جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای صادقپور
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده
بسیاری ازمشکلات موجود مدرسان ازعدم وجود برنامه نظارتی مدون نشأت میگیرد و پیاده سازی نظارت آموزشی بصورت اصولی میتواندنه تنها در حل مشکلات مدرسان موثرباشد، بلکه موجب افزایش انگیزه آنها شود. از اینرو؛ استفاده از یک مدل نظارتی آموزشی میتواند، به بهینه سازی کیفیت عملکرد نظارتی مشاوران آموزشی کمک نماید. لذا هدف ازاین پژوهش بررسی اثر بخشی مدل نظارت آموزشی در کلاسهای زبان فرانسه درایران با بهره گیری ازنظریه کنش موقعیت بنیادبود.
این مطالعه به روش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون تک گروهی انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه مشاوران آموزشی بودند که تعداد ۷ نفراز آنها بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. متغیر وابسته (کیفیت نظارت) قبل و بعد از اجرای متغیر مستقل (مدل بهینه ساز نظارت) اندازهگیری گردید.
درمقایسه میانگین نمره کیفیت نظارت درگروه مشاوران قبل و بعد از مداخله آموزشی و با توجه به نتایج حاصل از مطالعه، میانگین نمره و انحراف معیار قبل از مداخله (۱۱۱,۴۲±۱۹.۰۷ ) و پس ازمداخله(۱۵۵.۸۵±۲۲.۱۳)به دستآمد و براساس آزمون تی زوجی با توجه به سطح معناداری به دست آمده، اختلاف آماری معنا داری بین میانگین نمرات قبل و پس از مداخله مشاهده گردید. بنابراین آموزش مشاوران آموزشی براساس مدل نظارتی پیشنهادی در سطح معناداری (p <۰,۰۵) اثربخش بود.
باتوجه به یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که، با بهره گیری از مدل طراحی شده نظارت آموزشی، می توان مشاوران آموزشی، با کیفیت عملکرد موثر، تربیت نمود، زیرا که اصول نظارت آموزشی قابل یادگیری میباشد و این نیز به نوبه خود، منجر به موفقیت در فرایند آموزش-یادگیری میشود.
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده
در دهههای اخیر، دیجیتالسازی بهعنوان یک فاکتور کلیدی تحول صنایع مطرح شده است. در کنار پیشرفتهایی که دیجیتالسازی برای صنایع بههمراه داشته است، مسائل محیطزیستی و اجتماعی نیز به چالش کشیده شدهاند. در همین زمینه، بهرهگیری توامان از اصول تولید ناب در کنار فناوریهای دیجیتال بهعنوان یک راهبرد پایدار برای کاهش تأثیرات منفی بر محیط زیست، جامعه و چالشهای پیشروی آن پدید آمده است. اما نکته مهم در این بین میزان اهمیت جنبههای اجنماعی در کنار جنبههای فنی است. اهمیت زیربنایی بحث فرهنگ بهعنوان یک جنبه اجتماعی در سازمان برای پایهریزی این اصول از اهمیت بالایی برخوردار است. بههمیندلیل در این پژوهش به بررسی دیجیتالسازی تولید بر عملکرد پایدار با نقش میانجی تولید ناب و تعدیلگر فرهنگ ناب پرداخته شده است. نمونه آماری متشکل از ۲۱۱ شرکت فعال در زنجیره ارزش خودرو و قطعات وابسته بوده است که با روش تصادفی ساده، پرسشنامه استانداردی میان آنها توزیع شد. نرمافزار Smart-PLS۳ برای تحلیل استفاده شد. نتایج آزمون فرضیهها نشان داد که دیجیتالسازی و تولید ناب در تحقق عملکرد پایدار تأثیر معنیداری دارند. همچنین با استفاده از فناوریهای دیجیتال و استقرار فرهنگ ناب میتوان بهبود عملکرد صنایع و کاهش تأثیرات زیستمحیطی و اجتماعی را دنبال کرد.
دکتر سید جمال الدین محسنی زنوزی، خانم سولماز صادقپور، آقای مرتضی دهقاندرست،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( زمستان ۹۸ ۱۳۹۸ )
چکیده
این تحقیق، تلاشی در جهت شناسایی مشکلات و موانع موجود بر سر راه ارتقای بهرهوری نیروی کار و ارائه بینش مناسبی به سیاستگذاران این بخش و صنایع مشابه در مورد دو متغیر تمرکز جغرافیایی صنایع و پراکندگی سطح تحصیلات نیروی کار و در نهایت، ارتباط این شاخص ها با بهره وری نیروی کار میباشد. بدین منظور، با استفاده از رهیافت دادههای تابلویی در بخش صنعت مواد غذایی و آشامیدنی و در بازه زمانی ۱۳۹۵-۱۳۷۹، به غیر از شاخص های تمرکز و کیفیت آموزشی (ضریب جینی تحصیلات)، از شاخص انگیزشی (دستمزد سرانه نیروی کار)، شاخص سرمایه سرانه فیزیکی و شاخص مدیریتی (تعداد بنگاههای خصوصی و دولتی) نیز در برآورد مدل استفاده شده است. نتایج به دست آمده، بیانگر این پیشنهاد میباشد که برای ارتقای بهرهوری نیروی کار در زیر بخشهای صنعت مواد غذایی و آشامیدنی، میباید کاهش پراکندگی آموزشی در بین نیرویکار از طریق افزایش استخدام نیروی کار با تحصیلات بالا، افزایش تمرکز جغرافیایی، بهبود نظام انگیزشی نیروی کار با تعیین دستمزد مناسب، بهبود مدیریت از طریق کاهش تصدیگری و مدیریت دولتی بنگاههای صنعتی، صورت بگیرد.