جستجو در مقالات منتشر شده



خانم روشنک فانی، دکتر حسین راغفر،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

هدف از نگارش این مقاله، سنجش تطابق نظریۀ اقتصاد ـ ‌فیزیکی توزیع دوطبقه‌ای درآمد با داده‌های درآمدی ایران طی بازۀ زمانی  ۱۳۹۵- ۱۳۸۵ است. با استفاده از داده‌های طرح هزینه‌ـ ‌درآمد (بودجه) خانوار و به روش تحلیل داده‌ها از طریق ترسیم دو تابع چگالی احتمال و تابع توزیع تجمعی مکمل، نشان داده شده است که توزیع درآمد در ایران، ساختاری دوطبقه‌ای دارد و برای ۷/۹۹-۹۷ درصد پایینی جمعیت طی این زمان به خوبی با توزیع بولتزمن ‌ـ‌گیبس نمایی برازش می‌شود. درحالی که دنبالۀ انتهایی توزیع که مربوط به ۳-۳/۰ درصد بالایی است از توزیع قانون‌ـ‌توانی پاره‌تو پیروی می‌کند. همچنین نشان داده شده است که صرف نظر از افزایش تدریجی دمای مؤثر (میانگین درآمد)، بخش ترمال طی زمان مانا است، درحالی ‎که دم انتهایی مدام در نوسان است؛ این دو طبقه به ‎ترتیب مطابق است با خصلت درآمد حاصل از کار و سرمایه. در بافت نگار با دقت بالا یک پیک باریک و تیز نمایان شد که استدلال میشود، نتیجۀ سیاست دولتی وضع حداقل دستمزد است.

خانم انیسه امینی، دکتر سامان قادری،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

جهانی‌شدن اقتصادی، از مزایای اقتصادی فراوانی برخوردار است، اما با چالش‌های زیست‌محیطی نیز همراه بوده که نگرانی در مورد تأثیر این روندها بر محیط‌زیست را افزایش داده است. رفاه زیست‌محیطی در سازماندهی جوامع و جلب‌توجه به مسائل زیست‌محیطی به‌عنوان یکی از ابعاد اصلی پایداری جامعه، نقش کلیدی در ساختارهای توسعه‌ای و تصمیم‌گیری‌های مرتبط با محیط‌زیست ایفا می‌کند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر جهانی‌شدن اقتصادی بر رفاه زیست‌محیطی در کشورهای توسعه‌یافته و درحال‌توسعه طی سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ با استفاده رگرسیون انتقال ملایم پانلی است. نتایج، نشان‌دهنده وجود یک رابطه غیرخطی بین متغیرهای پژوهش است، همچنین برای کشورهای توسعه‌یافته و درحال‌توسعه، یک تابع انتقال و دو حد آستانه‌ای، که نمایانگر یک مدل دو رژیمی است،  به‌عنوان مدل بهینه انتخاب شد. عامل شیب برای کشورهای توسعه‌یافته و درحال‌توسعه به ترتیب برابر ۲۸/۱ و ۷۸/۱۵۹ به‎دست آمد. نتایج برآورد مدل، حاکی از آن است که در کشورهای توسعه‌یافته، متغیر جهانی‌شدن اقتصادی در رژیم حدی اول، تأثیر منفی و در رژیم حدی دوم، تأثیر مثبت و معناداری بر رفاه زیست‌محیطی دارند. همچنین در کشورهای درحال‌توسعه، متغیر جهانی‌شدن اقتصادی در هر دو رژیم حدی، تأثیر منفی و معنادار بر رفاه زیست‌محیطی دارد. در کشورهای توسعه‌یافته، در رژیم حدی اول، جهانی‌شدن اقتصادی، ممکن است به افزایش استفاده ناپایدار از منابع و آلودگی زیست‌محیطی منجر شود؛ اما در رژیم حدی دوم، می‌تواند بهبود همکاری‌های بین‌المللی در زمینه حفاظت از محیط زیست و توسعه فناوری‌های پاک و سبز را ترویج کند. در کشورهای درحال‌توسعه، افزایش جهانی‎‌شدن اقتصادی، ممکن است به افزایش فشارهای صنعتی و استفاده نامناسب از منابع طبیعی منجر شود، که باعث آسیب به محیط‌زیست و افزایش آلودگی می‌شود. همچنین، به‎دلیل محدودیت‌های فنی، مالی، و نظارتی، این کشورها ممکن است نتوانند از مزایای جهانی‌شدن به‎نحو مثبتی برای محیط‎زیست استفاده کنند و درنتیجه، تأثیر منفی بر رفاه زیست‌محیطی داشته باشند. با توجه به نتایج تحقیق، با توسعه فناوری و کنترل صنعتی، به‌همراه سیاست‌های پایدار، می‌توان بهبود رفاه زیست‌محیطی را تضمین، و تأثیر مثبت جهانی‌شدن اقتصادی بر رفاه زیست‌محیطی را تقویت کرد.

دکتر سید عبد المجید جلائی اسفندآبادی، خانم مهلا افشارپور،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

گاهی اوقات، تجدید در ساختار اقتصاد، می تواند صرفه جویی قابل توجهی را در مصرف انرژی ایجاد نماید؛ اما هر تجدید ساختاری با هزینه همراه است که گاهی این هزینه ها، منافع کاهش مصرف انرژی را از بین می برد. با توجه به این مهم، سؤال اصلی مطرح در این مقاله، بررسی میزان صادرات ضمنی یارانه حامل های انرژی است. از این رو، در این پژوهش، مصرف حامل های انرژی در ایران بررسی می شود. بدین منظور، با استفاده از الگوی داده - ستانده و جدول داده - ستانده سال ۱۳۹۰ مرکز آمار ایران و سنجش خالص صادرات محتوای انرژی کالاها و خدمات، با استفاده از رویکرد شکاف قیمتی، میزان صادرات یارانه ضمنی انرژی، برای دوره زمانی -۱۳۸۷-۱۳۹۵ ، براساس سبد کالای مصرفی، به قیمت سال پایه ۱۳۸۳ محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد که، بیشترین اثرات رفاهی ناشی از هدفمند سازی یارانه ها و افزایش قیمت حامل های انرژی، هزینه های تولید در بخش صنعت را متأثر کرده و بخش عظیمی از یارانه  حامل های انرژی، به صورت ضمنی صادر گردیده است. در واقع، یارانه انرژی همچون یک کالای صادراتی، در جهت تأمین منبع درآمدی برای قشر توانمند جامعه عمل کرده است. به این ترتیب، یکی از نقش های یارانه انرژی در کشور ما ارزآوری است که امکان واردات انواع کالاها و خدمات به کشور را فراهم می کند.


دکتر باقر درویشی، آقای علی مریدیان، دکتر معصومه مطلبی، خانم فاطمه هواس بیگی،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

جهانی سازی، عامل مهم برای انتشار دی اکسیدکربن است و باعث می شود، کشورها از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با یکدیگر در تعامل باشند و تعامل بین کشورهای مختلف به ناچار انتشار CO۲ را تحت‌تأثیر قرار خواهد داد. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثرات پویای جهانی شدن و مصرف انرژی بر تخریب محیط زیست ایران است. بنابراین، بررسی می شود که در بین متغیرهای جهانی سازی، مصرف انرژی و رشد اقتصادی، کدامیک در فرایند تخریب محیط زیست، تأثیرگذارتر است. جهت بررسی موضوع، از داده های سری زمانی طی دوره ۱۳۹۵ - ۱۳۵۷ و آزمون هم انباشتگی مکی و برای برآوردهای بلند مدت پویا، از مدل های FMOLS و CCR استفاده می شود. نتایج، نشان می دهد که جهانی شدن، بدون توجه به کاهش یا افزایش رشد اقتصادی، باعث افزایش تخریب محیط زیست می شود؛ و  اثر مقیاس، در ایران، غالب است.
دکتر سعید سلیمانی،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

ایران با دارا بودن منابع غنی انرژی، یکی از کشورهای پر مصرف انرژی در سطح جهان است. بهبود تکنولوژی و استفاده از نوآوری­های جدید در مصرف انرژی و فرایند تولید کالاها، تأثیر بالایی بر کاهش شدت انرژی در کشور دارد. این مطالعه، به منظور بررسی اثرات نوآوری در فنّاوری بر مصرف انرژی، از چارچوب تقاضای مارشالی و روش آزمون مرزهای خود رگرسیون با قفه­های توزیعی (ARDL) و همچنین روش­های رگرسیون پویا (Dynamic OLS) و شبیه سازی برای دوره زمانی ۱۳۹۶-۱۳۵۹ استفاده می­کند. نتایج این مطالعه نشان داد که نوآوری در فنّاوری، به عنوان عنصری برونزا در تابع تقاضای انرژی، باعث افزایش کارآیی انرژی می­شود و به همین ترتیب، مصرف انرژی را در سطح معینی از تولید اقتصادی کاهش می­دهد. همچنین نتایج این مطالعه، پیش­بینی­های نظری مبنی بر کمتر بودن کشش­های کوتاه­مدت تولید ناخالص داخلی تقاضای انرژی نسبت به بلندمدت را تأیید می­کند. با این وجود، با کنترل اثر نوآوری در فنّاوری، در این مطالعه نشان داده شد که افزایش تولید ناخالص داخلی و باز بودن تجارت، اثر برگشتی نوآوری در فنّاوری بر مصرف انرژی را ایجاد می­کند.
دکتر فرشته محمدیان،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده

هدف اصلی از نگارش این مقاله، برآورد اثر بازگشتی انرژی در گستره اقتصاد ایران است. در این راستا، در مقاله حاضر مبتنی بر تفسیر اثر بازگشتی بروکس در ترکیب با معادله تجزیه و تحلیل نیروهای محرکه تغییرات زیست‌محیطی، روشی متفاوت برای برآورد اثر بازگشتی گستره اقتصاد ایران ارائه شده است. سپس با استفاده از مدل فضا حالت، اندازه اثر بازگشتی انرژی در گستره اقتصاد ایران در دوره ۱۳۹۶-۱۳۴۶ برآورد گردید. نتایج، نشان می‌دهد که میانگین سالیانه اثر بازگشتی در دوره مورد بررسی، ۵۷ درصد است. در زیردوره‌های مورد بررسی نیز بجز برای دوره ۱۳۶۷-۱۳۵۷ اثر بازگشتی انرژی قابل توجه بوده و روندی صعودی دارد که باعث شده است، صرفه‌جویی واقعی انرژی بسیار کمتر از صرفه‌جویی بالقوه باشد. با نظر به تأثیر قابل توجه اثر بازگشتی بر صرفه‌جویی انرژی کشور، جهت کاهش اثر بازگشتی و افزایش میزان صرفه‌جویی انرژی توصیه می‌شود، الف) در هنگام طراحی اهداف و سیاست‌های صرفه‌جویی انرژی، اندازه اثر بازگشتی لحاظ شود؛ زیرا کم یا بیش برآورد این اثر، موجب می‌شود که میزان صرفه‌جویی واقعی انرژی، بیشتر یا کمتر از مقدار پیش‌بینی شده آن باشد، ب) برای صرفه‌جویی انرژی، نباید صرفاً بر بهبود کارآیی انرژی تکیه شود؛ زیرا اگر این سیاست‌ها با اقدامات قیمتی مناسب همراه نباشند، بخش عمده‌ای از صرفه‌جویی بالقوه، به دلیل اثر بازگشتی در عمل محقق نخواهد شد. البته صرف تکیه بر سیاست‌های قیمتی و رها کردن سیاست‌های کارآیی انرژی نیز همین نتیجه را خواهد داشت.
دکتر علی امامی میبدی، دکتر مهریار داشاب، دکتر فیصل عامری، دکتر علی مقدم ابریشمی، خانم معصومه اکبری بیرگانی،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده

تحولات صورت گرفته در قراردادهای نفتی کشورها، حاکی از آن است که اکثر کشورها نسبت به استفاده صرف از قراردادهای خدماتی منصرف شده و به استفاده از الگوی قراردادی مشارکت در تولید و امتیاز جدید روی‌آوردند و یا اینکه با اصلاحاتی، الگوهای قراردادی خود را به انواعی از قراردادهای مشارکتی نزدیک نمودند، لیکن این مطالعه نشان می‌دهد، باوجودی که در دهه اخیر، تلاش‌های حقوقی بسیاری در ایران و عراق برای استفاده از قرارداد مشارکت در تولید انجام شده اما همچنان خلأ ناشی از وجود قانونی روشن در این باره باعث ‌شده است، روند اصلاحی قراردادهای نفتی در این دو کشور، به اعمال مدل هایی از قراردادهای خدماتی بلندمدت ختم گردد، درحالی که بررسی نتایج حاصل از ارزیابی اقتصادی طرح توسعه یکی از میادین نفتی مشترک ایران و عراق در قالب قراردادهای خدماتی نفتی این دو کشور و مقایسه آن با الگوی قراردادی مشارکت در تولید، نشان می‌دهد، قرارداد مشارکت در تولید، کارآیی اقتصادی بالاتری داشته، ضمن ایجاد انگیزه‌های لازم در پیمانکار برای اجرای پروژه‌های پرریسک، در شرایط مختلف اقتصادی، همسویی بیشتری میان منافع طرفین قرارداد ایجاد می‌نماید؛ توزیع بهینه و منصفانه‌تری از ریسک بین آنها برقرار می‌سازد که عامل مهمی برای پایبندی طرفین به اجرا و اتمام قرارداد به شمار می‌آید. بنابراین با توجه به شرایط حاکم بر بازار نفت ازجمله رقابت و روند کاهشی قیمت‌های نفت، همچنان استفاده از الگوی قراردادی مشارکت در تولید، حداقل برای میادین با شرایط سخت و میادین مشترک، راه‌حلی کارگشا است ولی برای به کارگیری آن همانند سایر کشورها، اقدامات حقوقی مؤثرتری نظیر تصویب قانون استفاده از قرارداد مشارکت در تولید ضروری می‌باشد.
دکتر نورالدین شریفی،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده

برای جلوگیری از قاچاق بنزین به خارج از کشور و مصرف بی‏ رویه آن در داخل، این محصول در سال ۱۳۹۸ با سهمیه‏ بندی و افزایش قیمت روبرو شده، و این سیاست، هزینه مصارف گروه‏ های مختلف درآمدی را تحت تأثیر قرار داده است که برای جبران آن، به گروه‏ هایی از جامعه یارانه معیشتی پرداخت می‏ شود. هدف از  این تحقیق، مطالعه تأثیر این افزایش قیمت بر هزینه مصارف دهک‏ های مختلف درآمدی به تفکیک شهری و روستایی و مقایسه آن با یارانه معیشتی بنزین است. برای این منظور، با توسعه مدل تعدیل جدول داده - ستانده در حذف یارانه پنهان، شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی دهک‏ های مختلف خانوارهای شهری و روستایی محاسبه می‏ شود. جدول داده - ستانده سال ۱۳۹۵ بانک مرکزی ایران که آخرین جدول آماری کشور می ‏باشد، به عنوان پایه آماری مورد استفاده قرار می‏ گیرد. بر اساس نتایج حاصل، این سیاست در از بین بردن اثرات کاهش یارانه پنهان بنزین برای همه گروه‏ های هدف، موفق؛ اما در از بین بردن اثرات عوامل تشدیدکننده صاحبان کار و سرمایه و نرخ ارز، ناموفق بوده است.

دکتر زهرا نصراللهی، خانم فرناز دهقان، خانم الهام اپرا جونقانی،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده

کشور ایران با اقلیم خشک ­و ­نیمه‌خشک، اکنون بیش از قبل، نیازمند حفظ منابعی از جمله آب ­و ­انرژی است. دراین پژوهش، دو منطقه اصفهان و یزد به عنوان دو نقطه بحرانی از جهت آب و انرژی، بررسی، و از مدل داده- ستانده دو منطقه‌ای، به‌منظور سنجش و تحلیل روابط آب و انرژی بین بخش‌های اقتصادی استان اصفهان و یزد و مدل پیوند، برای بررسی جریان ترکیبی (هیبریدی) دو منبع و میزان تأثیرات پیوندی در هر منطقه در سال ۱۳۹۵، استفاده شده ‌است. نتایج جریان آب و انرژی ترکیبی، حاکی  از آن است که دو بخش «حمل ‌و نقل» و «سایر خدمات» در اصفهان و در استان یزد، بخش‌های «حمل ‌و نقل» و «کشاورزی»، پرمصرف‌ترین و به عبارتی، تأثیرگذارترین بخش‌ها از جهت مصرف در دو منطقه هستند؛ به­طوری­که مهم‌ترین گره مدیریتی در رابطه بین دو منبع آب و انرژی در مناطق مورد مطالعه، در نظر گرفته می‌شوند. همچنین محاسبات در بخش جریان کل دو منبع آب و انرژی در استان اصفهان، بیانگر آن است که، بخش «حمل و نقل» و «کشاورزی»، جایگاه نخست در جریان صادرات و واردات آب و « ساخت کک، فرآورده‌های حاصل از تصفیه نفت و سوخت‌های هسته‌ای و ساخت مواد و محصولات شیمیایی» و «ساخت فلزات اساسی»، به­ترتیب، بیشترین خروجی (صادرات) و ورودی (واردات) انرژی را به خود اختصاص داده ‌است. همچنین دو بخش «ساخت محصولات کانی غیرفلزی» و « ساخت کک، فرآورده‌های حاصل از تصفیه نفت و سوخت‌های هسته‌ای و ساخت مواد و محصولات شیمیایی»، به­ترتیب، بیشترین خروجی (صادرات) و ورودی (واردات) انرژی و در مورد منابع آب نیز بخش «کشاورزی»، به­ترتیب، بزرگترین صادرکننده و واردکننده هستند.
دکتر احمد قربان پور، دکتر رضا جلالی، دکتر حجت پارسا، دکتر پرویز حاجیانی،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده

در چند سال اخیر، مهم­ترین فلسفۀ­ مورد توافق سازمان­ها، ایجاد توأمان ارزش اقتصادی، اجتماعی و زیست­محیطی در قالب مفهوم مدیریت پایدار بوده است. اقتصاد دایره­ای، مفهوم نوین در جهت احصاء مدیریت پایدار سازما­ن­ها می­باشد. هدف اصلی این پژوهش، ارائه تابع تمیز خوشه­های صنایع غذایی براساس مؤلفه­های اقتصاد دایره­ای است. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و از بعد روش و ماهیت، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه ­آماری این مطالعه، شامل صنایع غذایی فعّال در استان بوشهر است که به­دلیل محدود بودن حجم جامعه، کل­شان به عنوان اعضای نمونه انتخاب گردیدند. این پژوهش، در نیمه دوم سال ۱۳۹۹ انجام شده و ابزار جمع­آوری داده­های آن، پرسشنامۀ محقق­ساخته است که روایی آن، با روش تحلیل محتوا و پایایی آن نیز با روش آلفای کرونباخ بررسی و تأیید گردید. در این پژوهش، ابتدا با مطالعه­ و مداقۀ مبانی نظری و پیشینه تجربی، مؤلفۀ مؤثر در اقتصاد دایره­ای شناسایی شدند. سپس، با به­کارگیری الگوریتم­ کای ­میانگین، خوشه­بندی صنایع غذایی منتخب انجام گرفت. نتایج نشان داد که صنایع غذایی از حیث عمل به مؤلفه­های اقتصاد دایره­ای، در دو خوشۀ صنعتی با عملکرد «دایره­ای» و «خطّی» قرار دارند. پیشنهاد می­گردد، مدیران خوشه صنعتی خطی،­ جهت گذار به اقتصاد دایره­ای، بر پیاده­سازی اقدام­های بهینه­سازی مصرف انرژی، مدیریت مصرف آب و فروش مواد قابل بازیافت، توجه بیشتری داشته باشند. این پژوهش از حیث بسط مفهوم نظری اقتصاد دایره­ای و کاربردی­سازی آن در بهبود عملکرد صنایع غذایی، دارای نوآوری است.
خانم فرناز دهقان، دکتر زهرا نصراللهی،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

کمبود منابع در کشورهای مختلف بخصوص کشورهای در حال توسعه، نشان از اهمیت شناسایی بخش‌های کلیدی برای اقتصاد این کشورها و از موضوعات مهم برای برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران اقتصادی است. بدین منظور، هدف از پژوهش حاضر، شناسایی بخش‌های کلیدی اقتصاد استان یزد و سایر اقتصاد ملی بر مبنای مدل داده   - ستانده دو منطقه‌ای بوده و جدول داده   - ستانده دو منطقه‌ای استان یزد و سایر اقتصاد ملی بر اساس روش سهم مکانی SFLQ ‌ از جدول داده   - ستانده ملی سال ۱۳۹۵ بانک مرکزی استخراج، و سپس با استفاده از روش‌های سنتی‌، از طریق کشش تقاضای نهایی ستانده و تحلیل پوششی داده‌ها، به شناسایی بخش‌های کلیدی پرداخته شده و نهایتاً، با بهره‌گیری از شاخص چندرتبه‌ای (MRI)، یک تعریف همزمان از نتایج ارائه شده است. در یک جمع‌بندی کلی از نتایج، بخش‌های کلیدی استان یزد، صنعت محور هستند. همچنین نتایج حاصل، اشاره به تفاوت در بخش‌های کلیدی با توجه به رویکرد برنامه‌ریزی منطقه‌ای هر منطقه دارد که به شناخت درست پتانسیل‌ها و توانایی‌های هر منطقه منجر خواهد شد.
خانم اعظم اصفهانی، دکتر سارا قبادی، دکتر کریم آذربایجانی،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

هدف از نگارش این مقاله، تحلیل ارتباط بین رشد اقتصادی، مصرف انرژی و ردپای اکولوژیکی در ۲۷ کشور درحال‌توسعه و ۲۷ کشور توسعه‌یافته طی دوره زمانی ۲۰۱۸-۱۹۹۰ است. به‌منظور تحلیل ارتباط بین متغیرهای مذکور، از روش گشتاورهای تعمیم‌یافته سیستمی (Sys-GMM) استفاده شد. نتایج، حاکی از آن بود که در هر دو دسته از کشورهای توسعه‌یافته و درحال‌توسعه، رشد اقتصادی با مصرف انرژی و شاخص ردپای اکولوژیکی، ارتباط متقابل داشته‌اند. مصرف انرژی‌های تجدیدناپذیر، نرخ شهرنشینی، نرخ باروری و نرخ مرگ‌ومیر در هر دو گروه از کشورهای مورد بررسی، اثر مثبت و متغیرهای انرژی‌های تجدیدپذیر، نرخ رشد فنّاوری و سرمایه انسانی، اثر منفی بر ردپای اکولوژیکی داشته‌اند. رشد اقتصادی بر ردپای اکولوژیکی کشورهای توسعه‌یافته، اثر منفی و بر ردپای اکولوژیکی کشورهای درحال‌توسعه، اثر مثبت داشته است که حاکی از اتکای بیشتر کشورهای توسعه‌یافته، به مصرف انرژی‌های تجدیدپذیر است. از طرفی، ردپای اکولوژیکی، اثر منفی و متغیرهای رشد اقتصادی، نرخ شهرنشینی و توسعه مالی، اثر مثبت بر مصرف انرژی هر دو گروه کشورهای مورد بررسی داشته‌اند. ردپای اکولوژیکی بر رشد اقتصادی کشورهای توسعه‌یافته، اثر منفی و بر رشد اقتصادی کشورهای درحال‌توسعه، اثر مثبت داشته است. انرژی‌های تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر، توسعه مالی، درجه باز بودن تجاری، سرمایه فیزیکی، نیروی کار و جهانی‌سازی اقتصادی، اثر مثبت و متغیرهای بی‌ثباتی سیاسی و نرخ مرگ‌ومیر، اثر منفی بر رشد اقتصادی هر دو گروه کشورهای مورد بررسی داشته‌اند.
خانم نرگس سنجری کنارصندل، دکتر بهنام الیاس پور، دکتر روح اله بابکی،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

در طول دو دهه گذشته، افزایش گرمایش جهانی مرتبط با تغییرات آب و هوایی، توجهات را به انتشار گازهای گلخانه‌ای بویژه دی‌اکسید‌کربن (CO۲) به‌عنوان عامل اصلی گرمایش جهانی جلب کرده است. مشکل این انتشارها در کشورهای صادرکننده نفت مانند ایران که سطوح بالایی از عدم اطمینان اقتصادی را تجربه می‌کنند، بحرانی‌تر است. میزان آلودگی محیط زیست در قالب میزان گاز دی‌اکسیدکربن منتشر شده در فضا، می‌تواند از عوامل متعددی ناشی شود. این عوامل از نظر اهمیت و میزان تأثیر، در وضعیت یکسانی قرار ندارند و الزاماً نمی‌توان همه آنها را با هم، در یک موقعیت مکانی یا زمانی مشاهده کرد. از این‌رو، مطالعۀ رابطه بین نااطمینانی سیاست اقتصادی و قیمت نفت با انتشار دی  اکسید کربن در ایران، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. بر این اساس، در پژوهش حاضر، هدف آن است تا تأثیر نامتقارن نااطمینانی سیاست اقتصادی و قیمت نفت بر انتشار دی  اکسید کربن در ایران، طی بازه زمانی ۲۰۱۸-۱۹۸۱ بررسی شود. به این منظور، از روش خودرگرسیونی با وقفه‌های توزیعی غیرخطی (NARDL) استفاده شده، و نتایج حاصل از برآورد مدل پژوهش، نشاندهنده تأثیر نامتقارن نااطمینانی سیاست اقتصادی بر انتشار کربن است؛ به‌طوری‌که تأثیر تغییرات مثبت متغیر نااطمینانی سیاست اقتصادی در کوتاه‌مدت و بلندمدت بر انتشار کربن، مثبت و معنی‌دار بوده، درحالیکه بین تغییرات منفی متغیر نااطمینانی سیاست اقتصادی با انتشار کربن در کوتاه‌مدت و بلندمدت، رابطه معنی‌داری وجود ندارد. همچنین، نتایج نشان می‌دهد که تأثیر قیمت نفت بر انتشار کربن، متقارن است، به‌طوری‌که بین قیمت نفت با انتشار کربن در کوتاه‌مدت، رابطه معنی‌داری وجود ندارد، اما بین تغییرات این متغیر با انتشار کربن در بلندمدت، رابطه مثبت و معنی‌داری وجود دارد.
 
خانم آزاده افشاری، دکتر سارا قبادی، دکتر حسین شریفی رنانی،
دوره ۲۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده

حین بروز بحران، بهترین راه کاهش آسیب‌پذیری اقتصادی، افزایش ثبات بانک‌ها است؛ زیرا طبق تأکید کمیته بال، نرخ بقای هر اقتصاد، متناسب با نرخ ثبات بانک‌های آن می باشد و ثبات نیز، متناسب با نرخ کارآیی است. لذا هدف از پژوهش موردی حاضر،‌ بررسی وضعیت ثبات بانک‌های ایرانی، با تأکید بر مهمترین شاخص‌های توسعه بخش بانکی خصوصاً عامل کارآیی است، تاضمن شناسایی این متغیرها، شاخصی مختص ثبات بانک‌های ایرانی تدوین گردد. لذا در ابتدا، زیرشاخص‌های اثرگذار بر توسعه بخش بانکی که با دو عامل کارآیی و ثبات در ارتباط اند، شناسایی و داده‌های آنان در سطح۳۰ بانک و مؤسسه اعتباری دولتی و خصوصی، طی سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸ جمع‌آوری شد. سپس به‌کمک روش داده‌های تابلویی پویا، ارتباط ۱۷ متغیر شناسایی شده، بر وضعیت ثبات بانک‌ها، ارزیابی گردید. نتایج، بیانگر وجود رابطه غیرخطی بین عامل ثبات با ۹ شاخص‌ نسبت مطالبات به کل تسهیلات، حقوق صاحبان سهام به کل بدهی‌ها، دارایی‌های ثابت به کل دارایی‌ها، میزان ثبات دوره قبل، موجودی نقد به کل دارایی‌ها، اندازه بانک‌ها، سرمایه به بدهی‌ها، نرخ رشد تسهیلات و کارآیی بود. نهایتاً، برترین بانک‌های کارا و باثبات ایرانی، طی سال ۱۳۹۸، معرفی و یافته‌های پژوهش در پرتو مبانی نظری تبیین گردید.
خانم زینب یزدانی چراتی، دکتر علیرضا پورفرج، دکتر نورالدین شریفی،
دوره ۲۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده

الگوی داده-ستانده متعارف (باز)، صرفاً تعامل میان واحدهای تولیدی را در نظر می‏گیرد و مصرف خانوار را برونزا فرض می‏کند. میازاوا (۱۹۷۶) مدل داده-ستانده نیمه بسته را معرفی و با درونزا فرض کردن مصرف خانوار، ارتباط میان بخش تولید و خانوار را لحاظ نمود. بدین ترتیب، در چهارچوب مدل میازاوا، علاوه بر اثرات مستقیم و غیرمستقیم بخش‏های تولیدی، اثرات القایی درآمد و مصرف نیز ایجاد می‏شود؛ اما در عین حال، مصرف خانوار علاوه بر درآمد جاری، تابعی از عواملی نظیر سطح مصرف قبلی و درآمد انتظاری نیز میباشد. بنابراین، الگوی‌ داده-ستانده نیمه بسته‌ به سبب در نظر نگرفتن این عوامل، ارتباط بین بخش خانوار و تولید را بیش از حد برآورد میکند. بر همین اساس، چن و همکاران (۲۰۱۶) مدل داده-ستانده نیمه بسته جدیدی ارائه کردند که در آن، مصرف خانوار را به دو جزء برونزا و درونزا تفکیک نمودند. پژوهش حاضر، با استفاده از جدول داده-ستانده سال ۱۳۹۵ بانک مرکزی ایران، به مقایسه نتایج حاصل از دو مدل میازاوا و مدل چن و همکاران می‏پردازد. در این راستا، ابتدا ضرایب مصرف درونزا برای ۱۲ گروه کالایی با استفاده از مدل فیلتر کالمن برآورد می‏گردد. سپس، این ضرایب برای ساخت مدل داده-ستانده نیمه‏بسته با مصرف نیمه‏ درونزا مورد استفاده قرار می‏گیرد. سرانجام، ضریب مصرف درونزای تخمینی هر دسته از کالاها از طریق ماتریس رابط به ضریب مصرف درونزای بخشهای داده-ستانده تبدیل می‏شود. نتایج تحقیق، نشان می‏دهد که ضرایب ارزش افزوده مدل نیمه بسته با مصرف نیمه درونزا نسبت به ضرایب مدل نیمه بسته با مصرف کاملاً درونزا، کوچک تر و نتایج حاصل از آن به واقعیت نزدیکتر است.
 
دکتر بهنام الیاس پور، خانم نرگس سنجری کنارصندل،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

امروزه، توسعه گردشگری مورد توجه برنامه‌ریزان اقتصاد دولتی و خصوصی همۀ کشورها قرار گرفته است. توسعه صنعت گردشگری برای کشورهای در حال توسعه که با معضلاتی همچون نرخ بیکاری بالا، محدودیت منابع ارزی و اقتصاد تک‌محصولی مواجه اند، دارای اهمیت فراوانی است. در کشورهایی که برای توسعۀ اقتصادی با محدودیت منابع داخلی روبه‌رو هستند، استفاده از منابع خارجی برای سرمایه‌گذاری و افزایش درآمدهای گردشگری، امری ضروری است. لذا باتوجه ‌به اهمیت موضوع، در پژوهش حاضر نیز همگام با مطالعات دیگر، قصد داریم تا به بررسی تأثیر سرمایه‌گذاری مستقیم‌خارجی و نرخ ارز بر گردشگری در ایران، طی بازه زمانی ۲۰۱۹-۱۹۸۱ بپردازیم. برای این منظور، از روش خودرگرسیونی با وقفه‌های توزیعی غیرخطی (NARDL) استفاده شده، و نتایج، حاکی از تأثیر نامتقارن سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در کوتاه‌مدت و بلندمدت بر گردشگری بوده؛ به‌طوری‌که در کوتاه‌مدت و بلند‌مدت، تأثیر تغییرات مثبت و منفی متغیر سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی بر گردشگری، و نیز تأثیر نرخ ارز بر گردشگری، مثبت و معنی‌دار است.

دکتر بختیار جواهری، خانم حمیرا شاه ویسی، خانم سمیرا محمدی،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

در چند دهه اخیر، محیط‌زیست به لحاظ اهمیتی که برای بشر دارد، به یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های جوامع و حکومت‌ها تبدیل‌شده و بنابراین، بررسی همه‌جانبه و تعیین عوامل مؤثر و مخرب بر آن، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌باشد؛ تا جایی که دولت‌ها را وادار به اتخاذ سیاست‌ها و برنامه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت برای حفاظت از محیط‌زیست نموده است. در این پژوهش، تأثیر شاخص‌های توسعه انسانی، سیاسی و آزادی‌های مدنی بر کیفیت محیط‌زیست (رد پای اکولوژیکی) در کشورهای درحال‌توسعه و توسعه‌یافتۀ منتخب طی دوره زمانی ۲۰۱۷-۲۰۰۰ با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم‌یافته سیستمی، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین ادبیات اقتصادی موجود در مورد فرضیه کوزنتس زیست‌محیطی، نشان می‌دهد که در یک سطح آستانه از درآمد سرانه، کشورها به سطحی از توسعه می‌رسند که پیشرفت‌های زیست‌محیطی حاصل می‌گردد؛ ولی شاخص درآمد سرانه فقط دربرگیرنده بعد اقتصادی توسعه است و لذا در این پژوهش، از شاخص توسعه انسانی که بعد اقتصادی و اجتماعی توسعه را در برمی‌گیرد، به بررسی فرضیه کوزنتس زیست‌محیطی پرداخته ‌شده است. یافته‌های پژوهش، حاکی از آن است که شاخص‌های توسعه انسانی، سیاسی و آزادی‌های مدنی در هر دو گروه کشور مورد مطالعه، تأثیر منفی و معناداری بر ردپای اکولوژیکی دارد. همچنین بر اساس نتایج فرضیه کوزنتس، در کشورهای مورد مطالعه، رابطه میان شاخص توسعه انسانی و ردپای اکولوژیکی تأییدکننده فرضیه کوزنتس و U معکوس هستند؛ بنابراین به سیاست‌گذاران توصیه می‌شود که از طریق فراهم کردن سیستم آموزشی و مراقبت‌های بهداشتی بهتر برای همه افراد جامعه و افزایش دموکراسی و فعالیت‌های مدنی، به بهبود محیط‌زیست کمک کنند.

دکتر علی کشاورزی، دکتر حمیدرضا حُرّی، خانم شکوه محمودی،
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده

بیماری‏ های همه ‏گیر، بخش جدایی‏ ناپذیر تاریخ جوامع بشری هستند و همواره آثار بلندمدت آنها مورد توجه قرار گرفته است. شیوع ویروس کووید-۱۹ در اواخر سال ۲۰۱۹ باعث شد تا اقتصاددانان با استفاده از الگوهای مختلف که معمولاً بر پایه تعادل جزئی بودند، به بررسی آثار اقتصادی شیوع یک بیماری همه ‏گیر بپردازند. در این مطالعه، با انگیزه درک اثر شیوع یک بیماری همه‏ گیر و پاسخ ‏های سیاستی آن بر شرایط اقتصاد و سلامت، از الگوی تعادل عمومی تصادفی پویا و دیدگاه کینزی‏ جدید استفاده شده است. بررسی توابع عکس ‏العمل متغیرها به تکانه سلامت ناشی از شیوع یک بیماری همه ‏گیر، حاکی از کاهش ساعات اشتغال، تولید، مصرف، سرمایه‏ گذاری، وضعیت سلامت و افزایش تورم است. در پاسخ به این شرایط، افزایش مخارج سلامت عمومی به همگرایی سریع تر متغیرهای کلان اقتصادی به مقدار شرایط پایدار خود منجر می‏شود. با توجه به نتایج حاصل از شبیه ‏سازی، پیشنهاد می ‏گردد که دولت‌ ها از تجربیات مرتبط با موج اول شیوع بیماری استفاده و خود را به ابزارهای لازم مجهز کرده تا در زمان قرنطینه اجتماعی موقت نیز از آنها استفاده کنند (مانند توانایی انجام آزمایش‌ ها بر روی بخش بزرگی از جمعیت). توانایی شناسایی افراد آلوده و تحمیل قرنطینه ‏های شخصی به جای قرنطینه‏ های بی ‏رویه، رکود را کاهش می ‏دهد. راه حل دیگر برای کنترل یک بیماری همه ‏گیر، واکسینه کردن جمعیت انبوه برای دستیابی به ایمنی گله‏ ای است. یک برنامه موفق واکسیناسیون، می‏تواند نیاز به سیاست ‏های سخت ‏گیرانه قرنطینه و قرنطینه اجباری را کاهش دهد. همه این موارد، مستلزم افزایش مخارج سلامت عمومی است.

دکتر صمد حکمتی فرید، خانم فاطمه هواس بیگی، آقای علی مریدیان،
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

کشورهای درحال توسعه با مشکل تخریب محیط زیست مواجه هستند. تخریب محیط زیست در اثر استفاده از انرژی‌های تجدیدناپذیر برای رشد اقتصادی ایجاد می‏شود، اما نمی‏توان پیامدهای تخریب محیط زیست را نادیده گرفت. در این مطالعه، برای بررسی پویایی بین زمانی بین تولید ناخالص داخلی واقعی ایران (نفتی و غیرنفتی)، مصرف برق و اثر محیطی برای سالهای ۱۳۴۶-۱۳۹۷ از مدل خودتوضیح برداری پارامترهای متغیر طی زمان (TVP-VAR) استفاده میشود. نتایج نشان میدهد که مدل TVP-VAR برای بررسی پویایی رابطه بین مصرف برق، تولید ناخالص داخلی واقعی و اثر محیطی کاربردی است. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل توابع واکنش ضربه‏ای پارامتر طی زمان تولید ناخالص داخلی واقعی (نفتی و غیرنفتی)، مصرف برق و اثر محیطی به شوک‌های ساختاری، نشان می‌دهد که واکنشها به میزان نوسانات ساختاری تولید ناخالص داخلی واقعی (نفتی و غیرنفتی)، مصرف برق و شوک‌های اثر محیطی، بستگی دارد. توصیه می‌شود که سیاست‌گذاران در ایران، به منابع انرژی تجدیدپذیر توجه داشته باشند؛ چراکه جایگزینی منابع انرژی سنتی قدیمی مانند زغال‌سنگ، گاز و نفت، به تقاضای فزاینده برای انرژی کمک می‏کند. برای دستیابی هم‌زمان به رشد اقتصادی پایدار و کیفیت محیطی بلندمدت، به سرمایه‌گذاری زیادی در فناوری‌های انرژی جدید توصیه می‌شود.
 

دکتر مهسا مهرابی، دکتر علیمراد شریفی، دکتر بابک صفاری،
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

در این پژوهش تلاش شده است با هدف حداقل کردن هزینه تبادلات برق ایران با کشورهای ترکیه و عراق، مقدار بهینه صادرات و واردات، مقدار خاموشی و میزان بهینۀ تولید برق هریک از انواع نیروگاه ‏ها بررسی شود. برای این منظور از روش بهینه ‌یابی عدد صحیح نرم‌افزار گمز برای مدل کوتاه ‌مدت مذکور در بازه زمانی یک ‌ساله در سال ۲۰۱۹ استفاده شده است. نتایج حاکی از آن می‌باشد که حداقل هزینۀ شبکه تبادل برق در کوتاه مدت با مجموع حداقل هزینه ‏های شبکه برق هر سه کشور به ‌تنهایی برابر است و اما این شبکۀ تبادل در کوتاه‌ مدت سبب می‏شود که تقاضای برق برآورده ‌نشده‏ای در سه کشور ایران، ترکیه و عراق وجود نداشته باشد و همچنین سبب افزایش صادرات و واردات برق میان کشورها می ‏شود که برای این سه کشور باعث ایجاد منفعت می‏گردد. شبکۀ تبادل برق نیز باعث می‏شود کشورهای نامبرده، تولید نیروگاه‏ های حرارتی خود را کاهش دهند و کشور ایران که با تغییرات اقلیمی با محدودیت آب مواجه است از تولید نیروگاه‏ های برقابی ترکیه برخوردارشود که باعث کمتر شدن هزینه‌ های بهره ‏برداری نیروگاه ‏های کشورهای مورد مطالعه در پژوهش حاضر می ‏شود. 
 

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱