جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای یاکیده
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
فرهنگ مدیریت خطا مفهومی نوظهور است که انتقال و تسهیم دانش به دست آمده از خطاهای سازمانی را در بین کارکنان و واحدهای سازمانی تسهیل میکند. استقرار چنین فرهنگی به بهبود فرآیندهای یادگیری در بین واحدهای سازمانی که به مفهوم ظرفیت جذب دانش اشاره دارد، منتهی میشود. دانش به دست آمده از خطاهای سازمانی منجر به بهبود نوآوری در سازمان میشود که ارتقای بلند مدت عملکرد سازمانی را به دنبال دارد. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین فرهنگ مدیریت خطا و عملکرد سازمانی با در نظر گرفتن نقش ظرفیت جذب دانش و عملکرد نوآورانه در این رابطه میپردازد. جامعه آماری پژوهش، کل مدیران شرکتهای داروسازی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. تحلیلها براساس ۱۵۳ پرسشنامه جمعآوری شده مبتنی بر مدل معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون انجام شد. یافتههای به دست آمده نشان میدهد که رابطه مثبت و معناداری بین متغیرهای پژوهش وجود داشته و ظرفیت جذب دانش و عملکرد نوآورانه در رابطه بین فرهنگ مدیریت خطا و عملکرد سازمانی نقش متغیرهای میانجی را دارند.
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده
هدف این پژوهش، طراحیزیستبوم صادرات صنعتی در سطح شرکتهای کوچک و متوسط است تا این بنگاهها نیز بتوانند نقش پررنگی در رشد اقتصادی کشور داشته باشند. مبتنی بر ادبیات پژوهشی ۱۵ بازیگر اثرگذار بر عملکرد صادراتی بنگاههای صنعتی شناسایی شدند و رابطه میان آنها بهوسیله یازده خبره از وزارت صنعت، معدن و تجارت و اتاق بازرگانی ایران (که بهصورت نمونهگیریقضاوتی انتخاب شدند) از راه روش نگاشتشناختی علّی و نرمافزار یوسینت بررسی و تحلیل شدند. بازیگران اثرگذار بر عملکرد صادرات صنعتی بخش خصوصی در شرکتهای کوچک و متوسط در چهار خوشه هژمونی دانشی، فرهنگ تولید، دیپلماسی بازار و ساختار انسانی بنگاه نیز دستهبندی شدند. سه خوشه اول تعامل دوطرفه و قوی با یکدیگر داشتند. خوشه ساختار انسانی بنگاه نیز بهعنوان یک عنصر زیرساختی مستقل بر خوشههای هژمونی دانشی و فرهنگ تولید مؤثر است. بنگاهها باید برای دستیابی به عملکرد صادراتی بالا بر تمام این چهار خوشه تمرکز کرده و برای هرکدام از آنها، راهبردهای منحصربهفردی طراحی و پیادهسازی کنند. بیتوجهی به هریک از این چهار خوشه سبب پایینآمدن عملکرد صادراتی شرکتها میشود. خوشههای دیپلماسی بازار و فرهنگ تولید، مفاهیم بدیعی بهنظر میرسند که نیاز است تا شرکتها برای کسب عملکرد صادراتی بالا، در این حوزهها آموزش ببیند.
محمدرحیم رمضانیان، اکرم اویسی عمران، کیخسرو یاکیده،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۳ ۱۳۹۳ )
چکیده
بانکها نقش مهمی در اقتصاد ملی و رشد و شکوفایی آن ایفا میکنند. در این راستا پژوهشهای چندی در مورد ارزیابی عملکرد بانکها با استفاده از «تحلیل پوششی دادهها (DEA)» انجام شده است. اما در اکثر این پژوهشها، توجه چندانی به انتخاب متغیرهای ورودی و خروجی نشده و این در حالی است که تغییر در مجموعه متغیرها باعث میشود که کارآییواحدهای تصمیمگیرنده و ارزیابیهای حاصل بسیار متفاوت باشند. از اینرو در این تحقیق، به منظور انتخاب متغیرهای ورودی و خروجی، از روش رگرسیون لجستیک استفاده شده است.
نتایج بهکارگیری این روش بیانگر آن است که متغیرهای اصلی در این مدل عبارتند از: «متغیر ورودی منابع اصلی تأمین مالی و متغیرهای خروجی میزان تسهیلات، میزان جذب منابع و تعداد اسناد». این متغیرها دارای بیشترین میزان تأثیر بر روی پیشبینی کارآییو ناکارآیی واحدهامیباشند.
سپس با استفاده از این مجموعه متغیرها به تعیین کارآیی فنی، تخصیصی و کل، ۱۵ شعبه از شعب بانک سپه در سطح کل استان تهران در طی سال ۱۳۹۰ پرداخته شد.
نتایج حاکی از این بود که ۲۷ درصد واحدها ۱۰۰ درصد کارا، ۲۰ درصد از واحدها ۱۰۰ ناکارا هستند. ۲۰ درصد واحدها ناکارای تخصیصی و ۳۴ درصد از واحدها ناکارای فنی هستند.