جستجو در مقالات منتشر شده


۲۶۷ نتیجه برای قاسمی


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

Cette recherche, qui s’inspire particulièrement du « nudge », une approche innovante en stratégie comportementale, ainsi que de la sémiotique tensive, trouve sa motivation dans les incitations à consommer moins d’énergie. Tout au long de cette étude, nous cherchons à répondre à la question fondamentale de savoir si, en matière d'écologie, les « nudges » peuvent encourager les individus à adopter des modes de vie plus respectueux de l'environnement en modifiant les discours et en faisant ressurgir des situations éthiques oubliées. L’objectif de cette étude est de comprendre comment l'univers du discours est lié aux pratiques de vie et de fournir des solutions simples et pratiques en exploitant le pouvoir du langage et en analysant l'impact du discours indirect sur les mentalités, dans le but de guider les individus vers des choix énergétiques optimaux pour la création d'une ville durable. Étant donné que cette recherche est analytique, la méthode de présentation adoptée repose sur une étude de cas. Dans cette approche, nous avons commencé notre analyse par une description théorique de notre exemple choisi, puis l’avons analysé à travers les approches sémiotiques et la structure tensive. Les résultats des analyses ont démontré que l'approche du nudge peut créer une dynamique éthique, encourageant les individus à s'organiser pour contribuer à une meilleure forme de vie. En orientant subtilement les choix sans contrainte, cette méthode favorise des comportements responsables et solidaires, tout en renforçant la prise de conscience collective


دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

به­منظور بررسی قرابت ژنتیکی دو جمعیت از ماهی سنگسر معمولی در خلیج فارس (مناطق آبادان و بندرعباس) از نشانگرهای مولکولی AFLP استفاده گردید. تعداد ۱۴ نمونه از آبادان (E"۲۵/۵۶ '۵۱ °۴۸ و N "۹۷/۲۲ '۹۸ ۲۹) و ۱۱ نمونه از بندرعباس ( E"۷۳/۱۹ '۲۷ °۵۶ و N "۵۶/۱۳ '۱۸ °۲۷) جمع­آوری شد. در مجموع ۴۱۰ باند قابل امتیازدهی با استفاده از شش ترکیب آغازگر EcoRI/MseI مشاهده شد که ۸۸ عدد از آنها چند شکل بودند (۴۶/۲۱ درصد). درصد باندهای چند شکل در ایستگاه آبادان ۶۴/۸۸ و در ایستگاه بندرعباس ۱۸/۶۸ درصد بود. مقدار هتروزیگوسیتی در ایستگاه آبادان (۳۳۰/۰) بیشتر از ایستگاه بندرعباس (۲۲۲/۰) محاسبه شد که علت آن را می توان به شرایط محیطی و اکولوژیک نسبت داد. ماتریکس فاصله ژنتیکی براساس ضریب Nei، فاصله ژنتیکی بین دو ایستگاه مورد مطالعه را ۱۱۲/۰ نشان داد. درخت فیلوژنی یک الگوی واضح از جدایی دو جمعیت را نشان داد که بیان­کننده پراکنش محدود تخم و لارو سنگسر معمولی در مناطق آبادان و بندرعباس می­باشد. همچنین الگوی پراکنشی این گونه با فاصله جغرافیایی کاملاً هماهنگی داشت که بیانگر این بود مخزن ژنی این گونه بین مناطق آبادان و بندرعباس یکنواخت نیست. درجمع­بندی نهایی، با توجه به فاصله ژنتیکی و نمودار حاصل از آنالیز PCA بین دو ایستگاه، جمعیت­ها از یکدیگر جدا بوده و می­توان اظهار داشت که نمونه های ایستگاه آبادان و ایستگاه بندرعباس دو جمعیت جدا از هم هستند.

دوره ۱، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۷ )
چکیده

یکی از مسائل مهمی که در نظریه ساختارگرایی بدان پرداخته شده، رابطه میان زبان و روایت و چگونگی تبلور زمان در روایت است. از منظر برخی فیلسوفان، همچون پل ریکور، فهم زمان به‌گونه‌ای تجریدی بسیار مشکل است؛ اما یکی از راه‌هایی که باعث ملموس و عینی‌شدن این امر انتزاعی می‌شود، کنش روایت است. به‌طورکلی بر مبنای تحلیل ساختارگرایان، ‌به‌ویژه بارت و ژرار ژنت، زمان یکی از مؤلفه‌های اصلی پیشبرد هر روایت است که به همراه علیّت، خط داستان را به پیش می‌برد؛ به‌علاوه هر متن روایی دارای دو زمان است: یکی زمان دال روایت (یعنی مقدار زمان خوانش متن روایی) و دیگر زمان مدلول (یعنی مقدار زمان رخدادهای داستان). ساختارگرایان، به‌ویژه ژنت، درخصوص زمان «در» روایت سه مسئله را مطرح کرده‌اند: ۱. ترتیب: چگونگی نظم و توالی و آرایش رخدادها در سخن روایت؛‌ ۲. دیرش: مناسبات میان طول زمان داستان و زمان سخن یا دال روایت؛ ‌۳ بسامد: شمار دفعاتی که رخدادی روی می‌دهد و شمار دفعاتی که آن رخداد نقل و روایت می‌شود. علاوه بر این‌ها، در پایان مقاله، انواع روابط میان زمان روی دادن رخدادها در داستان و زمان نقل و روایت آن‌ها از جانب راوی هم توصیف شده است.

دوره ۱، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۲)- ۱۳۹۲ )
چکیده

نظامی گنجوی، مثنوی­سرای بزرگ قرن ششم هجری قمری و یکی از بنیان گذاران ادبیات داستانی منظوم فارسی است. یکی از جذابیت­های مثنوی­های نظامی وجود تحمیدیه­ها، مناجات و معراجیه­هایی است که در آغاز هر یک از منظومه­هایش دیده می شود که به دلیل زیبایی و تخیل زائدالوصف آن ها بسیار مورد توجه پیروان او بوده است. مقاله حاضر در پی بررسی تطبیقی معراجیه­های خمسه نظامی و سه معراج­نامه عربی پیش از او یعنی المعراج قشیری، معراج­النبی ابن­عباس و الإسراء و المعراج ابن حجر عسقلانی و سیوطی است که بر این اساس شباهت­ها و تفاوت­ها را در ساختار و محتوای آن ها نشان داده است و بدین نتیجه دست یافته که با وجود وجوه افتراق متعدد، نظامی در سرودن معراجیه­های خود تحت تأثیر بسیار معراج­نامه­های مذکور بوده است. برای رسیدن به این برآیند، ابیات معراجیه­های نظامی با شواهدی که از معراج­نامه­های مذکور به دست آمده، در کنار هم قرار گرفته تا بدین گونه میزان شباهت­ها آشکارتر شود.      

دوره ۲، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۹۰ )
چکیده

L – لیزین یکی از اسیدهای¬آمینه ضروری است که در تغذیه انسان و دام اهمیت بسزایی دارد. این اسیدآمینه به دلیل کاربرد بسیار در صنایع دارویی و غذایی حائز اهمیت می¬باشد. تولید صنعتی لیزین از نظر اقتصادی بسیار مهم است. سالانه چندین هزار تن لیزین در جهان بوسیله Corynebacterium glutamicum تولید می¬شود. روش بررسی: پس از تهیه پرایمرهای اختصاصی با دو توالی برشی برای آنزیم¬های NheI و HindIII، ژن مورد نظر با روش PCR تکثیر یافت و جهت تعیین ترادف و هضم آنزیمی مناسب در وکتور pTZ۵۷R/T کلون گردید. پس از تعیین ترادف و اطمینان از صحت ژن مورد نظر، قطعه ژنی با انتهای چسبنده در وکتور بیانی pET۲۸a کلون و در سویه E.coli BL۲۱(DE۳) ترانسفورم گردید. پلاسمید نوترکیب با روش¬های هضم آنزیمی و تعیین ترادف ارزیابی شد. یافته¬ها: ژن LysA به طول kb ۳/۱ با توالی صحیح کلون گردید. هضم آنزیمی با موفقیت انجام شد بدین ترتیب که ژن LysA به طور کامل از پلاسمید جدا گردید. همسانه سازی با استفاده از SDS-PAGE تایید شد. بحث: در این مطالعه برای اولین بار بیان ژن آنزیم دی¬آمینوپیمیلات¬دکربوکسیلاز (۴,۱.۱.۲۰ EC) همسانه گردید و وکتور بیانی بررسی شد.

دوره ۲، شماره ۶ - ( تابستان ۱۳۸۸ )
چکیده

در این مقاله به بررسی جایگاه نقیضه درگستره نظریه های ادبی معاصر پرداخته می شود. برخی از نظریه های ادبیِ معاصر از نقیضه به عنوان گونه¬ای ادبی برای تشریح روندها و سازوکارهای حاکم بر سخن ادبی استفاده می کنند و برخی از آن¬ها نیز همچون نظریه ساخت شکنی، خود به مانند نقیضه عمل می کنند. از نظر فرمالیست¬های روسی، نقیضه در حکم گونه ای ادبی است که دگرگونی و تطوّر انواع ادبی و آشنایی زداییِ متون ادبی را به بهترین وجه به گونه ای آشکار به نمایش می گذارد. میخاییل باختین نیز نقیضه را در بطن منطق گفت وگویی خود می گذارد. از نظر او، هر نقیضه ای آمیزه زبانی مبتنی بر منطق گفت وگویی عامدانه است که در بطن آن، زبان ها و سبک های گوناگونی نهفته است. از نظر ساختگرایان نیز نقیضه از گونه های ادبی ثانویه و پیچیده است که مسئله بینامتنیّت را نمایان می کند. رابطه میان نقیضه و ساخت شکنی نیز به شیوه عملکرد این ها مربوط است؛ هر دوی این ها با رخنه کردن و اقامت گزیدن در متون پیشین باعث نقض و ازهم گسیختن ساختارهای آن ها می شوند.

دوره ۳، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۸ )
چکیده

در سال‌های اخیر، به دلیل محدودیت منابع فسیلی و افزایش غیرمعمول قیمت محصولات پایه‌نفتی، تلاش‌های بسیاری در راستای بهره‌برداری صنعتی از چسب‌های مشتق از منابع طبیعی صورت گرفته است. اما استحکام چسبندگی این دسته از چسب‌ها نیازمند اصلاح است.
در مطالعه جاری، استحکام برشی لب­به­لب پلیمر طبیعی صمغ پارسی (Persian gum, PG) تراوش­شده از درخت بادام کوهی بر سه زیرآیند شیشه، پلی(اتیلن ترفتالات) و پارچه سلولزی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، به­منظور تهیه چسب پودری اکریلیکی و ارزیابی چسبندگی آن بر زیرآیندهای مذکور، آلیاژسازی پراکنه صمغ با لاتکس کوپلیمر پلی(متیل متاکریلات - تصادفی - بوتیل اکریلات) با ۳۰ درصد وزنی متیل ­متاکریلات (Poly(methyl methacrylate-co-butyl acrylate) with ۳۰ wt. % methyl methacrylate, MBC۳۰) انجام شد. برهم‌کنش‌های مولکولی PG، MBC۳۰ و آلیاژ حاوی ۵۰ درصد وزنی PG با طیف‌سنجی فروسرخ شناسایی گردید. همچنین مورفولوژی آلیاژهای حاوی مقادیر مختلف PG با استفاده از میکروسکوپی الکترونی روبشی از سطح مقطع شکست آن‌ها ارزیابی شد.
مفصل سلولزی تهیه شده با پراکنه آبی PG استحکام برشی بالایی برابر با ۳۴۰ کیلوپاسکال نشان داد؛ در حالی که PG به­دلیل عدم توانایی تشکیل فیلم یکپارچه، تردی زیاد و عدم قابلیت نفوذ و درهم‌تنیدگی مکانیکی با زیرآیندهای شیشه‌ای و پلی‌استری، مفصل مناسبی تشکیل نداد. نتایج نشان داد که با افزودن ۵۰ درصد وزنی PG به MBC۳۰، علاوه بر امکان تهیه چسب پودری، استحکام برشی MBC۳۰ بر زیرآیندهای گوناگون از قبیل شیشه، پلی(اتیلن ترفتالات) و پارچه به ترتیب ۲۰، ۱۱ و ۱۴ برابر MBC۳۰ خالص افزایش یافت. به­ عبارت دیگر، با تقویت برهم‌کنش اجزای سازنده چسب و در نتیجه افزایش هم‌چسبی (Cohesiveness) آمیزه از یک سو و افزایش چسبندگی آمیزه چسب با زیرآیند از سوی دیگر می‌توان استحکام برشی چسب را بهبود بخشید. در پژوهش حاضر، صمغ پارسی به عنوان عامل بازپراکنش چسب‌های فشار- حساس اکریلیکی در آب معرفی و سامانه‌های چسبی جدیدی با قابلیت استفاده در صنایع سلولزی ابداع شد.


دوره ۳، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۶)- ۱۳۹۴ )
چکیده

ادبیات فارسی و عربی در طول تاریخ پیوندهای تنگاتنگ و مشابهت­های فراوانی با یکدیگر داشته­اند. این دو ادبیات در دورۀ معاصر نیز به سبب پشت سر نهادن تحولات و تجربیات مشترک و نزدیکی گرایش­های فکری و ادبی شاعران، از همسانی­های بسیاری برخوردارند؛ از‌این‌رو، در جامعۀ ادبی ما یکی از زمینه­های مهم پژوهش در حوزۀ ادبیات تطبیقی، مقایسۀ شاهکارهای هنری این دو ادبیات است. در پژوهش حاضر برآنیم تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مکتب آمریکایی در ادبیات تطبیقی، به بررسی دو شعر معروفِ «مرد مصلوب» شاملو و «المَسیحُ بَعدَ الصَّلب» بدر الشاکر السیّاب که باززایی و بازآفرینی بخش پایانی زندگی مسیح­اند، بپردازیم. به همین سبب کوشیده­ایم تا ضمن تبیین قرابت­های فکری و ادبی شاملو و سیّاب و نمایاندن جایگاه اسطورۀ مسیح در اشعار آن­ها، دو شعر ذکرشده را از جهت بهره‌گیری از اسطورۀ مسیح، ساختار روایی و شیوۀ روایت، نمادگرایی و بهره­گیری از موسیقی تکرار، مورد مطالعه و تحلیل قرار دهیم.         

دوره ۳، شماره ۶ - ( پاییز و زمستان ۱۳۹۵ )
چکیده

چشم، مهم­ترین اندام­ جسمانی به­شمار می­رود که کاربرد آن، دریافت داده­های گوناگون از محیط بیرونی، ذخیره آن در لایه­های سه­گانه ذهن (تخیل، توهم و تعقل) و شکل­گیری شناخت است. فعل «رأی» (دیدن)، به­­عنوان کار اصلی چشم، در ترکیب­های هم­نشینیِ گوناگون می­تواند گستره معنایی خود را وسعت ­بخشد و علاوه بر دیدنِ بیرونی، بر دیدن درونی مانند دانستن نیزدلالت­ کند. بر همین اصل، در برگردان فارسی و تفسیر آیات باید به شبکه معنایی و بافت زبانی توجه نمود. در قرآن‌کریم، بنابر اهمیت توانایی بینایی انسان در مسیر رسیدن به شناخت مفاهیم پیچیده ذهنی و غیر مادی، فعل مذکور کاربرد وسیعی داشته­است. زین رو، جُستار حاضر سعی خود را برآن گذاشته­است تا با رویکرد زبان­شناسی شناختی و با استناد به روش وصفی ـ تحلیلی، قالب­های معنایی فعل «رأی» را بر پایه نظریه معناشناسی قالبیِ چارلز فیلمور، در آیات قرآن‌کریم و برگردان فارسی آن (مکارم‌شیرازی، ارفع، پورجوادی، خرم­دل، الهی‌قمشه­ای و صفارزاده) بررسی و تحلیل ­نماید. در نمونه­های قرآنی مورد بررسی، فعل «رأی» دارای یک قالب معنایی دیداری ـ ادراکی به­عنوان قالب معنایی مرکزی و چهار قالب شناختیِ باورداشتن، شناختن و دانستن، مشاهده­کردن و درک­کردناست که پایه ابتدایی آن، همان دیدنِ ظاهری با چشم سر می­باشد.دستاورد پژوهش، بیان­گر آن است که مترجمین در برگردان فارسی قالب معناییِ مناسب با بافت زبانی آیات به ­خوبی عمل نکرده‌اند؛ ضمن آن‌که به تفاوت معنایی میان معادل­های فارسی هم­معنا مانند دیدن و مشاهده­کردن، نیز دقت لازم را مبذول نداشته و گاهی به‌جای یکدیگر به­کار برده­اند.

دوره ۳، شماره ۱۰ - ( تابستان ۱۳۸۹ )
چکیده

وجه در برابر گونه؛ بحثی در قلمروی نظریه انواع ادبی دکتر قدرت قاسمی پور عضو هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز سابقه¬ی بحث در باب گونه¬های ادبی، برمی گردد به دستگاهِ ردگان¬شناسی و تقسیم¬بندی آثار ادبی از نظر ‏افلاطون و ارسطو که سه گونه¬ی اصلیِ حماسه، نمایش¬نامه و آثار غنایی را بر اساسِ «وجه» یا چگونگیِ ‏بازنماییِ سخن در کلامِ گوینده یا شاعر بررسی کرده¬اند. در نظریه¬ی انواعِ ادبیِ معاصر، از این اصطلاح برای ‏بیان جنبه¬های درون¬مایگانیِ گونه¬های ادبی استفاده می¬شود. به مددِ اصطلاح وجه، چرایی و چگونگیِ کاربرد ‏اصطلاحاتی وصفی همچون: «تراژیک، حماسی، غنایی، مرثیه¬ای، طنز¬آمیز» تشریح می¬شود که بر جنبه¬های ‏مفهومی و درون¬مایگانی دلالت دارند؛ مثلاً وقتی می¬گوییم این اثر «رمانی حماسی» است، بدین معناست که نوع ‏یا گونه¬ی آن رمان است، لیکن وجه معنایی آن حماسی است. تفاوت دیگر وجه با گونه در این است که یک ‏گونه¬¬ی خاص همچون حماسه یا تراژدی ممکن است از بین برود، ولی وجه تراژیک و حماسی آن ممکن تا ‏زمان¬ها باقی بماند. اصطلاحاتِ «وجه¬نما» ـ یعنی اصطلاحاتی همچون: «تراژیک، حماسی، غنایی، مرثیه¬ای، طنز¬‏آمیزـ وابسته به شکل و ساختار صوری آثار ادبی خاص نیستند، بلکه گویای جنبه¬های درون¬مایگانی آثار ادبی ‏هستند. همچنین، این مبحث ناظر است بر این که چگونه برخی از انواع ادبی¬ـ همچون تراژدی، حماسه و غزل¬ـ ‏آن¬قدر گسترش پیدا می¬کنند که ویژگی¬های درون¬مایگانیِ آن¬ها، برای توصیف ابعادِ درون¬مایه¬ای دیگر انواع ‏ادبی به کار می¬روند و در مقابل برخی انواع ادبی¬، همچون: رمان، داستان کوتاه، قصیده و مقامه از چنین ‏خصلتی برخوردارنیستند. ‏

دوره ۳، شماره ۱۰ - ( تابستان ۱۴۰۱ )
چکیده

هدف از انجام این پژوهش استانداردسازی پرسشنامه مسئولیت پذیری در داوران نخبه فوتبال و فوتسال آسیا بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بوده که به صورت میدانی به اجرا درآمده است. جامعه آماری این پژوهش را داوران نخبه فوتبال و فوتسال آسیا در دو بخش مردان و زنان تشکیل دادند که از بین آنها تعداد ۲۹۲ پرسشنامه جمع آوری شد. به منظور جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه محقق ساخته مسئولیت پذیری که مشتمل بر ۲۵ سؤال بوده استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید مدیریت ورزشی به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده­ها از شاخص های توصیفی و آزمون های آماری ضریب آلفای کرونباخ، ضریب امگا مک­دونالد، ضریب تتا، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج نشان داد پایایی پرسشنامه مسئولیت پذیری (۹۳۴/۰=θ، ۹۲۱/۰=Ω، ۸۵/۰=α) می­باشد. در خصوص روایی سازه و بر اساس میزان روابط و سطح معناداری، تمامی سؤالات رابطه معناداری با عامل­ها داشتند و توانستند پیشگوی خوبی برای عامل خود باشند. شاخـص­های نسبت X۲  به df برابر با ۹۱/۲ و (RMSEA) که برابر با ۰۹۳/۰ می­باشد، بنابراین مدل از برازش لازم برخوردار است. همچنین شاخص­های ۹۸/۰=NFI، ۹۸/۰=CFI، ۹۴/۰=GFI، ۹۲/۰=AGFI و ۹۰/۰=IFI برازش مدل را تأیید کردند. برازش مدل­ را تأیید کردند.

دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

یکی از وظایف مدیریت منابع انسانی انتخاب کارکنان شایسته و متناسب با فعالیت‌های سازمان است. گزینش نیروی انسانی شایسته‌ای که بتواند عملکرد مناسبی در جهت اهداف استراتژیک سازمان داشته باشد. این مقاله با هدف شناسایی معیارهای انتخاب کارکنان به کمک تکنیک دلفی و با استفاده از روش‌های تصمیم‌گیری چند معیاره فازی در شرایط نبود قطعیت امتیازدهی، به دنبال حداکثر کردن بهره‌وری در این حوزه می‌باشد. روش پژوهش توسعه‌ای – کاربردی و روش جمع‌آوری اطلاعات کتابخانه‌ای و میدانی از طریق پرسشنامه و مصاحبه می‌باشد. جامعه آماری پژوهش مدیران ارشد و میانی صنایع کوچک و متوسط شهرک‌های صنعتی استان مرکزی است. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش تاپسیس فازی و تصمیم‌گیری گروهی استفاده شده است. نتایج نیز نشان از شناسایی ۱۵ معیار شخصیت، انضباط، ویژگی‌های فیزیکی، اخلاق و ادب، انگیزه‌های درونی، نداشتن سوء سابقه، تفکر سیستمی، مهارت، هوش، کارآموزی، تجربه، سن، تحصیلات، چندپیشگی و معرف مناسب به ترتیب اولویت می‌باشد. یکی از وظایف مدیریت منابع انسانی انتخاب کارکنان شایسته و متناسب با فعالیت‌های سازمان است. گزینش نیروی انسانی شایسته‌ای که بتواند عملکرد مناسبی در جهت اهداف استراتژیک سازمان داشته باشد. این مقاله با هدف شناسایی معیارهای انتخاب کارکنان به کمک تکنیک دلفی و با استفاده از روش‌های تصمیم‌گیری چند معیاره فازی در شرایط نبود قطعیت امتیازدهی، به دنبال حداکثر کردن بهره‌وری در این حوزه می‌باشد. روش پژوهش توسعه‌ای – کاربردی و روش جمع‌آوری اطلاعات کتابخانه‌ای و میدانی از طریق پرسشنامه و مصاحبه می‌باشد. جامعه آماری پژوهش مدیران ارشد و میانی صنایع کوچک و متوسط شهرک‌های صنعتی استان مرکزی است. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش تاپسیس فازی و تصمیم‌گیری گروهی استفاده شده است. نتایج نیز نشان از شناسایی ۱۵ معیار شخصیت، انضباط، ویژگی‌های فیزیکی، اخلاق و ادب، انگیزه‌های درونی، نداشتن سوء سابقه، تفکر سیستمی، مهارت، هوش، کارآموزی، تجربه، سن، تحصیلات، چندپیشگی و معرف مناسب به ترتیب اولویت می‌باشد.      

دوره ۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۲ )
چکیده

اهداف: یکی از چالش‌های امروز جهان بحران معنویت است که عمدتا به علت تمرکز مدرنیسم بر مادی‌گرایی و مصرف‌گرایی رخ‌داده‌است. در بیست سال اخیر نظریات اندیشمندان مختلفی پیرامون معماری و شهرسازی معنویت‌گرا آغازشده که گام مهمی در تحقیقات حوزه معنویت بشمار می‌رود. هدف این پژوهش فهم ابعاد کیفیت معنویت در فضاهای‌شهری و سنجش آن در برخی فضاهای‌شهری اصفهان است.
روش‌ها: در بخش کیفی از روش مرورسیستماتیک جهت مرور ادبیات‌موضوع، روش دلفی و مصاحبه نیمه‌ساختاریافته با نخبگان و متخصصین (۵۱ نفر) و مصاحبه عمیق با شهروندان (۲۱ نفر) جهت شناسایی ابعاد معنویت و ویژگی‌های فضاهای‌شهری‌معنوی بهره گرفته‌شده و مصاحبه‌ها با روش تحلیل‌مضمون، تحلیل و شبکه مضامین ارائه‌شده‌است.
یافته ها: در بخش کمی، آرای دو گروه نخبگان (۵۱ نفر) و شهروندان (۴۰۰ نفر) به منظور رتبه­بندی ادراک معنویت از ۲۲ فضای منتخب شهراصفهان بر اساس مقیاس لیکرت به وسیله پرسشنامه بررسی ‌شده و از آزمون فریدمن جهت رتبه بندی ادراک معنویت و از تحلیل واریانس یک طرفه جهت مقایسه ادراک حس معنویت گروه‌های مختلف استفاده شده‌است.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهد فضای شهری معنویت‌گرا در بستری (زمینه پیشینی) بر اساس اعتقادات دینی یا غیر‌دینی شکل گرفته و هر کدام از این زمینه‌ها به شکل‌گیری هویت اجتماعی فرهنگی در شهر ختم می‌شوند که بسترساز خلق فضاهای شهری معنوی است. اینگونه فضاها اثرات متفاوتی بر افراد دارد (اثرات پسینی) که شامل ارتباط مطلوب فرد با خدا، خود، دیگران و طبیعت است. هم چنین بر اساس امتیازات دو گروه اساتید و شهروندان به میزان معنویت در فضاهای شهری اصقهان، مسجد جامع بیشترین و بازارچه حسن آباد کمترین امتیاز را کسب نموده‌اند.

دوره ۴، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده

امروزه مواد زیستی، کاربردهای وسیعی در صنایع مختلف پیدا کرده است. در این راستا مولکول‌های زیستی با قابلیت‌های مختلف شناسایی شده‌اند که یکی از آنها باکتریورودوپسین می‌باشد. باکتریورودوپسین در غشاء ارغوانی هالوباکتریوم سالیناریوم یافت می‌شود. باکتریورودوپسین به جهت پایداری و خواص مختلف آن از جمله خاصیت پمپ پروتونی، کاربردهای زیادی در صنایع مختلف دارد. یکی از مهم ترین مراحل تولید صنعتی و نیمه صنعتی باکتریورودوپسین، جداسازی وخالص سازی غشاء ارغوانی می‌باشد. در این پژوهش پس از کشت هالوباکتریوم سالیناریوم، جداسازی باکتریورودوپسین بر اساس روش یوسل انجام شد. برای تولید باکتریورودوپسین در مقیاس نیمه صنعتی، روش بهبود یافته با جایگزینی روش مکانیکی به جای روش آنزیمی جهت تخریب DNAو استفاده از شوک اسمزی به جای دیالیز طراحی و اجرا شد؛ این روش منجر به کاهش زمان و هزینه جداسازی نسبت به روش یوسل گردید. نتایج حاصل از روش بهبود یافته با روش یوسل مقایسه شد. میزان آلودگی غشاء ارغوانی به DNA در هر دو روش زیر ۵ درصد می‌باشد. درصد خلوص برای روش بهبود یافته، ۱±۶۷ و برای روش یوسل ۴±۶۸ درصد محاسبه گردید که نشان دهنده خلوص برابر برای هر دو روش می‌باشد. میزان باکتریورودوپسین برای روش بهبود یافته به ازای هر لیتر کشت برابر ۴/۰±۲/۸ میلی گرم و برای روش یوسل ۶/۰±۱/۸ میلی گرم بدست آمد. سنجش میزان فعالیت به روش کویاما نشان داد که برای هر دو روش با مقدار برابرباکتریورودوپسین، تغییر pH به اندازه ۱ واحد می‌باشد. بنابراین روش بهبود یافته در این پژوهش توانسته است با حفظ خصوصیات باکتریورودوپسین زمان و هزینه جداسازی را کاهش دهد.

دوره ۴، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۹ )
چکیده

ضرورت افزایش محصولات کشاورزی به تناسب رشد جمعیت و مدیریت بحران کم‌آبی نیازمند ابتکاراتی است تا همزمان با حفظ محیط­زیست، بتواند با به­کارگیری روش‌های ذخیره رطوبت خاک بر کمیّت و کیفیت محصولات تولیدی بیفزاید. در این مطالعه، اثر درصدهای مختلف نشاستۀ گرمانرم به­همراه سازگارکننده مالئیک­انیدرید و همچنین نانوذره خاک رس (۱۵A) بر مقادیر محتوای ژلی و خواص مکانیکی خاکپوش‌های کشاورزی بر پایۀ پلی­لاکتیک­اسید و مخلوط پلی­اتیلن سبک و پلی­اتیلن خطی سبک مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از درصدهای ۰، ۱۰، ۲۰ و ۳۰ نشاستۀ گرمانرم در مخلوط ۸۰/۲۰ پلی­اتیلن سبک و پلی­اتیلن خطی سبک و همچنین پلی­لاکتیک­اسید استفاده شد. در طرح آزمایشی انجام شده پارامترهای مستقل، شامل درصد نشاستۀ گرمانرم، نوع پلیمر پایه و پیرشدگی و پارامترهای وابسته نیز میزان محتوای ژلی، استحکام کششی، درصد ازدیاد طول در هنگام شکست و مدول کشسانی در نظر گرفته شد. محتوای ژلی در آمیزه­های حاوی پلی­اتیلن با افزودن نشاستۀ گرمانرم، افزایش و همچنین در آمیزه­های حاوی پلی­لاکتیک­اسید به­تدریج کاهش یافت. بازه تغییرات محتوای ژلی برای نمونه­های آزمایشی قبل و بعد از آزمون پیرشدگی به­ترتیب: بین ۱۰ الی ۲۱ و ۲ الی ۵ درصد به‌دست آمد. استحکام کششی و ازدیاد طول تا شکست با افزودن نشاستۀ گرمانرم، برای هر دو مجموعه ترکیبات قبل از آزمون پیرشدگی کاهش یافت. اما این روند کاهنده در اختلاط ۲۰ درصدی نشاستۀ گرمانرم، کمتر بود. مقادیر استحکام کششی و ازدیاد طول تا شکست به­ترتیب بین ۱۲ الی ۱۹ مگاپاسکال و ۵۰ الی ۳۵۰ درصد متغیر بود. این مقادیر برای نمونه­ها بعد از آزمون پیرشدگی به­ترتیب بین ۷ الی ۱۱ مگاپاسکال و صفر تا ۵ درصد تغییر کرد.

دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

هنر، به مثابه روح زمانه و بازتاب نگاه خاص هنرمند به پیرامون خود، زبان وطرز بیان خاصی برای انعکاس دیدگاه خود دارد. ظهور هنرهای گوناگون با ساختاری مشترک در هر عصر، بازتاب نگاه و اندیشه ذهنی ساختاری مشابهی میان آفرینندگان و هنرمندان آن است. گرچه بن مایه هر کدام از هنرها از ادبیات تا موسیقی عناصر مجزا و خاصی برای ارائه می طلبد؛ گاه در میان هنرهای گوناگون یک دوره اجتماعی، میتوان ساختار و سبک مشابه و مشترکی مشاهده کرد. یکی از دوره های مهم و تاثیرگذار هنر ایران یعنی عصر صفوی )قرن ۱۱ هجری، قمری( محمل مناسبی برای بروز شباهت های ساختاری میان دو هنر این دوره یعنی شعر )معروف به سبک هندی( و مینیاتور آن )مکتب اصفهان( فراهم آورده است؛ تا آنجا که می توان شباهت سبکی یکسان و غیرقابل انکاری را میان دو هنر یاد شده قائل شد.
بر این اساس در مقاله حاضر، با تکیه بر ادبیات و ویژگی های سبک شناسانه شعر سبک هندی به مقایسه آن با مینیاتور همان دوره پرداخته شده است. پس از بررسی ویژگیهای موردنظر و انطباق آن با وجوه زیرساختی در مینیاتور،در نهایت به نظام مندی مشترکی میان دو هنر دست یافتیم. غلبه مضمون بر موضوع دربرابر خط بر رنگ و غلبه محور جانشینی از جمله موارد مشابه ساختاری میان دو هنر مورد نظر است که به آن پرداخته شده است.

دوره ۴، شماره ۳ - ( تابستان ۱۴۰۱ ۱۴۰۱ )
چکیده

از سده گذشته تا به امروز ایده‌ی پیشرفت مادی و سیطره بر طبیعت علیرغم دستاوردهای غیرقابل انکار بر سطوح مختلف زندگی اما مخاطرات و آسیب‌های زیست محیطی زیادی را دامن‌گیر زندگی بشر کرده است. بنا به شواهد و پژوهش‌های انجام شده در خصوص مسائل بدخیم زیست محیطی در ایران کشور ما نیز از آنچه که می‌توان تله‌ی مخاطره پیشرفت به هر قیمتی نامید، در امان نیست. در پژوهش حاضر این پرسشواره به بحث گذاشته می‌شود که تغییر و تخریب در بافت طبیعی و کهن بوم این سرزمین چه آثاری بر سلامت سپهر زندگی به جای می‌گذارد؟ در پاسخ به این پرسش مطروحه این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که مداخلات و دست کاری در بافت طبیعی زیست بوم و اقلیم می‌تواند خصلت زیست جهان همواره متکثر و متعادل ایرانی را در معرض فرسایش و بسامدهای بد محتوم قرار دهد. مقاله‌ی حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد انتقادی به‌عنوان چارچوب نظری به نگارش درآمده است. بهره گیری از مبانی نظری «اقلیم» در جغرافیای سیاسی و «زیست جهان» در فلسفه‌ی پدیدارشناسی برای ابزار تحلیل مورد استفاده قرار گرفته است.
 

دوره ۴، شماره ۱۵ - ( پاییز ۱۳۹۰ )
چکیده

ترجمۀ مقاله¬ای که در پی می¬آید، تلخیص یکی از مهم¬ترین مقالات میخاییل باختین است در باب سرشت گونه¬های سخن. اصل مقاله۱ در کتابی با عنوان گونه-های سخن و دیگر مقالات متأخر۲، چاپ شده است. خلاصۀ این مقاله در کتابِ نظریۀ مدرن انواع ادبی،۳ تألیف دیوید داف، آمده است. ترجمۀ حاضر بر اساس این منبع¬ـ البته با حذف پاره¬ای بخش¬ها¬ـ و افزودن بخش¬هایی از متن اصلی مقاله صورت گرفته است. ذکر این نکته ضروری که است در قسمت پی¬نوشت¬ها، توضیحات ویراستار انگلیسی و مترجم فارسی داخل دوقلاب آمده¬اند. برای بازنماییِ بهتر مطلب، مقدمه¬ای۴ بر مقاله، آورده می¬شود.

دوره ۵، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۱۷)- ۱۳۹۳ )
چکیده

طبقات­الصوفیه یکی از متون کهن فارسی نوشته شده در حوزه هرات (قرن پنجم هجری) است. این کتاب حاصل املای سخنان خواجه عبدالله انصاری در مجالس وعظ است که به دست یکی از شاگردانش نوشته شده است. بررسی زبان این متن می­تواند برخی نکات زبانی ناگفته درباره گویش کهن رایج در آن حوزه جغرافیایی را آشکار کند. در این مقاله به «اثرپذیری زبان طبقات از زبان عربی»، به عنوان بهره­ای از مسائل زبانی موجود در این متن پرداخته ­شده­ است. زبان عربی پس از گذشت مدتی از حضور اعراب در ایران، به دلایل مختلف اجتماعی، علمی، دینی، سیاسی و فرهنگی، بر زبان فارسی و آثار ایرانیان تأثیر گذاشت. از جمله متون تأثیر گرفته طبقات انصاری است که بررسی زبان آن، نشان دهنده برخی اثرپذیری­های واژگانی، صرفی، نحوی و آوایی این متن از زبان عربی است. گذشته از استفاده از واژه‏های عربی در این متن، وجود برخی نکات دستوری صرفی و نحوی و اثرپذیری‏های آوایی قابل توجه است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان و چگونگی اثرپذیری زبان طبقات­الصوفیه، به عنوان متنی برآمده از قرن پنجم و گویش هروی کهن، از زبان عربی در هر سه سطح واژگانی، صرفی و نحوی و آوایی است. در این مقاله کوشش شده­ است موضوع حاضر، همراه با شواهدی از متن بیان شود. این پژوهش از نظر هدف، «کاربردی» و از لحاظ شیوه جمع‏‏آوری اطلاعات، «کتابخانه‏ای» است که به روش «توصیفی- تحلیلی» انجام پذیرفته است.  

دوره ۵، شماره ۳ - ( شماره ۳ (پیاپی ۱۹)- ۱۳۹۳ )
چکیده

«ضمایر شخصی» یکی از مباحث مهم دستوری زبان فارسی است که بیشتر دستورنویسان و زبان‌شناسان در آثار خود به آن پرداخته‌اند و تعاریفی کمابیش مشابه از آن ارائه کرده‏اند. ضمیرهای شخصی در زبان فارسی دری و بیشتر متون به‌جا‌مانده از آن، یکسان به کار رفته‏اند؛ اما با توجه به وجود برخی اختصاصات زبانی در برخی متون کهن که حاصل تعلق آن‌ها به دوره­ها و حوزه­های جغرافیایی و گونه‎های متفاوت زبانی ‏است، ممکن است ضمایر شخصی نیز تا حدودی در آن‌ها به شکلی متمایز به کار رفته باشد. هدف از این نوشتار، نشان دادن چگونگی صورت‎ها و کاربردهای مختلف ضمایر شخصی در طبقات‌الصوفیه، منشأ هر‌یک از آن‌ها و میزان همگونی و ناهمگونی طبقات با دیگر متون کهن است. ضمیرهای شخصی در این متن بیشتر به صورت مشترک با دیگر متون و در برخی موارد به صورتی متفاوت با آن‌ها به کار رفته‌اند. در این مقاله کاربرد خاصی از ضمایر شخصی در طبقات و گویش کهن هرات را مورد توجه قرار دادیم و از آن به‌عنوان «شبه‌شناسه» یاد کردیم. بیشتر کاربردهای خاص ضمیرهای شخصی، به‌ویژه ضمایر شبه‌شناسه در گونه زبانی هرات و متن طبقات، متأثر از فارسی میانه است. این نوشتار از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه جمع‏‏آوری اطلاعات، کتابخانه‏ای است که پس از خوانش دقیق متن طبقات‌الصوفیه، به روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته است.

صفحه ۱ از ۱۴    
اولین
قبلی
۱
...