۹۸ نتیجه برای علوی
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
گفتمان ایدئولوژیک همواره افراد را بهعنوان سوژه به چالش کشانده و برآن بوده تا از خصلت چند معنایی زبان برای غلبه بر زبانها و گفتمانهای دیگر استفاده کند.پژوهش حاضر تلاشی است برای پاسخ به این پرسش که چگونه گفتمان ایدئولوژیک قادر است در سطح گفتمان و در نتیجه در سطح پیام منتقل شده،تحول معنایی ایجاد کرده و اینکه چگونه نهادهای سیاسی از ساختارهای زبانی و ابزاری که زبان و تعدیل معنایی زبان به آنها اجازه میدهد بهره برند تا برتری خود را از دیدگاهی شماتیک و ساختارمند مشروعیت بخشند.برای نیل به این هدف،با تکیه بر نظریههای جامعه شناختی پیر زیما،نویسندگان مقاله حاضر کوشیدهاند تا رابطه بین عناصر زبانی با قدرت و سلطهگری را با تحلیل گفتمان سوژههای رمان آدمخوار اثر دیدیه دننکس نویسنده معاصر فرانسوی نشان دهند.نویسنده این رمان که از مدعیان مبارزه با نفیگرایی تاریخ،نژادپرستی،استعمارگری،فساد جوامع سیاسی میباشد،در سال ۱۹۹۸رمان آدمخوار را مینگارد و به روایت داستان بومیان کاناک میپردازد که در «نمایشگاه استعمار سال ۱۹۳۱» مانند حیوانات در معرض دید دیگران قرار گرفته بودند.بر این اساس،مقاله حاضر به بررسی نحوه ایجاد گفتمان ایدئولوژیک و دگرگونی معنایی از طریق روایتها و گفتگوهایی که در سراسر کتاب اتفاق میافتد و منجر به دگرگونی دلالتهای ایدئولوژیک میشود میپردازد. همچنین، به واسطه به تصویر کشیدن و تفسیر ماهیت بومیان کاناک از نظر گفتمان ایدئولویک غالب، نشان داده میشود که چگونه گفتمان غالب با استفاده از ماهیت چند معنایی و چند بعدی زبان و با در اختیار داشتن قدرت سامان دادن ساختارهای زبانی،ماهیتی غیر از ماهیت اصیل بومیان کاناک برای آنها تعریف میکند.
دوره ۱، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۱)- ۱۳۹۲ )
چکیده
اسطورهشناسی تطبیقی، از زمینههای پژوهشی نسبتاً جدیدی است که از نیمه دوم قرن نوزدهم، به طور گسترده کاربرد یافته است. ارتباط این رویکرد، از یک سو در زمینه ادبیات تطبیقی و از سوی دیگر، در حوزه نقد اسطورهای پیوستگی و انسجام مییابد. با اینکه ضرورت شناخت اساطیر ملل و اقوام جهان، بهصورت گسترده و تطبیقی، نخست از سوی پژوهندگان اروپایی احساس شد و پژوهشهای گستردهای انجام دادند که بیشتر محدود به اساطیر اقوام اروپایی (یونان و روم) بود، اما گستره کاربرد این رویکرد، در شناختگی اساطیر ملل اسلامی، از کاوشهای جزئی یا موردی برخی مضامین اسطورهای، فراتر نرفت. حسین مجیب المصری، در سال ۲۰۰۰ با شناخت این فقر پژوهشی، با تحقیقی با نام «دراسة مقارنة للأسطورة بین الأدب العربی و الفارسی و الترکی»، نخستین گام را در تطبیق اسطورههای ایرانی، عربی و ترکی برداشت و شگفتا که هنوز پس از گذشت یک دهه، حتی اشارهای نیز بدانها نشده است. مجیب المصری در این پژوهش تطبیقی، هریک از اساطیر ایرانی، عربی و ترکی را در سه بخش جداگانه مورد بررسی قرار میدهد. هرچند این اثر، هماهنگ با رویکرد نقد اسطورهای قرن بیستم نیست، اما در نقد و سنجش اسطورههای ایرانی، دستاوردهای نوینی را در عرصه اسطورهشناسی تطبیقی، ارائه می کند و اسطورههای ناشناختهای از اساطیر عربی و ترکی را، با نمونههای مشابه ایرانی تطبیق می دهد که تاکنون در هیچ پژوهشی، مورد بررسی قرار نگرفته اند. در این مقاله می کوشیم ارتباط اسطوره و کارکرد اسطورهشناسی در ادبیات تطبیقی را نمایان و سپس دستاوردهای حسین مجیب المصری را معرفی کنیم و در حوزهای محدودتر، بهنقد آرای حسین مجیب المصری در خوانش و دریافتی که از اساطیر ایران داشته است، بپردازیم و در پایان، وجوه اشتراک اساطیر فارسی با اسطورههای تطبیقی عربی و ترکی را، در دو بخش اسطورههای دینی و تاریخی نشان دهیم. هدف از این پژوهش نشان دادن تواناییهای بالقوه اساطیر ملل اسلامی، تأکید بر پژوهش در بستر اسطورهشناسی تطبیقی و ضرورت تغییر توجه یک سویه اسطورهشناسان ایرانی و غیر ایرانی است.
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی، بنمایههای همگون ادبیات پایداری را با محوریت دیوان «مرایا الیاسمین» از صالح محمود هُواری- شاعر معاصر و در قید حیات فلسطینی- و سه مجموعه شعری از طاهره صفارزاده- مهین بانوی ادبیات پایداری ایران- که هر دو از شاعران متعهد در برابر سرزمین و مردم خود هستند با هم مقایسه کند و بیش از پیش، زوایای پنهان و ناگشوده ادبیات پایداری را در ایران و فلسطین معاصر بنمایاند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بنمایههای اشعار این دو شاعر، وطندوستی، آزادیخواهی و عدالتطلبی، یاد قهرمانان و مبارزان وطن، اعتراض به اختناق، امید به آینده و دعوت به مبارزه و پایداری است. «صالح محمود هواری» از اوضاع داخلی و ظلم اسرائیل مینالد و شکوه سر میدهد و در این میان از زبانی نمادین بهره گرفته و صفارزاده نیز از حاکمان داخلی قبل از انقلاب و متجاوزان بعثی به ستوه آمده است.
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
تعداد ۴۰ نمونه ماهی مولد تاسماهی روس Acipenser gueldenstaedtii از دو ایستگاه صید ماهیان خاویاری واقع در جنوب شرق دریای خزر (صیدگاه ترکمن و میان قلعه) جهت ارزیابی رابطه طول-وزن, ترکیب سنی و میزان هماوری مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین طول کل (TL) و وزن مولدین صید شده به ترتیب ۵/۱۲۹ سانتیمتر و ۷/۱۲ کیلوگرم در جنس نر و ۸/۱۴۵ سانتیمتر و ۱۵/۲۲ کیلوگرم در جنس ماده ارزیابی شد. میانگین هماوری مطلق حدود ۱۸۴۰۰۰ عدد و شاخص وضعیت در مولدین نر و ماده به ترتیب ۵۸/۰ و ۷/۰ بود. همچنین میانگین سن مولدین نر و ماده به ترتیب ۷/۱۲ و ۶/۱۴ سال برآورد شد که در مقایسه با گزارشهای موجود از مولدین صید شده از مصب رود ولگا مقادیر کمتری را نشان می¬داد. رابطه طول-¬ وزن بیانگر رشد ایزومتریک بود که شیب رابطه (b) برای جنس نر و ماده به ترتیب ۹۷۸/۲ و ۸۲۲/۲ محلسبه شد. اگرچه شیب رابطه طول- وزن بیانگر اختلاف معنی¬داری بین دوجنس نبود (p>۰,۰۵), اما نتایج نشان داد برای دستیابی به روابط طول- وزن قابل اعتماد و دقیقتر در مولدین, می بایست جنسهای نر و ماده به طور مجزا در محاسبات منظور گردند.
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی، رویکردهای مشترک معروف رصافی و فرخی یزدی را درباره آزادی سیاسی و اجتماعی مانند آزادی بیان، آزادی اندیشه، آزادی مطبوعات، آزادی کارگران و دهقانان مورد بررسی قرار میدهد. از مهمترین نتایج این نوشتار این است که هر دو شاعر، شعر خود را وقف آزادی و رهایی مردم از جور استبداد کرده و در این زمینه مسائل اخلاقی را رعایت کردهاند؛گرچه پافشاری فرخی یزدی بر آزادی بیش از معروف رصافی است.
دوره ۲، شماره ۱۲ - ( ۱۰-۱۴۱۱ )
چکیده
-
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۳۹۰ )
چکیده
حوزه عمومی و اخلاق اجتماعی، دو محور بحث در جامعهشناسی است. فرضیه اصلی پژوهش این است که عمل در حوزه عمومی عاملی تأثیرگذار بر افزایش میزان تجربه حسّ شرم بهمثابه اخلاق اجتماعی است. در بررسی رابطه این دو، از نظریه حوزه عمومی هانا آرنت و ارزیابی بازتابی موریس روزنبرگ استفاده شده است. مدل درنظر گرفتهشده در این پژوهش شامل متغیرهای آزادیباوری، کثرتگرایی، خودافشاگری خصوصی و خودافشاگری عمومی است که بهعنوان متغیرهای تأثیرگذار بر میزان تجربه حسّ شرم بهمثابه اخلاق اجتماعی دخالت داده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دورههای کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه تهران در نیمسال دوم ۸۸-۸۹ است. چهارصد نفر از این دانشجویان به روش نمونهگیری سهمیهای با حجم متناسب برای پاسخگویی انتخاب شدهاند. دادههای پژوهش با استفاده از روش پیمایش و پرسشنامه جمعآوری شده است. نتایج تحلیلهای آماری نشان میدهد متغیرهای خودافشاگری عمومی، آزادیباوری، کثرتگرایی و متغیرهای زمینهایِ جنسیت و مقطع تحصیلی بر میزان تجربه حسّ شرم تأثیر معنادار دارند؛ ولی تأثیر متغیر خودافشاگری خصوصی به لحاظ آماری مورد تأیید قرار نگرفت.
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
Length-weight relationships and fecundity of ۹۳ individual female Acipenser persicus broodstocks were investigated. The specimens were caught during ۲۰۰۱-۲۰۰۵ from Golestan, Mazandaran and Guilan provinces along the southern coast of the Caspian Sea. Total length and weight of each fish was measured to the nearest ۱cm and ۱۰۰ g, respectively. Age determination was carried out by using transects of the first ray of pectoral fin. The absolute fecundity was assessed by egg count per weight unit of all eggs existed in the body. The specimens were from ۱۳ to ۲۰ years old, of which the ۱۶ years old had the highest proportion with ۲۳,۷%. Range of total length and weight were ۱۳۲.۵ to ۲۱۱ cm and ۱۴ to ۴۲ kg, respectively. Mean absolute fecundity was estimated ۲۶۷۸۱۰ ± ۹۲۵۷۰. Total length, weight and absolute fecundity of fish increased with age in all cases, showed a significant positive correlation (p <۰.۰۱). The slope of the length-weight relationship (b) was equal to ۲.۷۴۵ and isometric growth pattern was determined in this species.
دوره ۳، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۶)- ۱۳۹۴ )
چکیده
حجم بزرگی از پژوهشهای ادبیات تطبیقی در ایران، پژوهشهایی است که با پیروی از اصول نظری مکتب فرانسه به بررسی رابطه تأثیر و تأثر میان ادبیات فارسی و ادبیات سایر ملتها پرداخته است. این پژوهشها از جهت فراهم آوردن مجموعه وسیعی از مطالعات مربوط به روابط و تأثیر و تأثرات میان ادبیات فارسی و ادبیات سایر ملتها، درخور تأملاند. مقاله حاضر ساختاری سهبخشی دارد: در بخش اوّل به تبیین اصول نظری و روششناسی پژوهشهای مربوط به تأثیر و تأثر در مکتب فرانسه پرداختهایم. بخش دوم شامل انتقادات مطرح بر روششناسی مکتب فرانسه در این پژوهشهاست و در بخش سوم با توجه به تفاوت مقدمات پیدایش رشته ادبیات تطبیقی در فرانسه و در ایران و با هدف تصحیح نگاه سنتی و کجفهمیهای رایج، برخی از آسیبها در پژوهشهای تأثیر و تأثری در ایران را از منظر نظری و روششناسی مورد ارزیابی انتقادی قرار داده و نشان دادهایم نبود پیشزمینه مناسب، وارداتی بودن نظریه و هماهنگ نکردن آن با نیازهای علمی- ادبی، درک ناقص نظریه مکتب فرانسه و روششناسی آن و عدم آشنایی با رویکردهای جدید در این حوزه، از جمله آسیبهای جدی در پژوهشهای تأثیر و تأثر در ایران است.
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
در گستره ادبیات تطبیقی، شعر سعدی و متنبّی را از بسیاری جهات قابل مقایسه دانستهاند. یکی از نقاط مشترک در شعر این دو شاعر فارسیزبان سده ۶ ق و عربزبان سده ۴ ق، کاربرد آرایه «اسلوب معادله» در انواع گوناگون شعری است و همین امر بسیاری از منتقدان را بر آن داشته است که سعدی را از نظر مضمون و اسلوب شعری، پیرو متنبّی، شاعر پرآوازه عرب، بدانند. این مقاله بر آن است ضمن تحلیل آماری اسلوب معادله در کلیّات سعدی و دیوان متنبّی، به بسامد مضامین یکسان بین این دو شاعر بپردازد و پس از آن، توانایی دو شاعر را در بهرهگیری از عناصر اصلی شعر (عاطفه، تخیّل، زبان)، مورد سنجش قرار دهد و نیز پشتوانه فرهنگی شعر و تحرّک و پویایی تخیّل هریک را نشان دهد. در راستای این اهداف، به نظر میرسد دایره واژگانی و تخیّل سعدی از متنبّی گستردهتر است و «منِ» شخصیِ سعدی، بهویژه در حکمتهایش، به «منِ» بشری بیشتر نزدیک شده است؛ نیز شعر سعدی از شعر متنبّی، پشتوانه فرهنگی نیرومندتری دارد؛ دو سوی اسلوب معادله از رهگذر تخیّلش دارای ابداع، تنوّع و پویایی هستند و درمجموع، اسلوب معادله، شعر سعدی را از عواطف انسانی سرشار ساخته است. ازاینرو، موضوع پیروی کامل سعدی از متنبّی- دستکم در حوزه اسلوب معادله- چندان درست نمینماید.
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده
هدف مطالعه حاضر تحلیل عواملی است که باعث میشود تا کارشناسان کشاورزی به کاربران بازاریابی الکترونیک کشاورزی تبدیل شوند. در پژوهشی توصیفی همبستگی، متغیرهای پژوهش در قالب نظریه رفتار برنامهریزی شده اولویتبندی شدند، همبستگی بین متغیرها با پذیرش محاسبه و مؤثرترین متغیرها بر پذیرش، از روش رگرسیون لجستیک تعیین گردید.نتایج نشان داد هر سه عامل باور رفتاری (نگرش)، باور اصولی (هنجار ذهنی) و باور کنترلی (کنترل رفتاری درک شده) بر پذیرش مؤثر بودند. از بین تواناییها و مهارتهای فردی، متغیر اشتغال در کشاورزی، بیشترین سهم را بر پذیرش داشت که مربوط به باور کنترلی پاسخدهندگان میشد. بعد از آن به ترتیب باور مثبت نسبت به بازاریابی الکترونیک و اعتقاد به تأثیر آن بر کاهش واسطههای سنتی، از متغیرهایی بودند که به عامل باور رفتاری اختصاص داشتند و در شکلگیری نگرش کارشناسان نقش مهمتری به خود اختصاص دادند. در نهایت نیز شرکتهای کشاورزی، مؤثرترین متغیر در بین دیگر مؤلفههای تأثیرگذار بازار کشاورزی بر هنجار ذهنی کارشناسان بودند که در عامل باور اصولی قرار داشت. پاسخدهندگان در شرایط فعلی، شبکه شرکتهای خدمات مشاوره کشاورزی با نقشی واسطهای بین تولیدکنندگان و مشتریان را گزینه مناسبی در بازاریابی الکترونیک برای کشاورزان محلی انتخاب کردند تا شرکتها از طریق سامانه مجازی، بدون ایفای نقش مستقیم در خرید و فروش، صرفاً به ارائه اطلاعات محصول کشاورزان به متقاضیان بپردازند.
دوره ۵، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۱۸)- ۱۳۹۳ )
چکیده
مخاطب شناسی در آفرینش آثار ادبی، آموزشی و کمک آموزشی از اهمیت بسزایی برخوردار است و این موضوع به هنگام نگارش متون ویژه کودکان اهمیت بیشتری پیدا می کند. متخصصان ادبیات و آموزش کودکان و نوجوانان به این موضوع واقف هستند که کاربرد واژگان و ساختارهای دشوار در متن، آموزش را مختل کرده و احساس لذت خواندن را در کودکان از بین می برد. بنابراین در نگارش متون آموزشی و کمک آموزشی توجه به گروه سنی مخاطبان برای استفاده از واژگان پایه، یعنی واژگانی که بیشتر افراد در یک گروه سنی آن ها را فهمیده و به کار می برند، اهمیت زیادی دارد. در این تحقیق، با در نظر گرفتن طرح واژگان پایه از نعمت زاده و همکاران (۱۳۹۰)، میزان کاربرد این واژگان در ۲۰ اثر (۱۰ داستان و ۱۰ شعر ) منتخب از مجله «رشد نوآموز» سال ۱۳۹۰ را بررسی کرده ایم. نتایج این تحقیق در نگارش و نیز بازبینی آثار ویژه کودکان مقطع ابتدایی کاربرد دارد. هدف از انجام چنین تحقیقاتی، شناسایی واژگانی است که کودکان ایرانی در تمام نقاط کشور آن ها را می فهمند تا هنگام تهیه محتوای آموزشی از واژگان نامفهوم و دشوار استفاده نشود.
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
In the present investigation, infection of Lernaeacruciata parasite is reported in Farsi toothcarp (Aphaniusfarsicus) collected from Maharlu Lake basin in ۲۰۱۴. The prevalence of infection appeared ۸۸,۹% (۴۵ specimens). Lernaeacruciataparasites were isolated from origin of fins, gill opercels and body surface. Frequency of parasite on each fish appeared ۱ or ۲ which mostly attached to branch and under operculum (۴۵%) and base of pectoral and anal fins (۴۳%). The L. cruciata may have been translocated into the Maharloulake Basin by an exotic Poecilid; Gambusiaholbrooki. Sever infection of this endangered endemic fish species warns that urgent reactions should be taken for conservation of Farsi tooth carps in area.
دوره ۵، شماره ۱۷ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
در میان گونههایی که ما به عنوان ادبیات عامیانه میشناسیم، ضربالمثلها یکی از بهترین زمینههای پژوهش بر روی اندیشههای گویشوران یک زبان به شمار میآیند؛ در حقیقت این گونه، بخشی از ادبیات هر سرزمین است که مردم آن را به عنوان بهترین راه برای بیان اندیشههای رایج میان خویش برگزیدهاند و از آن به عنوان زبان گویای حالات روانی خود بهره میبرند؛ از این رو بررسی تطبیقی ضربالمثلهای پارسی و انگلیسی با تمرکز بر موضوع زن، با اتکا بر امثال و حکم و فرهنگ ضربالمثلهای آکسفورد، میتواند نمایانگر بخشی از ذهنیت گویشوران زبان پارسی و انگلیسی باشد؛ به ویژه زمانی که این بررسی همسنج با بهرهگیری از دیدگاههای روانشناسی اریک برن و آلفرد آدلر صورت گیرد. آموزههایی که تحت عنوان اصطلاح آلودگی در روانشناسی برن و اصطلاح اشتباههای بنیادی در روانشناسی آدلر مطرح شده است، میتواند زمینه را برای تحلیل دقیق ضربالمثلهای این دو مجموعه فراهم سازد؛ بررسی دقیق و آماری ضربالمثلها بر پایۀ دیدگاههای یادشده، رهگشای درک دقیق و واکاوی تطبیقی جایگاه زنان در ضربالمثلهای دو زبان خواهد بود. بررسی تطبیقی دو مجموعۀ ضربالمثل یاد شده، این نکته را بر ما آشکار میسازد که درصد آلودگی و اشتباهات بنیادی در ضربالمثلهایی که در پیوند با موضوع زن هستند، در هر دو زبان بسیار بالاست؛ البته بسامد ضربالمثلهای سالم در فرهنگ ضربالمثلهای آکسفورد به میزان ۱۴,۰۳۵درصد از ضربالمثلهای فارسی امثال و حکم افزونتر است.
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
امروزه پارتیبازی در استخدام و انتصاب سازمانها یکی از مشکلاتی است که جامعه از آن رنج میبرد. این مسئله با توجه به افزایش نرخ بیکاری و کمیاب شدن مشاغل موجود در جامعه، حساسیت شدیدتری را بر میانگیزد. این پژوهش کاربردی برای بررسی تأثیر پارتیبازی بر رضایت شغلی و عملکرد شغلی کارکنان بر روی کارکنان و کارشناسان تعدادی از شرکتهای مهندسان مشاور استان خوزستان انجام شده است. تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده از طریق پرسشنامه با استفاده از دو روش تحلیل رگرسیون و مدلسازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج در هر دو روش نشان داد که پارتیبازی بر عملکرد شغلی اثر منفی و معنادار و نیز رضایت شغلی بر عملکرد شغلی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین در این پژوهش تأثیر منفی پارتیبازی بر رضایت شغلی با روش معادلات ساختاری تأیید شد، در حالی که با روش تحلیل رگرسیون مورد تأیید قرار نگرفت.
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
جایگیری جوامع بسترزی با شرایط محیطی و تقابل گونههای مختلف در ارتباط میباشد. به منظور بررسی تاثیر نوع بستر بر تراکم سطح پوشش مرجان نرم Zoanthus sansibaricus و جلبک قهوهای stellata Iyengaria و شرایط رقابتی آنها در جزیره هرمز، مطالعه ای در دو ایستگاه با تخمین سطح پوشش در ۴۰ کوادرات ۵۰ در ۵۰ سانتیمتر انجام شد. مرجان نرم گونه Z. sansibaricus گونه غالب سواحل جزیره هرمز محسوب شده و از طرفی جلبک قهوهای گونه I. stellata در اغلب ایام سال پوشش غالب جلبکی ناحیه را به خود اختصاص میدهد. رابطه معنیدار منفیr = (p<۰,۰۱;- ۰.۶۰۷) در مقایسه سطح اشغال این دو گونه بیانگر شرایط رقابتی حضور دو گونه در دو منطقه بود. در ایستگاه با بستر گلی- قلوهسنگی حضور غالب مرجان نرم با اشغال میانگین ۷/۶۱% از سطح بستر در مقابل اشغال تنها ۸/۱۶% از سطح توسط جلبک قهوهای مشاهده شد. در حالیکه در ایستگاه با بستر ماسهای- سنگی جلبک قهوهای با اشغال ۸/۳۷% بستر نسبت به ۵/۱۹% سطح اشغال مرجان نرم به صورت غالب حضور داشت. بهنظر میرسد قابلیت رقابت بهتر Z. sansibaircus در جایگیری در بسترهای ناپایدار شرایط را به نفع استقرار بهتر این گونه در بسترهای گلی– قلوه سنگی پیش برده باشد.
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
به عقیده بسیاری از صاحبنظران برخورداری یک شرکت از موقعیت متمایز نسبت به سایر رقبا در یک یا چند مورد از عوامل حیاتی موفقیتِ صنعت، فرصت طلایی و استثنایی را جهت کسب مزیت رقابتی برای آن شرکت ایجاد مینماید. بر همین اساس هدف اصلی از انجام این پژوهش شناسایی و اولویتبندی عوامل حیاتی موفقیت در صنعت روانکارهای ایران جهت کمک به امر توفیق پذیری سازمانهای فعال در این صنعت میباشد. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادها توصیفی- پیمایشی، ابزار آن مصاحبه و پرسشنامه و جامعه آماری، خبرگان صنعت روانکارهای ایران است. در این پژوهش از مدل تامپسون و استریکلند برای شناسایی این عوامل استفاده شده است. این مدل عوامل حیاتی موفقیت را در هفت بعد مختلف تعریف کرده و برای هرکدام شاخصهایی را مشخص ساخته است. بر اساس آن عوامل پرسشنامه برمبنای روش فرایند تحلیل شبکهای تهیه و در اختیار خبرگان صنعت گذاشته شد. اطلاعات بهدستآمده با استفاده از نرمافزار Super Decision مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت و پنج عامل "تجربه نوآوری در محصول"، "دانش فنی"، "کیفیت تولید"، "دسترسی به مواد اولیه و افزودنی" و "دسترسی به نیروی ماهر" بهعنوان عوامل حیاتی موفقیت این صنعت شناخته شدند. لذا شرکتهایی در این صنعت موفق محسوب میشوند و میتوانند به مزیت رقابتی دست پیدا کنند که بر این عوامل سرمایهگذاری داشته باشند.
دوره ۶، شماره ۲۳ - ( بهار ۱۳۸۸ )
چکیده
در این مقاله، نظریه رقیه حسن درباره پیدایش و تکوین زیباییشناسی کلامی در کودکان مورد بررسی قرار گرفته است. در این نظریه، کودک ناآگاهانه و به صورت غیر ارادی با شنیدن لالاییها و شعرهای کودکانه، ادبیات را میآموزد. او الگوهای زبانی از جمله الگوهای آوایی، معنایی و نحوی را در شعرها تشخیص میدهد و توانایی در ذهن او شکل میگیرد که پایه زیباییشناسی کلامی را در سالهای آینده برای او شکل میدهد. در اینجا از میان گونههای ادبی ما فقط به بررسی شعر میپردازیم. از میان الگوهای ادبی نیز فقط به بررسی الگوهای آوایی میپردازیم؛ زیرا از میان ویژگیهای زیباییشناختی اشعار کودکان، الگوهای آوایی خوشایند و دلنشین، اهمیت ویژه دارد. شایان توجه است که در این نوشته، جستجو درباره همپوشیها و در عین حال تفاوتهای «زبان» و «ادبیات» به عنوان دو حوزه از حوزههای ذهن همواره در پسزمینه تمام مباحث مطرح است. نتایج این تحقیق نشان میدهدکه هرچند زبان و ادبیات ماهیت یکسانی دارد از لحاظ منشأ و همچنین نوع پردازش با همدیگر تفاوتهای اساسی دارد و این تفاوت آنها را به حوزههایی جدا از ذهن مربوط میکند. در بخش پایانی این تحقیق الزامات و پیامدهای نظری را، که این تلقی از یادگیری ادبیات برای آموزش ادبیات به کودکان در بر دارد، بررسی میکنیم. بر اساس یافتههای این تحقیق در تلقی کودکان از ادبیات شکل بر محتوا غلبه دارد و پرورش این تلقی در شکوفایی توانش ادبی آنها در سالهای آینده نقش عمده ایفا میکند. از این رو بهتر است که در تهیه و نگارش اشعار کودکانه بویژه در سالهای اولیه کودکی به جای طرح مضامین پیچیده و آموزشی به زیبایی شکل و چگونگی بیان اشعار توجه خاصی مبذول شود.
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
معماری ایران یکی از غنی ترین نمونه های معماری بومی در جهان است که دستاوردهای آن قابل انکار نیست. با ظهور اسلام و گسترش آن در ایران، معماری ایرانی با ارزشهای برآمده از دین، ترکیب شده و اصول غنی معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی را پدید آورد. بعد از دهه ۱۳۰۰ و با بازشدن درهای ایران به کشورهای جهان، معماری غربی وارد کشور شد و در رقابت با معماری ایرانی- اسلامی پیروز گردید و از آن پس، بناهای ایران، با اصول معماری غربی ساخته شدند. معماریی که نتنها با فرهنگ ایرانی- اسلامی بسیار متفاوت بوده و چه بسا در تعارض با آن قرار گرفت، نمونهی بارز این نوع معماری را می توان در خانههای معاصر و از جمله مسکن مهر مشاهده نمود. برنامهای که جهت تأمین مسکن اقشار کم درآمد در دستور کار دولت نهم قرار گرفت.
هدف از این تحقیق بررسی معیارها وشاخصههای معماری و شهرسازی ایرانی اسلامی در مسکن مهر میباشد و و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و بازدید میدانی و تکمیل پرسشنامه انجام گرفته است.
نتایج تحقیق بیانگر این است که از نظر معماری ویژگیهای معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی در مسکن مهر دیده نشد و کاربرد معماری غربی در داخل بنا و همچنین نمای آنها مشهود است.
دوره ۷، شماره ۳ - ( شماره ۳ (پیاپی ۳۱)- ۱۳۹۵ )
چکیده
این مقاله میکوشد تا نوع راوی و وجهیت حاکم بر دیدگاه راوی را در داستان کوتاه بهرام صادقی با عنوان «صراحت و قاطعیت» (۱۳۸۸) بررسی کند. این مطالعه براساس الگوی پیشنهادی سیمپسون (۱۹۹۳) صورت میگیرد که در آن روایت و زاویه دید با دیدگاهی زبانشناختی بررسی میشوند. هدف این پژوهش، تعیین نوع راوی و نوع وجهیت این داستان میباشد. بنابراین در وهله اول تلاش بر آن است که دریابیم از میان انواع راوی طرحشده در الگوی سیمپسون، این داستان به کدام نوع تعلق دارد و سپس بررسی نماییم که آیا وجهیت داستان مثبت، منفی یا خنثی است. فرض ما این است که راوی این داستان سوم شخص روایی و داستان دارای وجهیت خنثی است. در این تحقیق، دادهها براساس مقولات و ابزارهای تحلیلی معرفیشده در نظریه، مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند؛ بنابراین روش این تحقیق توصیفی_ تحلیلی است. بررسی این داستان نشان میدهد که راوی از نوع «ب» (سوم شخص در حالت روایی) است که با اراده و اختیار تام وارد ذهن شخصیتها میشود. با بررسی ابزارهای وجهی بهکاررفته در تکتک جملات داستان مشخص میشود که راوی در درجه اول از افعال و قیود تمنایی و سپس جملات بیانکننده عقیده، جملات عام، فعلهای امری، قیود و صفات ارزیابانه که همگی نشانگر وجهیت مثبت هستند، استفاده کرده است. همچنین راوی برای نشان دادن نحوه رخ دادن سوء تفاهمات و همچنین ارزیابی موقعیت، از برخی ابزارهای زبانی مرتبط به وجهیت منفی استفاده کرده که عمدهترین آنها افعال شناختی است.