقتصاد در جهت رفع کمبودهای سرمایهگذاری می باشد. در این مقاله اثرات سیاست های آزادسازی (و یا محدودیتهای) مالی و تغییرات نرخ بهره واقعی (سپردهها و تسهیلات) بر توسعه بخش مالی در اقتصاد ایران برای دوره زمانی ۸۲-۱۳۴۸ با استفاده از تکنیک اقتصادسنجی ۱VECMمورد ارزیابی قرار گرفته است. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که ارتباط معنیدار و منفی بین محدودیت ها و یا کنترل ذخایر قانونی از طریق بانک مرکزی با توسعه بخش مالی وجود دارد. همچنین بین تغییرات نرخ بهره واقعی (تسهیلات و سپردهها) بانک ها با توسعه بخش مالی ارتباط معنادار داشته است. ضمن اینکه افزایش نرخ بهره واقعی در بازار غیررسمی منجر به کاهش تقاضا در این بازار و گرایش به سمت بازار رسمی (سیستم بانکی) و گسترش بازار مالی در اقتصاد ایران خواهد شد. بدین ترتیب نرخ واقعی بهره پایین تر، با در نظر گرفتن دیگر ملاحظات سیاستی، موجب افزایش سرمایهگذاریهای بالقوه و هدایت صحیح منابع موجود کشور خواهد شد.
حسین صادقی، محمد مهدی برقی اسگویی،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۷ )
چکیده
اغلب مباحث در خصوص نابرابری دستمزدها، بر اساس تئوری معروف هکشر- اوهلین و استاپلر – سامئلسون شکل گرفته است. طبق نظریه هکشر- اوهلین، اگر کشوری از وفور نسبی عامل تولیدی که با شدت بالایی در تولید کالایی مورد استفاده می گیرد برخوردار باشد، در آنصورت در تولید آن کالا دارای مزیت نسبی خواهد بود. تئوری استاپلر – سامئلسون نیز اشاره به اثرات آزادسازی تجاری روی توزیع درآمد بین عوامل تولید دارد. چنانچه با توجه به تئوری استاپلر – سامئلسون، افزایش در قیمت نسبی کالا سبب افزایش پاداش یا درآمد عامل تولیدی می گردد که با شدت بیشتری در تولید آن کالا بکار رفته و باعث کاهش پاداش عامل تولیدی می گردد که با شدت کمتری در تولید آن کالا بکار رفته است.
در این مقاله با استفاده از مدل تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE) و ماتریس حسابداری اجتماعی (SAM) سال ۱۳۸۰، اثر آزادسازی تجاری روی پاداش عوامل تولید و دستمزدهای نسبی از طریق اعمال سناریو های مختلف کاهش نرخ تعرفه در بسته نرم افزاری GAMS شبیه سازی گردیده است. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که کاهش عمومی نرخ تعرفه کالاهای وارداتی منجر به کاهش روند افزایشی نابرابری دستمزدها می گردد. از طرفی با توجه به این که بخش کشاورزی در ایران نسبت به بخش صنایع غذایی، پوشاک و نساجی شدت پذیر از نیروی کار غیر ماهر می باشد، لذا در این مطالعه به منظور بررسی نابرابری دستمزدها به دنبال آزادسازی تجاری در بخش های مختلف - با توجه به ویژگی متفاوت آن بخش ها از لحاظ شدت پذیری نیروی کار ماهر و غیر ماهر - اثر کاهش نرخ تعرفه کالاهای کشاورزی و کالاهای صنایع غذایی، پوشاک و نساجی روی نابرابری دستمزدها مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر اساس نتایج حاصل از این ارزیابی، کاهش نرخ تعرفه کالاهای مربوط به صنایع غذایی، پوشاک و نساجی سبب افزایش نابرابری دستمزدها و کاهش نرخ تعرفه کالاهای کشاورزی سبب کاهش نابراری دستمزدها گردیده است.
آمنه ذوقی پور، منصور زیبایی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۸ )
چکیده
مدلهای تعادل عمومی قابل محاسبه به عنوان ابزاری قوی در تحلیلهای اقتصادی شناخته شده و به طور گسترده به منظور ارزیابی اثرات آزادسازی تجاری مورد استفاده قرار گرفته اند.
در این مطالعه با استفاده از یک الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه، اثرات کاهش تعرفههای وارداتی به عنوان نمادی از آزادسازی تجاری بر متغیرهای کلیدی اقتصادی کشور مورد بررسی قرار گرفت. دادههای مورد نیاز مدل بر اساس ماتریس حسابداری اجتماعی سال پایه ۱۳۸۰ به دست آمده و پارامترهای مدل بر اساس آن کالیبره گردید.
نتایج مربوط به شبیه سازی نشان داد که کاهش تعرفه در کل بخشها به میزان ۵۰ و ۱۰۰ درصد منجر به کاهش کل عرضه محصول و سرمایه گذاری و افزایش کل صادرات، واردات، درآمد و مصرف خانوارها خواهد شد.
احمد جعفری صمیمی، صفـر فرهنـگ، مهدی رستم زاده، مهدی محمدزاده،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۸ )
چکیده
در چند دهه گذشته، سیاست آزادسازی اقتصادی در کشور، مورد توجه دولت قرار گرفته است و تاثیر آن بر رشد اقتصادی، یک بحث مجادله برانگیز بوده است. از این رو در این مطالعه بررسی تأثیر آزادسازی تجاری و توسعه مالی بر رشد اقتصادی در ایران مورد بررسی قرار می گیرد. دوره زمانی انتخابی ۱۳۵۲ تا ۱۳۸۶ و تکنیک اقتصاد سنجی مورد استفاده در این مقاله، روش خود رگرسیونی با وقفه های توزیعی می باشد.
نتایج تخمین مدل بیانگر این است که رابطه بلندمدت بین متغیرهای مدل برقرار بوده و تأثیر آزادسازی تجاری و توسعه مالی بر تولید ناخالص داخلی مثبت و معنی دار می باشند. ضریب تصحیح خطا نیز در حدود ۲۲/۰ بوده که نشان می دهد تعدیل به سمت مقدار تعادلی یا بلندمدت در مدت زمان نسبتاً طولانی صورت می گیرد. با توجه به آزمون علیت گرنجر، علیت از متغیرها به تولید ناخالص داخلی نیز وجود دارد.
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
ایجاد تنش پسماند فشاری در قطعاتی که در تحت بارگذاری خستگی قراردارند، راه حلی اقتصادی جهت افزایش استحکام می باشد که در واقع تمام و یا قسمتی از تنش های کششی اعمال شده به قطعه خنثی می گردد. این در حالی است که تنشهای پسماند در دمای بالا عموما کاهش یافته و یا کلا از بین می روند. لذا همواره نقش این تنش های پسماند در عملکرد قطعات در دمای بالا مورد سئوال بوده است. لذا ابتدا میدان تنش ناشی از روش کوبش لیزری چندگانه مدلسازی شده و سپس تاثیر دمای کاری قطعه که منجر به پدیده ی آزادسازی دمایی این میدان تنش می گردد، بررسی شده است. ماده ی مورد استفاده آلیاژ Ti-۶Al-۴V بوده و جهت اعمال اثر رفتار غیر خطی ماده در نرخ کرنش های بالا از مدل ماده ی جانسون-کوک استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که میدان تنش پسماند ناشی از این فرآیند به مراتب عمیق تر از روش های مشابه مانند ساچمه زنی بوده و با اعمال کوبش لیزری چندگانه به یک نقطه می توان از حداکثر تنش فشاری ۶۴۰ مگاپاسکال در یک سیکل کوبش لیزری به ۸۳۴ مگاپاسکال در دو سیکل و ۸۸۹ مگاپاسکال در سه سیکل دست یافت. با اعمال دمای ۶۰۰ درجه سانتیگراد به قطعه نیز مشاهد شد تنش پسماند آزاد شده حرارتی در سطح نمونه ی تحت کوبش لیزی یگانه، دوگانه و سه گانه به ترتیب ۲۸,۱۳%، ۴۱.۳۷% و ۴۳.۸۷% مقدار اولیه تنش پسماند قبل از اعمال حرارت می باشد.
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
تعمیر و نگهداری مناسب راهها، از جمله مهمترین وظایف دولتها برای حفظ سرمایههای ملی است. نگهداری زمستانی راهها و بررسی تأثیر اثرات یخزداها بر روسازی آسفالتی، همواره مورد توجه پژوهشگران حوزه راه و حمل و نقل بوده است. پژوهش حاضر به منظور ارزیابی تأثیر زایکوترم بر رفتار شکست مخلوط آسفالتی تحت تأثیر رطوبت و مواد یخزدا انجام گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، از قیر PG۵۸-۲۲ و مصالح سیلیسی برای تهیهی مخلوط آسفالتی و همچنین از زایکوترم برای اصلاح چسبانندهی قیری استفاده شد. جمع آوری دادهها از طریق انجام آزمون روی نمونههای آزمایشگاهی انجام گرفت. نمونههای مخلوط آسفالتی در مجاورت آب مقطر و محلولهای آب نمک، کلسیم منیزیم استات و پتاسیم استات در غلظت نرمال به مدت ۹۶ ساعت در دمای ۶۰ درجه سانتیگراد شبیهسازی رطوبتی شدند. سپس چقرمگی شکست نمونهها در دمای پایین (K۱c) و نرخ آزادسازی انرژی کرنشی بحرانی (Jc) در دمای میانه به کمک انجام آزمایش خمش روی نمونههای نیم دیسک (SCB) اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که شبیهسازی شرایط محیطی در دمای پایین در مجاورت آب مقطر و تمامی یخزداها باعث کاهش چقرمگی شکست مخلوطهای آسفالتی نسبت به نمونهی خشک میشود. در بین تمام یخزداها محلول آب نمک بیشترین اثر منفی را دارد و باعث کاهش ۳۰ درصدی پارامتر K۱c میشود. از طرفی، زایکوترم چقرمگی شکست مخلوط آسفالتی در دمای پایین را در مجاورت آب مقطر و یخزداها تقریباً به میزان ثابتی حفظ میکند و حدود ۷۰ درصد از مقاومت شکست از دست رفتهی نمونهی فرآوری شده در محلول آب نمک را بازیابی میکند. تأثیر زایکوترم در دمای میانه متفاوت بوده و باعث نرمشدگی چسبانندهی قیری و همچنین کاهش نیروی بحرانی شکست و کاهش پارامتر Jc میشود. این کاهش برای نمونهی خشک و در مجاورت آب نمک به ترتیب ۳۴ و ۳۲ درصد و برای نمونههای در مجاورت محلول کلسیم منیزیم استات و پتاسیم استات به ترتیب ۲۳ و ۱۲ درصد نسبت به نمونهی ساخته شده با قیر خالص میباشد. همچنین قرار گرفتن نمونهها در مجاورت آب مقطر و محلول پتاسیم استات، تقریباً تاثیری روی Jc آنها نسبت به نمونههای در شرایط خشک ندارد. بررسی شکل ظاهری نمونهها نیز نشان داد کلسیم منیزیم استات باعث ایجاد تنش اضافی و ترک خوردگی در نمونههای آسفالتی میشود. در یک جمعبندی کلی و بر اساس نتایج به دست آمده، زایکوترم بر مقاومت شکست مخلوط آسفالتی در دمای پایین تأثیر مثبت دارد ولی در دمای میانه باعث کاهش پارامتر Jc میشود. تمامی نمونهها، حداقل مقاومت شکست توصیه شده توسط استاندارد ASTM D-۸۰۴۴ در دمای میانه را دارا میباشند. پتاسیم استات تاثیری روی مقاومت شکست مخلوط آسفالتی در دمای پایین و میانه ندارد و میتواند جایگزین خوبی برای سایر یخزداها در نگهداری زمستانی راهها باشد.
دکتر حسن حیدری، آقای وحید نیک پی پسیان،
دوره ۲۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
بیکاری یکی از مهم ترین معضلاتی است که اثرات مختلف و متنوع اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را به همراه دارد. در این میان، آزادسازی تجاری به عنوان نماد اصلی جهانی شدن و مهم ترین نیروی پیش برنده است که می تواند اثرات اقتصادی متعددی از قبیل افزایش کارآیی عوامل تولید، ارتقاء سرمایه گذاری در نیروی انسانی و سرمایه فیزیکی داشته باشد، همچنین در قسمت هایی که از مزیت نسبی برخودار بوده است می تواند به افزایش تولید ناخالص داخلی و به تبع آن، کاهش نرخ بیکاری منجر گردد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آزادسازی تجاری بر نرخ بیکاری در استان های کشور با رویکرد اقتصادسنجی فضایی طی بازه زمانی ۹۸-۱۳۸۵ است. پیش از تخمین مدل فضایی، با استفاده از آزمون های وابستگی تشخیصی فضایی موران و جری سی، اثرات سرریز فضایی مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، شاخص آزادسازی تجاری و اثرات مجاورت آن، اثرات مثبت و معنی داری بر کاهش نرخ بیکاری استان های مورد مطالعه دارد. نتایج تحقیق، حاکی از آن می باشد که آزادسازی تجاری به عنوان یک متغیر مهم در مطالعات منطقه ای اشتغال، در استان های مجاور با استان های دارای نرخ بیکاری بالا، باید لحاظ گردد (اثرات سرریز فضایی). همچنین با توجه به سایر نتایج، مشاهده شده است که تولید ناخالص داخلی و اعتبارات تملک دارایی های سرمایه ای (عمرانی)، تأثیر مثبت و معناداری بر کاهش نرخ بیکاری دارند؛ در حالی که، نرخ تورم و نرخ دستمزد، دارای رابطه منفی و معنی داری با کاهش نرخ بیکاری استان ها دارند.
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
با توجه به اینکه سلامت جامعه بشری امری بسیار مهم است و از طرف دیگر تجارت آزاد نیز، فواید انکارناپذیری دارد، باید بین آزادی تجارت و تأمین سلامت جامعه تعادل وجود داشته باشد تا مردم از فواید هر دو بهرهمند گردند؛ بنابراین برای به حداقل رساندن تعارضهای احتمالی بین تجارت و بهداشت و به حداکثر رساندن منافع ناشی از آنها، نیاز به تعامل بیشتر بین سیاستگذاران تجاری و بهداشتی در راستای آگاهی متقابل در مورد سیاستگذاریهای طرفین و همین طور ایجاد اصولی مدون برای حمایت از هردوی آنها، در کنار یکدیگر است. در این مقاله سعی بر این است موافقتنامههای مهم و بنیادین سازمان تجارت جهانی بررسی و میزان اهمیتی که بهداشت و سلامت عمومی برای سازمان تجارت جهانی دارد، مورد ارزیابی قرار گیرد. با توجه به بررسی صورت گرفته به نظر میرسد، سازمان تجارت جهانی سعی کرده است در عین حال که اصول و اهداف خود نظیر تجارت آزاد و اصل عدم تبعیض را رعایت میکند، به سلامت و بهداشت عمومی جوامع نیز توجه کند و در موافقتنامههای خود شرایطی را قرار داده است تا در صورت ضرورت، کشورها بتوانند با محدود کردن تجارت آزاد از سلامت و بهداشت عمومی جوامع خود محفاظت کنند.