جستجو در مقالات منتشر شده


۲۳ نتیجه برای امیرعلی


دوره ۳، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۲ )
چکیده

آپوریای ضرورت علّی را می‌توان ناظر به دوراهی (۱) ملازمت دایمی، منطقی و متافیزیکی ضرورت و علیت و یا (۲) نفی یکی بدون نفی دیگری و در واقع انکار ملازمت همیشگی ضرورت و علیت تعریف کرد. این رأی ارسطویی که هر چیزی علتی دارد، لزوماً نمی‌تواند منتج منطقی و فلسفی تعیّن‌باوری، نفی امکان آینده و انحلال قوه در فعل باشد. ضرورت، وصف علیت رخ داده در بستر واقعیت جاری حال و گذشته است، نه علیت رخ‌‌دهنده در آینده. می‌توان این معنا از ضرورت را مستلزم جبر و اصل موجبیت علّی ندانست. در واقع عملگر و جهت منطقی و متافیزیکی علیت، واقعیت بالفعل ضرورت است که همواره هم‌مصداق با نظریه جبر و موجبیت نیست. دیمکریتس با نادیده‌گرفتن علت غایی، همه کنش‌های طبیعت را به ضرورت تقلیل می‌دهد. تقلیل‌گرایی منتج از انکار غایتمندی عالم، ویژگی بارز ضرورت‌باوری مکانیکی دیمکریتی است.
 

دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

در این مطالعه سن، رشد و نسبت جنسی لای ماهی (Tinca tinca) در تالاب انزلی مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور تعداد ۱۸۸ نمونه لای ماهی به مدت ۸ ماه از آبان ۱۳۹۲ تا خرداد ۱۳۹۳ توسط تور گوشگیر ثابت و تله مخروطی با اندازه چشمه‌های مختلف صید گردید. دامنه سنی ماهیان بین +۰ تا +۶ بود. نسبت بین نر به ماده برابر با ۷۲:۱/۱ بود که اختلاف معنی-داری داشتند (۰۵/۰>p). بزرگترین طول کل و حداکثر وزن ماهیان صید شده به ترتیب ۷/۴۰ سانتی‌متر و ۱۰۰۰ گرم بود. میزان b برابر با ۷۰/۲ تعیین و الگوی رشد در ماهیان آلومتریک منفی بود (۰۵/۰p<). شاخص عملکرد رشد پائولی و مونرو (ϕ) هم ۶۱/۲ محاسبه شد. فاکتورهای رشد فون‌برتالانفی ماهیان صید شده (۴۸/۴۷L∞= سانتی‌متر، ۱۸/۰k= در سال و ۰۷/۱- t۰= سال) به دست آمد. مقدار بیشینه سن (Tmax) ۴۱/۱۶ سال برآورد گردید. همچنین وزن بی‌نهایت (W∞) ۴۳/۱۲۶۱ گرم محاسبه گردید. تحقیق حاضر می‌تواند اطلاعات پایه‌ای در مورد ساختار جمعیتی این گونه در تالاب انزلی فراهم نماید.

دوره ۹، شماره ۵ - ( آذر و دی ۱۳۹۷ )
چکیده

نفی یکی از مفاهیم اساسی در زبان­های طبیعی است. در همۀ زبان­های طبیعی صورت­های منفی متناظر با جملات مثبت وجود دارد. معنای جملات منفی در این زبان­ها در تضاد با معنای جملات مثبت متناظرشان است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی بازنمود ساخت­واژی و نحوی مقولۀ نفی و انواع جایگاه آن در گویش لری کهگیلویه بر اساس برنامۀ کمینه­گراست. اگر­چه یکی از نویسندگان، گویشور بومی گویشِ مذکور است؛ اما داده­های پژوهش از گفتار پنج گویشور مردِ مسن و بی­سواد نیز استخراج شد. نتایج پژوهش نشان می­دهد نشانۀ منفی در گویش لری پیش از گروه زمان Tense Phrase/TP و به­عنوان گروهی مستقل تولید و در جایگاه­های مختلفی در جمله ظاهر می­شود. در جملات خبری غیراسنادی و استفهامی، نشانۀ منفی ابتدا پیش از گروه زمان TP در هستۀ گروه منفی، Negative Phrase/NegP۱ تولید می­شود، سپس توسط فعل جذب می­شود. در این جایگاه، ارتباط بین فعل و هستۀ گروه نفی از طریق رابطۀ مطابقه صورت می­گیرد. گروه منفی ۲ NegP۲ دیگر جایگاهی است که این نشانگر در جملات خبری اسنادی در آن ظاهر می­شود. در این جایگاه، نشانۀ منفی دستخوش هیچ­گونه حرکتی نمی­شود و در جایگاه اصلی خود باقی می­ماند. علاوه­ بر این، در این جملات نشانۀ منفی می­تواند به جایگاه مشخص­گر گروه کانون Focus Phrase/FP نیز حرکت کند. همچنین، در جملات پرسشی بلی ـ خیر، نشانۀ منفی می­تواند در جایگاه هستۀ متمم­نما  Complimentizer Phrase/CP قرار گیرد. افزون ­بر این، نشانۀ منفی در این گویش می­تواند به­عنوان پیشوند پیش از فعل قرار گیرد و به­عنوان قید نفی نیز پیش از گروه زمان TP واقع شود.
 
 

دوره ۹، شماره ۳۸ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

با توجه به رویدادهایی که در چند دهۀ اخیر در حوزۀ ادبیات تطبیقی رخ داده است، نیاز به تعریف تازه‌ای از ادبیات تطبیقی و نقد تطبیقی است. در این مقاله، شاخصهای جدیدی را که برای تعریف تازه ادبیات تطبیقی و رویکردها و روشهای نقد تطبیقی (به ویژه رویکردهای میان‌رشته‌ای) باید به آنها توجه شود، بر‌می‌شماریم. به گمان نویسنده این مقاله، تحلیل و بازخوانی مفهومهای «دیگری»، «مرز» و «هویت» در شکل‌گیری شاخصهای نو، بایسته است. با طرح نظریه ترجمه، نشانه‌شناسی، روایت‌شناسی، پسااستعماری (به ویژه نظریه مهاجرت) و نظریه فرهنگی، مطالعات تطبیقی نه تنها دچار تحول عظیمی در حوزه مطالعاتی خود شده، بلکه به دنبال آن روش‌شناسی تطبیقی نیز دگرگون شده است و چالش اصلی پیش روی ما، تبیین روش و رویکردهای مطالعات تطبیقی براساس دگرگونی در تعریف مطالعات تطبیقی است. براساس این نظریه‌ها، سه نظریه و روش‌شناسی معرفی خواهد شد و ادعا می‌شود که نظریه و روش بینامتنی با تعریفهای تازه ادبیات تطبیقی همخوانی بیشتری دارد.

دوره ۱۰، شماره ۴ - ( شماره ۴ پیاپی ۴۹- ۱۳۸۵ )
چکیده

در این مقاله سعی می‌شود تا رویکرد نظامهای نوآوری و چارچوبها یا سطوح مختلف آن شناسایی و باهم مقایسه شود. نظامهای نوآوری رویکرد، جدیدی به نوآوری و توسعه فناوری است که در دو دهه اخیر توسعه و تکامل یافته است. وجه تسمیه آن با سایر رویکردهای مربوط به نوآوری در نگرش سیستمی آن است. این مقاله در سه بخش سازماندهی شده است. در بخش نخست سعی شده تا چارچوبهای تحلیل مختلف موجود در رویکرد نظامهای نوآوری شناسایی و تحلیل مقایسه‌ای ‌شود. بخش دوم به دانش اختصاص دارد و انواع دانش، تعاملات ممکن دانشی و طبیعت تولید و به کارگیری دانش به عنوان پایه نوآوری بررسی می شود. در بخش سوم مقایسه ای بین سه چارچوب اصلی نظامهای نوآوری از منظر ‏انتقال دانش می‌شود و تفاوتهای هریک از این سه چارچوب مشخص می شود.

دوره ۱۰، شماره ۳۷ - ( بهار ۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
این مقاله با تبیین صورت‌بندی فرهنگی و تحلیل گفتمان روایی دهه شصت، زمینه مشاهده رفتار فرهنگی مؤلفان روایی این ‌دهه را فراهم می‌کند، گروه‌های مقارن با یک دوره تاریخی که از یک رویداد اجتماعی خاص، یعنی جنگ و دفاع مقدس، تجربه مشترکی دارند. در این تحلیل نسلی، تعلقات، نگرش‌ها، داوری‌ها و ارزش‌های مشترک پیرامون پدیده‌ای ثابت مطالعه می‌شود، معانی مشترکی که در ساحت تجربه نسلی مضمر است و در روایت‌های داستانی این ‌دهه منتقل می‌شود. در مقاله حاضر، به‌ منظور درک مناسبات میان‌نسلی مؤلفان روایی، به دو دسته از شرایط توجه می‌شود: ۱- شرایطی که منابع و فضای اجتماعی لازم برای این تغییرات را فراهم می‌آورند ۲- شرایطی که به شکل‌گیری محتوا و جهت‌گیری ایدئولوژیک منجر می‌شوند و نشان می‌دهد که گفتمان ایدئولوژیک سنتی‌ـ انقلابی، از طریق فرآیندهای تولید، انتخاب و نهادینه‌شدن، به آفرینش و خلق مجموعه وسیعی از اندیشه‌های جدید پرداخت که به شیوۀ معناداری ایدئولوژی نهادهای فرهنگی رسمی ‌و مستقر را به مبارزه طلبید. این گفتمان، تابعی از صورت‌بندی‌های فرهنگی دهه شصت بود که به‌واسطه بحران در نظم اخلاقی، بسیج منابع و شکل‌گیری زنجیره‌های تعامل میان نخبگان فرهنگی ایجاد شد. در این زمینه فرهنگی مؤلفان روایی حامیِ گفتمان مسلط، با طرح اندیشه‌های جدید خود، کنشگران موجود در محیط اجتماعی را برانگیختند. چرخه «ایده‌ـ پاسخ‌ـ ایده» یکی از روش‌ها و ساز وکار‌هایی بود که از طریق زنجیره‌های کنش به‌ صورت‌بندی مجدد گفتمان غالب دامن زد. به‌ همین‌ دلیل، تجربه‌های اجتماعی نویسندگان این دوره، به ‌مثابه عناصر ایدئولوژی با دو انگاره مثبت و منفی، ثبت و متن‌مند شد.

دوره ۱۰، شماره ۴۱ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده

این مقاله از دیدگاه «واسازی» دریدایی به بررسی «خودواسازی» تقابل دوگانه حافظ/ زاهد در غزلیات حافظ می‌پردازد. به همین منظور، پس از اشاره کوتاهی به رویکرد «واسازی»، که چارچوب نظری ناظر بر این نوشتار است با طرح «تقابلهای دوگانه» افلاطونی، دیدگاه کلی دریدا در خصوص واسازی تقابلهای دوگانه از نظر گذرانده می‌شود و به دلیل سرشت عمدتاً زبانشناختی این نوشتار بر خوانش دریدا از تقابل سوسوری دال/ مدلول به عنوان نمونه‌ای شاخص از تقابلهای دوگانه تأکید می‌شود؛ آن گاه پس از اشاره به پیشینه تحقیق با طرح تقابل دوگانه حافظ/ زاهد در غزلیات حافظ از زاویه خوانشی دریدایی نشان داده شده است که این تقابل، ناپایدار است و شعر این شاعر عرصه «خودواسازی» تقابلهای افلاطونی است.

دوره ۱۱، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۹ )
چکیده

مسائل و کنش‌های اجتماعی در آثار محمود دولت­آبادی جایگاه بسیار پررنگی دارند. «مرد» داستان کوتاهی است که از­جمله آثار رئالیستی او به­شمار می‌آید و دارای توصیفاتی دقیق از فضا، شخصیتها و عناصر متعدد داستان است. در این پژوهش پرسش اصلی این است که چگونه در این داستان زبان مسئلۀ هویت شکل­نگرفته را بازتاب گفتمانی می‌دهد؟ چگونه زبان می‌تواند نظام روابط زنانه و مردانه را از طریق اجراگری به چالش بکشد؟ و اینکه کارکرد فرهنگی هویت در این روایت چیست؟ هدف از نگارش این مقاله تحلیل گفتمانی و بررسی اجراگری در شکل‌گیری و فهم‌پذیری هویت شخصیت اصلی و قهرمان این داستان به­نام «ذولقدر» است. قهرمانی که دورۀ کودکی خود را پشت­سر گذاشته و اکنون که در آستانۀ ورود به نوجوانی است، زندگی او دچار فراز و نشیبی ناگهانی میشود. او در غیاب پدر تلاش می‌کند که نقش پدر خانواده را بر عهده بگیرد و با بازتاب هویتی تقلیدی، مسئولیتی را که والدینش از تقبل آن سر­باز زدهاند، به تنهایی به­دوش بکشد. ذولقدر با تقلید از گفتمان، رفتارها و اجراگریهای پدرش به­منزلۀ یک الگوی فرهنگی، هویت جنسیتی جدید خود را بازتولید می‌کند.

دوره ۱۱، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۹ )
چکیده

 گفتمان‌های جنسیتی همواره برای تثبیتِ مفصل‌بندی‌های خود سعی در مشروعیت­‌بخشی به ابعاد خودی و مشروعیت‌زدایی از عناصر دیگری دارند؛ مشروعیت‌بخشی، از ‌نظر نشانه‌شناسی ـ  گفتمانی، فرایندی است که از طریق مفصل‌بندی گفتمانی، قدرت را هژمونیک می‌کند. هدف نگارندگان در این مقاله بررسی و شناسایی نحوه عملکرد سازوکارهای مشروعیت‌بخشی گفتمان‌های جنسیتی در ادبیات داستانی معاصر فارسی است. از همین ‌رو، آن­ها خوانشی واسازانه را با تکیه بر نظریه گفتمان لاکلا و موف (۲۰۰۱) و دریدا (۱۹۸۳) از روش‌شناسی ون‌لیوون (۲۰۰۷) ارائه می‌کنند و از سایر ابزارهای زبان‌شناختی نیز بهره می‌برند. آنگاه برای تحلیل و نشان‌ دادن عملکرد سازوکارهای یادشده به‌سراغ رمان سلوک دولت‌آبادی می‌روند و با گزینش هدفمند، بخش‌هایی از آن را بررسی می‌کنند. در ‌پایان، آن­ها به پرسش این پژوهش درباره نحوه عملکرد سازوکارهای مشروعیت‌بخشیِ گفتمان‌های جنسیتـی پاسخ می‌دهند و چهار ساختارِ ساده، مرکب، پیچیـده، و زنجیـره‌ای را در آن سازوکارها معرفی می‌کنند. افزون بر آن، نشان می‌دهند گفتمان‌های جنسیتی با تلاش برای کسب مشروعیت و حصولِ آن، از ادامه مسیر باز نمی‌مانند، بلکه برای حفظ و تثبیت آن نیز گام فرامی‌نهند و همواره به صورت صریح یا ضمنی ــ بازبافت‌سازی ــ از دیگری مشروعیت می‌زدایند

دوره ۱۳، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۴۰۱ )
چکیده

 مرجعیت‌بخشی در روایت فرایندی است که راوی از طریق مفصل‌بندی‌های گفتمانی، مشروعیتِ خود و روایتش را در داستان برمی‌سازد. هدف نگارندگان در این مقاله، بررسی فرایند‌های زبانی ایجاد، حفظ و تثبیت مرجعیت فردی دو راوی زن و مرد در روایت است. ازهمین‌رو، آن‌ها خوانشی واسازانه را با تکیه بر نظریه گفتمان لاکلا و موف (۲۰۰۱) و دریدا (۱۹۸۳) از مرجعیت فردی در روش‌شناسی ون‌لیوون (۲۰۰۷) ارائه کردند. آنگاه برای شناسایی ابزارهای زبانیِ فرایندهای ایجاد، حفظ و تثبیتِ مرجعیت فردی به‌سراغ سه کتاب پیرزاد و سلوک دولت‌آبادی رفتند و با گزینش هدفمند مواردِ وقوعِ مرجعیت فردی، آنها را بررسی کردند. در پایان، پی ‌برده شد پیرزاد و دولت‌آبادی با استفاده از مواضع گفتمانی خود و دیگری، ایجاد گره‌گاه‌های گفتمانی و بلورینه‌ شدن حول آنها سعی در مرجعیت‌بخشی به ابعاد خود و همزمان، با طرد معانیِ نشانه‌ها از روایتِ دیگری سعی در مرجعیت‌زدایی دارند. همچنین، در سطح کلان‌تر آشکار شد خودِ بازنمایی‌شده دو راوی با یکدیگر تفاوت داشت؛ پیرزاد مایی گفتمانی را تشکیل داد و دولت‌آّبادی راوی همه‌چیزدان بود؛ این درحالی بود که هیچ کدام از این دو راوی از پارادوکس گریزی نداشتند.
 

دوره ۱۴، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

در این مقاله، به مسئله تاثیر خطای ناوبری در طراحی مسیر پرنده‌های بدون سرنشینی که ملزم به پرواز برفراز عوارض زمینی در ارتفاع پایین هستند پرداخته شده است. باتوجه به اینکه سیستمهای ناوبری اینرسی مشکل افزایش انحراف برحسب زمان دارند، داشتن پرواز ایمن و بدون برخورد با عوارض زمینی در ارتفاعات پایین، از نکات اساسی طراحی مسیر اینگونه پرنده‌ها تلقی می‌گردد. از طرف دیگر، بعضی پرنده ها از تِرکام به عنوان سیستم کمک ناوبری استفاده می‌کنند. این سیستم در مناطق ناهموار کارایی بیشتری دارد و لذا تامین الزامات آن در کنار قیود دیگر کار پیچیده‌ای است. در این مقاله تلاش شده محددودیتهای فوق در فرآیند طراحی مسیر لحاظ گردد. برای این منظور، از الگوریتمی مبتنی برشبکه جریان لایه‌ای روی نقشه‌های دیجیتالی عوارض زمینی استفاده شده که قابلیت بالایی در پذیرش انواع قیود داشته و مسیری بهینه و قطعی تولید می‌نماید. بنابراین با بکارگیری معادلات دینامیک حرکت سه بعدی پرنده در فضای گسسته همراه با قیود دینامیکی و معیارهای بهینگی مختلف، مدل کاملی از خطای ناوبری و همچنین پارامترهای تاثیرگذار ترکام در الگوریتم مزبور اضافه شده تا مسیر شدنی تولید نماید که احتمال برخورد به عوارض به صفر کاهش یابد، ضمن اینکه الزامات ترکام را تامین نماید. الگوریتم حاصله با اعمال شرایط اولیه و در کمترین زمان ممکن، مسیر مزبور را تولید می‌کند. نتایج عددی، صحت این مسئله را نشان می‌دهد

دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده

طراحی شبکه گسسته حمل‌ونقل عبارت است از انتخاب زیرمجموعه‌ای امکان‌پذیر از پروژه‌ها (بزرگراه‌ها)ی پیشنهادی در یک شبکه حمل‌ونقل به منظور کمینه‌سازی زمان سفر کل کاربران شبکه. این مساله در رده مسائل NP-Hard است که هیچ الگوریتم موثری برای حل دقیق آنها در مقیاس بزرگ وجود ندارد. ازاین‌رو بیشتر مطالعات انجام‌گرفته، به منظور یافتن جوابی نسبتا خوب در مدت زمانی معقول، ‌از طریق رویکردهای ابتکاری و فراابتکاری به مساله پرداخته‌اند. اما راه دیگری که همچنان برای افزایش سرعت رویکردهای حل مساله وجود دارد، محاسبات موازی است. مقاله پیش‌رو، به بررسی کاربرد محاسبات موازی در یک الگوریتم فراابتکاری در مساله طراحی شبکه گسسته حمل‌ونقل می‌پردازد. در این مقاله، یک الگوریتم موازی کلونی مورچگان، بر مبنای مطالعه پورزاهدی و ابوالقاسمی، با الگوی موازی‌سازی ارباب-کارگر پیشنهاد می‌گردد. برای مطالعه موردی، شبکه حمل‌ونقلی خلاصه‌شده شیکاگو با ۱۶ پروژه پیشنهادی درنظرگرفته می‌شود. نتایج موازی‌سازی بر روی خوشه‌ای از ۸ هسته پردازشی نشان‌دهنده آن است که الگوریتم‌های موازی می‌توانند ظرف مدت زمان ۴۰۰۰ ثانیه به جواب‌هایی با کیفیت بالا دست پیدا کنند، درحالی‌که همین دستیابی برای الگوریتم‌های تک‌هسته‌ای در مدت ۱۰۰۰۰ ثانیه اتفاق می‌افتد. از سه اجرای موازی، در دومورد الگوریتم موازی کلونی مورچگان به جواب دقیق مساله دست می‌یابد، و در مورد دیگر به جوابی با ۰۷/۰ درصد خطا همگرا می‌شود. عملکرد موازی الگوریتم کلونی مورچگان، همچنین با الگوریتم شاخه‌وکرانه مقایسه می‌شود. این مقایسه نشان می‌دهد که الگوریتم موازی شاخه‌وکرانه به بیش از ۳۲۰۰۰ ثانیه زمان اجرا برای یافتن جواب دقیق مساله نیاز دارد، درحالی‌که الگوریتم موازی کلونی مورچگان عملکرد بسیار سریع‌تری را نشان می‌دهد.

دوره ۱۶، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده

نیروگاه‌های بادی به عنوان یکی از منابع انرژی‌های تجدیدپذیر بعضاً در ساعات پیک مصرف جواب‌گو نیستند؛ لذا ایجاد یک سیستم ذخیره‌سازی توان و پشتیبان برای این نیروگاه‌ها ضروری به نظر می‌رسد. در این پژوهش‌ یک سیستم هیبریدی متشکل از چهار جزء اصلی توربین بادی، الکترولیزر، ذخیره هیدروژن و پیل سوختی، جهت تأمین توان قابل‌اطمینان ارائه گردید. در ساعات کم باری، توان اضافی تولیدشده وارد واحد الکترولیز شده و در آنجا آب به هیدروژن و اکسیژن تبدیل می‌شد. هیدروژن در ساعات پیک مصرف برای تولید برق وارد پیل سوختی می‌گردید تا تقاضای برق شبکه ارضا گردد. در این پژوهش ابتدا با ساخت آزمایشگاهی سیستم مذکور میزان تولید هیدروژن توسط الکترولیزر و میزان تولید توان توسط پیل سوختی بررسی شد. بیشترین میزان هیدروژن تولیدی توسط این سیستم در هر ساعت به طور متوسط ۳۰۴ میلی‌لیتر بود. در نتیجه میزان توان تولیدی توسط پیل سوختی ۱۰۰۸ میلی‌وات محاسبه شد. از سویی سیستم هیبریدی مذکور ظرفیت توربین بادی را به میزان ۱,۸ % افزایش داد. همچنین میزان توان خروجی الکترولیزر حدود ۵۰% و میزان توان تولیدی پیل سوختی در حالت ماکزیمم ۶.۷ % خروجی الکترولیزر محاسبه گردید. با در نظر گرفتن این دو مقدار، میزان توان تولیدی پیل سوختی نسبت به توان خروجی از توربین بادی ۱ به ۳۰ به دست آمد. در ادامه سیستم هیبریدی ساخته شده برای تامین برق ۲۰۵ خانوار مدل شد و مطالعه موردی برای سیستم مورد نظر در منطقه کوهین انجام شد. مطالعه موردی ونیز تحقیقات آزمایشگاهی برای سیستم هیبریدی مذکور برای اولین بار در ایران صورت گرفته است.

دوره ۱۷، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

در این مقاله مسئله تزریق بهینه یک ماهواره به مدار زمین آهنگ با یک بلوک انتقال مداری با تراست محدود و قابلیت خاموش و روشنی مجدد و مقایسه آن با حالت زیر- بهینه مورد نظر می باشد. هدف، یافتن زاویه بردار نیروی پیشرانش، زمان های شروع سوزش موتور و مدت زمان بهینه هر یک از مانورهای بلوک انتقال مداری می باشد به گونه ای که مصرف سوخت حداقل شده و شرایط مرزی با دقت مورد نظر برآورده گردد. نوآوری این تحقیق ارائه یک الگوریتم دقیق و با سرعت همگرایی بالا برای حل بهینه مسیر چند سوزشی جهت تزریق ماهواره به مدار زمین آهنگ می باشد. برای حل مسئله شرط مرزی در چند نقطه، از یک روش پرتابی غیرمستقیم با کارایی بالا همراه با روش نیوتن بهبود یافته، استفاده شده است. روش پیشنهادی علاوه بر تامین دقت بسیار بالا، با سرعت خوبی نیز به شرایط مرزی مورد نظر همگرا می شود. سلسله پروازهای مختلف با سوزش های چندگانه، بررسی شده و برای هریک از آنها مسیر بهینه با معیار حداقل مصرف سوخت و همچنین زمان های فعال و غیر فعال استخراج شده است. تصدیق و صحه گذاری الگوریتم پیشنهادی نیز از طریق مقایسه با مراجع انجام شده است. در نهایت نتایج حل بهینه با حالت حل زیر-بهینه که در آن زاویه بردار نیروی پیشرانش در راستای بردار سرعت فرض شده، مقایسه گردیده است.

دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده

ایران در منطقه گرم و خشک خاورمیانه قراردارد که دمای هوای تابستان در بسیاری از نقاط بین ۳۵ تا ۵۰ درجه سلسیوس می‌باشد. این هوای گرم از یک سو، رشد جمعیت از سوی دیگر و از طرفی کاهش منابع آبی که در دهه‌های اخیر بسیار چشمگیر بوده است لزوم استفاده بهینه از واحد نیروگاهی کشور را بیش از بیش مشخص کرده بطوری که نیروگاه‌های موجود بتواند عملکرد مناسبی در تولید همزمان داشته باشد. لذا در این تحقیق عملکرد یک واحد سیکل ترکیبی در شرایط تبدیل به سامانه تولید همزمان آب و توان مورد مطالعه فنی و اقتصادی قرار گرفته است. در سامانه مورد نظر از هر دو مکانیزم آب شیرین‌کن غشایی و حرارتی که به صورت موازی در سامانه تعبیه شده استفاده شده است و عملکرد سامانه در شرایط متفاوت تقاضای آب و توان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می‌دهد زمانی که آب شیرین‌کن حرارتی و اسمزمعکوس به تنهایی در سامانه قرار دارند توانایی تولید ۷۰۰۰ و ۱,۴۰۰,۰۰۰ مترمکعب آب شیرین روزانه را دارد. درکنار مدلسازی سامانه، تحلیل اقتصادی نیز انجام شده و تغییرات قیمت فروش آب در هر یک از واحدهای شیرین‌سازی آب با افزایش ظرفیت نشان داده شده است. در انتها با در نظر گرفتن قیمت میانگین فروش آب بعنوان یک تابع هدف و راندمان سیکل ترکیبی بعنوان تابع هدف دیگر بهینه سازی دو هدفه انجام گرفته و نتایج در قالب نمودار پرتو ارائه شده است. نتایج نشان می‌دهد بیشترین راندمان ۰,۴۵۴ و کمترین قیمت فروش آب ۱.۵۱۱ دلار به ازای هر مترمکعب خواهد بود.

دوره ۱۸، شماره ۶ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده

حجم پایگاه داده و کمینه ستاره‌های قابل مشاهده در میدان دید حس‌گر ستاره دو پارامتر مهم، تأثیرگذار و در عین حال متناقض می‌باشند که می‌بایست در طراحی مورد توجه قرار گیرند. در این راستا هدف از این مقاله یکنواخت‌سازی پایگاه داده با استفاده از توزیع یکنواخت نقاط بر روی کره سماوی و به روش مثلث‌بندی است. برای این منظور انتخاب کاتالوگ ستاره مناسب، قدر کمینه مطلوب و حذف ستاره‌های دوبل ازجمله سایر مراحل فرآیند یکنواخت‌سازی می‌باشد که در این تحقیق انجام شده است. بدین‌ترتیب نتایج بررسی‌های انجام گرفته نشان داد که مثلث‌بندی دلونی به روش استریپک سریع‌تر و دقیق‌تر از روش شبکه ژئودزیک است. همچنین با انجام شبیه‌سازی و اجرای تست‌های مونت‌کارلو جهت شمارش تعداد ستاره‌های مشاهده شده در میدان دید‌های مختلف یک حس‌گر ستاره نوعی، مشخص گردید یکنواخت‌سازی به روش مثلث‌بندی دلونی منجر به کاهش چشمگیر احتمال مشاهده تراکم زیاد ستاره‌های کاتالوگ در میدان دید حس‌گر می‌گردد به‌گونه‌ای که احتمال مشاهده بیش از ۲۵ ستاره در تمامی میدان‌های دید ممکن به صفر رسیده است. از سویی دیگر برای مشاهده ۴ و یا بیشتر از ۴ ستاره در سطح اطمینان بیشتر از ۹۵%، در کاتالوگ غیریکنواخت نیاز به میدان دید حداقل ۱۲,۵ درجه می‌باشد. این در حالی است که در پایگاه داده یکنواخت شده این میدان دید به اندکی بیش از ۱۳ درجه افزایش یافته است؛ به‌عبارت دیگر یکنواخت‌سازی تا حدودی کمینه میدان دید لازم جهت مشاهده حداقل تعداد ستاره مورد نیاز را افزایش داده است.

دوره ۱۹، شماره ۱۲۶ - ( مرداد ۱۴۰۱ )
چکیده

مهم­ترین کاربرد فناوری نانو در صنایع مواد غذایی، تولید بسته بندی فعال با خاصیت ضد میکروبی، بسته­بندی با خواص مکانیکی ویژه از نظر تبادل گاز و حرارت و نانوسنسورها در بسته­بندی هوشمند است. این مطالعه بر آن بوده است تا به مطالعه اثر ضدمیکروبی نانوکامپوزیت­های نقره و مس تولید شده به روش اکستروژن بر باکتری های اشرشیا­کلی و استافیلوکوکوس اورئوس بپردازد. به­ طوری که نانوکامپوزیت­های محتوی نانو ذرات نقره و مس در درصدهای ۱، ۳، ۵ و ۷ درصد با روش اکستروژن تولید شدند و تحت آنالیزهای نانومتریک (SEM, TEM, XRD, EDS) قرار گرفتند. سپس آزمون ضد­میکروبی نانوکامپوزیت­ها با روش انتشار از دیسک برای اندازه­گیری هاله عدم رشد در محیط کشت با سویه های تجاری باکتری استافیلوکوکوس اورئوس و اشریشیاکلی انجام شد. داده­ ها نشان داد که سایز نانوذرات مس و نقره در محدوده ی ۲۰ تا ۵۰ نانومتر قرار داشت و پراکندگی نانوذرات در سطح نانوکامپوزیت­ها به صورت یکنواخت بود و خلوص بالایی داشتند. آزمون ضد میکروبی نانوکامپوزیت­ها نشان داد که با افزایش درصد نانوذرات میزان قطر هاله ممانعت از رشد نانوکامپوزیت­ها به طور معنی­داری افزایش یافت و میزان ممانعت از رشد نانوذرات نقره نسبت به مس بیشتر بود (۰۵/۰p≤). باکتری استافیلوکوکوس اورئوس  در مقایسه با  اشرشیاکلی حساسیت بیشتری به نانوذرات مس و نقره نشان داد (۰۵/۰p≤). نتایج تحقیق حاضر نشان داد که نانوکامپوزیت ­های نقره و مس با خاصیت ضد میکروبی بالا می ­توانند جهت بسته ­بندی فعال با خاصیت ضد­میکروبی در صنایع بسته ­بندی بهداشتی و مواد غذایی مورد استفاده قرار گیرند.
آقای علیرضا کمالیان، دکتر زهرا زمانی، آقای محمد امیرعلی، آقای مصطفی مبینی دهکردی،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( پاییز ۹۹ ۱۳۹۹ )
چکیده

یکی از مهمترین مباحث اقتصاد ایران در طی دهه‌های اخیر، پدیده تورم بوده و صرف­نظر از اثرات و پیامدهای آن بر اقتصاد، بحث عوامل ایجادکننده­ آن، همواره چالش­برانگیز بوده است. از این رو پژوهش حاضر، به‌منظور مقایسه­ نظریه پول درونزا با نظریه مقداری پول، رابطه بین تورم و عوامل تشکیل دهنده آن را تحلیل کرده است. بدین منظور، از رویکرد تحلیل طیفی در فرکانس­های بالا و پایین طی دوره­ ۱۳۷۰ (فصل اول) تا ۱۳۹۷ (فصل اول) و نتایج آزمون علّیت طیفی استفاده ‌شده ­است. نتایج پژوهش، حاکی از وجود رابطه­ علّی از رشد نقدینگی به تورم و همچنین از تورم به نقدینگی، در کوتاه­مدت و بلندمدت است. طبق نتایج آزمون رابطه علّی، از رشد پایه پولی به تورم در بلندمدت برقرار بوده، درحالی که در کوتاه­مدت، این رابطه­ علّی از تورم بود و همچنین، رابطه علّی از طرف رشد ضریب فزاینده بر تورم در بلندمدت برقرار بوده، درحالی که رابطه­ علّی، از تورم به ضریب فزاینده، هم در کوتاه­مدت و هم در بلندمدت، برقرار بوده است. بنابراین مطابق با نتایج این مطالعه، علت تورم در کوتاه­مدت و بلندمدت، متفاوت بوده است.


دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

  • دیوارهای حائل کاربردهای فراوانی در فعالیت های ژئوتکنیکی دارند که مهار فشار جانبی خاک از اهم کاربرد آن ها است. روش های مختلفی برای مهار دیوارهای حائل وجود دارد که از جمله آن، مهارهای مکانیکی مدفون در خاک می باشد. مهارهای صفحه ای جزء مهارهای مکانیکی بدون دوغاب هستند که در زمینه مقابله با بالازدگی فونداسیون ها، تثبیت توربینهای باد، سکوهای شناور دریایی و مهار خطوط لوله مدفون و مستغرق و... کاربرد وسیعی دارند. در این مقاله به بررسی عملکرد دیوار حائل مهار شده با مهار تک صفحه و دو صفحه تحت بارگذاری کرنش ثابت که شامل میزان ظرفیت باربری دیوار، جابجایی افقی و تاثیر نسبت فاصله پاشنه بارگذاری به ارتفاع دیوار پرداخته شده است. تاثیر موارد مذکور بر روی شکل گوه گسیختگی با روش سرعت سنجی تصویری ذرات (PIV) مشاهده شده است. با در نظر گرفتن ضریب مقیاس ۱/۰ و اعمال بارگذاری استاتیکی در شرایط کرنش مسطح محفظه آزمایش با ابعادی به طول ۱۲۰ سانتی متر، عرض ۵۰ سانتی متر و ارتفاع ۸۰ سانتی متر مدلسازی و ساخته شده است. یک وجه محفظه برای مشاهده عملکرد دیواره در مقابل متغیرهای آزمایش از پلکسی گلس به ضخامت ۲ سانتی متر پوشانده شده است. محفظه با خاک ماسه ای بد دانه بندی شده (SP) منطقه صوفیان استان آذربایجان شرقی با وزن مخصوص ۶۷/۱۶ کیلونیوتن بر متر مکعب و زاویه اصطکاک داخلی ۲۸ درجه و با تراکم ثابت به صورت بارش خشک پر شده است. سیستم بارگذاری مکانیکی متشکل از جک بارگذاری کوپل شده با نمایشگر دیجیتال و لودسل با دقت ۱/۰ گرم بر روی خاک قرار داده شده است، که با چرخش شفت بارگذاری در هر مرحله میزان نیروی وارد شده  به پاشنه بارگذاری قابل اندازه گیری است و همچنین میزان باز شدگی جک توسط جابجایی سنج  با دقت ۱/۰ میلی متر اندازه گیری شده است. مرحله اول حالت بدون اعمال بار بوده و عکس اول از سطح خاک فاقد تغییر شکل گرفته شده است. این کار مجموعا در ۷ مرحله تا رسیدن به نشست ۳۵ میلیمتری پاشنه بارگذاری ادامه یافته و متعاقب آن عکسبرداری در پایان هر مرحله بارگذاری انجام شده است.  بر این اساس کمترین میزان جابجایی افقی و بیشترین ظرفیت باربری مربوط به مهار دو صفحه با سطح یکسان می باشد. افزایش نسبت فاصله پاشنه بارگذاری به ارتفاع دیوار، ظرفیت باربری بیشتر و جابجایی افقی کمتری را در دیواره نشان داده است. بر طبق تحلیل نتایج PIV ، کرنش ذرات خاک پشت دیوار حائل در سطح لغزش بحرانی، در مهار های دو صفحه کوچکتر از مهار تک صفحه بدست آمده است. با کاهش نسبت فاصله پاشنه بارگذاری (D) به ارتفاع دیوار (H) میزان کرنش ذرات خاک به طور چشمگیری افزایش یافته است (عملکرد دیوار حائل ضعیف تر شده است) و با افزایش نسبت فاصله پاشنه بارگذاری به ارتفاع دیوار، تاثیر صفحات مهاری در کنترل جابجایی افقی و افزایش قابلیت باربری افزایش یافته است (عملکرد دیوار حائل بهتر شده است). در همین راستا با کاهش نسبت فاصله پاشنه بارگذاری به ارتفاع دیوار رفتار مهار تک و دو صفحه به هم شبیه تر شده و میزان تاثیر گذاری آن ها بر عملکرد دیواره با تفاوت کمی در کرنش ذرات خاک مشاهده شده است.


دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده

سرریزهای جانبی، کاربردگسترده­ای در سیستم­های انتقال آب و فاضلاب دارند. جریان بر روی این سازه­ ها از نوع متغیر مکانی و سه بعدی است. برای تحلیل این جریان لازم است توزیع سرعت و مقادیر ضرایب تصحیح انرژی جنبشی (α) و اندازه حرکت (β) شناخته شده باشند اما پیچیدگی ­های موجود در این جریان از یک طرف و محدودیت­های آزمایشگاهی از طرف دیگر، باعث شده است تا توزیع سرعت در این نوع از جریان، کمتر مورد مطالعه قرار گیرد. در تحقیق حاضر توزیع سرعت در سرریز جانبی مستطیلی توسط نرم افزار FLOW-۳D در دو حالت جریان زیر بحرانی و فوق بحرانی مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا صحت­ سنجی نرم ­افزار با استفاده از داده­ های آزمایشگاهی انجام شد. پس از اطمینان از عملکرد مدل عددی در تحلیل جریان، توزیع سرعت، ضرایب تصحیح انرژی جنبشی و اندازه حرکت و نواحی جداشدگی مورد مطالعه قرار گرفتند. براساس نتایج شبیه­ سازی موجود، روابط جدیدی بین ضرایب αوβ  برای جریان زیربحرانی و فوق بحرانی ارائه شد و همچنین روابطی برای کمی ­سازی ناحیه جداشدگی، ارائه گردید. نتایج این تحقیق می­تواند به طراحان سرریزهای جانبی برای شناخت بهتر از جریان سه بعدی و پیچیده آن کمک نماید.

 

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱