۱۷ نتیجه برای مجرد
دوره ۷، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۲ )
چکیده
-
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
در دهههای اخیر بدنبال تحولات صورت گرفته در نگرش به میراث فرهنگی و ارزشهای آن، رویکرد مدیریت مکانهای فرهنگی-تاریخی نیز دستخوش تغییرات گردیده است. رویکرد ارزشمبنا به عنوان رایجترین رویکرد مدیریتی از اواخر قرن بیستم مورد توجه مجامع علمی در سطح بینالمللی قرارگرفته است; این رویکرد که به واسطه منشور بورا به جامعه حفاظتی ارائه گردید، از طریق تجربیات عملی مؤسسهی حفاظتی گتی و نظریههای افرادی همچون جیمزکر توسعه یافت و بعدها به سازمانها و مؤسسات بینالمللی دیگری راه یافت. بررسی اسناد بینالمللی، نظریههای مرتبط، جایگاه و اولویت ارزشهای میراث فرهنگی در قرآن کریم و نهایتاً مدیریت بر مبنای نظام ارزشی فرهنگ اسلامی نشانگر آن است که رویکرد ارزش مبنا، پاسخی مناسب برای شناخت جنبههای پیچیده و در حال توسعه میراث ارائه مینماید که هدف اصلی آن حفظ اهمیت معنایی مکان و ارتقاء ارزشهایی است که توسط همهی گروههای جامعه به آن نسبت داده میشود و دستیابی به این هدف از طریق برنامهی مدیریتی ساختاریافته و مبتنی بر سیستم ارزشی جامعه میسر میگردد از این رو مقاله حاضر از طریق بازخوانی اسناد و دستورالعملهای عملیاتی سازمانهای بینالمللی از یک سوی و دیدگاههای صاحبنظران و جایگاه میراث فرهنگی و ارزشهای آن در فرهنگ اسلامی از سوی دیگر، با بهرهگیری از روش کیفی و راهبرد تحلیل محتوا در پی توسعه چارچوب مفهومی مدیریت ارزشمبنا از طریق ارائه فرآیند کلی برنامهی مدیریتی میباشد. بر مبنای چارچوب مفهومی مدیریت ارزش مبنا در این مقاله، اهمیت معنایی مکان که خود در برگیرنده ارزشهای میراث است و بر مبنای سیستم ارزشی جامعه اسلامی و مد نظر قرار دادن اولویتبندی آنها از دیدگاه قرآن کریم تنظیم میگردد به عنوانِ هستهی اصلی چارچوب پیشنهادی معرفی میگردد. به منظور حفظ اهمیت معنایی مکان باید سه مرحله درک مکان، سیاستگذاری و مدیریت مورد توجه واقع شوند و این فرآیند به واسطه مشارکتِ متخصصان حفاظت، جامعه محلی و ذینفعان محقق میگردد.
دوره ۷، شماره ۲۸ - ( زمستان ۱۳۹۳ )
چکیده
حکایتهای اعتقادی دستهای از پاره روایتها هستند که راوی برای روشن ساختن اصول اعتقادی و پاسخگویی به مخالفان عقیدتیاش آنها را پردازش میکند. این حکایتها غالبا در بخش آغازین و خارج از ساختمان محتوایی اصل منظومه قرار دارند. از میان آثار عطار نیشابوری، در بخش آغازین منظومهی مصیبتنامه، ده حکایت اعتقادی وجود دارد. محتوای این ده حکایت، دفاع از حقانیت اعتقادهای مذهبی عطار و پاسخگویی به مخالفان و تبیین ارزش شعر و شاعری است. ساختار حکایتها از طرح «بحران، تلاش، نتیجه» و دو زیر مجموعهی این طرح پیروی میکند و حذف یا تغییر آگاهانهی این اجزای ساختاری در برجسته کردن اعتقاد راوی نقش داشته است. راوی، فضای اعتقادی حکایتها را با تمهیدات نشانهشناختی موثر برجسته کرده است و نشانهها در شکل دادن به ساختمان این نوع از حکایتها، کارکرد بیشتری داشته است. تمهیدات نشانهای موجود در حکایتها عبارتاند از: انتخاب شخصیت، انتخاب زمان و مکان، آغازشدن حکایت با حرف ربط «چون»، سرعت کنش و واکنش، طراحی معادلهی ارزشی، استفاده از ضمیر متصل شخصی، نقل کلام از سوی مقدسان.
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده
بازشناسی میراث صنعتی به مثابه بخشی از فرآیند طراحی شهری و حفاظت از آثار میراث معماری ضروری تلقی میشود. این موضوع تنها به کارخانههای شاخص محدود نمیشود، بلکه تمام سازهها و عناصری که به نحوی با فعالیتهای صنعتی در ارتباط هستند را شامل میشود. یک مکان در واقع جزیی از فرهنگی است که، به مرور زمان معانی خاصی را به آن فضا بخشیده است. این موضوع غیرقابلانکار است که در ساختار کلی شهر، حفاظت میراث صنعتی یکی از مهمترین جنبههای حفظ هویت فرهنگی آن شهر محسوب میشود که میتواند سبب ارتقای هویت فرهنگی جامعه شود. انطباقپذیری و استفاده مجدد تطبیقی شایعترین و پایدارترین راهبرد موثر برای حفاظت و توسعه توامان میراث معماری صنعتی است که بستر را برای حفظ هویت شهری و افزایش حس تعلق به مکان فراهم میکند. در مطالعه حاضر، اسناد و نظریههای مرتبط با بهرهگیری از راهبرد استدلال منطقی و تحلیل محتوا مورد بازخوانی و واکاوی و در ادامه کارخانه سالامبورسازی تبریز و کارخانه ایگوالادا در اسپانیا بهصورت مطالعه تطبیقی مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرند. یافتههای حاصل از این مطالعه نشان میدهد که استفاده مجدد تطبیقی از کارخانه چرمسازی ایگوالادا در اسپانیا ضمن حفظ ارزشهای صنعتی بنا منجر به تداوم هویت شهری نیز شده است. اتفاقی که برای کارخانه سالامبورسازی تبریز به واسطه عدم توجه به ارزشهای ذاتی اثر و انطباق کاربری مناسب به این بنا رخ نداده و باعث کمرنگشدن نقش این بنا در راستای تداوم هویت شهری شده است.
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( پاییز و زمستان ۱۳۸۵ )
چکیده
چکیده
مقادیر بارش موثر بعنوان بخشی از نیاز آبی محصول برنج در جلگه مازندران ، بلحاظ اهمیت بالای این جلگه در تأمین برنج کشور ، بتفکیک واریته های زودرس و دیررس ، بروشهای مختلف محاسبه و نهایتاً با استفاده از روش بارش قابل اطمینان برآورد گردید. مقایسه نقشه های همبارش موثر معلوم می دارد که مقادیر بارش موثر در بخش غربی جلگه بیشتر از بخش شرقی آن است و در نتیجه نیاز خالص آبیاری در بخش غربی کمتر است . از آنجا که دانستن مقادیر حداقل و حداکثر بارش موثر با اطمینان مشخص ، یاریگر برنامه ریزان در امور مختلف است ، مقادیر بارش موثر در سه فاصله اطمینان ۹۰، ۹۵ و ۹۹ درصد برآورد گردید. نقشه های مربوطه نشان می دهد که برای هر دو واریته زودرس و دیررس ، در بخش شرقی جلگه ، روی مقادیر بارش موثر کمتری می توان حساب باز کرد ؛ ضمن آنکه در سطوح اطمینان مختلف ، مقادیر بارش موثر برای واریته دیررس ، در حدود ۵۰ میلیمتر بیشتر از واریته زودرس است. همچنین نقشه های مربوط به دوره های بازگشت بارش موثر نشان می دهد که مقادیر بارش موثر در بخش های غربی و مرکزی بیشتر از بخش شرقی است و دسترسی به بارش موثر در فصل رشد برنج ،بر حسب دوره بازگشت ، در بخشهای مختلف منطقه ، از کمتر از ۸۰ تا بیش از ۴۲۰ میلیمتر در نوسان است.
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۸۸ )
چکیده
هدف: بیماری دیابت قندی با افزایش رخداد بیماریهای قلبی- عروقی همراه است. شواهدی مبنی بر اثر
ضد دیابتی و بهبود دهندگی عملکرد سیستم قلب و گردش خون در مورد زالزالک وجود دارد، بنابراین در این تحقیق اثر مصرف خوراکی و وابسته به اندوتلیوم سرشاخه این گیاه بهمدت ۶ هفته بر پاسخ انقباضی و رفع انقباضی آئورت سینهای ایزوله در مدل تجربی دیابت در موش صحرایی نر بررسی شد.
مواد و روشها: موشهای صحرایی نر به پنج گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با گیاه، دیابتی، دیابتی تحت درمان با گیاه و دیابتی تحت درمان با گلیبن کلامید تقسیم شدند. دو گروه تحت تیمار با گیاه نیز پودر سرشاخه این
گیاه که با غذای استاندارد موش مخلوط شده بود را با نسبت وزنی ۲۵/۶ درصد دریافت نمودند. میزان وزن و گلوکز قبل از کار و در هفتههای ۳ و ۶ پس از کار تعیین شد. در انتها، پاسخ انقباضی حلقههای آئورت سینهای به کلرور پتاسیم و فنیل افرین و رفع انقباضی به استیل کولین و سدیم نیتروپروسید با استفاده از بساط بافت ایزوله ارزیابی شد.
نتایج: میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی تحت تیمار بهطور معنیدار کمتر از گروه دیابتی بود (۰۱/۰P<). بهعلاوه، حداکثر پاسخ انقباضی آئورت سینهای دارای اندوتلیوم در گروه دیابتی تحت درمان با گیاه به کلرور پتاسیم و
فنیل افرین بهترتیب بهطور غیرمعنیدار و معنیدار (۰۵/۰P<) کمتر از گروه دیابتی بود و با حذف اندوتلیوم این تفاوت معنیدار از بین رفت. بهعلاوه، پاسخ رفع انقباضی حلقههای آئورتی دارای اندوتلیوم به استیل کولین در گروه دیابتی تحت درمان با گیاه در مقایسه با گروه دیابتی تیمار نشده بیشتر و معنیدار بود (۰۵/۰P<). در ضمن، هیچ تفاوت معنیدار بین گروهها از نظر پاسخ رفع انقباضی به سدیم نیتروپروسید مشاهده نشد.
نتیجهگیری: تجویز خوراکی و دراز مدت زالزالک از طریق اثرگذاری بر عوامل مرتبط با اندوتلیوم موجب کاهش پاسخ انقباضی و افزایش پاسخ رفع انقباضی در بافت آئورت موش صحرایی دیابتی میشود که این مطلب میتواند در جلوگیری از عوارض عروقی دیابت در دراز مدت سودمند باشد.
عصمت مجرد، علیرضا کرباسی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۱ ۱۳۹۱ )
چکیده
فرض وجود یک رابطه خطی بین صادرات و رشد اقتصادی در تحقیقات قبلی، ممکن است منجر به استنتاج نامعتبر شود؛ اگر رابطه واقعی غیر خطی باشد.
در مطالعه حاضر، به بررسی رابطه بین رشد اقتصادی و صادرات در اقتصاد کشورهای حاشیه دریای خزر (آذربایجان، ایران، قزاقستان، روسیه و ترکمنستان) با تأکید بر وجود اثرات غیر خطی در روابط علی پرداخته شد.
نتایج مطالعه نشان داد که در حقیقت، یک رابطه غیر خطی در ارتباط پویای بین صادرات و رشد تولید ناخالص داخلی وجود دارد. نتایج مدل انتقال ملایم (STAR) نشان داد که جریان غیر خطی علیت گرنجر، از صادرات به رشد تولید و بالعکس میباشد. همچنین آزمون دقت پیش بینی تناسب مدلهای غیر خطی را نسبت به تشخیص مدل خطی تأیید میکند.
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده
هدف: در این بررسی اثر ضد دردی تجویز دراز مدت فلاونوئید هسپرتین در موشهای صحرایی دیابتی شده توسط استرپتوزتوسین در دو آزمون فرمالین و غوطهور کردن دم در آب داغ ارزیابی شد.
مواد و روشها: موشها به شش گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با هسپرتین، دیابتی دریافت کننده سدیم سالیسیلات، دیابتی و دیابتی تیمار شده با هسپرتین یا گلیبن کلامید تقسیم شدند. هسپرتین نیز ۱ هفته پس از القای دیابت به میزان ۱۰ میلیگرم بر کیلوگرم بهصورت داخل صفاقی و یک روز در میان بهمدت ۶ هفته تجویز شد. در پایان کار، تحمل درد حرارتی با استفاده از آزمون غوطهور شدن دم در آب داغ و میزان احساس درد در آزمون فرمالین ارزیابی شد.
نتایج: نمرات درد در موشهای دیابتی در دو مرحله حاد و مزمن در آزمون فرمالین بهطور معنیدار بیشتر از موشهای کنترل بود و درمان با هسپرتین بهمدت ۶ هفته موجب کاهش معنیدار در نمرات درد در دو مرحله حاد و مزمن بهویژه مرحله مزمن شد (۰۵/۰P<). از نظر تحمل درد حرارتی نیز حالت دیابت موجب کاهش زمان تأخیر در بیرون کشیدن دم از آب شد (۰۱/۰P<) و درمان با هسپرتین موجب افزایش معنیدار این زمان در مقایسه با گروه دیابتی تیمار نشده شد (۰۵/۰P<).
نتیجهگیری: تجویز دراز مدت هسپرتین بهمدت ۶ هفته موجب افزایش تحمل درد حرارتی و کاهش احساس درد شیمیایی در حد کم در مدل تجربی دیابت قندی القا شده توسط استرپتوزوتوسین شد که این میتواند بهعنوان یک درمان کمکی در هیپرآلژزی دیابتی مطرح شود.
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده
هدف: هدف تولید یک سازه بیان کننده توالی یک ناحیه همپوشان از ژن NS۳ از ویروس ایزوله ایرانی است.
مواد و روشها: ابتدا بخش میانی ژن NS۳ با روش Nested-RT-PCR و با استفاده از سرم بیمار مبتلا به ژنوتیپ ۱a ویروس هپاتیت C تکثیر شد. بعد از کلون آن درون ناقل کلونینگ TA و غربالگری کلونها براساس روش سفید- آبی و Colony-PCR این کلونهای منتخب با روش تعیین توالی و هضم آنزیمی با BglII ارزیابی شد. توالی جدید با استفاده از نرمافزار با توالیهای دیگر مرجع مقایسه و درخت تکاملی ترسیم شد. بخش میانی ژن NS۳ تأیید شده و سپس به درون سازه بیانی، کلون شد و کلونهای مناسب با استفاده از دو نوع Colony-PCR شناسایی شد. ارزیابی نهایی بیان ژن با مشاهده GFP توسط میکروسکوپ فلورسانس، روش RT-PCR و وسترن بلات روی سلولهای ترانسفکت شده با سازه بیانی تأیید شد.
نتایج: توالی میانی NS۳ از روی سرم بیمار تکثیر و نتایج توالییابی و مقایسه ژنی نشان داد که این توالی به توالیهای مرجع شباهت داشته و در شاخه ژنوتیپ ۱ ویروس هپاتیت C قرار دارد. با روش Colony-PCR وجود و نیز جهت ژن درون پلاسمید بیانی تأیید شد. مشاهده GFP توسط میکروسکوپ فلورسانس، روش RT-PCR و وسترن بلات بهترتیب نمایانگر انتقال موفق سازه، بیان ژن و نیز تولید پروتئین در سلولهای ۲۹۳ بود.
نتیجهگیری: سازه بیانی حاوی بخش میانی ژن NS۳ که بایستی فاقد فعالیت پروتئازی باشد، نسبت به طول کامل ژن NS۳ میتواند در القای بهتر ایمنی توسط سلولهای عرضه کننده آنتی ژنی در موارد واکسن ویروس هپاتیت C مفیدتر واقع شود.
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده
هدف: در این مطالعه اثر ضد دردی کورکومین در موشهای صحرایی دیابتی در دو آزمون فرمالین و غوطهور کردن دم در آب داغ بررسی شد.
مواد و روشها: موشهای صحرایی به شش گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با کورکومین، دیابتی، دیابتی دریافت کننده سدیم سالیسیلات، و دو گروه دیابتی تحت تیمار با کورکومین (۱۰ و ۵۰ میلیگرم بر کیلوگرم) تقسیم شدند. کورکومین ۷ روز پس از تزریق استرپتوزوتوسین بهمدت ۵ هفته تجویز شد.
نتایج: تیمار با کورکومین در دوز بالا موجب کاهش معنیدار در نمرات درد موشهای دیابتی در مقایسه با گروه دیابتی در دو مرحله حاد و مزمن آزمون فرمالین شد (۰۵/۰P<). تزریق سدیم سالیسیلات نیز موجب کاهش معنیدار درد در مرحله مزمن آزمون فرمالین شد (۰۵/۰P<). به علاوه؛ در گروه دیابتی یک کاهش معنیدار در مدت زمان تأخیر در بیرون کشیدن دم در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد (۰۱/۰P<) و تیمار موشهای دیابتی با کورکومین در دوز بالا موجب افزایش معنیدار این زمان تأخیر در مقایسه با گروه دیابتی شد (۰۵/۰P<). همچنین موشهای دیابتی افزایش معنیداری را در سطح سرمی مالون دی آلدئید (۰۱/۰>P) نشان دادند و تیمار با کورکومین در دوز بالا میزان مالون دی آلدئید را بهصورت معنیدار کاهش داد (۰۵/۰>P).
نتیجهگیری: تجویز کورکومین موجب کاهش شدت احساس درد در دو مرحله حاد و مزمن آزمون فرمالین در موشهای دیابتی میشود و آستانه درد حرارتی را افزایش میدهد و بخشی از آثار سودمند آن از طریق کاهش پراکسیداسیون لیپیدی اعمال میشود.
دوره ۱۷، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
در این مقاله به بررسی خواص الاستیکی نانوعملگر پریفولدین در مقیاس میکروسکوپی میپردازیم. پریفولدین یک چپرون مولکولی است که از تجمع پروتئینهایی که اشتباه تا خوردهاند جلوگیری میکند. پریفولدین همچنین میتواند به عنوان یک نانوعملگر برای حمل محموله یا انتقال دارو ایفای نقش نماید. در این راستا شبیهسازی دینامیک مولکولی هدایت شده بکار رفته است که به بررسی ثابت فنر در آزمایش مولکولی بر اساس نظریه دو فنر سری شده میپردازد. نتایج حاصله برای محاسبه مدول یانگ و بررسی خواص مکانیکی نانوعملگر پریفولدینی مورد استفاده قرار گرفته است، نتایج نشان میدهد که نانو عملگر پریفولدینی رفتارهای متفاوتی به سرعتهای مختلف کشیدن نشان میدهد و همچنین این نتایج امکان بررسی پایدار ماندن هر کدام از شاخههای نانوعملگر پریفولدینی در مقابل شرایط متفاوت کشش را فراهم میکند. مدول یانگ بدست آمده برای شاخههای پریفولدین به میزان (۳ - ۳,۳ ± ۰.۰۱ Gpa) حاصل شده است. درک صحیح و کامل خواص مکانیکی نانوعملگر پریفولدینی امکان بررسی دقیقتر کاربرد آن در دارورسانی هوشمند و انتقال محمولههای بیماری زا را فراهم میکند.
دوره ۱۷، شماره ۱۰۵ - ( آبان ۱۳۹۹ )
چکیده
در تحقیق حاضر آرد کدو تنبل در سطوح ۰، ۱، ۳ و ۵ درصد به عنوان جایگزین آرد و شکر مصرفی در فرمولاسیون بیسکویت مورد استفاده قرار گرفت و ویژگی های فیزیکوشیمیایی، آنتی اکسیدانی، رئولوژیکی و حسی نمونه ها و همچنین اندیس پراکسید نمونه ها طی بازه های زمانی ۱، ۳۰ و ۶۰ روز پس از پخت بررسی شد. نتایج ارزیابی خواص رئولوژیکی خمیر نشان داد که پائین ترین درجه سست شدن خمیر و بالاترین عدد کیفیت متعلق به نمونه T۳ (حاوی ۵% آرد کدو تنبل+ ۹۵% آرد گندم+ ۲۵% شکر) بود (۰۵/۰p≤). با افزایش آرد کدو تنبل، میزان پروتئین بیسکویت های تولیدی به طور معنی داری کاهش و میزان چربی، فیبر و رطوبت بیسکویت های تولیدی به طور معنی داری افزایش یافت (۰۵/۰p≤). با افزایش مقدار آرد کدو تنبل، میزان اندیس پراکسید بیسکویت های تولیدی به طور معنی داری کاهش یافت (۰۵/۰p≤). درتمامی روزهای مورد بررسی با افزایش مقدار آرد کدو تنبل، میزان فنل تام نمونه ها به طور معنی داری افزایش و میزان (IC۵۰) بیسکویت های تولیدی به طور معنی داری کاهش یافت(۰۵/۰p≤). افزودن مقادیر مختلف آرد کدو تنبل منجر به کاهش معنی دار سختی و پیوستگی نمونه ها شد (۰۵/۰p≤). نتایج ارزیابی حسی نمونه ها نشان داد که بالاترین امتیاز پذیرش کلی متعلق به نمونه T۳ (حاوی ۵% آرد کدو تنبل+ ۹۵% آرد گندم+ ۲۵% شکر) بود. تیمار مذکور به عنوان تیمار برتر معرفی شد.
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۳ )
چکیده
دماهای حداکثر، طیف وسیعی از فعالیت¬ها را به¬خصوص در دورۀ گرم سال و ساعات بعدازظهر روز تحت¬تأثیر قرار می¬دهد. این مقاله تغییرات زمانی و مکانی دماهای میانگین حداکثر و بالاترین دماها را در ایران با روش¬های آماری در یک دورۀ ۴۵ساله بررسی می¬نماید. پهنه¬بندی¬های دمایی با استفاده از قابلیت-های شبکه¬ای GIS ¬انجام و با آزمون¬های مختلف آماری بررسی شد. همچنین رابطۀ دماهای حداکثر با عوامل محلی، و روندهای دمایی با استفاده از معادله¬های رگرسیونی تحلیل گردید. نتایج مطالعه، شش پهنۀ متفاوت دمای حداکثر را در کشور مشخص نمود. بررسی نقشه¬ها و مقایسۀ ضرایب β استاندارد مدل¬های رگرسیون چندگانه، نقش بارز عرض¬جغرافیایی و سپس ارتفاع را در کنترل دماهای حداکثر به¬خصوص در دورۀ سرد سال، با کمترین میزان تغییرپذیری دمایی در سواحل جنوب، تأیید می¬نماید. نتیجۀ آزمون¬ Shapiro-Wilk حکایت از نرمال¬بودن دماها و آزمون¬ Levene غالباً حکایت از برابری واریانس¬های دمایی بین پهنه¬ها داشت. همچنین آزمون¬های Games-Howell و Gabriel ثابت نمود که میانگین¬های دمای حداکثر پهنه¬ها در تمام مقیاس¬های زمانی به¬صورت دوبه¬دو با یکدیگر اختلاف معنی¬دار دارند که این امر نشان از درستی پهنه¬بندی¬ها دارد. میانگین دمای بعدازظهرها در سطح کشور برمبنای لایۀ شبکه¬ای، ۳/۲۵ درجۀ سلسیوس محاسبه شد که نسبت به ۴۵ سال گذشته ۶۲/۰ درجۀ سلسیوس افزایش یافته است.
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۵ )
چکیده
یکی از رویکردهای مهم در مطالعات آب و هواشناسی بررسی اثر تغییر عناصر اقلیمی بر عملکرد محصولات کشاورزی در عرصههای جغرافیایی است. این مطالعه با هدف پیشبینی عملکرد محصول ذرت تحت تأثیر پدیده تغییر اقلیم در استان کرمانشاه به انجام رسیده است. از مدل CGCM۳ تحت سناریوی A۱B و روش ریزمقیاس نمایی[۱] و نیز مدل کشاورزی WOFOST با بهرهگیری از آمار روزانه عناصر آب و هوایی چهار ایستگاه استان شامل دماهای حداقل و حداکثر، بارش، رطوبت نسبی و ساعات آفتابی در یک دوره ۲۸ساله (۲۰۰۹-۱۹۸۲) استفاده شده است. دادههای پایه (۲۰۰۹-۱۹۸۲) و آینده (۲۰۵۰-۲۰۲۳) از سایت سناریوها و دادههای اقلیمی کانادا اخذ و میزان تغییر هر یک از پارامترهای اقلیمی پس از ریزمقیاس نمایی بررسی و نتایج وارد مدل شبیهسازی کشاورزی WOFOST شد. نتایج تحقیق نشان داد دماهای حداقل و حداکثر ایستگاهها در دوره ۲۸ساله آتی به ترتیب به طور میانگین ۳/۱ و ۷/۱ درجه سلسیوس افزایش پیدا خواهد کرد. بارش با وضعیتهای افزایشی و کاهشی روبهرو خواهد شد. با وجود افزایش طول دوره رشد ذرت آبی در منطقه به دلیل افزایش دما، مقدار عملکرد پتانسیل محصول در آینده به دلیل کاهش بارندگی در بخشهایی از منطقه و نیز کاهش رطوبت نسبی به طور چشمگیری تا میانگین %۲۲ کاهش پیدا خواهد کرد. بیشترین کاهش عملکرد متوجه منطقه سرپل ذهاب در ناحیه پست و گرمسیری غرب استان به میزان %۷/۲۸ خواهد بود.
[۱]. Change Factor
دوره ۲۰، شماره ۷ - ( تیر ۱۳۹۹ )
چکیده
پژوهش حاضر، توسعه مدلی عددی برای پیشبینی عملکرد کنتور توربینی گاز با استفاده از معادله حرکت بر پایه تئوری تعادل گشتاور است. در این مدل با استفاده از دیدگاه قاب چرخان چندتایی و مدل اغتشاشی Standard k-ε شبیهسازی در حالت پایا بر روی یک کنتور توربینی گاز ۲اینچ با ظرفیت ۶۵G و کلاس ۱۵۰ ساخت شرکت ومتک بهوسیله نرمافزار فلوئنت انجام شد. جهت مدلکردن معادله تعادل گشتاور و محاسبه سرعت زاویهای روتور، کد UDF مناسب ایجاد و به نرمافزار اضافه شد. برای ارزیابی دقت مدل، نتایج شبیهسازی با دادههای تجربی بهدستآمده از سازنده کنتور مورد مقایسه قرار گرفت که اختلاف نتایج شبیهسازی و دادههای تجربی حدود ۰/۱۶% بود که نشان از اعتبار مدل ارایهشده در شبیهسازی عملکرد کنتور توربینی گاز است. نتایج بهدستآمده از شبیهسازی بیانگر عدم تقارن توزیع سرعت برای دبیهای بیش از Qmax ۰/۴ در پاییندست کنتور بود و برای اینکه این پدیده تاثیر منفی بر اندازهگیری جریان نداشته باشد، طول مناسب برای توسعهیافتگی جریان برای پاییندست کنتور با استفاده از شبیهسازی انجامشده حداقل ۱۰ برابر قطر لوله پیشنهاد شد. بنابراین میتوان با استفاده از مدل ارایهشده هزینههای سنگین طراحی و بهینهسازی کنتور توربینی را کاهش داد.
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
در این مقاله، به بررسی کاربرد شتابنگاشتهای مصنوعی در براورد تقاضا در سیستمهای تک درجه آزاد و ارزیابی دقت روابط تجربی ارائه شده در استاندارد ۲۸۰۰ ایران – ویرایش چهارم و نشریه ۳۶۰، بهمنظور تخمین حداکثر تقاضا در سازه، پرداختهشده است. در این راستا، سیستمهای یک درجه آزاد با رفتار غیر خطی الاستیک – پلاستیک مطلق و با زمان تناوب ۱/۰ تا ۰/۲ ثانیه و ضریب کاهش مقاومت بین ۲ تا ۸، به عنوان سیستم سازهای در نظر گرفته میشوند. سیستمهای یک درجه آزاد تحت شتابنگاشتهای مصنوعی که براساس توابع پوش مختلفی نظیر؛ مرکب، نمایی و ساراگونی-هارت تولیدشده، مورد تحلیل تاریخچه زمانی قرار میگیرند و نتایج حاصل از انجام تحلیل تاریخچه زمانی با روابط تخمینی ارائهشده در استاندارد ۲۸۰۰ ایران - ویرایش چهارم و نشریه ۳۶۰، مقایسه میشوند. بر اساس نتایج بهدستآمده، مشاهده میشود که روابط هر دو آییننامه در Rμ=۲ بهدرستی عمل نموده ولی برای Rμ های بالاتر دست پایین عمل میکند و دارای دقت کمتری میباشد. به همین منظور در ادامه مقاله روشی برای اصلاح روابط آیین نامه جهت برآورد بهتر سطح تقاضا لرزهای سازه ارائه گردیده است.
دوره ۲۵، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۰ )
چکیده
باتوجه به قرارگیری کشور ایران در کمربند خشک و نیمهخشک جهان، مطالعۀ پدیدۀ خشکسالی بهعنوان یکی از بلایای طبیعی گسترده با اثرگذاری درازمدت، در بخشهای مختلف بسیار اهمیت دارد. در این مطالعه، ابتدا خشکسالی با استفاده از دو شاخص خودتنظیم پالمر (SC-PDSI) و بارش-تبخیر و تعرق استانداردشده (SPEI) در چهار دورۀ ۳، ۶، ۱۲ و ۲۴ ماهه در ۱۰۱ ایستگاه کشور و در یک دورۀ زمانی ۲۴ساله (۱۹۹۲-۲۰۱۵) بررسی شد. پس از محاسبۀ مقادیر شاخصها، درصد سالهای توأم با هر طبقۀ خشکسالی محاسبه و نتایج با دادههای شبکهای دو پایگاه جهانی دادۀ خشکسالی مقایسه شد. نتایج نشان داد که براساس محاسبات، در هر دو شاخص بیشترین درصد سالها تحتسیطرۀ طبقۀ نرمال با تمرکز هستههای بیشینۀ نرمال در نیمۀ شرقی کشور و کمترین درصد سالها در طبقۀ خشکسالی بسیار شدید با تمرکز هستههای بیشینه در نیمۀ غربی، مرکز و جنوب کشور بوده است. آغاز دورۀ خشکسالی در شاخص SC-PDSI، سال ۱۹۹۹ و در دورههای زمانی چهارگانۀ شاخص SPEI، سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ بوده است. خشکسالیهای شدید و بسیار شدید در بخشهایی از کشور که از وضعیت بارشی نسبتاً مناسبتری برخوردار هستند، اتفاق افتاده است. مقایسۀ نتایج محاسبات با ۹۹ نقطۀ اخذشده از دو پایگاه داده نشان داد که در هر دو شاخص، پایگاه داده خشکسالی را شدیدتر از آنچه که هست، نشان داده است و باوجود هماهنگی زمانی مناسب، هماهنگی مکانی در شدتهای مختلف خشکسالی وجود ندارد. برپایۀ یافتههای این پژوهش، مناطق مستعد خشکسالی در کشور برای تنظیم برنامههای کلان مقابله با این مخاطره قابلشناسایی است.