۳۳ نتیجه برای فقر
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
امروزه وجود نابرابریهای فضایی و فاصلههای درآمدی و سرمایهای میان نواحی مختلف جامعه، بهعنوان یکی از موانع مهم توسعۀ پایدار بهحساب میآید. نابرابریهای میان مناطق کمبرخوردار (مرزی یا غیرمرزی) و مناطق برخوردار از توسعه، و شکافهای شهری ـ روستایی، مهمترین مصداق نابرابریهای فضایی و منطقهای هستند. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی، بر مبنای تحلیل ثانویۀ دادههای موجود، میزان یکپارچگی یا شکاف مناطق شهری و روستایی ایران را برحسب چهار متغیر مکانهای استقرار جمعیت، بخشهای عمدۀ اقتصادی و تولیدی، میزان و توزیع فقر، و شکاف درآمدی و هزینهای در چهار دهۀ اخیر مورد مطالعه قرار داده است. ارزیابی عملکرد نظام برنامهریزی فضایی در کشور نشان میدهد این نظام با نوعی رویکرد بخشی و غیرآمایشی، با تأکید بر دو محور «تمرکزگرایی» و «شهرگرایی»، بر نابرابری و فاصلۀ میان مناطق پیرامونی و مناطق مرکزی کشور از یک سو و مناطق شهری و روستایی از سوی دیگر افزوده است. طی چهار دهۀ اخیر، نوعی شهرنشینی روزافزون، بیرویه و گاهی ناموزون به ضرر پایداری و تعادل جمعیت در مناطق شهری کوچک و مناطق روستایی اتفاق افتاده که لزوماً با ظرفیتهای منطقهای متناسب نبوده است. شهرهای بزرگ جاذب جمعیت کار، نوعی زندگی توأم با فقر را در بخشهای حاشیهای و روستایی ایجاد کرده است. در طی این سالها، با وجود کاهش معنادار فقر مطلق در جامعه، همچنان بار فقر بر دوش روستاییان، آنهم بیشتر در مناطق کمبرخوردار سنگینی میکند. شاخصهای درآمد و هزینه نیز به نفع شهرنشینان بوده است. بهطور کلی دادههای کلان در کشور نشان میدهد هرجا پیوندهای شهری ـ روستایی برقرار و تقویت شده، نابرابریهای منطقهای و شهری ـ روستایی کاهش یافته است.
سهیلا پروین، احسان طاهری فرد،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۷ )
چکیده
سیاستهای پولی از سه طریق ممکن است توزیع درآمد و فقر را تحت تاثیر قرار میدهند. مهمترین آن افزایش متوسط درآمد ( اثر مستقیم بر فقر ) میباشد. این نتیجه با قبول این فرض که در کوتاه مدت توزیع درآمد تغییر نمیکند، صحیح خواهد بود. تحت شرایطی که تغییرا ت توزیعی ثابت نیست این اثر لزوما" به کاهش فقر نمیانجامد. مسیر دوم از طریق تغییر در دستمزد حقیقی، اشتغال گروه فقیر را بهبود میبخشد. بالاخره سیاست پولی از طریق تورم میتواند توزیع درآمد را به ضرر گروههای فقیر تغییر دهد.
اگرچه در مطالعات تجربی تغییرات توزیعی بسیار کند و بطئی گزارش شدهاند، اما در اقتصاد ایران با توجه به
تاثیرپذیری الگوی توزیع درآمد از سیاستهای بودجهای که خود متاثر از درآمدهای نفتی است، تغییرات توزیعی محسوس است. بررسی رابطه متغیرهای متاثر از سیاست پولی با شاخصهای فقر و نابرابری در این مطالعه از طریق روابط رگرسیونی این فرضیه که "سیاست پولی در راستای کاهش فقر عمل نمیکند" را تائید میکند. این نتایج را میتوان به تورم زا بودن سیاستهای پولی و بسته بودن مسیر تاثیرگذاری عرضه پول بر سرمایهگذاری و اشتغال نسبت داد.
خسرو پیرائی، سارا فرد دوجی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
رفع فقر و کاهش نابرابری از وظایف اصلی دولت بشمار می آید. دولت می تواند با بکار گرفتن درآمدهای مالیاتی وضع اقتصادی افراد را تغییر داده و نقش مهمی در کاهش فقر و نابرابری ایفا نماید. هدف عمده این مقاله ارزیابی سیاست مالیاتی ایران از جنبه فقر و نابرابری می باشد. بدین منظور از ضریب نابرابری اتکینسون، کشش رفاه و شاخص اصلاح رفاه استفاده شده است. روش بکارگرفته شده به دولت کمک می کند تشخیص دهد، آیا سیاست مالیاتی به نفع فقیر بوده است؟ نتایج عمده مقاله نشان می دهد نابرابری اجزاء مختلف درآمدی در ایران طی سالهای ١٣٧٩ تا ١٣٨٢ در مناطق شهری و روستایی افزایش یافته و سیاست مالیاتی دولت در جهت افزایش فقر و نابرابری اعمال شده است.
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۸۴ )
چکیده
یکی از مهمترین مراحل فرایند برنامهریزی، ارزیابی طرحها و برنامهها است. این فرایند به بهینه کردن تصمیمگیـریها و سرانجـام به امکـانپذیـری و واقعگرایی طرحها کمک میکند. در ایران بعد از اصلاحات ارضی، سازمانهای دولتی متعددی در مناطق روستایی فعالیت کردند که هر یک با هدفی خاص به آثاری چند در مناطق روستایی منجر شدهاند. یکی از مهمترین این سازمانها، سازمان بهزیستی است. این سازمان در قالب مجتمعهای خدمات بهزیستی روستایی به مناطق روستایی ارائه خدمت میکند. این مراکز بهعنوان یکی از متولیان رفاه روستایی، وظیفه خدماترسانی به روستاییان از جمله فقرای روستایی را بر عهده دارند. مقاله حاضر، نقش مجتمعهای خدمات بهزیستی روستایی در رفاه اقتصادی- اجتماعی روستاییان تحت پوشش مراکز روستایی سجاس، کرسف و گرماب شهرستان خدابنده را بررسی میکند. برای ارزیابی عملکرد مجتمعهای خدمات بهزیستی در رفاه خانوارهای تحت پوشش روستایی دو سؤال زیر مطرح است:
۱- آیا تفاوت معناداری بین شاخصهای اقتصادی در دو مقطع قبل و بعد از تحت پوشش در بین خانوارهای مطالعه شده (در روستاهای سجاس، گرماب و کرسف) وجود دارد یا خیر؟
۲- آیا تفاوت معناداری بین شاخصهای اجتماعی در دو مقطع قبل و بعد از تحت پوشش در بین خانوارهای مطالعه شده (در روستاهای سجاس، گرماب و کرسف) وجود دارد یا خیر؟
برای پاسخ دادن به سؤالات تحقیق از روش پانل گذشتهنگر استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل تغییرات شاخصهای اقتصادی و اجتماعی نشان میدهد که عملکرد مجتمعهای خدمات بهزیستی در رفاه روستاییان تحت پوشش در سطح آلفا ۰۵/۰ معنادار بوده است ولی میتوان اذعان کرد که تغییر شاخصهای اجتماعی در مقایسه با شاخصهای اقتصادی بیشتر بوده است.
عباس عصاری آرانی، علیرضا ناصری، مجید آقایی خوندابی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۸ )
چکیده
رابطه علی بین توسعه مالی و رشد اقتصادی، از جمله روابط کلان اقتصادی میباشد که در مطالعات تجربی مکرراً مورد واکاوی قرار گرفته و همزمان با تکامل مباحث مرتبط با توسعه مالی، توجهات از رشد اقتصادی به دیگر جنبه های رفاه اقتصادی معطوف شده است.
در این تحقیق سعی شده با توجه به تحقیقات اولیه ای که ارتباط بین توسعه مالی و رشد اقتصادی و همچنین رشد اقتصادی و کاهش فقر را مشخص کرده اند، فرایند علت و معلولی که ارتباط دهنده توسعه مالی، رشد اقتصادی و فقر و نابرابری در کشورهای عضو اوپک است، طی دوره زمانی ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۴ به بوته آزمون گذارده شود.
مدل سازی داده ها و اطلاعات آماری در این تحقیق بر پایه مدل های پانل پویا (DPD) و پانل ایستا (SPD) قرار گرفته و روابط موجود بین متغیرها با استفاده از تخمین زنهای، گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) ، اثرات ثابت و اثرات تصادفی برآورد شده است.
نتایج این مطالعه تجربی، حاکی از این است که توسعه مالی از طریق تأثیر بر رشد اقتصادی می تواند سهم بسزایی در کاهش فقر و نابرابری در این کشورها داشته باشد.
علیرضا ناصری، مهدی باسخا، محمد حسن زاده، ارشک مسائلی،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۸ )
چکیده
با تغییر جهتگیری برنامهریزان اقتصادی کشورهای مختلف درطول دو دهه اخیر، رشد سریع اقتصادی جای خود را به توسعه، کاهش فقر و نابرابری داده است. این موضوع، حساسیت پیرامون ریشهها و راهکارهای مواجهه با فقر را افزایش داده و با توجه به مطرح بودن مناطق روستایی به عنوان یکی از مهمترین کانونهای فقر، توجه بیشتر به این مناطق را در پی داشته است.
با توجه به مطالعات صورت گرفته پیرامون زمینههای وقوع فقر و آثار آن، نقش هزینههای دولت در کاهش فقر بسیار خطیر جلوه مینماید. در مطالعه حاضر، با استفاده از سیستم معادلات همزمان و اطلاعات سالهای (۸۴-۱۳۶۰) به بررسی تاثیر هزینههای مختلف دولت، بر روی تولید محصولات کشاورزی، اشتغال غیرکشاورزی و فقر در مناطق روستایی ایران پرداخته شد. برای این منظور ابتدا کشش متغیرهای فوق نسبت به «سرمایه آموزش» و زیرساخت های روستایی مانند برق، مخابرات و جاده برآورد گردیده و در مرحله بعد، رابطه میان این زیرساخت ها با هزینه های دولت در فصلهای مربوطه تبیین گردید. در پایان، با به دست آوردن اثر نهایی هزینه-های دولت بر روی سه شاخص مهم مناطق روستایی (تولید، اشتغال غیرکشاورزی و فقر)، به تحلیل اهمیت هرکدام از هزینه های مذکور پرداخته شد.
نتایج، حاکی از معنیدار بودن تاثیر هزینههای دولت بر روی زیرساخت های روستایی و نیز معنیدار بودن نقش این زیرساخت ها در توسعه مشاغل غیرکشاورزی و کاهش فقر در مناطق روستایی بود.
رحمان سعادت، مسلم قاسمی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
این مقاله به بررسی میزان خط فقر مناطق شهری و روستایی استان کرمانشاه و همچنین کل کشور با استفاده از سیستم مخارج خطی و روش رگرسیونهای به ظاهر نامرتبط تکراری (ISUR) طی سالهای ۸۶- ۱۳۷۴ می پردازد.
نتایج نشان می دهد که خط فقر در مناطق شهری و روستایی استان کرمانشاه طی این سالها روندی صعودی داشته است؛ همچنین یافته ها حاکی از آن است که در مناطق شهری و روستایی استان کرمانشاه، گروه "خوراکی ها، آشامیدنی ها و دخانیات" بیشترین سهم از خط فقر را دارا می باشد.
در مناطق روستایی کشور نیز گروه "خوراکی ها، آشامیدنی ها و دخانیات"، بیشترین سهم از خط فقر را دارد، اما در مناطق شهری کشور، بیشترین سهم از خط فقر متعلق به گروه "مسکن و سوخت" می باشد.
در مورد کشش های درآمدی نیز نتایج تحقیق نشان می دهد، هم در مناطق شهری و هم، روستایی استان کرمانشاه، گروه "سایر" و همچنین "لوازم و اثاثیه" لوکس می باشند.
سهراب دل انگیزان، فرهاد سنجری،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
در این تحقیق، به بررسی رابطه بین توسعه بخش مالی و کاهش فقر در اقتصاد ایران طی دوره ۱۳۸۶-۱۳۵۲ پرداخته شده است. جهت کشف رابطه بلندمدت بین متغیرهای وارده در مدل، از روش باندهای مرزی پسران و همکاران، منتشر شده در سال ۲۰۰۱ استفاده گردیده و جهت کشف رابط علیت بین توسعه بخش مالی و کاهش فقر، از روش علیت دولادو و لوتکپول استفاده شده است. در این مقاله، جهت نشان دادن توسعه مالی، سه شاخص جایگزین و جهت نشان دادن شاخص کاهش فقر، منتشر شده در سال ۱۹۹۶، هزینه مصرفی خصوصی سرانه به کار برده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از وجود رابطه بلندمدت بین متغیرهای وارده در مدل است. نتایج آزمون علیت دولادو و لوتکپول نیز نشان می دهد که توسعه مالی نتوانسته است بر کاهش فقر مؤثر باشد.
مجتبی باقری تودشکی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
کار اجباری برای کودکان و به کار گیری آنها در زمانی که جسم آنها باید رشد کند و یا در جهت تحصیل به کسب مهارتهایی برای آینده مشغول باشد، آسیبهای جدّی به آنها وارد می کند که پیامدهای آن تا پایان عمر گریبان آنها را می گیرد. یکی از علّتهای مهمّ کار کودک، فقر خانواده اوست که اگر فقر خانواده برطرف شود، کار کودک نیز کنار گذاشته می شود. در عمل، کشورهایی که رفع فقر را وظیفه خود می دانند، برای تعیین فقر و رفع آن، خطّ فقری در جامعه تعیین کرده که زندگی کودک و خانواده او را با آن می سنجند که اگر این خطّ فقر بالاتر گرفته شود، بر اساس یک رابطه علت و معلولی، کار کودکان کمتر و اگر پایین تر گرفته شود، کار آنها بیشتر می گردد.. راههای مختلفی برای تعیین خط فقر در این کشورها دنبال میشود و نظر واحدی نیز پیرامون ماهیت و اندازه آن در میان دانشمندان وجود ندارد و طبیعتاَ در عمل برخی آن را بالاتر و برخی نیز آن را پایینتر لحاظ میکنند و بنابراین، از این جهت نیز هزینه پرداختی از جانب دولتها به خانوادهای کم درآمد، کار کودکان را تحت تأثیر قرار میدهد. فقیهان اسلامی نیز برای رفع فقر از طریق زکات،خط فقری در نظر گرفته و آنرا مبنای فقر قرار می دهند ولی بین آنها نیز نظر واحدی در مورد آن وجود ندارد و بنابر این، برخی آن را بالاتر و برخی آن را پایینتر لحاظ می کنند و بنابراین کار کودکان در کشورهای اسلامی که نظر فقها مبنای عمل است نیز، از این جهت تحت تآثیر قرار می گیرد. این مقاله در صدد است که از جهت تئوریک به بررسی تطبیقی نظر فقهای اسلام در مورد خطّ فقر و تأثیری که هر کدام از آنها در امحاء کار کودکان دارند، بپردازد و همچنین بر این مطلب تأکید دارد که تعیین مرز فقر به عنوان حدّ کفایت از جانب حاکمان اسلامی به دلیل توجه به شئونات، بیشترین تأثیر را نسبت به خطوط فقر دیگر، در جلوگیری از کار کودکان داراست و برای اثبات این موضوع، ابتدا به برخی مسائل مقدماتی می پردازد؛ و در این رابطه، ابتدا آسیب پذیری کودکان از ناحیه کار که فقر یکی از علل مهم آن است، اندازه تعیین خط فقر از ناحیه حاکمان در رفع آن اثرگذار است را مطرح می کند و در ادامه، به تبیین انواع خطوط فقر از نگاه شریعت، رابطه آنها با یکدیگر و با خطوط فقر متعارف دیگر می پردازد و در نهایت، اثبات این مطلب را دنبال می کند که نظر کفایت به عنوان حدّ فقر شریعت، در مقابل نظرات دیگر تأثیر بیشتری بر کاهش کار کودکان خواهد داشت.
حسین راغفر، زهرا محمدی فرد، کبری سنگری مهذب،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده
هدف از این پژوهش، "اندازه گیری فقر چندبعدی” در مناطق ۲۲ گانه شهر تهران است. به دلیل نارسایی های موجود در رویکرد اندازه گیری فقر بر اساس درآمد (هزینه)، بررسی محرومیت ها بر اساس نیازهای اساسی همانند بهداشت، تغذیه، آموزش و آزادی های سیاسی، لازم و ضروری به نظر می رسد.
در این پژوهش، با استفاده از رویکرد نظریه اطلاعات که توسط معصومی و لوگو (Maasumi & Lugo, ۲۰۰۶) ارائه گردیده، فقر چند بعدی، بر اساس چهار ویژگی درآمد، مسکن و آموزش و سلامت عمومی اندازه گیری شده که ابتدا فقر تک بعدی در هر کدام از چهار ویژگی فوق، محاسبه، سپس بر اساس سطوح متفاوت قابلیت جانشینی بین ویژگی ها، فقر مطلق با رویکرد خط فقر تجمیع شده در مناطق مختلف نیز اندازه گیری شده و در مرحله بعد، محرومیت نسبی چند بعدی بر اساس رویکرد تمرکز قوی بر فقر مورد محاسبه قرار گرفته است.
بر اساس نتایج به دست آمده، فقیرترین منطقه تهران بر اساس رویکرد درآمد، منطقه ۱۹ و از نظر آموزش و مسکن نیز به ترتیب مناطق ۱۹ و ۱۷ هستند. بدترین وضعیت از نظر سلامت عمومی مربوط به منطقه ۱۶ است. بیشترین نرخ فقر چند بعدی در منطقه ۱۴ و کمترین نرخ در منطقه ۱ دیده شد. همچنین میزان نرخ فقر چندبعدی به هر میزان که ضریب جانشینی بین ویژگی های مورد بررسی بیشتر باشد، کمتر می شود. ۶۳ درصد از مردم تهران نیز دچار محرومیت نسبی هستند.
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده
یکی از شاخصهای مهم توسعه پایدار روستایی کاهش فقر است. مبارزه با فقر شرط لزوم دستیابی به توسعه پایدار روستایی میباشد. در ایران علیرغم تلاشهای بسیار میتوان گفت که بسیاری از روستاهای کشور در فقر نسبی بهسر میبرند.
این مقاله به دنبال دست پیدا کردن به برخی از ریشههای اقتصادی و اجتماعی فقر روستایی در بخش خلجستان شهرستان قم است. به این منظور فقر خانوارهای نمونه بهوسیله شاخص مصرف کالری در نزد ۲۶۵ خانوار از ۱۷ روستا از طریق پرسشنامه ارزیابی و سنجش شده است.
نتایج تحقیق نشان میدهد که عوامل اقتصادی در مقایسه با عوامل اجتماعی نقش بیشتری در شکلگیری فقر در منطقه مورد مطالعه دارند. مجموع عوامل اقتصادی در تحلیل روابط، ۵/۵۴ درصد تغییرات و عوامل اجتماعی نیز در مجموع ۵/۱۴ درصد تغییرات شاخص فقر را توجیه میکنند. به نظر میرسد که در تدوین برنامههای مبارزه با فقر روستایی در منطقه مورد مطالعه، باید مجموعهای از عوامل اقتصادی و اجتماعی در نظر گرفته شوند.
حسین راغفر، زینب واعظ مهدوی، کبری سنگری مهذب،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده
خط فقر متمایز کننده خانوارهای فقیر از غیرفقیر است. برای تعیین خط فقر از یک سبد معین از کالاهای اساسی استفاده می شود. کسانی که مخارج آنها کمتر از خط فقر باشد فقیر و کسانی که کل مخارج آنها بالاتر از خط فقر باشد، غیرفقیر محسوب می شوند. تمایز خانوارهای فقیر از غیرفقیر تنها با مشاهده مخارج کل خانوار می تواند گمراه کننده باشد. خانواده ای که یک عضو با بیماری خاص دارد، می تواند با هزینه های درمان غیرمتعارف رو برو باشد که مخارج کل خانوار را متورم می کند؛ در حالی که ممکن است، این خانوار به دلیل تحمل هزینه بالای مصرفی در گروه خانوارهای غیرفقیر طبقه بندی شود. حال چنانچه این هزینه های نامتعارف از مخارج کل خانوار کسر شود، ممکن است مشاهده شود که این خانوار به زیر خط فقر سقوط کرده است. به این ترتیب، صرف تمرکز بر هزینه کل خانوار بدون توجه به نیازهای اساسی آن، نمی تواند ارزیابی دقیقی از توانایی خانوار در تأمین این نیازها باشد. در بسیاری از موارد، تحمیل هزینه های نامتعارف به بودجه خانوار می تواند موجب کاهش مخارج کالاهای ضروری خانوار شود. در بسیاری از موارد نیز به دلیل حیاتی بودن تأمین هزینه های درمان، خانوارها ممکن است مجبور به تحمل استقراض، استفاده از پس انداز یا فروش دارایی های اساسی شوند. این مطالعه می کوشد تا با کسر مخارج سلامت از مخارج کل خانوارها ارزیابی مجددی از وضعیت فقیر یا غیرفقیر بودن خانوارها ارائه کند. روش کار: این مطالعه با استفاده از ریز داده های هزینه– درآمد خانوار، به بررسی تأثیر هزینه های سلامت بر فقر خانوارها می پردازد. بدین منظور با استفاده از شاخص های فوستر-گریر- توربک (۱۹۸۴) شاخص های فقر را قبل و پس از کسر هزینه های سلامت، محاسبه و آنها را با یکدیگر مقایسه می کند. این مقایسه در سه سناریو انجام می گیرد: نخست، تعیین شاخص های فقر بدون کسر مخارج سلامت، دوم، شاخص های فقر پس از کسر کل مخارج سلامت، و سوم، شاخص های فقر با در نظرگرفتن سهم ۳۰ درصدی خانوار برای هزینه های سلامت مطابق ماده ۹۰ قانون برنامه چهارم توسعه. یافته های تحقیق نشان می دهند که به طور کلی، پرداخت های مستقیم خانوار برای هزینه های سلامتی سبب افزایش نرخ فقر در مناطق شهری و روستایی شده است؛ به طوری که در سال ۸۸ در مناطق روستایی نرخ فقر خانوارها در اثر تحمیل هزینه های سلامت ۴ درصد افزایش یافته است که بیشترین میزان در سال های مورد بررسی بوده است. با فرض پرداخت سهم ۳۰ درصدی از مجموع هزینه های سلامت توسط مردم، درصد خانوارهای فقیر از ۴ درصد به ۲ درصدکاهش می یابد.
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۵- )
چکیده
از آنجاییکه در شبکههای حسگر بیسیم (WSN) مدیرت متمرکزی وجود ندارد، انتخاب تعدادی از حسگرها برای تشکیل یک مجموعه غالب همبند (CDS) به عنوان ستون فقرات مجازی بسیار کارآمد است. مساله پیدا کردن CDS به طور گسترده در مدل UDG، که در آن گرهها برد ارسال یکسانی دارند، مطالعه شده است. در این مقاله، مساله مجموعه غالب همبند با حداقل وزن و محدودیت درجه (DC-MWCDS) برای ساخت ستون فقرات کارآمد انرژی در WSN در مدل DGB بهکار برده شده است. مساله DC-MWCDS، CDS ای با کمترین وزن و محدودیت درجه بر روی گراف شبکه ایجاد میکند. هدف این مقاله پیدا کردن محدودیت درجه و انرژی برای گرههای مجموعه غالب (DS) به منظور افزایش طول عمر شبکه است. در اینجا به منظور بیشینه ساختن طول عمر شبکه، با استفاده از الگوریتم بهینهسازی دسته ذرات (PSO) ضریب حداقل انرژی و حداکثر درجه گرهها را پیدا کرده و در هنگام انتخاب گرههای DS، گرههایی که انرژی باقیماندهشان کمتر از حاصلضرب ضریب به دست آمده در میانگین انرژی گرههای شبکه و یا درجهشان بیشتر از حاصلضرب ضریب حاصل در درجه بیشینه شبکه باشد، نمیتوانند در این رقابت شرکت نمایند. همانطور که در شبیهسازیها ارائه خواهد شد، الگوریتم پیشنهادی، توانسته است نسبت به روشهای مشابه طول عمر شبکه را تا حد زیادی بهبود بخشد.
قاسم لیانی، محمد بخشوده،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
مطالعه حاضر، به بررسی اثرات افزایش قیمت مواد غذایی بر سطح فقر و میزان آسیب پذیری خانوارهای روستایی در ایران میپردازد. بدین منظور از اطلاعات هزینهای خانوارهای روستایی در سال ۱۳۹۱ استفاده شد. ابتدا کششهای قیمتی جبرانی با استفاده از سیستم تقاضای تقریباً ایدهآل درجه دوم محاسبه و اثر افزایش توأم قیمت جهانی مواد غذایی بر رفاه خانوارها مورد بررسی قرار گرفت، تا از آن بتوان در محاسبه شاخص آسیب پذیری و تغییرات سطح فقر در خانوارهای روستایی استفاده نمود. نتایج نشان میدهد که پس از افزایش قیمت، خانوارها از نظر رفاهی در وضعیت بدتری قرار گرفته، به گونهای که شاخص رفاهی تغییرات جبرانی محاسبه شده برای گروههای مواد غذایی مورد مطالعه، ۷۸/۵۳۰ هزار ریال به دست آمد که این میزان حدود ۲۸/۶ درصد متوسط درآمد ماهانه خانوارهای روستایی را به خود اختصاص میدهد و از آن، تحت عنوان شاخص آسیب پذیری یاد میگردد. با عنایت به خط فقر محاسبه شده پس از افزایش قیمت مواد غذایی (۷۱/۲۷۷۲ هزار ریال)، بالغ بر ۴۹ درصد خانوارهای روستایی، مخارج کمتری نسبت به این میزان را صرف تهیه مواد غذایی مینمایند و به عبارتی، دچار فقر تغذیه ای میباشند. همچنین نتایج نشان داد که در اثر افزایش قیمت مواد غذایی نزدیک به ۱۴ درصد (معادل ۲۷۶۴ خانوار) به تعداد خانوارهای فقیر اضافه شده است. نتایج این مطالعه میتواند به منظور حمایت از اقشار آسیب پذیر و تأمین امنیت غذایی و افزایش رفاه اجتماعی از طریق کمک به طراحی سیاستهای اقتصادی، حائز اهمیت باشد؛ به نحوی که آثار منفی رفاهی گروههای کم درآمد جبران گردد.
دوره ۱۶، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
در پژوهش حاضر یک مدل المان محدود برای بررسی رفتار بیومکانیکی ستون فقرات انسان ایجاد شده است. با توجه به کمبود مدلهای واقعگرایانه، هدف مطالعه حاضر، ایجاد مدلی از ستون فقرات مبتنی بر عکسهای پرتونگاری رایانه ای به کمک نرم افزار میمیکس نسخه ۱۷ میباشد. همچنین با توجه به وجود گستره وسیعی از بارگذاریها، جهت دستیابی به نتایج قابل اعتماد، نیاز به مقادیر بهینه سازی شده میباشد. لذا بارگذاریهای نزدیک به واقعیت بر روی مدل اعمال شده است. مدل المان محدود غیرخطی ستون فقرات شامل پنج مهره و پنچ دیسک و تمامی رباطها تحت شرایط بارگذاری استاتیک توسط نرم افزار انسیس-آباکوس ۱۶ شبیه سازی شده است. نتایج کار حاضر با نتایج حاصل از دو مدل المان محدود و معدود نتایج تجربی در دسترس مقایسه شده است. این نتایج در مجموع شش حالت چرخش میان مهره ای، فشار میان دیسکی و نیروی تماسی میان مهره ای در حالتهای ترکیبی چرخش محوری و خمش جانبی با بارگذاری فشاری را در بر میگیرد. به عنوان نتیجه مقادیر نیروهای فشاری میان دیسکی، چرخش میان مهرهای و نیروهای تماسی میان مهرهای تحت شرایط مختلف بارگذاری گزارش شده اند. بررسی نتایج این مطالعه تأیید مینماید که حالات بارگذاری ترکیبی بهینه در خمش جانبی و چرخش محوری منجر به پیش بینی مقادیر فشار میان دیسکی نزدیک به اندازه گیریهای تجربی میگردد. علاوه بر این، گشتاور و نیروهای به کار گرفته شده برای چرخش میان مهره ای نیز مقادیر نزدیک به اندازه گیریهای درون بدن انسان، به خصوص برای چرخش محوری و خمش جانبی را دارا میباشد.
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۲ )
چکیده
فقر مایه پریشانی انسان، سرگردانی عقل و غم و اندوه است. رهبران کشورهای عضو سازمان ملل متعهد شده اند در هزاره سوم تعداد فقیران را تا سال ۲۰۱۵م به نصف کاهش دهند. اما از آنجا که بین اقتصاد سیاه و فقر ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و شکل گیری آن در اقتصاد ایران روند روبه رشدی به خود گرفته، شناسایی میزان تأثیر عوامل حاصل از ایجاد بازار سیاه بر فقر در مناطق شهری اهمیت بسزایی پیدا می کند؛ بنابراین اولین گام در طراحی و اجرای برنامه های جدید برای مبارزه با فقر، بررسی میزان این آثار است. این پژوهش به تجزیه و تحلیل تأثیر اقتصاد سیاه بر فقر در مناطق شهری ایران با استفاده از الگوی بردارهای خودرگرسیونی (VAR) می پردازد. در این الگو، متغیرهای درآمد سرانه، بیکاری، بار مالیات بر درآمد، بار مالیاتی مستقیم، درجه باز بودن اقتصاد و تورّم عوامل ایجادکننده اقتصاد سیاه در سال های مورد بررسیِ ۱۳۶۳- ۱۳۸۶ هستند. نتایج حاکی از این است که در مناطق شهری، متغیر درآمد سرانه بیشترین تأثیر را بر فقر دارد؛ بنابراین اگر سیاست گذاران خواهان تغییر و بهبود در فقر شهری هستند، متغیر کارساز همان تغییر در درآمد سرانه با همه لوازم و تمهیدات نهادی و توزیعی آن است.
حسین راغفر، فاطمه یوسفوند،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
در این پژوهش، هدف محاسبه نرخ فقر کودکان (افراد زیر ۱۸ سال) در شهر تهران برای سال ۱۳۹۰ و شناسایی مهمترین عوامل مؤثر بر فقر کودکان است.
با استفاده از نمونه ۲۴ هزار نفری از کودکان زیر ۱۸ سال استخراج شده از دادههای "طرح سنجش عدالت در شهر"، ابتدا نرخ فقر کودکان در ابعاد مسکن و تغذیه محاسبه شده، سپس با تخمین مدل لاجیت، تأثیر متغیرهایی مانند وضعیت تحصیلات، اشتغال، جنسیت و سن سرپرست خانوار، وجود فرد معتاد و معلول در خانوار و تأثیر محل سکونت جغرافیایی بر فقر کودک در هر بعد بررسی شده است.
براساس نتایج، بیشترین نرخ فقر مسکن کودکان زیر ۱۸ سال مربوط به جنوب تهران با ۵۳ درصد، منطقه ۱۹ با ۶۱ درصد و منطقه ۱۷ با ۵۸ درصد است. سوء تغذیه و ناامنی غذایی در همه نواحی شهر تهران وجود دارد، بیشترین نرخ آن برای جنوب شهر تهران و مناطق ۱۸، ۱۷ و ۱۹ است، ۳۲/۲۵ درصد از کودکان شهر تهران، ۱۲/۳۲ درصد از کودکان جنوب و ۶۲/۳۷ درصد کودکان منطقه ۱۸ تهران خطر شدید ناامنی غذایی دارند. وجود فرد معتاد و معلول در خانوار، محرومیت آموزشی سرپرست و سکونت در جنوب شهر تهران از عوامل مؤثر در ایجاد فقر کودکان هستند. زن سرپرست خانوار نیز عامل مهمی در ایجاد ناامنی غذایی است.
سهیلا پروین، علی اصغر بانویی،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
اجرای هر سیاست اقتصادی بویژه سیاستهایی که دامنه تأثیرگذاری آنها گسترده است، مستلزم شرایط نسبتاً با ثبات اقتصادی و در عینحال پیشبینی شرایط احتمالی ناشی از اعمال سیاست میباشد؛ خصوصاً هرآنچه بر رفاه خانوار اثرات گسترده داشته باشد. زمینههای اقتصادی فقر در اقتصاد ایران و ناکارآیی دستگاههای حمایتی در شرایط خاص موجب می شود تا آثار سیاستهای اقتصادی بر خانوارهای کمدرآمد گسترده باشد. در مواردی، این اثرات تا اندازهای گسترده است که سیاستگذار را مجبور به ترک آن سیاست می کند و یا روند خلاف جهت آن را برمی گزیند. تحت این شرایط، تحلیلهایی که مسیر اثرگذاری سیاست را نمایان می نماید، به سیاستگذار کمک میکند، تا تصویر روشنتری از نتایج احتمالی یک سیاست را در اختیار داشته باشد. با همین هدف این مطالعه، آثار سیاست هدفمندی و مسیر اثرگذاری آن را بر شاخص رفاه (شاخص هزینه زندگی) در چارچوب ماتریسهای حسابداری اجتماعی در دهکهای مختلف برای مناطق شهری و روستایی مد نظر قرار داده است. این ماتریسها برای سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰ بهروز رسانی شده و شامل ۴۰ بخش اقتصادی اند. مقایسه شاخص هزینه زندگی خانوار نشان میدهد، آسیبپذیری رفاه خانوارها کاهش یافته است؛ اما میزان آن در دهکهای درآمدی و در مناطق شهری و روستایی یکسان نبوده است. شاخص هزینه خانوارهای روستایی بیشتر از شاخص هزینه زندگی در مناطق شهری افزایش یافته است؛ به عنوان نمونه آسیبپذیری در بخش توزیع گاز طبیعی در مناطق شهری سه برابر و در مناطق روستایی نزدیک به چهار برابر بیشتر از سال ۱۳۸۸ شده، در بخش برق هم در ازای هر ۱۰۰ واحد افزایش هزینه در بخش برق (باترکیب سبد سال ۹۰) شاخص هزینه این بخش برای خانوار شهری ۳۴ واحد و برای خانوار روستایی ۴۶ واحد افزایش داشته، و از دیگاه توزیعی، کاهش رفاه برای دهک با درآمد بالا، کمتر بوده است، و مهمتر آنکه کاهش آسیب پذیری رفاه طبقه متوسط در اغلب بخشهای اقتصادی از سایر دهکها کمتر است. مسیر ساختاری تغییرات هم نشان میدهد، هدفمندی پیچیدگی و درهمتنیدگی گستردهای در مسیر اثر گذاری تغییرات قیمت سوخت بر شاخص های قیمتی بویژه بر شاخص هزینه زندگی خانوارها ایجاد کرده است؛ به طوری که قبل از اجرای سیاست مذکور، افزایش در قیمت سوخت از پنج مسیر، شاخص هزینه خانوار را متاثر میکرد، حال آنکه بعد از هدفمندی، افزایش قیمت سوخت از طریق بیست مسیر متفاوت شاخص هزینه خانوارها تحت تأثیر قرار میدهد.
دکتر باقر درویشی، دکتر مهدی امیدی، خانم بهاره جانی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
تجزیه فقر، اطلاعات مفیدی در مورد عوامل مؤثر بر فقر ارائه کرده و در انتخاب سیاست های مناسب جهت کاهش آن به سیاستمداران کمک میکند. روش های تجزیه بخشی راوالیون و هیوپی(۱۹۹۱) و تجزیه برابری-رشد دت و راوالیون (۱۹۹۲) پرکاربردترین روش های تجزیه فقر می باشند، اما وجود اجزای مبهمی چون جزء باقی مانده وجزء کنش متقابل در این روش ها باعث شد که فیوجی(۲۰۱۴) روش جدیدی ارائه کند که فاقد اجزای مذکور بوده و دارای برخی ویژگی های مطلوب مانند اصول سازگاری معکوس زمان و جمع پذیری زیردوره است. در این مقاله، به پیروی از فیوجی (۲۰۱۴) و با استفاده از داده های هزینه- درآمد خانوارهای روستایی و شهری کشور، فقر در طی چهار برنامه توسعه در دو بخش شهری و روستایی کشور به شش جزء جابه جایی جمعیت، توزیع مجدد درون گروهی، توزیع مجدد بین گروهی، رشد اسمی، تورم و تغییر روش شناسی، تجزیه شده است. نتایج نشان می دهد که سه عامل جابه جایی جمعیت، توزیع مجدد درون گروهی و تورم، بیشترین سهم را در تغییرات فقر (افزایش یا کاهش آن) در مناطق شهری و روستایی دارند. بر اساس نتایج، جهت کاهش فقر در مناطق روستایی، سیاست های رشد فقر زدا و کاهش دهنده مهاجرت و در مناطق شهری نیز سیاست های رشد محور توأم با بازتوزیع توصیه می شوند. همچنین در تمام دوره ها، تورم چه در مناطق شهری و چه روستایی، از عوامل افزایش دهنده فقر بوده، لذا کنترل آن می تواند در بهبود فقر مؤثر واقع شود.
دکتر محمد مولایی، خانم زهره رحیمی راد،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۷ )
چکیده
در دهه های اخیر، کاهش فقر و افزایش سطح رفاه خانوارها، به یکی از مباحث مهم توسعه اقتصادی کشور ها تبدیل شده است، به طوری که فقرزدایی و بهبود سطح رفاه افراد در جامعه، شرط لازم برای رشد اقتصادی محسوب می شود. البته، برنامه های مبارزه با فقر همان اندازه که به کارآیی سیاستگذاری و نحوه اجرای آن نیاز دارد، به شناخت ابعاد مختلف پدیده فقر و دلایل و پیامدهای آن نیز نیاز دارد. بنابراین، بررسی و آگاهی از وضعیت فقر در هر جامعه ای، اولین گام در مسیر برنامه ریزی برای مبارزه با فقر و محرومیت است. در این راستا، با استفاده از داده های هزینه و درآمد خانوار های شهری که توسط مرکز آمار ایران همه ساله منتشر می شود، ابتدا خط فقر را طی سال های ۱۳۹۴-۱۳۶۸ که پنج برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به اجرا درآمده است، با استفاده از هشت گروه کالایی، به روش سیستم مخارج خطی (LES) و با استفاده از نظریه حداقل عادات نسبی (HLES) محاسبه شده، سپس با استفاده از شاخص های سنجش فقر، شدت فقر در مناطق شهری، مورد مطالعه قرار می گیرد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که طی سال های مورد مطالعه، گرچه خط فقر در خانوارهای شهری ایران طی پنج برنامه توسعه اقتصادی- اجتماعی کشور دارای روند صعودی بوده است، لیکن شدت و گستردگی فقر در شهرها روند نزولی داشته است. بر اساس نتایج به دست آمده در این تحقیق، حداقل معاش در سال ۱۳۶۸ – سال اول برنامه اول- ۸۰۲۹۶۳۸۷ ریال (به قیمت واقعی سال ۱۳۹۰) بوده است که در سال ۱۳۹۴- آخرین سال برنامه پنجم- به ۹۶۷۷۵۷۴ رسیده، یعنی طی ۵ برنامه توسعه اقتصادی، دارای رشد متوسط ۷/۰ در صد بوده، لیکن شدت و گستردگی فقر طی ۵ برنامه توسعه اقتصادی، دارای روند نزولی، و در سال ۱۳۹۴ شاخص های میانگین نسبت سرشمار، شکاف فقر و FGT به ترتیب، ۰۸/۳۱، ۹/۱۰ و ۳/۴ بوده که کمترین مقدار طی سال های مورد مطالعه است و مؤید بهبود نسبی معیشتی خانوارهای شهری می باشد.