۱۱ نتیجه برای آب زیرزمینی
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
ایران از نظر موقعیت جغرافیایی در کمربند خشک کره زمین قرار گرفته است که این امر موجب کمبود طبیعی آب در کشور شده است. ایرانیان از دیرباز برای کنار آمدن با این امر، دست به اقداماتی نظیر احداث قنات، آب بند و آب انبار و... در بیشتر مناطق کشور زدهاند. با مرور زمان، افزایش جمعیت و گسترش فعالیتهای کشاورزی، صنعتی و خدماتی نیاز به استفاده از آب را افزایش داده است و در کنار این امر، توزیع نامتعادل فعالیتها و جمعیت در پهنه کشور در اغلب موارد پدیده طبیعی کمبود آب را تبدیل به پدیده انسانی و مدیریتی بحران آب کرده است که در نتیجه آن فشار مضاعفی به منابع آب وارد میشود و در این بین شاید بهتوان محیط زیست و اکوسیستمهای طبیعی را اولین قربانیان خاموش این وضعیت محسوب کرد که مداخلات انسانی باعث قطع یا کاهش شدید حقابه آنها میشود و متعاقب بحران آب، انواع و اقسام بحرانهای زیست محیطی اتفاق میافتد. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی آثار و تبعاتی که بحران آب بر محیط زیست کشور بر جای میگذارد، میپردازد. یافتههای تحقیق مصادیقی از این وضعیت در گوشه و کنار کشور را به نمایش میگذارد. بهطوری که بحران آب در ابعاد گوناگونی محیط زیست و اکوسیستمهای طبیعی را در کشور تخریب کرده و تبعات جبران ناپذیری بر جای گذاشته است.
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
ایران از نظر موقعیت جغرافیایی در کمربند خشک کره زمین قرار گرفته است و این امر کمبود طبیعی آب را در پی داشته است. استان اصفهان در مرکز کشور با میانگین بلند مدت بارش سالانه حدود ۱۵۰ میلیمتر دچار محدودیت شدید منابعی آب است ولی بدون توجه به این امر از حدود نیم قرن گذشته مصرف آب در استان افزایش بسیار زیادی داشته است که به مرور زمان موجب تشدید عدم تناسب منابع و مصارف آب شده است. این امر باعث شده است تا مصرفکنندگان مختلف با حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق چه به صورت مجاز و چه غیر مجاز سعی در جبران بخشی از این عدم تناسب با استفاده از منابع آب زیرزمینی نمایند. این رویه باعث شده است تا از مجموع ۳۵ دشت استان، ۲۷ دشت در وضعیت ممنوعه و یا ممنوعه بحرانی قرار گیرند. تخلیه مداوم منابع آبهای زیرزمینی و عدم تجدید آنها باعث افت سطح آنها و سپس بروز پدیده فرونشت شده که به معنی تخریب دائمی سفرههای آب زیرزمینی میباشد. بهطوری که حتی در صورت وجود منابع آب کافی، این سفرهها دیگر قادر به نگهداری آب نمیباشند. این مسئله موجب میشود تا برای همیشه مهمترین بنیاد زیستی محل وقوع فرونشتها که همان منابع آب است، از بین برود که به دنبال آن تبعات زیست محیطی، انسانی و سیاسی فراوانی بروز پیدا میکند. علاوه بر آن، در حال حاضر پدیده فرونشست بخشهای زیادی از زیرساختهای استان را تهدید میکند که بهعنوان مثال میتوان به زیرساختهای ارتباطی ملی نظیر جاده شهرضا در نزدیکی مهیار، جاده مشکات در نزدیکی کاشان، راهآهن بندرعباس- تهران در نزدیکی زواره، راهآهن اصفهان- شیراز در نزدیکی مهیار و مرودشت، فرودگاه اصفهان و همچنین سایر زیرساختهای صنعتی و مذهبی و تاریخی نظیر شهرکهای صنعتی استان (شهرک صنعتی جعفرآباد کاشان، آران و بیدگل)؛ اماکن مذهبی و گردشگری (امامزاده آقا علی عباس، مجموعه نقشجهان، پلهای تاریخی استان)؛ اماکن عمومی (ورزشگاه نقشجهان، مسکن مهر حبیبآباد) اشاره کرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی پدیده فرونشست زمین را با توجه به گستردگی، اهمیت و کشیده شدن دامنه آن به بافت مناطق مسکونی در استان اصفهان را بهعنوان یکی از پیامدهای بحران آب، مورد بررسی قرار داده است و به دنبال نشان دادن ابعاد و تبعات گسترده این پدیده میباشد. یافتههای تحقیق نشان میدهد این پدیده تقریبا در تمام مناطق استان اصفهان در حال گسترش میباشد و نه تنها زیرساختهای ملی و استانی را تهدید میکند بلکه با از بین رفتن یکی از مهمترین بنیادهای زیستی یعنی سفرههای زیرزمینی آب، و ادامه حیات در استان را در ابعاد گوناگون تهدید مینماید و لازم است تدابیر عملی جدی در این حوزه اندیشیده شود.
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
یکی از روشهای نوین پاکسازی آبهای زیرزمینی آلوده به ترکیبات نفتی، استفاده از ترکیبات آزادکننده اکسیژن است. این ترکیبات میتوانند با آزاد کردن رادیکالهای آزاد، آلاینده را به صورت شیمیایی تخریب کنند و یا با اکسیژن رسانی به بستر آب زیرزمینی، ضمن تحریک میکروارگانیسم های بومی، منجر به حذف زیستی آلاینده شوند. در پژوهش حاضر، نانوذرات پراکسید کلسیم (CaO۲) جهت تأمین اکسیژن مورد نیاز برای رشد و فعالیت میکروارگانیسمهای ساکن آب زیرزمینی در آزمایشهای ناپیوسته بهکاربردهشد و تأثیر عوامل مختلف همچون میزان نانوذرات در آب، دما و pH بر عملکرد نانوذرات در حذف آلاینده مدل (نفتالین) در غلظت اولیه ppm ۲۰ مطالعه شد. نتایج نشان داد که در حضور mg/L ۴۰۰ از نانوذرات CaO۲ و در دمای oC ۰,۵± ۳۰و pH اولیه خنثی، جمعیت میکروبی آب زیرزمینی به بالاترین حد خود رسید و با حفظ شرایط خنثی و یا جلوگیری از افزایش یا کاهش شدید pH، ۱۰۰% نفتالین محلول به طور کامل پس از ۲۰ روز حذف شد. همچنین، نفتالین در pHهای ۳، ۴/۷ و ۱۲ و دمای oC ۰,۵± ۱۵به ترتیب در روزهای ۲، ۲۰ و ۳۰ به طور کامل از نمونهها حذف شد که نشاندهنده غالب و سریع بودن واکنش اکسیداسیون شیمیایی در شرایط اسیدی است. در دماهای۰.۵± ۱۵ و oC ۰,۵±۳۰ نیز آلاینده در روزهای ۲۰ و ۱۵ از آب زیرزمینی به طور کامل حذف شد. در عین حال با کاهش دما به oC ۴ به جهت افت فعالیت میکروبی و سرعت واکنشهای شیمیایی، تنها ۷۵% از آلاینده طی ۳۰ روز بررسی، حذف شد.
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
محدوده مطالعه شده، جنوب دشت بیرجند واقع در استان خراسان جنوبی است . در این پژوهش به ارزیابی کیفیت و در منابع آب زیرزمینی منطقه (TH ،TDS ،TSS ،EC ،pH ، چگونگی پراکنش مقادیر پارامترهای فیزیکوشیمیایی ( آنیون ها و کاتیونها پرداخته شده و منابع آلوده کننده مشخص شده است . همچنین در پژوهش حاضر منشأ آنیو نها و کاتیون های موجود در منابع آب زیرزمینی و ارتباط آنها با شرایط زمین شناسی منطقه با استفاده از محاسبه تعادل جرمی ارزیابی شده است . برای نیل به این هدف، ازمیان ۱۰۰ چاه بهر هبرداری در منطقه، از ۳۰ منبع آب زیرزمینی نمونهبرداری انجام و آنالیز شده است. نتایج نشان می دهند که به ۳۰ % و ۱۰ % منابع آب زیرزمینی مطالعه شده به منیزیم، سدیم و کلر آلوده است. آلودگی منابع آب م ی تواند حاصل ،% ترتیب ۵۰ حضور لیستونیت های حاصل از دگرسانی سن گهای اولترامافیک موجود در ارتفاعات بالادست منابع آبی باشد . ۹۶ % منابع آبی در محدوده آ بهای بسیار سخت قرار میگیرند . تیپ منابع آب در ارتفاعات بیشتر کربناته کلسیک و به سمت پایین و شرق منطقه به بیشتر کلروره سدیک است . محاسبه همبستگی پارامترها معلوم می کند که سدیم با ک لر، پتاسیم و Cl- و Na+ دلیل حلالیت بالای سولفات همبستگی بالایی را نشان میدهد . با استفاده از محاسبه تعادل جرمی میتوان منشأ سدیم و پتاسیم موجود در منابع آبی را فرایند تبادل یونی با منشأ هوازدگی سنگهای مافیک (اسپیلیتها)، و منشأ کلسیم را هوازدگی پلاژیوکلازهای توده های ساب - ولکانیکی، کانی های فرومنیزین و لیستونی تهای کربناته و انحلال سنگ آهکهای منطقه در نظر گرفت .
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده
آلاینده های خانواده BTEX (شامل بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلین) از آلاینده های زیست محیطی بسیار مهم می باشند، ترکیبات BTEX عموما در بنزین و دیگر محصولات پتروشیمی یافت می شوند، این ترکیبات بسیار سمی بوده و علاوه بر اثرات بسیار زیان آور بر سلامتی انسان، سبب صدمات شدید به کلیه اشکال حیات می شوند. در این تحقیق با به کار بردن نانوذرات آهن در یک دیواره تراوای واکنش زا (PRB) اثر این نانوذرات به عنوان عامل واکنش زای به کار رفته در PRB ، در رفع آلودگی از خاکهای اشباع کائولینیتی آلوده به BTEX به صورت کمی مورد برسی قرار گرفته است. در این آزمایشات مشاهده شد غلظت آلاینده های BTEX موجود در آب، در اثر عبور از لایه های PRB قرار گرفته در سلول مورد آزمایش، تا ۶۰% غلظت اولیه کاهش یافته است. یکی دیگر از مسائلی که در این تحقیق برسی شده مقدار بهینه نانو آهن به کار رفته در لایه های واکنش زا می باشد، در این تحقیق طی چند مرحله آزمایش، برای آلاینده های مورد مطالعه مقادیری به عنوان مقادیر بهینه نانو آهن در هر لایه ارائه گشته است. در آزمایش های انجام شده طی این مطالعه پارامتر دما به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار بر فرایندهای رفع آلودگی، به صورت کنترل شده و هدفمند تغییر داده شده تا امکان برسی اثر دما بر روی نتایج آزمایشات وجود داشته باشد. نتایج حاصله از این تحقیق میتواند در طراحی سیستم های رفع آلودگی از آب های زیر زمینی مورد استفاده قرار گیرند.
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده
رفتار پیچیده آبخوان با حل معادلات حاکم بر جریان آب زیرزمینی هم به صورت تحلیلی و هم به صورت عددی بررسی میگردد. روشهای عددی همچون تفاضل محدود که برای حل معادلات دیفرانسیل به کار میروند معمولا معادلات را در شرایط هندسی ساده حل میکنند. اخیرا از روشهای عددی جدیدی به نام روشهای بدون شبکه به منظور حل معادلات دیفرانسیلی در شرایط ساده و همچنین پیچیده استفاده میکنند. از آنجایی که در این روشها نیازی به شبکه بندی دامنه مساله نیست، مشکلات ناشی از شبکه بندیها حذف میشود. تاکنون مطالعات اندکی در زمینه مدلسازی جریان آب زیرزمینی با استفاده از روشهای بدون شبکه انجام شده است. در این مطالعه از روش بدون شبکه محلی پتروو-گالرکین با تابع تقریب حداقل مربعات متحرک و تابع وزن اسپیلاین به منظور مدلسازی جریان آب زیرزمینی در آبخوان آزاد بیرجند در استان خراسان جنوبی در شرایط ماندگار استفاده شد. سطح آب زیرزمینی محاسبه شده توسط مدل با سطح آب زیرزمینی مشاهده شده در چاههای مشاهداتی مقایسه شدند. نتایج بدست آمده رضایت بخش بود. به طوریکه میانگین خطای نسبی و خطای جذر میانگین مربعات این روش به ترتیب ۰,۰۰۰۲، ۰.۴۸۳ بود.
دوره ۱۷، شماره ۶ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
در دهههای اخیر تقاضا برای آب بویژه در مناطق خشک و نیمهخشک افزایش یافته است و باعث افزایش بهرهبرداری از این منابع شده است. منابع آب زیرزمینی از منابع مهم تأمین آب برای مصارف در بخشهای مختلف از جمله شرب، صنعت و کشاورزی است. امروزه استفاده بیش از حد از منابع آب زیرزمینی، فشارهای وارده بر این منابع را افزایش داده و پیامدهای محیطزیستی جبرانناپذیری را سبب شده است. در این مطالعه از یک مدل نظریه بازی همکارانه جهت بررسی نحوه همکاری میان بهرهبرداران از منابع آب زیرزمینی با هدف مطالعه خسارت محیطزیستی و سود ذینفعان استفاده شده است. مدل استفاده شده در این مطالعه برای بررسی یک مسئله کنترل بهینه شامل مباحث اقتصادی، محیطزیستی، کشاورزی و متغیرهای هیدرولوژیکی توسعه داده شده است. جهت تعریف و حل مسئله شبیهسازی - بهینهسازی بصورت منعطفتر در این مطالعه، از روش بهینهسازی جامعه مورچهها استفاده شده که امکان تمرکز بر گستره متنوعتری از اهداف و قیود را فراهم مینماید. نتایج نشان میدهد که چگونه برداشتهای بیرویه و کنترل نشده در هر آبخوان بر روی سایر ذینفعان از منابع آبزیرزمینی که در مجاورت آن آبخوان قرار گرفتهاند، تأثیر میگذارد. همچنین، اثرگذاری بر روی اکوسسیتمهای آبی نیز مورد بررسی قرار گرفته و نتایج آن به صورت خسارت محیطزیستی ارائه شده است. نتایج مطالعه نشان میدهد که در حالت تشکیل ائتلاف و همکاری مؤثر میان ذینفعان در نواحی مختلف و در نظر گیری پیامدهای محیطزیستی، خسارات محیطزیستی نسبت به شرایط وضع موجود کاهش مییابد.
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۳ )
چکیده
آب¬های زیرزمینی یکی از منابع مهم شرب و کشاورزی در دنیا به شمار می¬رود. در اثر استحصال بیش از حد این منابع و خشکسالی¬ها در سال¬های اخیر میزان سطح این منابع، افت قابل توجهی داشته است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر خشکسالی¬ها برروی سطح آب زیرزمینی و برآورد تاخیر زمانی خشکسالی در دشت داراب است. به این منظور با استفاده از دادههای بارندگی ایستگاه داراب و با استفاده از شاخص اقلیمی SPI اقدام به استخراج وضعیت خشکسالی شد و در نهایت روند بارندگی و روند ۱۸ ساله داده¬های سطح آب زیرزمینی دشت داراب نیز با استفاده از آزمون ناپارامتری من-کندال تحلیل گردید. نتایج بدست¬آمده نشان میدهد که منطقه طی این دوره دچار خشکسالی¬هایی شده و میزان بارندگی روند کاهشی داشته است. تحلیل در ۴۲ حلقه چاه نشان داد که سطح آب زیرزمینی ۴۰ حلقه چاه، شاهد کاهش بوده و از دو حلقه چاه دیگر، یکی روند ثابتی داشته و سطح ایستابی دیگری افزایش داشته است. نتایج همبستگی داده¬های بارش و افت سطح آب زیرزمینی نشان داد که افت سطح آب زیرزمینی با تاخیر ۵ ماهه نسبت به بارش رخ می¬دهد.
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
مقابله با مخاطرات محیطی همواره از دغدغههای اساسی مسئولان و برنامهریزان هر کشور است. یکی از مخاطراتی که متاسفأنه به دلیل عملکرد تدریجی کمتر مورد توجه قرار میگیرد فرونشست است که درسالهای اخیر به علت افزایش بهرهبرداری از آبخوانهای کشور بهصورت مشکلی شایع درآمده است. در این تحقیق تلاش شده است که امکان وقوع پدیده فرونشست و خطرات احتمالی آن بهعنوان یک تهدید جهت پروژههای انسانی در محدوده دشت کرمانشاه مورد بررسی قرار گیرد. نخست با استفاده از آمار ۲۲ ساله ۶۵ چاه مطالعاتی و سیستم اطلاعات جغرافیایی نقشه افت آب برای منطقه تهیه شد. سپس ناحیهای که افت شدید آب داشت انتخاب و گمانه زمینشناسی چاههای مطالعاتی این محدوده جهت شناسایی بافت رسوب مورد مطالعه قرار گرفت و نقشه حساسیت رسوبات به ایجاد پدیده فرونشست تهیه شد. درمرحله آخر با استفاده ازمدل فازی درمحیط نرمافزار سیستم اطلاعات جغرافیایی هر یک از لایههای حساسیت رسوبات و افت سطح آب تعیین عضویت و با استفاده از همپوشانی گامای فازی نقشه حسایت منطقه به پدیده فرونشست در سه کلاس حساسیت زیاد، حساسیت متوسط و حساسیت کم تهیه شد. براساس نقشه یادشده، در شرق شهر کرمانشاه در جنوب و شرق روستای دهپهن که افت آبهای زیرزمینی زیاد و همچنین رسوبات دانهریز است، خطر پدیده فرونشست بیشتر از سایر نقاط منطقه است.
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
در پژوهش حاضر به کمک نتایج مطالعات آزمایشگاهی و برمبنای روابط پایه تئوری مکانیک خاک های غیراشباع اقدام به ارائه یک مدل تحلیلی جهت برآورد نشست خاک ناشی از بالاآمدن تراز آب زیرزمینی پس از ساخت و بررسی اهمیت آن در برآورد صحیح نشست نهایی خاک در طول بهره برداری سازه شده است. در این تحقیق رفتار خاک سیلتی تحت آزمایشهای تحکیم همسان در شرایط اشباع و غیراشباع و همچنین تراندازی کنترل شده نمونه های تحکیم یافته در بارگذاری ثابت مورد بررسی قرار گرفت؛ سپس به کمک نتایج مطالعات آزمایشگاهی و ارائه یک مدل محاسباتی بر مبنای روابط پایه مکانیک خاکهای غیراشباع و تئوری محاسبه نشست تحکیم ترزاقی به بررسی اثر بالاآمدگی تراز آب بر نشست شالوده واقع بر خاک مورد آزمایش تحت بارگذاری ثابت پرداخته شد. نتایج نشان داد میزان نشست خاک ناشی از این پدیده مرتبط با تراکم اولیه و خصوصیات تحکیمی خاک در شرایط غیر اشباع، خصوصیات تغییر حجمی در مسیرهای تراندازی، ابعاد و شدت بارگذاری شالوده، عمق تراز آب زیرزمینی اولیه و میزان صعود آن خواهد بود؛ به نحوی که در مطالعه حاضر برای یک شالوده مربعی به ابعاد ۱۰ تا ۲۰ متر با بارگذاری یکنواخت واقع بر توده خاک سیلتی، عمق تراز آب زیرزمینی اولیه ۲۵ متری و صعود ۱ تا ۱۰ متری آن، میزان نشست از حدود ۵/۵ میلی متر (برای حداقل عرض پی و حداقل صعود تراز آب) تا ۴۹/۵ میلی متر (برای حداکثر عرض پی و حداکثر صعود تراز آب) محاسبه شد. همچنین نتایج نشان می دهد مقادیر نشست ناشی از ترشدگی خاک وابستگی بیشتری به عمق تراز آب زیرزمینی اولیه و میزان صعود آن نسبت به ابعاد و شدت بارگذاری شالوده دارد، که البته وقوع کامل این نشست ها مستلزم تعادل در مکش های بافتی پس از تراندازی توده خاک است.
خانم شیوا سلطانی، دکتر سید حبیبالله موسوی، دکتر صادق خلیلیان، دکتر حامد نجفی علمدارلو،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
وقوع تغییرات اقلیم، از طریق ایجاد تغییر در عرضه و قیمت محصولات کشاورزی، مازاد اقتصادی تولیدکنندگان این بخش را تحتالشعاع قرار میدهد. این اثرات در حالی است که بر اساس مطالعات پیشین، تغییرات اقلیم در دهههای آتی، پدیدهای مشهود در اغلب دشتهای ایران خواهد بود؛ که تبعات منفی بر منابع آب و در پی آن، بر تولید محصولات کشاورزی و امنیت غذایی خواهد داشت. لذا با توجه به اهمیت تأمین غذا در فرایند توسعۀ اقتصادی، تأثیرپذیری امنیت غذایی از تغییرات اقلیم و بررسی آثار رفاهی این پدیده در کشورمان، ضروری است. با توجه به این رویکرد، در مطالعۀ حاضر، آثار بالقوۀ پیشبینیهای مختلف اقلیمی بر الگوی کشت دشت همدان- بهار، با در نظر گرفتن سال زراعی ۱۳۹۷-۱۳۹۶ به عنوان سال پایه، مورد بررسی قرار گرفت و میزان تأثیرپذیری عملکرد محصولات، منابع آب زیرزمینی، تولید، درآمد و متعاقب آن، امنیت غذایی در بخش کشاورزی این دشت ارزیابی شد. نتایج نشان داد که با در نظر گرفتن رویکردی خوشبینانه در پیشبینی تغییرات اقلیم، همگام با افزایش برداشت از منابع آب زیرزمینی به میزان ۱۳ درصد، افزایش میانگین قیمت محصولات کشاورزی به میزان ۳۴ درصد و کاهش تولید به میزان ۵ درصد در دورۀ برنامهریزی ۲۰ سالۀ تحقیق نسبت به سال پایه، ارزش حال درآمد خالص تولیدکنندگان و شاخص امنیت غذایی در بخش کشاورزی منطقه، به ترتیب، به میزان ۱۷ و ۱۱ درصد کاهش خواهد یافت. با این حال، اتخاذ راهبرد مدیریتی کمآبیاری، بهبود امنیت غذایی دشت به میزان ۱۱ تا ۱۵ درصد را در پی خواهد داشت.