جستجو در مقالات منتشر شده


۱۵ نتیجه برای سمیعی


دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

یکی از مشکلات معماری کنونی ایران، توجه اندک به ‌هویت معماری ایرانی است که موجب عدم وجود تعریفی دقیق، از معیارهای هویتی معماری معاصر است. این، درحالی است که فقدان توجه کافی به ارزش‌های معماری سنتی ایران، بحران التقاط در معماری معاصر را به‌دنبال دارد. سوالات مطرح در این زمینه، این است که آیا می‌توان با بررسی افکار و نظریات فیلسوفان ایرانی چون ملاصدرا، تعریفی جدید از معماری ارایه داد و آیا با استناد به آن، می‌توان اصولی مشخص را برای معماری معاصر تدوین نمود؟ روش کلی تحقیق در این مقاله تفسیری-تاریخی و توصیفی است. داده‌های تحقیق، عمدتاً از طریق مشاهده و مطالعات اسنادی به‌دست آمده است. نتایج حاصله، نشان می‌دهد که با استفاده از تعاریف ملاصدرا از وجود و ماهیت، معماری دارای دو بعد وجودی و ماهیتی است. ماهیت آن، پاسخگوی نیازهای مادی است و وجود آن، حقیقتی است که در خود(اثر معماری) نگهداری می‌کند و آن را به حضور می‌آورد. با توجه به اصل اصالت وجودِ ملاصدرا، می‌توان نتیجه گرفت که در معماری نیز اصالت با بعدِ وجودی است. لذا با استفاده از اصول فکری ملاصدرا و روش‌هایی که برای رسیدن به مبانی حکمت خود به‌کار برده است، اصولی برای طراحی معماری می‌توان تدوین کرد.

دوره ۹، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده

اهداف: گلوکوما یک بیماری عصبی- چشمی است که با نابودی سلول‌های گانگلیون شبکیه منجر به نابینایی می‌شود. این بیماری از علل اصلی نابینایی در جهان است. برای مطالعات پیش‌کلینیکی و یافتن درمان‌های جدید استفاده از مدل‌های حیوانی کارآمد اجتناب‌ناپذیر است. یک نوع از این مدل‌ها، موش‌هایی هستند که چشم آنها با N-متیل، D-آسپارتات (NMDA) تیمار شده است. هدف مطالعه حاضر القای حاد مرگ سلول‌های گانگلیونی و تولید موش مدل آزمایشگاهی بیماری گلوکوما توسط N-متیل، D-آسپارتات بود.
مواد و روش‌ها: در مطالعه تجربی حاضر موش‌های مدل با نوروتوکسین NMDA تولید شدند. برای این منظور تخریب سلولی با تزریق داخل زجاجیه NMDA به چشم موش‌ها انجام شد و پس از خارج‌کردن چشم‌ها، آنالیزهای بافتی روی چشم‌های نمونه و کنترل صورت گرفت. پس از رنگ‌آمیزی بافتی تعداد سلول‌های گانگلیون و ضخامت لایه‌های شبکیه و کمپلکس سلولی گانگلیون (GCC) ارزیابی شدند. علاوه بر این ضخامت لایه‌های هسته‌ای داخلی و بیرونی در نمونه‌ها مقایسه شد. آزمون تحلیل واریانس یک‌طرفه و نرم‌افزار SPSS ۲۲ به کار رفتند.
یافته‌ها: تنها سه روز پس از تزریق NMDA به نمونه‌های چشم، ضخامت لایه‌های GCC، شبکیه و همچنین تعداد سلول‌های گانگلیون در مقایسه با نمونه‌های کنترل به‌طور چشمگیری کاهش یافت. کاهش ۵۰% تعداد سلول‌های گانگلیون در نمونه گلوکوما تایید شد.
نتیجه‌گیری: پس از تزریق NMDA به نمونه‌های چشم، ضخامت لایه‌های GCC، شبکیه و همچنین تعداد سلول‌های گانگلیون در مقایسه با نمونه‌های کنترل به‌طور چشمگیری کاهش می‌یابد.
 


دوره ۱۰، شماره ۰ - ( Summer ۲۰۰۸- ۱۳۸۶ )
چکیده

هدف: سلول‌های دندریتیک در تنظیم وکنترل پاسخ‌های ایمنی نقش مهمی به عهده دارند. امروزه نظر بر این است که از این سلول‌ها در درمان بسیاری از بیماری‌ها می‌توان استفاده کرد. یکی از راه‌های ایمونوتراپی ایجاد سلول‌های دندریتیک تولروژن از طریق ممانعت از بیان مولکول‌های کمک تحریکی است.CD۴۰ یکی از مولکول‌های کمک تحریکی بوده که با ممانعت از بیان آن از طریق روش‌هایی مانند آنتی‌سنس یا SiRNA می‌توان به این مهم (سلول‌های دندریتیک تولروژن) دست پیدا کرد. با تولید سلول‌های دندریتیکی تولروژن می‌توان افقی روشن در درمان بسیاری از بیماری‌ها ایجاد نمود و با طراحی RT-PCR کمی برای اندازه‌گیری میزان بیان می‌توان راه را برای ایجاد این سلول‌ها هموار نمود. در این تحقیق با طراحی آنتی‌سنس با استفاده از نرم‌افزارهای مربوط و منتقل کردن آن به سلول‌های دندریتیکی با استفاده از ماده ”لیپوفکتامین ۲۰۰۰“ (Invitrogen) به سلول دندریتیک تولروژن رسیده‌ایم. مواد و روش‌ها: در این مــطالعه سـلول‌های دندریتیک از طحال موش Balb/c جـدا شد و مــیزان خلوص به وسـیله فـلوسیتومتری بر اساس نشانگر CD۱۱Cتعیین شد. رده سلولیBCL۱ به‌عنوان گـروه کنترل، بیان‌کننده CD۴۰ در مـحیط کـشت FCS ۱۰% RPMI-۱۶۴۰+ کـشت داده شـدند. با اســتفاده نـرم‌افــزارهای بیوانفورمــاتیک Beacon Designer و mfold and Blast آغــازگر برای ) GADPHبه عـنوان کـنترل داخـلی) و CD ۴۰ طراحی شد، کیت RNeasy Plus Mini Kit (Qiagen) برای استخراج RNA مورد استفاده قرار گرفت و با تعیین O.D۲۸۰/۲۶۰ و الکترفورز در آگارز مـیزان خلوص تعیین شد. در ادامه کار ابتدا PCR کیفی با استفاده از آنزیم Fast Hot Start Taq (Roche) بهینه شد و سپس بعد از ساخت cDNA با استفاده از کیت IQ sybergreen (Biorad)،RT-PCR کمی برای CD۴۰ بهینه و در نهایت با استفاده از همین کیت منحنی استاندارد پس از تهیه رقت‌های مناسب از RNA برای CD۴۰ و کنترل داخلی محاسبه شد. پس از طراحی آنتی‌سنس با استفاده از نرم‌افزار‌های بیوانفورماتیک با استفاده از ماده ”لیپوفکتامین ۲۰۰۰“ انتقال، انجام و با استفاده از RT-PCR کمی میزان کاهش بیان ژن مشخص شد. نتایج: دمای بهینه اتصال با استفاده ازشیب Real time PCR و بهترین CT و Rn∆ در ۵/۹۵ درجه سانتی‌گراد برای هر دو ژن CD۴۰ و GADPH تعیین و همچنین دمای ذوب PCR حدود ۸۴ درجه سانتی‌گراد مشخص شد. شیب و بازدهی واکنش PCR برای ژن‌های CD۴۰ و GADPH با روش رقت سریال تعیین شد. با استفاده از غلظت نابرابر آغازگرها بازدهی و شیب برابری این دو ژن با دمای اتصال یکسان تعیین شد. (بازده CD۴۰: ۵/۹۶، شیب: ۴۰۸/۳- ؛ بازده GADPH: ۱/۹۴، شیب: ۴۷۱/۳-) میزان کاهش بیان ژن پس از انتقال با آنتی‌سنس ۶۴/۱در سلول‌های دندریتیکی و در رده سلولی BCL۱۳۲/۱ تعیین شد. ماده منتقل شده تأثیری روی بیان ژن ندارد. بهترین زمان برای اندازه‌گیری کاهش بیان ژن CD۴۰ ۴۸ ساعت پس از انتقال در سلول‌های دندریتیکی و رده سلولی BCL۱ است. نتیجه‌گیری: در مطالعات مختلف از روش‌های متفاوتی مانند RT-PCR نیمه کمی RT-PCR کمی مطلق و RT-PCR کمی نسبی برای تعیین میزان بیان ژن‌های مختلف ازجمله CD۴۰ استفاده شده است. بررسی‌ها در این تحقیق نشان داد که استفاده از کیت IQ–sybergreen (Biorad) و الیگومر دی‌اکسی تیمیدین برای سنتز cDNA برای رسم منحنی استاندارد ژن CD۴۰ بسیار مناسب است (در این مورد GADPH کنترل داخلی مناسبی است) که در مقایسه با RT-PCR نیمه کمی دقیق‌تر و قابل اعتمادتر است.

دوره ۱۰، شماره ۰ - ( Summer ۲۰۰۸- ۱۳۸۶ )
چکیده

هدف: ویروس هپاتیت Cیکی از مهمترین عوامل ایجاد کننده هپاتیت ویروسی به شمار می‌رود و تشخیص آن در نمونه‌های مشکوک از اهمیت بالایی برخوردار است. خطر انتقال عفونت ویروسی از طریق تزریق خون و فرآورده‌های آن ناشی از نقص روش‌های غربالگری سرولوژیک در تشخیص اهداکنندگان آلوده‌ای است که در دوره پنجره بیماری هستند. بنابراین تشخیص دقیق و به‌موقع عفونت HCVپیش از ظهور آنتی‌بادی در بدن فرد آلوده از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. تشخیص ژنوم ویروس HCV در نمونه‌های مشکوک، از گسترش بیماری و شیوع روزافزون آن جلوگیری خواهد نمود. با استفاده از این روش که مبتنی بر شناسایی اسید نوکلئیک ویروس است، می‌توان عفونت را در مراحل ابتدایی و قبل از ظهور آنتی‌بادی‌های اختصاصی تشخیص داد. هدف از این پژوهش طراحی روش بسیار حساس و دقیق RT-Nested PCR‌ برای تشخیص عفونت HCV است. مواد و روش‌ها: روش RT-Nested PCR به‌منظور جداسازی توالی حفاظت شده از ناحیه ۵' UTR راه‌اندازی و به کار برده شد. ابتدا با استفاده از روش ترانس کریپتاز معکوس، سنتز cDNA از روی RNAژنوم ویروس صورت گرفت. پس از آن با روش Nested PCR با استفاده دو جفت آغازگر اختصاصی و طی دو مرحله، قطعه مورد نظر تکثیر شد. محـصولات PCR‌ به کـمک روش الـکتروفورز بررسی و همچنین از کیت تجاری RT-PCR یک مرحله‌ای برای مقایسه با نتایج حاصل از روش طراحی شده استفاده شد. نتایج: تعداد ۲۵ نمونه پلاسمای بیماران HCV مثبت که توسط روش‌های الایزا و وسترن بلات مثبت قطعی تشخیص داده شده بودند به‌عنوان نمونه‌های مثبت، رقت های مختلف از یک نمونه بیمار با تیتر بالا به‌عنوان استاندارد و ۲۵ نمونه پلاسمای منفی متعلق به اهداکنندگان خون سالم به‌عنوان کنترل منفی جمع‌آوری شده با این روش بررسی شد. در تمام موارد مثبت، باند مورد نظر روی ژل آگارز مشاهده شد. با توجه به این که در هیچ‌یک از نمونه‌های منفی باند مزبور ملاحظه نشد، مقایسه نتایج حاصل از روش طراحی شده با روش تجاری موجود همبستگی خوبی را نشان داد. نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه، مشخص شد که روش راه‌اندازی شده در تشخیص عفونت HCV‌ از حساسیت و اختصاصیت بالایی برخوردار است. همچنین با توجه به حساسیت این روش، به‌نظر می‌رسد که می‌توان ژنوم ویروس را پیش از تغییرات سرمی و ظهور آنتی‌بادی‌ها تشخیص داد و از این رو می‌توان دوره پنجره را کوتاه‌تر نمود.

دوره ۱۰، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۹ )
چکیده

بیان مساله: آسایش انسان در یک فضا، شامل آسایش جسمی و فیزیکی، رفتاری و روانی، روحی و ذهنی او می‌شود. عوامل متعددی در تعیین آسایش فیزیکی انسان، دخیل هستند که آسایش نوری، حرارتی و صوتی سه مورد از این عوامل‌اند. معمولاً در تحقیقاتی که در حوزه آسایش فیزیکی انسان انجام می‌شوند، با اندازه‌گیری فاکتورهای فیزیکی، سعی در پیش‌بینی آسایش ادراک‌شده توسط انسان دارند؛ در حالی که عوامل دیگری نیز بر آسایش انسان در یک فضا موثرند.
اهداف: هدف این تحقیق، تعیین عوامل غیرفیزیکی موثر بر آسایش فیزیکی انسان و همچنین دستیابی به مدل آسایش فیزیکی انسان تحت تاثیر عوامل غیرفیزیکی است.
روش­ها: در این مقاله به روش تحلیل اسناد کتابخانه‌ای، به بررسی تحقیقات و پژوهش‌های انجام‌شده در زمینه عوامل غیرفیزیکی موثر بر آسایش فیزیکی انسان پرداخته شده است؛ به این صورت که روش‌های ارزیابی آسایش فیزیکی کاربران یک فضا، عوامل موثر بر آن، محل انجام این تحقیقات، و نتایج حاصل از آنها، دسته‌بندی و تحلیل شده است. در این تحقیق، از بین عوامل موثر بر آسایش فیزیکی انسان، سه عامل آسایش نوری، حرارتی و صوتی، مطالعه شدند. روش تحلیل به شیوه آماری و با تبیین نمودارهای مدل‌سازی و تعیین روند گرایش جهت‌یابی‌شده در تحقیقات پیشین بوده است.
یافته‌ها و نتایج: یافته‌های این تحقیق نشان داد که آسایش فیزیکی انسان در یک فضا را نمی‌توان تنها با تکیه بر معیارهای فیزیکی که معمولاً در شاخص‌های مرتبط با آسایش به کار می‌روند، پیش‌بینی کرد.


دوره ۱۱، شماره ۰ - ( Autumn ۲۰۰۸ & Winter ۲۰۰۹- ۱۳۸۷ )
چکیده

هدف: مقاومت دارویی پلاسمودیوم فالسی‌پاروم نسبت به کلروکین مشکل اصلی در مناطق مالاریاخیز است. وجود ارتباط بین چندشکلی‌های تک نوکلئوتیدی در ژن‌های pfcrt و pfmdr۱ پلاسمودیوم فالسی‌پاروم با مقاومت نسبت به کلروکین شناخته شده است. در این مطالعه پنج چندشکلی تک نوکلئوتیدی در ژن pfmdr۱ و یک چندشکلی تک نوکلئوتیدی در ژن pfcrt با استفاده از روش Real-Time PCR بررسی شد. مواد و روش‌ها: بدین منظور ۲۶ نمونه خون از افراد آلوده به پلاسمودیوم فالسی‌پاروم و مقاوم به کلروکین از بندر چابهار در استان سیستان و بلوچستان جمع‌آوری شد. این جهش‌ها با استفاده از روش Light CyclerTM و پروب‌های دورگه‌سازی شناسایی شدند. نتایج: طبق نتایج این مطالعه در کدون ۸۶ ژن pfmdr۱ تعداد ۶ نمونه (۲۳ درصد) از مجموع ۲۶ نمونه مورد مطالعه جهش مشاهده شد. گرچه این جهش در سال اول مطالعه، دیده نشد ولی در سال دوم قابل ملاحظه بود. جهش K۷۶T ژن pfcrt در کدون CVMNT ژن pfcrt در (۳/۴۲ درصد) ۱۱ نمونه‌ها و در کدون‌های CVIET در ۷ (۹/۲۶ درصد) نمونه‌ها، SVIET تنها در دو نمونه (۶/۷ درصد) و SVMNT در ۵ نمونه (۲/۱۹ درصد) مشاهده شد. نتیجه‌گیری: جهش در طول دو سال مطالعه افزایش یافته است. نتایج مطالعه نشان داد که چندشکلی نوکلئوتیدی مربوط به ژن‌های pfcrt و pfmdr۱ در منطقه وجود دارد که این موضوع می‌تواند به‌عنوان نشانگری برای کنترل مالاریا در چابهار مدنظر باشد.

دوره ۱۳، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: سموم بوتولینوم (BoNTs) جزء کشنده‌ترین ترکیباتی هستند که تاکنون شناخته‌شده‌ و عامل بیماری بوتولیسم می‌باشند. در حال حاضر، تشخیصBoNT در غذا به استفاده از سنجش زیستی روی موش آزمایشگاهی است که یک روش بسیار حساس (محدوده تشخیص pg mL ۷ تا ۲۰)  اما زمان‌بر می‌باشد. این روش سریع، اختصاصی و می تواند حساسیتی معادل آزمایش روی موش آزمایشگاهی دارد. هدف از این تحقیق استفاده از روش  ساندویچ الایزا جهت شناساییBoNT/B بود.
مواد و روش‌ها: پروتئین نوترکیب ۳۷۰ اسید آمینه‌ای از انتهای کربوکسیل بخش اتصال‌دهنده سم BoNT/B با وزن مولکولی ۴۵ کیلودالتون به عنوان آنتی‌ژن بیان و  به روش کروماتوگرافی تمایلی Ni-NTA خالص‌سازی شد. آنتی‌بادی IgG از سرم موشی و خرگوشی با روش کروماتوگرافی تمایلی رزین پروتئین G جداسازی و به روش SDS-PAGE و آزمون الایزا ، تائیدشد. حساسیت و اختصاصیت روش طراحی‌شده جهت تشخیص آنتی‌ژن نوترکیب BoNT/B-HcC  و توکسوئید بوتولینوم تایپ B ارزیابی شد.
نتایج: غلظت آنتیبادی  موشی و خرگوشی تخلیص شده به ترتیب ۳ و ۵/۴ میلی‌گرم از هر میلی‌لیتر سرم بود. حداقل غلظت پروتئین قابل شناسایی به روش الایزا غیر مستقیم با آنتی بادی تخلیص شده موشی و خرگوشی ۴۷۵ و ۱۱۸ پیکوگرم تعیین شد. با بهینه سازی روش ساندیچ الایزا حداقل۳۰ نانوگرم از آنتی‌ژن نوترکیبBoNT/B-HcC  و ۱۴۶ پیکوگرم ازBoNT/B با اختصاصیت بالا شناسایی شد.
نتیجه‌گیری: روش ساندویچ الایزای طراحی شده می تواند برای شناسایی دقیق و حساس سم کلستردیوم بوتولینوم تیپ B مورد استفاده قرار گیرد. لازم است در آینده کارآیی این روش برای تشخیص سم بوتولینوم در نمونههای محیطی و غذایی ارزیابی گردد.
 

دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

هدف: ویروس سیتومگال انسانی بیماری‏زای اصلی ای است که سلامت بیماران دریافت کننده پیوند سلول های بنیادی خون‏ساز را تهدید می کند. برای تشخیص و پایش عفونت ویروس سیتومگال انسانی در دریافت کنندگان پیوند از روش های به‏خصوصی استفاده می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارایی روش های آنتی ژنمی pp۶۵ و PCR کیفی در پایش ویروس سیتومگال در این بیماران انجام شد. مواد و روش ها: تعداد ۱۷۹ نمونۀ بالینی از ۴۱ بیمار بررسی شد. در این مطالعه از یک PCR کیفی خانگی معتبر شده و از یک روش آنتی‏ژنمی تجاری استفاده شد. در نهایت نتایج به‏دست آمده به وسیلۀ یک روش Real-time PCR کمّی به عنوان استاندارد طلایی ارزیابی شد. نتایج: عفونت ویروس سیتومگال انسانی در ۸/۲۶ درصد و ۶/۴۲ درصد از بیماران به‏ترتیب بر‏اساس روش های آنتی ژنمی و PCR کیفی مشاهده شد. از مجموع ۱۷۹ نمونه بالینی، ۸/۵۰ درصد به‏وسیلۀ هر دو روش منفی بود و ۲/۲۱ درصد به‏وسیلۀ هر دو روش مثبت شد. از سوی دیگر؛ ۳/۲۶ درصد نمونه ها منحصراٌ به‏وسیلۀ PCR کیفی نتیجه مثبت را نشان داد و ۷/۱ درصد تنها به‏وسیله روش آنتی ژنمی، مثبت شد. مقایسه نتایج به‏دست آمده با روش Real-time PCR نشان داد که روش PCR کیفی دارای حساسیت بیشتری نسبت به روش آنتی ژنمی است (۷/۹۸ درصد در مقابل ۷/۴۵درصد). با این وجود ویژگی هر دو روش با هم برابر بود (۸/۹۶ درصد). به علاوه نتایج کمّی حاصل از روش آنتی ژنمی دارای همبستگی مناسبی با روش Real-time PCR است (۰۰۰۱/۰ >P ۷۱۵/۰R=). نتیجه گیری: هر دو روش آنتی ژنمی و PCR کیفی دارای نقایصی خاصی در تشخیص مؤثر عفونت ویروس سیتومگال انسانی است. از این‏رو به نظر می رسد مدیریت مناسب عفونت ویروس سیتومگال انسانی در بیماران پیوندی نیازمند روش های حساس کمّی دیگری همچون qPCR است.

دوره ۱۵، شماره ۷۴ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

هدف از این مطالعه شناسایی ترکیبات شیمیایی اسانس زردچوبه و ارزیابی اثر ضد باکتریایی اسانس زردچوبه بر برخی از باکتری های شاخص مسمومیت غذایی در شرایط آزمایشگاهی بود. در این مطالعه تجربی، اسانس زردچوبه به روش تقطیر با آب استخراج شد. اجزای تشکیل دهنده اسانس توسط دستگاه GC/MS شناسایی شدند. اثر ضد میکروبی اسانس زردچوبه روی باکتری های شاخص بیماری زا استافیلوکوکوس اورئوس، استرپتوکوکوس پیوژنز، اشرشیا کلی و سودوموناس ائروژینوزا به روش انتشار دیسک در آگار وروش چاهک در آگار تعیین و در نهایت حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) و حداقل غلظت کشندگی (MBC) اسانس با استفاده از میکرودایلوشن براث انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که ۲۷ ترکیب شناسایی شده در مجموع ۶۹/۹۹ درصد ترکیبات اسانس را تشکیل می دهند. ترکیب عمده اسانس β-Turmerone (۴۲/۳۴%) بود و علاوه بر این ترکیبات اصلی دیگر شامل α-Tumerone (۴/۱۱%)، Sesquiphellandrene (۶۱/۱۰%)، Zingiberene (۲۱/۹%)، Tumerone (۵۱/۸%) و trans-Caryophyllene (۸۶/۷%) ترکیب غالب بودند. نتایج نشان داد اسانس زردچوبه دارای اثر ضد باکتریایی بوده و بیشترین تاثیر را بر استرپتوکوکوس پیوژنز با قطر هاله بازدارندگی ۱۴ میلی متر داشت. حداقل غلظت بازدارندگی اسانس زدچوبه برای استافیلوکوکوس اورئوس، استرپتوکوکوس پیوژنز، اشرشیا کلی و سودوموناس ائروژینوزا به ترتیب برابر ۸/۱، ۱۶/۱، ۴/۱و ۱ بود. نتایج نشان داد که باکتری های گرم مثبت نسبت به اسانس زردچوبه حساس تر از باکتری های گرم منفی می باشند، که علت آن تحمل ذاتی باکتری های گرم منفی به واسطه ساختار دیواره سلولی و نوع ترکیبات موثره اسانس می باشد.

دوره ۱۵، شماره ۷۴ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

چکیده اسانس ها ترکیبات روغنی معطری هستند که از بخش های مختلف گیاهان به دست آمده و به صورت گسترده ای در صنایع غذایی مورد استفاده قرار می گیرند. در مطالعه حاضر  فعالیت آنتی اکسیدانی، ترکیبات فنولی، اثر ضد میکروبی و برهمکنش اسانس زردچوبه و ریحان علیه برخی از باکتری های بیماری زا مورد بررسی قرارگرفت. استخراج اسانس زردچوبه و ریحان با استفاده از روش تقطیر با آب انجام شد. با استفاده از تکنیک میکرودایلوشن براث و با استفاده از معرف تری فنیل تترازولیوم کلراید اثر ضد باکتریایی اسانس های مذکور با تعیین حداقل غلظت بازدارندگی از رشد (MIC) و حداقل غلظت کشندگی (MBC) بر باکتری های استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس، لیستریا اینوکوا، سالمونلا تیفی و انتروباکتر ائروژینوزا بررسی شد. واکنش متقابل اسانس های زردچوبه و ریحان  براساس شاخص FIC یا غلظت بازدارنده افتراقی بررسی شد. مقدار  کل ترکیبات فنلی و فعالیت آنتی اکسیدانی اسانس ها با استفاده از  روش فولین سیو کالتو  و خاصیت مهار رادیکال DPPH اندازه گیری شد. توانایی مهار رادیکال DPPH، توسط اسانس های زردچوبه و ریحان به ترتیب برابر با ۱۸ و ۲/۳۱ بود. نتایج نشان داد که حداقل غلظت مهارکنندگی برای اسانس زردچوبه ۶/۴ تا ۶/۷۳ و برای اسانس ریحان ۳/۲ تا ۸/۳۶ میلی گرم بر میلی لیتر به دست آمد. حداقل غلظت کشندگی باکتری های مورد بررسی، برای اسانس زردچوبه ۲/۹ تا ۲/۱۴۷ و برای اسانس ریحان ۶/۴ تا ۶/۷۳ میلی گرم بر میلی لیتر بود. نتایج نشان داد اسانس ریحان به طور موثری رشد باکتری های مورد بررسی را کنترل نمود. شاخص بازدارندگی افتراقی اسانس زردچوبه و ریحان فعالیت هم افزایی بر باکتری های لیستریا اینوکوا و انتروباکتر ائروژینوزا نشان داد.
علیرضا عرفانی، ندا سمیعی، فرزانه صادقی،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۵ ۱۳۹۵ )
چکیده

رشد مداوم سطح عمومی قیمت­ها در ایران، حاکی از روند افزایش کلی قیمت­هاست. پویایی تورم کوتاه­مدت و تعامل ادواری با متغیرهای واقعی اقتصادی، یک مسأله محوری در اقتصاد کلان و بخصوص در تجزیه و تحلیل سیاست­های پولی می­باشد. این مطالعه به بررسی و برآورد منحنی فیلیپس مرکب کینزین­های جدید در اقتصاد ایران طی سال­های ۱۳۸۹-۱۳۳۸ پرداخته است. متغیرهای اثرگذار بر تورم جاری در این نوع منحنی، تورم آتی، تورم وقفه­دار و شکاف تولید می­باشد. در برآورد مقدار شکاف تولید از سه فیلتر کالمن، هدریک- پرسکات و باند- پس استفاده گردیده است. همچنین در مدل های مورد استفاده در این بررسی برای سال ۱۳۵۷ مشاهده گردید که شکاف ساختاری مربوط به سال های پیروزی انقلاب اسلامی می باشد. نتایج نشان می­دهد که مطابق با دیگر مدل­های منحنی­ فیلیپس که وجود اثر و نقش اصلی شکاف تولید بر تورم دوره جاری را تأیید می­کند، در این مدل نیز در هر سه حالت محاسبه شکاف تولیدی، این متغیر بر تورم جاری اثری معنی­دار و مثبت دارد که حاکی از اثرگذاری متغیرهای واقعی در بلندمدت در کنار سیاست های پولی بر تورم است. همچنین ضریب متغیر تورم انتظاری (آتی) و تورم گذشته معنی­دار گردید که نشان از این دارد که بنگاه­ها در تعیین قیمت خود، هم آینده­نگر و هم، گذشته نگر هستند، اما ضریب تورم انتظاری بیشتر از ضریب تورم باوقفه است و بیان می کند که بنگاه ها در تعیین سطح قیمت جاری خود بیشتر به تورم آتی توجه دارند. آزمون­های ارزﻳﺎﺑﻲ ﻣﺪل­های ﺗﺨﻤﻴﻨﻲ، حاکی از صحت و اعتبار برآورد میباشد.

دوره ۱۶، شماره ۹۱ - ( شهریور ۱۳۹۸ )
چکیده

      هدف از این پژوهش استخراج اسانس از برگ نازبو بنفش، شناسایی ترکیبات و اجزا تشکیل دهنده اسانس آن و بررسی فعالیت ضد­باکتریایی اسانس آن به روش­های مختلف کیفی و کمی بر تعدادی از باکترهای شاخص بیماری­زا غذا و در نهایت مقایسه آن با آنتی­بیوتیک­های ونکومایسین و جنتامایسین در شرایط برون­تنی بود. اجزای تشکیل دهنده اسانس توسط دستگاه کروماتوگرافی گازی شناسایی شدند. اثر ضد­میکروبی اسانس نازبو بنفش به روش چاهک در آگار تعیین و در نهایت حداقل غلظت مهارکنندگی اسانس با استفاده از میکرودایلوشن براث و معرف تری فنیل تترازولیوم کلراید انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که ۲۸ ترکیب شناسایی شده در مجموع ۲۸/۹۹ درصد ترکیبات اسانس را تشکیل می دهند. p-Allylanisole با ۶۴/۵۱ بیشترین ترکیب شناسایی شده اسانس بود، و به تنهایی بیش از ۵۰ درصد از ترکیب اسانس را شامل می­شد. علاوه بر این ترکیبات اصلی دیگر شامل n-Tricosane (۸۳/۲۴%) و Linalool (۸۱/۱۴%) بود. متوسط قطر هاله عدم رشد در روش چاهک در آگار بر باکترهای گرم مثبت ۹/۱۵ میلی­متر و برای باکتری­های گرم منفی ۱۵/۱۱ میلی­متر بود. حداقل غلظت مهارکنندگی اسانس نازبو بنفش بر باکتری­های بیماری­زا در محدوده ۶/۴ تا ۸/۳۶ میلی­گرم بر میلی­لیتر بود. حداقل غلظت کشندگی اسانس نیز در رنج ۶/۴ تا ۶/۷۳ میلی­گرم بر میلی­لیتر بود. به طور کلی می­توان گفت که اسانس نازبو بنفش بر باکتری­های گرم مثبت در غلظت­های پایین­تر موثر بوده و توانست از رشد آن­ها جلوگیری کند.



دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

هدف: سرطان پروستات دومین سرطان شایع و پنجمین عامل مرگ ناشی از سرطان مردان در سال ۲۰۱۲ در جهان است. مسیر PI۳K/AKT نقش اساسی در بیماری‏زایی سرطان پروستات دارد و به­دلیل نقش کلیدی این مسیر در پیشروی سرطان آن را به هدف جذابی برای استراتژی‌های جدید درمانی تبدیل می‌کند. یکی از روند‌های تنظیمی ژن‌ها، میکرو‌RNAها است که توانایی ویژه‌ای برای کنترل چندین ژن و مسیر به‌طور هم‌زمان، آن‌ها را کاندید قابل توجهی برای اهداف درمانی می‌کند. این مطالعه با هدف به دست آوردن میکروRNA مؤثر بر مسیر PI۳K/AKT با روش‌های بیوانفورماتیکی و بررسی نتایج حاصل در سلول‌های رده پروستات انجام شد. مواد و روش‌ها: برای پیدا‌ کردن میکروRNA مؤثر بر مسیر PI۳K/AKT، شش ژن این مسیر که به‌عنوان هدف‌های دارویی مطرح هستند را در ده الگوریتم متفاوت پیش‌بینی بررسی شد. سپس به‌صورت بیوانفورماتیکی میکروRNA حاصل از نظر میزان بیان در بافت پروستات سالم و رده‌های سلولی سرطان پروستات و همچنین از لحاظ هدف‌گیری در نرم‌افزارهای تجزیه و تحلیل چرخه ارزیابی شد. به‌صورت عملی بیان میکروRNA‌های کاندید در نمونه کنترل و رده‌های سلولی سرطان پروستات ارزیابی شد. نتایج: خانواده miR-۲۹ بیشترین شناسایی را از مجموعه ۶ ژنی داشتند و سایر بررسی‌های بیوانفورماتیک نیز مؤید نتیجه حاصل بودند. بررسی‌ها نشان دهنده کاهش بیان معنی‌دار خانواده miR-۲۹ در رده‌های سلولی سرطان پروستات LNCAP، PC۳ و DU-۱۴۵ نسبت به نمونه کنترل سالم است. نتیجه‌گیری: ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞﻫﺎی ﺑﻴﻮاﻧﻔﻮرﻣﺎﺗﻴﻚ و ﺑﺮرﺳﻲ ﺑﻴﺎن خانواده miR-۲۹، نشان دهنده امکان استفاده از خانواده miR-۲۹ برای مهار مسیر PI۳K/AKT در سرطان پروستات است.

دوره ۲۱، شماره ۸ - ( مرداد ۱۴۰۰ )
چکیده

با گسترش روزافزون تصادفات جاده ­ای و به­ دنبال آن توسعه سیستم­های کمک راننده، اهمیت خودروهای خودران بیش از پیش افزایش یافته است. همزمان با مطرح شدن بحث خودروهای خودران، لزوم توجه به ایمنی این خودروها و تاثیرات سایر خودروهای حاضر در جریان ترافیک بر عملکرد آنها نیز افزایش می­ یابد. طراحی و کنترل مسیر حرکت با در نظرگرفتن خودروهای اطراف در شرایط ترافیکی دینامیکی ناپایدار در حین مانورهای پیچیده از مهمترین مشکلات پیش­ روی خودروهای خودران می­ باشند. علی­ رغم پژوهش­های مختلف در حوزه تعویض خط در شرایط ترافیکی پویا و حتی سرعت­های بحرانی، درنظرگرفتن شرایط دینامیکی گذرا در آنها محدود به لحظه شروع مانور بوده و راه­ حلی برای تغییرات لحظه­ ای خودروهای اطراف در حین مانور ارائه نشده است. الگوریتم ارائه شده در این مقاله، قادر است با توجه به تصمیمات ناگهانی خودروهای اطراف در حین مانور، مسیرهای ایمن جدید را به صورت بهینه طراحی کند، همچنین اجتناب از برخورد در سراسر مانور را از طریق کنترل همزمان طولی و عرضی خودرو تضمین می کند. پس از ارزیابی عملکرد واحد تصمیم­ گیری توسط آزمونهای رانندگی واقعی، الگوریتم ارائه شده با سناریوهای مختلف در شرایط پیچیده ترافیکی گذرای دینامیکی با استفاده از نرم­ افزار متلب شبیه­ سازی شده و عملکرد مطلوب آن در محیط دینامیکی IPG CarMaker در حضور خودروهای اطراف به اثبات رسیده است.

دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف کلی شناسایی شناسایی الگوهای ذهنی بانکداری کارآفرینانه با استفاده از روش­شناسی کیو انجام شد. پارادایم حاکم بر پژوهش تلفیقی (کیفی- کمَی) بود.  جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل اساتید دانشگاهی و خبرگان بانک بودند که به­صورت هدفمند و با تکنیک بحث گروهی متمرکز تعداد ۹ نفر از آنها برای مطالعه انتخاب شدند. براساس مصاحبه­های انجام شده با خبرگان در قالب گروه­های بحث متمرکز تعداد ۴۳ عبارت استخراج شد که در قالب یک پرسشنامه متشکل از ۴۳ کارت و یک پاسخنامه (نمودار کیو) در اختیار خبرگان مورد مطالعه قرار گرفت که میزان موافقت یا مخالفت خود را با آنها مشخص نمایند. تجزیه و تحلیل داده­های پژوهش با انجام تحلیل عاملی اکتشافی نوع کیو با استفاده از نرم­افزار  SPSSWin۲۰ انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که الگوهای ذهنی بانکداری کارآفرینانه دارای سه بُعد شامل: حمایت مدیریت عالی، استراتژی سازمان، ساختار سازمانی است.

صفحه ۱ از ۱