جستجو در مقالات منتشر شده
۷ نتیجه برای اقتصادسنجی فضایی
حامد نجفی علمدارلو، سید ابوالقاسم مرتضوی، کتایون شمشادی یزدی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
بر اساس تئوریهای تجارت، همـگرایی اقتصادی باعث افزایش تجارت و درآمد بین کشـورهای عضو میشود.
این مقاله، سعی دارد تا عوامل مؤثر بر صادرات محصولات کشاورزی در کشورهای حوزه اکو را با استفاده از اقتصاد سنجی فضایی مورد آزمون قرار دهد. برای این منظور از آمار صادرات کشورهای عضو اکو در قالب داده هایی تابلویی در فاصله سالهای ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۸ استفاده شده است. معادله صادرات کشاورزی با استفاده از روش ایستا (اثرات ثابت و تصادفی) و پویا (گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) در دادههای تابلویی و در دو حالت اقتصادسنجی معمولی و فضایی تخمین زده شده است.
نتایج مدل تخمین زده نشان از وجود همبستگی فضایی بین کشورها بوده و از این رو، استفاده از این نوع تخمین توجیه پذیر است. از طرف دیگر، متغیرهای تولید ناخالص ملی، نرخ ارز و مجاورت کشورها بر روی صادرات محصولات کشاورزی اثر مثبت و جمعیت کشورها اثر منفی بر روی آن دارد. در مقاله پیشنهاد میگردد که در تخمین این معادلات می باید مجاورت بین کشورها را در نظر گرفت و با افزایش در نرخ ارز و تولید ناخالص ملی، مبانی لازم در جهت افزایش صادرات را فراهم آورد و از طرف دیگر، سیاستهای کنترل جمعیت نیز اعمال گردد.
سید محمد علی کفایی، عاطفه خسروی،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
انرژی از اصلی ترین نهاده های تولید و نشان دهنده قدرت سیاسی و اقتصادی کشورهااست. با افزایش شدید قیمت انرژی، بهره وری آن اکنون اهمیت بیشتری یافته و مطالعات تجربی اخیر هم مبین تأثیرگذاری بهره وری انرژی بر نرخ رشد است. همچنین نشان داده شده که فرایند رشد اقتصادی هر منطقه از موقعیت جغرافیایی، ویژگی ها و عملکرد همان منطقه و مناطق همجوار، علاوه بر متغیرهای اقتصادی منطقه همچون کار، سرمایه، انرژی و فناوری تأثیر فراوان می پذیرد. در این مقاله،تأثیر بهره وری انرژی بر رشد اقتصادی استان و نیز همگرایی (β و σ) بهره وری انرژی استان ها به روش اقتصادسنجی فضایی در قالب یک الگوی رشد و داده های استانی سال های ۹۰-۱۳۸۰ بررسی و به روش ناپارامتری حداکثر درست نمایی (به سبب کارآیی بیشتر آن)، برآورد می گردد. در روش اقتصاد سنجی فضایی، امکان لحاظ کردن اثرات سرریز و روابط فضایی بین استان های همسایه با تعریف ماتریس وزن فواصل بین مناطق وجود دارد. یافته ها حاکی از نبود همگرایی σ بهره وری انرژی بین استان ها، ولی وجود همگرایی β شرطی (مبین تأثیر سرریز در نرخ رشد بهره وری انرژی استانی یا تأثیر همسایگی) است. همچنین بازتر شدن اقتصاد و کاهش سهم فعالیت های دولت در اقتصاد باعث بهبود رشد بهره وری انرژی می گردد؛ اما افزایش قیمت انرژی نمی تواند بر بهره وری انرژی استان ها تأثیر معنی داری بگذارد.
آقای کاظم بیابانی خامنه، دکتر رضا نجارزاده، دکتر حسن درگاهی، دکتر لطفعلی عاقلی،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
امروزه همگام با افزایش ادغام تجاری کشورها و گسترش پراکندگی بینالمللی تولید، زنجیرههای جهانی ارزش (GVCs) حجم بزرگی از تجارت را بهخود اختصاص دادهاند و مشارکت در شبکهای از شرکای تجاری در بالادست و پاییندست، زنجیره ارزش ظرفیتهای قابلتوجهی از جمله بهبود جریان ورود دانش، روشها و تکنولوژیهای تولید پیشرفتهتر، بویژه برای کشورهای درحالتوسعه داشته است. از این رو، دور از انتظار نیست که GVCs و مشارکت در آن از منظر زیستمحیطی نیز برای کشورها دارای ظرفیتهای بالقوه مفید باشد. در همین راستا، تحقیق حاضر به مطالعه نقش GVCs در عملکرد زیستمحیطی کشورها پرداخته است. به این منظور، با استفاده از نمونهای شامل ۶۵ کشور درحالتوسعه و ۳۶ کشور توسعهیافته و بهروش اقتصادسنجی دادههای تابلویی فضایی، خودهمبستگی فضایی، همگرایی شرطی و اثرات مستقیم و سرریز مشارکت در GVCs برای کشورها در قالب تجارت دوجانبه ارزشافزوده جنوب - جنوب، شمال- جنوب و شمال- شمال برآورد شده است. نتایج تحقیق، نشان میدهد که برای تمام کشورها، همگرایی شرطی و خودهمبستگی فضایی مبتنی بر GVCs وجود دارد، اگرچه برای تجارت شمال- شمال کشورهای توسعهیافته با شدت بیشتری برقرار است. همچنین مطابق برآوردها، مشارکت در GVCs در صورتی که تجارت دوجانبه ارزشافزوده شامل کشورهای توسعهیافته باشد، اثرات سرریز بر کشورهای شریک تجاری دارد، اما در تجارت جنوب - جنوب کشورهای درحالتوسعه، این اثر از نظر آماری، قابل پذیرش نیست. بنابراین، برقراری روابط تجاری تحت GVCs با کشورهای توسعهیافته، میتواند یک سیاست بالقوه مفید برای بهبود عملکرد زیستمحیطی کشورهای درحالتوسعه، تلقی شود.
دکتر حسن حیدری، آقای وحید نیک پی پسیان،
دوره ۲۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
بیکاری یکی از مهم ترین معضلاتی است که اثرات مختلف و متنوع اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را به همراه دارد. در این میان، آزادسازی تجاری به عنوان نماد اصلی جهانی شدن و مهم ترین نیروی پیش برنده است که می تواند اثرات اقتصادی متعددی از قبیل افزایش کارآیی عوامل تولید، ارتقاء سرمایه گذاری در نیروی انسانی و سرمایه فیزیکی داشته باشد، همچنین در قسمت هایی که از مزیت نسبی برخودار بوده است می تواند به افزایش تولید ناخالص داخلی و به تبع آن، کاهش نرخ بیکاری منجر گردد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آزادسازی تجاری بر نرخ بیکاری در استان های کشور با رویکرد اقتصادسنجی فضایی طی بازه زمانی ۹۸-۱۳۸۵ است. پیش از تخمین مدل فضایی، با استفاده از آزمون های وابستگی تشخیصی فضایی موران و جری سی، اثرات سرریز فضایی مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، شاخص آزادسازی تجاری و اثرات مجاورت آن، اثرات مثبت و معنی داری بر کاهش نرخ بیکاری استان های مورد مطالعه دارد. نتایج تحقیق، حاکی از آن می باشد که آزادسازی تجاری به عنوان یک متغیر مهم در مطالعات منطقه ای اشتغال، در استان های مجاور با استان های دارای نرخ بیکاری بالا، باید لحاظ گردد (اثرات سرریز فضایی). همچنین با توجه به سایر نتایج، مشاهده شده است که تولید ناخالص داخلی و اعتبارات تملک دارایی های سرمایه ای (عمرانی)، تأثیر مثبت و معناداری بر کاهش نرخ بیکاری دارند؛ در حالی که، نرخ تورم و نرخ دستمزد، دارای رابطه منفی و معنی داری با کاهش نرخ بیکاری استان ها دارند.
دکتر مریم خداوردی سامانی، دکتر غلامرضا نعمتی، دکتر علیرضا کاشفی، دکتر پروانه سلاطین،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۲ )
چکیده
در این مطالعه، به بررسی تأثیر رشد اقتصادی، فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا)، سرمایه انسانی و بی انضباطی پولی بانک ها بر همگرایی شاخص فلاکت در استانها در دوره زمانی ۱۳۹۹-۱۳۸۵ با استفاده از اقتصادسنجی فضایی پرداخته شده است. نتایج حاصل از برآورد مدلها، نشان داد که رشد اقتصادی و سرمایه انسانی، تأثیر منفی و معنی دار، فاوا و بی انضباطی پولی بانک ها، تأثیر مثبت و معنی دار بر همگرایی شاخص فلاکت در استانها دارند. سرعت همگرایی بتای شرطی برآورد شده با حضور رشد اقتصادی، فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا)، سرمایه انسانی و بی انضباطی پولی بانک ها، بیشتر از حالت همگرایی مطلق میباشد. با توجه به سرعت همگرایی، درحالت همگرایی مطلق، سالانه حدود ۹/۱۰درصد و در حالت همگرایی شرطی، سالانه حدود ۶/۱۲ درصد از اختلاف میان نرخ رشد فعلی شاخص فلاکت استان ها و شاخص فلاکت تعادلی بلندمدت استان ها بر طرف می شود. ضریب وقفه فضایی متغیر وابسته نیز نشان داد که شاخص فلاکت هر استان، میتواند تحت تأثیر تغییرات شاخص فلاکت استان های مجاور قرار گیرد.
دکتر الهام نوبهار، دکتر سید کمال صادقی، آقای هادی خیرالهی زکی،
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
جرم پدیـدهای چنـدوجهـی اسـت کـه همـواره مـورد توجه اقتصاددانان، جامعهشناسان، حقوقدانان و روانشناسان قرار گرفته است. از آنجاییکه وقوع هر پدیده متأثر از عوامل مختلفی است، وقوع جرم نیز به عنوان پدیدهای نامطلوب از این قاعده مستثنی نیست. عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بر جرم و جنایت در جامعه تأثیر گذارند. در این میان یکی از مهمترین عوامل اقتصادی مؤثر بر جرم، بیکاری است. در این راستا هدف اصلی مطالعۀ حاضر بررسی رابطۀ بیکاری با جرم و شناسایی عوامل مؤثر بر جرم و جنایت در شهرستانهای ایران است. به این منظور با استفاده از داده های ۴۲۹ شهرستان ایران طی سال ۱۳۹۵ و با بهکارگیری روش علیت فضایی رابطه بین دو متغیر بیکاری و شاخص جرم بررسی شد. نتایج حاصل از آزمون علیت فضایی بیانگر وجود رابطۀ علیت دوطرفه بین شاخص جرم و نرخ بیکاری است. به عبارت دیگر در دورۀ مورد بررسی جرم علت بیکاری بوده است و بیکاری نیز منجر به بروز و افزایش جرم شده است. در ادامه مدل جرم با لحاظ متغیر بیکاری و چندین متغیر کنترل با استفاده از رویکرد اقتصادسنجی فضایی مورد برآورد قرار گرفت. نتایج حاصل از برآورد مدل نشان دهنده وجود اثرات سرریز فضایی است. به عبارت دیگر تغییر میزان جرم و جنایت در یک شهرستان دارای اثرات سرریز بر شهرستانهای مجاور است. همچنین نتایج نشان دهنده رابطه مثبت و معنادار متغیر بیکاری با جرم است. مطابق نتایج تحقیق، متغیرهای نرخ بیکاری، شاخص صنعتیشدن، نرخ شهرنشینی و نسبت طلاق به ازدواج مهمترین متغیرهای مؤثر بر جرم و جنایت در شهرستانهای ایران هستند.
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
این پژوهش بهدنبال بررسی ارتباط بین عوامل اقتصادی و سطح زیرکشت محصولات زراعی است. مدل در قالب اقتصادسنجی فضایی برای شش استان با اقلیم خشک شامل استانهای اصفهان، سیستان و بلوچستان، فارس، کرمان، هرمزگان، یزد، در بازه زمانی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷، تصریح شد. در این پژوهش بهدلیل بُعد مکانی دادهها، از تکنیک اقتصاد سنجی فضایی استفاده شد. به عبارتی ارتباط مثبتی بین مشاهدات مربوط به سطح زیرکشت این استانها وجود دارد، که عدم لحاظ کردن آن در مدل، نتایج تورشداری به همراه خواهد داشت. پس از جمعآوری دادهها و تشکیل ماتریس مجاورت، با استفاده از نرم افزار Ststa۱۵ مدل تخمین زده شد. با توجه به آزمون موران و تحلیل نتایج حاصل از چهار مدل فضایی، مدل دوربین فضایی انتخاب شد. در این مطالعه اثرات مستقیم و اثرات غیرمستقیم متغیرهای توضیحی برآورد شد، که نتایج بیانگر معنادار بودن اثرات مستقیم و اثرات سرریز بر اساس اثرات غیرمستقیم است. نتایج حاصل از تحلیل یافتههای مدل دوربین فضایی نشان داد که توزیع درآمد در مناطق روستایی، توزیع درآمد در مناطق شهری، نرخ تورم، نرخ بیکاری، نرخ شهرنشینی، نسبت جوانی جمعیت، نرخ مشارکت اقتصادی و محصول ناخالص داخلی عوامل تأثیرگذار بر سطح زیرکشت محصولات زراعی در استانهای مورد بررسی میباشد.