جستجو در مقالات منتشر شده


۲۵ نتیجه برای الماسی


دوره ۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۲ )
چکیده

بیان مسئله: دوچرخه، یکی از مهم‌ترین شیوه‌های سفر غیر موتوری و یکی از مهم‌ترین ارکان تشکیل‌دهنده نظام حمل‌ونقل پاک‌درون شهری است. چرخش‌های پارادایمی صورت گرفته دو حوزه رویکردهای نوین و فرا مدرن مهندسی حمل‌ونقل و نظریه‌های نوین شهرسازی جریان داشته و از این نظر نیازمند بررسی‌های تخصصی و علمی است.
اهداف: هدف از این پژوهش، بازخوانی نظری و کیفی جایگاه و ابعاد دوچرخه در نظریه‌های نوین شهرسازی در قالب طیفی از انواع مفاهیم و رویکردهای نوین، جنبش‌ها و نهضت‌های فکری است.
روش: رویکرد تحقیق این پژوهش؛ کیفی با تکیه ‌بر روش پژوهش اسنادی و مطالعات کتابخانه‌ای است و برای بازشناخت نظری جایگاه و ابعاد دوچرخه در نظریه‌های نوین شهرسازی از چهارده نظریه در قالب مفاهیم، رویکرد، جنبش یا نهضت فکری در دو قالب قرائت عام و قرائت خاص استفاده‌شده است.
یافته‌ها: یافته‌های تحقیق؛ نشانگر ظرفیت‌های محسوس شناختی در جهت موقعیت‌یابی دوچرخه به‌صورت مستقیم و یا غیرمستقیم ذیل الگوهای مطلوب استقرار دوچرخه در هر یک از این چهارده نظریه‌ است. همچنین، در هر یک از آن رهیافت‌های نظری، ابزارهای مکمل چندضلعی پشتیبان استقرار دوچرخه نیز وجود داشته و دیدگاه‌های غالب علمی متفاوتی در هرکدام برقرار است.
 نتیجه‌گیری: امکان موقعیت‌یابی دوچرخه در بین طیف وسیعی از مفاهیم، منشورها و جنبش‌های فکری نوین شهرسازی وجود داشته و بدین ترتیب با بررسی صورت گرفته بخشی از خلاء های ملموس نظری کم‌توجهی به وسیله دوچرخه برطرف شده است.

 


دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

الگوی صحیح مصرف، الگویی بهینه و پایدار در مصرف و استفاده از منابع می‌باشد که نه تنها موجب افزایش بهره‌وری می‌شود بلکه همچنین امکان عبور موفق یک جامعه از رکودهای احتمالی اقتصادی آینده را نیز باعث می‌شود. بهره‌وری می‌تواند بیش‌ترین استفاده از کمترین امکانات و منابع در راه رسیدن به رشد و شکوفایی همه‌جانبه زندگی انسان باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر عوامل مؤثر بر بهره‌وری کارکنان با توجه به نقش متغیر میانجی الگوی صحیح مصرف می‌باشد. جامعه‌ آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان سازمان‌های دولتی شهر کرمانشاه بود که نمونه‌ای به تعداد ۳۷۱ نفر از میان آنها به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شد. برای گرد‌آوری داده‌ها از پرسشنامه استفاده شده است. نتایج نشان داد همه متغیر‌های مستقل مدل دارای آثار مثبت و معنادار بر متغیر وابسته بهره‌وری می‌باشند که این رابطه با در نظر گرفتن متغیر میانجی الگوی صحیح مصرف، یعنی به طور غیرمستقیم نیز معنادار و قابل ملاحظه می‌باشد. در مدل بررسی شده مقدار شاخص‌های برآزش مدل GFI=۱ نشان‌دهنده مناسب بودن مدل پژوهش می‌باشد.  

دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

چکیده: لاکازها ازجمله پلی فنل اکسیداز ها هستند که توانایی اکسید نمودن تعداد زیادی از ترکیبات فنلیک شامل فنل ها ، پلی فنل ها، ترکیبات آروماتیک آمین دار و نیز استخلاف های غیر فنلی با استفاده از اکسیژن مولکولی به عنوان پذیرنده نهایی الکترون را دارند. بنابر این، این آنزیم ها در فرآیند های بیوتکنولوژی نظیر سیستم های تصفیه فاضلاب، زیست سالم سازی خاک آلوده و غیره کاربرد فراوان دارند. نتایج تحقیقات قبلی نشان از افزایش پایداری دمایی آنزیم لاکاز باکتری بومی Bacillus sp. HR۰۳ با استفاده از تکنیک جهش زایی هدفمند (SDM) و نقش اسید آمینهE۱۸۸ در ناحیه لوپ سطحی بین دومین ۱ و۲ در مقاومت دمایی آنزیم دارد. هدف از انجام این پژوهش بررسی مقاومت حلالی جهش یافته های اسید آمینه مذکور در حضور حلالهای دی متیل سولفوکساید (DMS) و دی متیل فرمامید (DMF) می باشد. مقایسه پارامتر های سنتیکی از جمله Kcat / Km ، ∆∆G‡و C۵۰ نشان از افزایش پایداری آنزیم های جهش یافته نسبت به آنزیم وحشی داشته که کاربرد صنعتی چنین آنزیم هایی را سهل تر می نماید. کلید واژگان: آنزیم لاکاز، جهش زایی هدفمند، پایداری حلالی.
مجتبی الماسی، کیومرث سهیلی، اصغر سپهبان قره بابا،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۸ )
چکیده

عوامل متعددی بر رشد اقتصادی یک کشور موثر هستند. بر اساس نظریه های ارائه شده توسط اقتصاددانان، مدل های مختلفی برای کمی سازی ارتباط بین متغیرهای تأثیرگذار بر رشد اقتصادی طراحی شده است. یکی از این الگوها مدل های رشد درون زا می باشند که در این تحقیق مورد استفاده قرار می گیرند. در مدل رشد درونزای مورد استفاده در این تحقیق، رشد اقتصادی ایران به عنوان یک متغیر درونزا معرفی گردیده که تابعی از سرمایه گذاری در نیروی انسانی، سرمایه گذاری فیزیکی و بدهی های خارجی است. پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، به عنوان متغیرهای موهومی دراین مدل لحاظ شده است. مدل طراحی شده در این مقاله با استفاده از روش پنج مرحله ای یوهانسن برآورد شده است. نتایج حاصله از به کار گیری این مدل گویای آن است که در بلندمدت تأثیرپذیری متغیر رشد از متغیر سرمایۀ انسانی به مراتب بیشتر از سرمایۀ فیزیکی است. جهت دستیابی به یک نرخ رشد اقتصادی بالا پیشنهاد می شود سرمایه گذاری در نیروی انسانی شدیداً توسعه یابد. علاوه بر آن لازم است که سرمایه گذاری در سرمایه های فیزیکی نیز گسترش پیدا کند. همچنین توصیه می شود جهت سرمایه گذاری در سرمایه های فیزیکی به جای جذب سرمایه های خارجی و دریافت وام از خارج، از پس اندازهای داخلی استفاده شود.

دوره ۱۴، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۹ )
چکیده

چکیده ظاهر یا نشانه یا اوضاع و احوال در حقوق ایران و حقوق خارجی دارای دو نقش و اثر است. یکی اثباتی (طریقیت داشتن) و دیگری ثبوتی (ایجادی ـ موضوعیت داشتن) که در گذشته، کارکرد اثباتی آن بیش تر مورد توجه قرار می گرفته است. هر چند در مورد ظاهر، نظریه¬پردازی چندانی نشده، لکن می توان این مهم را از روی کاربردهای ظاهر محقق ساخت و سپس وضعیت آن را با رویکرد حقوق خارجی به ظاهر مقایسه کرد تا در نتیجه، دریافت که آیا ظاهر در برداشت حقوق خارجی و نظریه ظاهر ویژگی جدیدی دارد؟ و نیز آیا این نظریه واجد نوآوری است یا خیر؟ مقایسه ظاهر در حقوق ایران با نظریه خارجی ظاهر مبین آن است که بین آن¬ها تطابق و تشابه کاربردی و کارکردی وجود دارد. به عبارت دیگر، نظریه خارجی ظاهر در مقایسه با رویکرد حقوق ایران به ظاهر حاوی امتیاز و نوآوری چندانی نیست.

دوره ۱۴، شماره ۷۲ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
در این پژوهش اثر نانو ذرات نقره (AgNPs) در سطح ۱٪وزنی و غلظت­های مختلف نانوفیبر سلولزباکتریایی(BCNF) (۶-۵/۱٪ وزنی) بر روی خواص کششی (استحکام کششی (TS)، ازدیاد طول در نقطه شکست (EB) و مدول یانگ (YM))، نفوذپذیری نسبت به بخار آب (WVP)، حلالیت، تورم، خواص رنگی و ویژگی­های ساختاری و حرارتی فیلم نانوکامپوزیت کیتوزان مورد بررسی قرار گرفت. برای تعیین مقدار بهینه نانو پرکنندهBCNF از روش سطح پاسخ (RSM) تک عاملی استفاده گردید. هدف از بهینه سازی، به حداکثر رساندن TS، YM، EB، L در کنار کاهش WVP، حلالیت و تورم بود. نتایج نشان داد که افزودن AgNPs بر روی ویژگی­های مکانیکی و رنگی فیلم­های کیتوزان تاثیر منفی داشت. اما افزودن BCNF باعث بهبود ویژگی­های فیلم­های نانوکامپوزیت کیتوزان-نانونقره گردید. کمترین میزان WVP، حلالیت و تورم فیلم­های نانوکامپوزیت به ترتیب در سطح ۶، ۴ و۲ ٪ وزنی BCNF بود. با در نظر گرفتن تمامی پارامترهای فیزیکی و مکانیکی، مقدار بهینه محاسبه شده برای BCNF، ۵۵/۴٪ بود. تصاویر SEM نشان داد BCNF بطور یکنواخت در ماتریس پلیمر پخش شده است. آزمون DSC نیز نشان داد که با افزودن BCNF، خواص حرارتی فیلم کیتوزان بهبود می یابد.

دوره ۱۴، شماره ۷۲ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

 
چکیده
در این تحقیق نانو ذرات پلی پیرول  (PPy) و نانوکامپوزیت پلی پیرول-اکسید روی  (PPy-ZnO)به روش شیمیایی بر روی فیبر پلی استری درحضورکلریدآهن ۳ سنتز گردیده و فیبرهای هادی الکتریسیته تهیه شد. اندازه، شکل و مورفولوژی ذرات سنتز شده با استفاده از تکنیک میکروسکوپ الکترونی روبشی بررسی شد. نتایج بدست آمده نشان دادند پلی پیرول های سنتز شده کروی شکل و در ابعاد ۶۰-۱۵۰ نانومتر می باشند در حالی که ذرات نانوکامپوزیت پلی پیرول-اکسید روی دانه ای شکل بوده و در ابعاد۳۰-۱۲۰ نانومتر می باشند. فیبر پلی پیرول و پلی پیرول-اکسید روی تهیه شده به عنوان حسگر در آنالیز و اندازه گیری رطوبت در نمونه های مختلف آرد مورد استفاده قرار گرفت. از طرح آماری مرکب مرکزی برای بهینه سازی شرایط آنالیز حسگر ها از جمله دما، زمان و مقدار نمونه آرد استفاده شد. نتایج بدست آمده شرایط بهینه متفاوتی را برای دو حسگر نشان داد. مقایسه حساسیت دو حسگر به رطوبت آرد نشان داد که حسگر پلی پیرول-اکسید روی نسبت به حسگر پلی پیرول حساسیت بهتری دارد. نتایج نشان داد که حسگر پلی پیرول-اکسید روی در محدوده ۰۲/۰ تا ۲۵/۰ درصد به راحتی می تواند رطوبت در نمونه های آرد را شناسایی و اندازه گیری کند.

دوره ۱۴، شماره ۷۲ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده پلی پیرول یکی از پلیمرهای هادی نانوساختار می باشد که به روش شیمیایی به راحتی و در دماهای پایین بر روی بسترهای عایق سنتز می شود. در این تحقیق پلی پیرول به عنوان یک پلیمر جاذب به روش شیمیایی و در ابعاد نانومتری بر روی فیبر پل استری سنتز گردید. در این تحقیق از موسیلاژ به دانه به عنوان جایگزین چربی در ماست استفاده شد. اثر موسیلاژ دانه به بر روی خواص فیزیکو شیمیایی، حسی و پروفیل ترکیبات فرار در کروماتوگرافی گازی نمونه های ماست بررسی گردید.‏‎ُْ دو فاکتور کمی پیوسته غلظت موسیلاژ و زمان نگهداری با کاربرد طرح فاکتوریل افزایش یافته با نقاط مرکزی مورد مطالعه قرار گرفت. غلظت موسیلاژ در محدوده ۰ تا ۰۳/۰ درصد و نیز زمان بین ۱ تا ۲۱ روز مورد بررسی قرار گرفت. برای استخراج مواد فرار نمونه های ماست از فیبر پلی پیرول نانوساختار به روش ریز استخراج فاز جامد از فضای فوقانی استفاده شد. بعد از جمع آوری داده ها، از آنالیز واریانس و رگرسیون برای یافتن اثرات معنی دار (در سطح احتمال ۵ درصد) و کیفیت برازش مدل خطی استفاده گردید. پس از مدلسازی داده ها تاثیر غلظت موسیلاژ و زمان بر روی خواص فیزیکو شیمیایی، حسی و پروفیل ترکیبات فرار با استفاده از روش گرافیکی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان دادند،  با افزایش زمان نگهداری، اسیدیته ماست ها افزایش می یابد البته در انتهای دوره نگهداری سرعت افزایش اسیدیته کاهش می یابد و همچنین ماستهای حاوی موسیلاژ نسبت به ماست شاهد اسیدیته بالاتری را نشان می دهند. نتایج بدست آمده از پروفیل ترکیبات فرار نمونه های ماست و بررسی ویژگی های حسی ماست (عطر و طعم و پذیرش کلی) نشان داد که ارتباط معنی دار و خطی بین مجموع سطح زیر پیک های حاصل از مواد فرار ماست و عطر و طعم وجود دارد.

دوره ۱۵، شماره ۷۵ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده

چکیده
در این پژوهش، فیلم بیونانوکامپوزیت فعال کفیران حاوی نانورس و آنتی اکسیدان آلفاتوکوفرول تولید شد و تأثیر میزان کفیران (۵/۳، ۲۵/۴، ۷۵/۵ و ۵/۶ گرم)، مقدار نانورس (۰، ۷۵/۱، ۵/۳، ۲۵/۵ و ۷ درصد وزن کفیران) و غلظت آلفاتوکوفرول (۰، ۵۰، ۱۰۰، ۱۵۰ و ۲۰۰ ppm) بر خواص بازدارندگی، مکانیکی و رنگی و همچنین تأثیر خواص آنتی اکسیدانی فیلم در افزایش پایداری اکسیداتیو روغن سویا با استفاده از روش سطح پاسخ مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که حلالیت در آب و نفوذپذیری نسبت به بخار آب با افزایش میزان کفیران افزایش یافته و با بیشتر شدن میزان نانورس کمتر می شود. همچنین استحکام کششی و مدول یانگ فیلم ها با افزودن نانورس بیشتر شد اما آلفاتوکوفرول تأثیری بر روی خواص مکانیکی نداشت. اختلاف رنگ کلی و اندیس زردی فیلم ها نیز با افزایش میزان نانورس و آلفاتوکوفرول بیشتر شد. فعالیت آنتی اکسیدانی فیلم ها با افزایش زمان نگهداری در داخل روغن کمتر شد اما افزایش میزان نانورس و آلفاتوکوفرول باعث افزایش خاصیت آنتی اکسیدانی شد. همچنین نانورس با کنترل رهایش آنتی اکسیدان باعث افزایش عدد پراکسید روغن سویا شد. برای بهینه سازی، از روش عددی تابع مطلوبیت استفاده شد. فیلم بهینه با مقادیر ۲/۶ گرم کفیران، ۶۴/۲ % نانورس و ۲۰۰  ppm آلفاتوکوفرول بدست آمد و بهترین زمان نگهداری فیلم داخل روغن تا ۸۱/۳۱ روز بود. در این شرایط، بهینه سازی با درجه مطلوبیت ۶۰% حاصل شد.

دوره ۱۵، شماره ۸۰ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده

در این تحقیق، جایگزینی اسانس نعناع فلفلی با بنزوات سدیم به عنوان نگهدارنده سس مایونز بررسی شده است. ابتدا ترکیبات تشکیل دهنده‌ی اسانس‌ نعناع با استفاده از کروماتوگرافی گازی مشخص شد. سپس تأثیر افزودن نعناع فلفلی در سطوح ۱, ۲ و ۳ درصد بر ویژگی‌های فیزیکیوشیمیایی، حسی، میکروبی و رئولوژیکی در سس مایونز در طول یک ماه نگهداری و در فواصل زمانی ۱۰ روزه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمون های شیمیایی نشان داد که تمامی نمونه ها از نظر عدد پراکسید وضعیت مطلوبی داشتند (کمتر از ۱۰ میلی اکی والان در کیلوگرم) و میزان اسیدیته تمامی نمونه ها در محدوده استاندارد (۷/۰تا ۲/۱ درصد) قرار داشت. همچنین اندازه گیری pH نیز با مقادیر استاندارد (<۱/۴) تطابق داشت. شمارش سالمونلا و اشریشیا کلی برای تمام تیمارها منفی و طبق استاندارد بود. شمارش کلی میکروبی نشان داد که با افزودن اسانس در طول دوره نگهداری، رشد میکروب به طور قابل توجهی کاهش می یابد. همچنین نمونه های سس حاوی اسانس نعناع از مطلوبیت و پذیرش کلی قابل قبولی از سوی مصرف کنندگان برخوردار بودند. طبق نتایج آزمون خواص رئولوژیکی، سس های تولید شده رفتار ویسکوالاستیک جامد با مدول ذخیره بیشتر از مدول افت از خود نشان دادند. با در نظر گرفتن مجموع ویژگی های مورد آزمون، نمونه سس حاوی ۲% اسانس نعناع، بهترین نمونه شناخته شد. بنابراین می‌توان سس مایونز حاوی اسانس نعناع فلفلی را بعنوان یک محصول طبیعی و سلامت بخش جدید به بازار معرفی نمود.

دوره ۱۵، شماره ۸۴ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده

هدف از این مطالعه، بررسی اثر تیمار اولتراسوند بر خواص فیزیکوشیمایی و بافتی گوشت گاو بود. تیمار اولتراسوند در دو فرکانس ۶۰ و ۴۰ کیلوهرتز به مدت‌های ۱۵ و۳۰ دقیقه بر روی گوشت تازه اعمال شد. سپس قطعات گوشت به مدت ۸ روز در دمای یخچال (۴ درجه سانتی گراد) نگهداری شده و خواص شیمیایی و فیزیکی آن‌ها در بازه‌های زمانی ۱، ۴ و ۸ روزه مورد ارزیابی قرار گرفت. تیمار اولتراسوند باعث کاهش pH و ظرفیت نگهداری آب شد. با انجام تیمار فراصوت، افت پخت افزایش یافت و افت حاصل از رفع انجماد کاهش یافت و نمونه تیمار شده با فرکانس ۴۰ کیلوهرتز و مدت زمان ۳۰ دقیقه بیشترین میزان تغییرات در این پارامترها را نشان داد. تیمار فراصوت تأثیر معنی داری بر روی ظرفیت نگهداری آب در گوشت نداشت (۰۵/۰ < p). تأثیر تیمار اولتراسوند بر روی سفتی گوشت، بسته به پارامترهای فرکانس، زمان تیمار و مدت نگهداری متفاوت بود. گوشت تیمار شده با فرکانس ۴۰ کیلوهرتز به مدت ۱۵ دقیقه، در روز چهارم کمترین سفتی بافت را نشان داد. تصاویر میکروسکوپی نوری تهیه‌شده از نمونه‌ها حاکی از تغییر در ساختار میوفیبریل‌ها و افزایش فضای بین الیاف‌ عضلانی بود و با کاهش فرکانس و افزایش زمان تیمار، تغییر در ساختار میوفیبریل‌ها بیشتر شد. با بررسی کلی تمام پارامترها مشخص شد که استفاده از فرکانس ۴۰ کیلوهرتز به مدت ۳۰ دقیقه بهترین تأثیر را بر روی خصوصیات کیفی گوشت داشته و می‌تواند بعنوان یک تیمار موثر پس از ذبح دام مورد استفاده قرار گیرد.

دوره ۱۶، شماره ۹۱ - ( شهریور ۱۳۹۸ )
چکیده

امروزه اسانس دارچین به دلیل دارا بودن فعالیت آنتی‌اکسیدانی و ضد‌میکروبی جهت افزودن به سامانه‌های غذایی و زیستی موردتوجه زیادی قرارگرفته است. استفاده از این اسانس‌ به‌صورت آزاد برای نگهداری مواد غذایی عموماً به دلیل محلولیت پایین در آب، فشار بخار بالا و ناپایداری فیزیکی و شیمیایی با دشواری‌هایی همراه است. یکی از روش‌های کاهش این محدودیت‌ها، ریز پوشانی اسانس‌ها در حامل‌های لیپیدی ازجمله میکرو‌کپسول‌ها است. هدف از این پژوهش درون‌پوشانی اسانس دارچین در میکرو‌کپسول‌های پایدار شده با کازئینات سدیم (Nacs) و بتا سیکلودکسترین (β-cy) و بررسی خواص آنتی‌اکسیدانی آن می باشد. در این مطالعه، به‌منظور ریز پوشانی فرمولاسیون‌های مختلف، نانو امولسیون حاوی اسانس دارچین به روش اولتراسوند تولید و تأثیر پلیمر‌های مختلف بر روی اندازه ذرات، کارایی درون‌پوشانی، خاصیت آنتی‌اکسیدانی و کدورت نانو امولسیون بررسی گردید. بررسی آماری نتایج نشان داد که برهمکنش نانو امولسیون‌ها و نمونه های انکپسوله شده بر روی اندازه ذرات مؤثر بود (۰۵/۰p<). اندازه ذرات کازئینات سدیم با بتا سیکلودکسترین(S۱)  در محدوده ۲۳۷-۲۳۴ نانومتر متفاوت بود. همچنین اندازه ذرات بتا سیکلودکسترین (S۲) در محدوده ۷۱۷-۷۱۳ نانومتر و اندازه ذرات اسانس (S۳) در محدوده ۸۵-۸۴ نانومتر بود. پتانسیل زتا برای نمونه کازئینات سدیم با بتا سیکلودکسترین و نمونه اسانس آزاد منفی بود و سیستم از بار منفی قابل‌توجهی برخوردار است. اثر پلیمرهای مختلف و اسانس بر روی کارایی انکپسولاسیون و خاصیت آنتی‌اکسیدانی تفاوت معنی‌داری داشت (۰۵/۰>p). کارایی درون‌پوشانی همه فرمولاسیون‌ها بالای ۷۰ درصد بودند. بررسی‌های میکروسکوپ الکترونی روبشی میکرو‌کپسول‌های بهینه‌سازی شده به‌وسیله SEM، شکل‌های  همگن و کروی دارای منافذ را نشان داد. آنالیز FT-IR تأثیر نیروهای واندروالسی را در شکل‌گیری میکروکپسول‌ها به‌طور مشخص تأیید کرد.

 

دوره ۱۶، شماره ۹۳ - ( آبان ۱۳۹۸ )
چکیده

در این مطالعه کوآسرواسیون مرکب میان محلول کیتوزان و محلول موسیلاژ دانه بارهنگ شهری به عنوان دو پلی ساکارید با بار الکتریکی متفاوت تحت تاثیر پی اچ از ۲ تا ۸ مورد مطالعه قرار گرفت، غلظت بیوپلیمرها و نسبت بین آنها از ۱۰ تا ۹۰ و ۹۰ تا ۱۰ توسط هدایت الکتریکی و سنجش کدورت مورد ارزیابی قرار گرفت. محلول ۱ درصد بیوپلیمرها بالاترین میزان توده­ای شدن در پی اچ حدود ۳/۷  و نسبت موسیلاژ دانه بارهنگ شهری به کیتوزان ۸۵ به ۱۵ را داشتند هدایت الکتریکی محلول ها با کاهش پی اچ در حال افزایش بود در شرایط ذکر شده برای تشکیل هیدروژل ماکزیمم اندازه ذرات حدود ۷ میکرومتر و پتانسیل زتا حدود۵/۵ میلی ولت گزارش شد و بازده کواسرواسیون در همین شرایط حدود ۸۷ درصد بود. هیدروژل تهیه شده برای انکپسولاسیون داروها و مواد بیواکتیو غذایی می­توادد مفید باشد. 

دوره ۱۶، شماره ۹۷ - ( اسفند ۱۳۹۸ )
چکیده

محققان همواره در تلاش جهت تولید محصولات نانوایی با کیفیت و ماندگاری بیشتر هستند. همچنین با آگاهی از مضرات افزودنی‏های شیمیایی، تمایل مصرف‏کنندگان به مواد غذایی حاوی ترکیبات و افزودنی‏های طبیعی افزایش یافته است. از این رو، هدف از انجام این پژوهش، تهیه کیک روغنی زعفرانی (بر پایه ۷۵ درصد آرد گندم-۲۵ درصد آرد ارزن) حاوی سطوح متفاوت صمغ فارسی یا زدو (صفر، ۳/۰، ۶/۰ و ۱درصد) و بررسی ویسکوزیته خمیر و رطوبت، حجم مخصوص، سفتی بافت، رنگ پوسته و ویژگی‏های حسی محصول نهایی بود. نتایج نشان داد، افزایش غلظت صمغ فارسی در فرمولاسیون کیک سبب افزایش ویسکوزیته خمیر و رطوبت کیک شد. این در حالی بود که کمترین سفتی بافت کیک ۲ ساعت پس از پخت و بیشترین حجم مخصوص، مؤلفه رنگی L* و امتیاز ویژگی‏های حسی (فرم و شکل، خصوصیات سطح بالایی و پائینی، پوکی و تخلخل، سفتی و نرمی بافت، قابلیت جویدن و پذیرش کلی) در نمونه حاوی ۶/۰ درصد صمغ فارسی مشاهده شد. نتایج بدست آمده از تصاویر میکروسکوپ الکترونی نیز بیانگر ساختار یکنواخت‏تر نمونه حاوی ۶/۰ درصد صمغ فارسی در مقایسه با نمونه شاهد(نمونه فاقد صمغ)  بود.
 

دوره ۱۷، شماره ۱۰۰ - ( خرداد ۱۳۹۹ )
چکیده

 در این پژوهش، نانوامولسیون اسیدهای چرب امگا سه با استفاده از اسانس موسیر ایرانی به روش امولسیفیکاسیون خودبخودی، تهیه گردید،هدف از این مطالعه بررسی شرایط تولید ماست پروبیوتیک غنی سازی شده با نانوامولسیون موسیر ایرانی حامل اسیدهای چرب امگا سه با استفاده از طرح D-optimal بود در ادامه خصوصیات فیزیکوشیمیایی ماست پروبیوتیک مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور در ابتدا نانوامولسیون های حاوی اسیدهای چرب امگا سه با استفاده از اسانس گیاهی موسیر ایرانی ( میزان امگا سه ۲۵ درصد، مدت زمان نگهداری ۳۵ روز، نسبت سورفاکتانت به روغن ۲۶۳,۳۹ درصد و نوع سورفاکتانت توئین ۸۰) تهیه گردیدند، سپس غنی سازی ماست پروبیوتیک با نانوامولسیون های تولید شده انجام گردید و تاثیر دو متغییر مستقل غلظت نانوامولسیون و مدت زمان نگهداری بر روی ویژگیهای فیزیکوشیمیایی، رشد جمعیت پروبیوتیک  و خواص حسی ماست مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که اندازه قطرات بسیار تحت تاثیر غلظت سورفاکتانت و نوع سورفاکتانت بود و با افزایش مقدار سورفاکتانت میانیگن قطر قطرات کاهش معنی داری یافت، در واقع افزایش غلظت سورفاکتانت در نانوامولسیون ها در اکثر موارد سبب افزایش میزان جذب سورفاکتانت بر سطح امولسیون گردیده و در نتیجه میزان کشش سطحی بیشتر شده و  در نهایت سبب کاهش اندازه ذرات، شاخص کدورت، اندیس خامه ای شدن و افزایش راندمان درون پوشانی گردید.همچنین افزایش نانوامولسیون در ماست پروبیوتیک برروی ویژگیهایی مانند اندیس پراکسید، میزان آب اندازی، زنده مانی جمعیت پروبیوتیک ها و ارزیابی حسی تاثیر معنی داری داشت، رشد جمعیت پروبیوتیک ها در ماست در حضور نانوامولسیون اسانس موسیر به علت دسترسی به مواد مغذی افزاش یافت و همچنین میزان آب اندازی با افزایش نانوامولسیون ها کاهش اشت، با استفاده از بهینه سازی عددی مقادیر بهینه متغییرهای مستقل ماست پروبیوتیک غنی شده  با مطلوبیت ۰.۸ بصورت مدت زمان نگهداری ۱۵ روز و غلظت نانوامولسیون ۱.۴ درصد تعیین گردید.

دوره ۱۷، شماره ۱۰۰ - ( خرداد ۱۳۹۹ )
چکیده

امروزه کاربرد پلیمر­های زیست تخریب­پذیر به علت خصوصیات مطلوب آن­ها، به ویژه در زمینه بسته­ بندی مواد غذایی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مطالعه تهیه و بررسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی فیلم نانوکامپوزیت بر پایه کربوکسی متیل سلولز حاوی اینولین و نانوالیاف سلولز بود. بدین منظور از اینولین در سه غلظت متفاوت (۰، ۱۰ و ۲۰ درصد) و نانوالیاف سلولز در سه سطح (۰، ۵/۲ و ۵ درصد) بر اساس وزن خشک کربوکسی متیل سلولز، در تهیه نانوکامپوزیت­ها استفاده شد و ضخامت،  نفوذ­پذیری نسبت به بخار آب (WVP)، زاویه تماس، خواص مکانیکی نمونه­های فیلم مورد ارزیابی قرار گرفت و آزمون میکروسکوپ الکترونی (FE-SEM) و پراش پرتو X نیز روی فیلم ها انجام شد. با افزودن اینولین و نانوالیاف سلولز WVP کاهش و زاویه تماس با آب افزایش معنی­ داری (۰۵/۰>p) یافت. خواص مکانیکی نیز با افزودن نانوالیاف سلولز بهبود یافت. در حالی که اینولین با کاهش استحکام کششی (UTS) و افزایش درصد ازدیاد طول تا نقطه شکست (ETB) تاثیر منفی بر خواص مکانیکی داشت که این اثر در فیلم­های ترکیبی با حضور هم­زمان نانوالیاف سلولز و اینولین، توسط نانوالیاف جبران شد. نتایج FE-SEM و پراش پرتو X، نشان داد، که نانوالیاف سلولز و اینولین در ماتریکس پلیمری پخش شده و در مقایسه با فیلم شاهد ساختاری متراکم ایجاد کرده و باعث حفظ بهتر ساختار بلوری شده است. با توجه به این نتایج، نانوالیاف سلولز و اینولین باعث بهبود خواص نانوکامپوزیت بر پایه کربوکسی متیل سلولز شده و فیلم حاصل می­تواند به عنوان انتخابی جدید در بسته­ بندی محصولات غذایی مورد استفاده قرار گیرد.

دوره ۱۷، شماره ۱۰۴ - ( مهر ۱۳۹۹ )
چکیده

در حال حاضر تمایل بالایی به استفاده از سیستم­ های بسته­ بندی فعال زیستی به ­دلیل پتانسیل بالای آن­ها برای بهبود ماندگاری محصولات­ غذایی و ارائه مزایای سلامتی­ بخش برای مصرف­ کنندگان وجود دارد. در همین راستا، با هدف تولید فیلم پروبیوتیک نانوبیوکامپوزیت برپایه ایزوله پروتئین آب­ پنیر-پلی­ دکستروز حاوی نانوفیبرسلولز و باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم و بررسی اثر ضدمیکروبی فیلم بر ماندگاری گوشت گاو، از غلظت­های مختلف پلی­ دکستروز (۰، ۱۰ و ۲۰ درصد وزنی/وزنی ایزوله پروتئین آب­ پنیر) و نانوفیبرسلولز (۰، ۲/۵ و ۵ درصد وزنی/وزنی ایزوله پروتئین آب­ پنیر) جهت آماده ­سازی فیلم استفاده گردید. اثر متغیرهای مورد نظر بر روی خواص فیزیکی فیلم (ضخامت، جذب رطوبت، زاویه تماس، رنگ) و اثر ضدمیکروبی فیلم بهینه بر افزایش ماندگاری گوشت گاو در مدت زمان نگهداری ۸ روز در دمای ۴ درجه سلسیوس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشانگر سازگاری مطلوب بین ماتریس پروتئین آب­ پنیر، نانوفیبرسلولز و پلی­ دکستروز بود. استفاده از پلی­ دکستروز و نانوفیبرسلولز اثر معنی­داری در افزایش ضخامت، زاویه تماس و تغییرات رنگی فیلم داشت و موجب کاهش جذب رطوبت فیلم گردید. همچنین نتایج پوشش­ دهی نمونه­ های گوشت با فیلم بهینه نیز نشانگر کاهش قابل توجه در میزان رشد باکتری­ های مزوفیل هوازی، سرماگراها و کلی­فرم­ ها در طی مدت زمان نگهداری در دمای ۴ درجه سلسیوس بود. در نهایت نتایج به­ دست آمده نشان داد، کاربرد نانوفیبرسلولز و پلی­ دکستروز در کنار باکتری پروبیوتیک لاکتوباسیلوس پلانتاروم در فیلم تولید شده از ایزوله پروتئین آب­ پنیر با ایجاد یک بسته­ بندی غذایی زیست فعال در مقایسه با نمونه گوشت بدون پوشش می­ تواند باعث بهبود ماندگاری گوشت گاو گردد.
 

دوره ۱۸، شماره ۱۱۱ - ( اردیبهشت ۱۴۰۰ )
چکیده

در این مطالعه، فیلم فعال آنتی اکسیدانی برپایه سلولز باکتریایی حاوی ۵ درصد وزنی اسانس رزماری تهیه شد. تأثیر لامیناسیون (تولید فیلم چندلایه) و افزودن بتاسیکلودکسترین (β-CD) (بعنوان ترکیب تشکیل دهندۀ کمپلکس) بر روی خواص فیزیکوشیمیایی، آنتی اکسیدانی و رهایش فیلم فعال مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج آزمون پراش اشعه X نشان داد که اسانس رزماری باعث کاهش درجه بلورینگی فیلم سلولز باکتریایی می‌شود. طبق نتایج آزمون‌های فیزیکی افزودن ۵ درصد اسانس رزماری باعث افزایش نفوذپذیری نسبت به بخار آب و کاهش استحکام مکانیکی شد و استفاده از β-CD و همچنین تولید فیلم سه لایه، اثرات منفی اسانس بر روی خواص فیلم را کاهش داد و تأثیر لامیناسیون در این زمینه بیشتر از β-CD بود. اسانس رزماری اثر معنی‌دار بر روی خواص رنگی فیلم داشت و باعث افزایش اندیس b و کاهش اندیس L شد. فیلم حاوی اسانس آزاد خاصیت آنتی اکسیدانی خوبی داشت (۷/۶۸ درصد) اما پس از لامیناسیون و تشکیل کمپلکس با β-CD این خاصیت کمتر شد. β-CD و لامیناسیون نرخ رهایش اسانس رزماری از بستر فیلم سلولز باکتریایی را کاهش دادند و تأثیر لامیناسیون بیشتر از β-CD بود.

دوره ۱۸، شماره ۱۱۳ - ( تیر ۱۴۰۰ )
چکیده

هدف از این تحقیق بررسی امکان تهیه فیلم­های کامپوزیت و دولایه کیتوزان و ایزوله پروتئین آب پنیر حاوی اسانس زیره و نانوفیبر کیتوزان بود و بررسی خواص آن بود. امکان تولید فیلم کامپوزیت با کاهش pH ایزوله پروتئین به پایین­تر از pH ایزوالکتریک فراهم شد. فیلم دولایه نیز با ریختن محلول WPI روی فیلم خشک شده‌ی کیتوزان حاصل شد. مقادیر ترکیب فعال و نانوپرکننده ثابت بود (mg/۱۰۰ml ۱۲۵) و تأثیر نسبت کیتوزان به WPI و نوع فیلم (لامینه یا کامپوزیت) با استفاده از روش سطح پاسخ بر روی خواص فیلم بررسی شد. پارامترهای مربوط به رنگ، زاویه تماس آب، جذب رطوبت، حلالیت، نفوذپذیری به بخار آب و خواص مکانیکی فیلم­ها بررسی شد. با استفاده از تابع مطلوبیت  و بر اساس نتایج بدست آمده، فرمولاسیون بهینه فیلم­های کامپوزیت (۱۴/۶۵ درصد WPI و ۸۵/۳۴ درصد کیتوزان) و دو لایه (۰۱/۴۹ درصد WPI و ۹۹/۵۰ درصد کیتوزان) بدست آمد. آنالیز ریزساختار فیلم­های بهینه با استفاده از FTIR، FE-SEM و XRD انجام شد. نتایج FE-SEM نشان داد در فیلم کامپوزیت با وجود ساختار ناهمگن، ناسازگاری بین دو پلیمر ایجاد نشد و همچنین در فیلم دو لایه اتصال خوبی بین دو لایه بوجود آمد. نتایج XRD نشان داد فیلم کامپوزیت ساختار نیمه کریستالی دارد و اختلاف معنی­داری بین شدت پیک‌ها و خواص کریستالی فیلم کامپوزیت و دو لایه وجود ندارد. در نتایج FTIR اختلاف کمی بین طیف دو نوع فیلم مشاهده شد. نتایج بررسی فیلم­های بهینه نشان داد، خصوصیات فیلم کامپوزیت در مقایسه با فیلم دو لایه مطابقت بیشتری با مدل پیش بینی شده دارد. اما فیلم لامینه از خصوصیات مورفولوژیکی بهتر و پتانسیل کاربرد بیشتر در بسته بندی یا مواد غذایی برخوردار بود و برای نگهداری محصولات غذایی مختلف قابل پیشنهاد است.

دوره ۱۸، شماره ۱۱۹ - ( دی ۱۴۰۰ )
چکیده

نوربیکسین بخش محلول در آب رنگدانه طبیعی آناتو است که دارای خواص درمانی، ضدسرطانی و آنتی­اکسیدانی می­باشد. این مطالعه با هدف بررسی اثر ضد میکروبی نوربیکسین تجاری ۱ درصد (که در به طور گسترده در صنعت غذا مورد استفاده قرار می­گیرد) بر باکتری­­های کلستریدیوم اسپورژنز، استافیلوکوکوس اورئوس، لیستریا مونوسایتوژنز، اشریشیا کلی، سالمونلا تیفی موریوم و باسیلوس لیشنی فرمیس انجام شد. در این پژوهش برای ارزیابی اثر ضدمیکروبی و اثر بازدارندگی عصاره نوربیکسین از دو روش چاهک دیفیوژن (Well diffusion) و دیسک دیفیوژن (Disk diffusion) در غلظت­های۲، ۴، ۶ و ۸ درصد نوربیکسین (۱ درصد) استفاده گردید. نتایج حاصل از روش چاهک نشان داد که استافیلوکوکوس اورئوس با میزان mm ۷۴/۲۲ و باکتری کلستریدیوم اسپورژنز با میزان mm ۴۴/۱۴ بترتیب بیشترین و کمترین حساسیت را از خود نشان دادند. نتایج حاصل از روش دیسک نشان داد که بیشترین میانگین قطر هاله بازدارندگی نوربیکسین در همه غلظت­های مورد آزمون بر روی باکتری لیستریا مونوسایتوژنز با میانگین قطر mm ۰۹/۱۹  بود و بعد از آن مربوط به استافیلوکوکوس اورئوس در غلظـت ۴ درصـد با قطر mm ۲۱/۱۸بود. همچنین مشاهده گردید که در روش دیسک دیفیوژن، نوربیکسین توانست در غلظت­های ۴ و ۸ درصد از رشد باکتری اشریشیا کلی (mm ۰۹/۹) نیز جلوگیری نماید. بر اساس نتایج حاصله مشخص شد که نوربیکسین هم بر باکتری­های گرم مثبت و هم گرم منفی اثر بازداندگی دارد و این اثر بر باکتری­های گرم مثبت بیستر از انواع گرم منفی بود. بنابراین با توجه به مضرات نگهدارنده­های سنتزی و با توجه به خواص منحصر بفرد رنگدانه نوربیکسین تجاری نظیر طبیعی و ایمن بودن، دارا بودن خواص ضد میکروبی و درمانی و همچنین مقاومت حرارتی خوبی که به دلیل ساختمان آپوکاروتنوئیدی طی فرآوری از خود نشان می­دهد، می­توان از این رنگدانه بعنوان یک نگهدارنده طبیعی ضد باکتریایی و دارای خواص سلامت بخشی در مواد غذایی مختلف استفاده نمود.

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱