جستجو در مقالات منتشر شده
خانم سعیده شهابی رابری، دکتر صادق خلیلیان، دکتر سید حبیبالله موسوی، دکتر حامد نجفی علمدارلو،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
یکی از مهمترین دغدغه های مربوط به صنعتی شدن، آثار و تبعات زیستمحیطی فعالیتهای صنعتی است. استخراج و فرآوری مواد معدنی نقش مهمی در مشکلات زیستمحیطی از قبیل فرسایش خاک، آلودگی هوا و آب ایفا میکند و از طرفی این بخش یکی از بزرگترین مصرفکنندگان انرژی است و باعث آلودگی محیط زیست می شود. این مطالعه به بررسی آثار اقتصادی و زیستمحیطی حاصل از فعالیت معدن گل گهر سیرجان در بازۀ زمانی ۱۳۸۰-۱۴۰۱ با استفاده از روش تابع مسافت نهاده پرداخته است. تولیدات مجموعه سنگ آهن گل گهر سیرجان شامل سنگ آهن دانهبندیشده، کنسانتره سنگ آهن و گندلهسازی میباشد که در روند تولید، بیشترین گازهای گلخانهای و آلایندههای هوا مربوط به گازهای دیاکسید کربن، اکسیدهای گوگرد، اکسیدهای نیتروژن و ذرات ریز معلق در هوا میباشند. طبق نتایج بهدست آمده میانگین قیمت سایهای برای آلایندههای هوا در مجموعه گل گهر برای CO۲، Sox Nox، و SPM به ترتیب برابر با ۱۵/۱۱، ۵/۳۰۷۴، ۶۲/۵۵۲۹ و ۶۲/۱۸۷۵ ریال بهازای هر کیلوگرم محاسبه شد. همچنین میانگین هزینههای کل اجتماعی حاصل از تولید مجموعه با توجه به میزان تولید آلایندهها در دوره مورد نظر مبلغ ۹۲۷۱۰ میلیارد ریال محاسبه شد. لذا به منظور درونیسازی هزینههای زیستمحیطی در راستای تحقق توسعه پایدار، قیمتهای سایهای محاسبهشده میتواند معیاری برای تعیین مالیات سبز برای مجموعههای سنگ آهن باشد و یافتههای چنین مطالعاتی میتواند زمینهای برای برنامهریزی مسئولان اقتصادی ایجاد کند.
دکتر مهدی شعبان زاده خوشرودی، دکتر امید گیلان پور، دکتر ابراهیم جاودان، دکتر محسن رفعتی،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۱ )
چکیده
بهدنبال تشدید تلاطمهای ارزی از اواخر سال ۱۳۹۶، ستاد اقتصادی دولت برای مقابله با آثار این رویداد و مدیریت بازار ارز، از ابتدای سال ۱۳۹۷، به اختصاص ارز ترجیحی با نرخ ۴۲۰۰ تومان برای هر دلار آمریکا جهت واردات کالاهای اساسی اقدام کرد. هدف اصلی اجرای این سیاست، ممانعت از سرایت التهابات ارزی به بازار کالاهای اساسی مورد نیاز مردم و منتفع کردن دهکهای پایین جامعه عنوان شده بود. با این حال، امروزه باگذشت سه سال از اجرای این طرح، بسیاری از کارشناسان معتقدند که اجرای سیاست یارانه ارز ترجیحی، هزینههای زیادی را به دنبال داشته و به علت ناکامی در کنترل افزایش قیمتها، نتوانسته است ثبات مصرف مواد غذایی هدف را بین خانوارها تضمین کند. در مقابل، موافقان اجرای این سیاست، معتقدند که تأثیر سیاست ارز ترجیحی در کنترل نوسانات و رشد قیمت محصولات در بازار نهایی و درنهایت، مصرف خانوارها، قابل ملاحظه بوده است. از این رو، همواره این پرسش در محافل علمی و سیاسی کشور مورد بحث بوده که آیا یارانه پرداختی در قالب سیاست ارز ترجیحی به مصرفکننده نهایی رسیده و بر سطح مصرف او اثر معنیدار داشته است؟ با این رویکرد، پژوهش پیشرو، به ارزیابی اثر سیاست ارز ترجیحی بر مصرف مواد غذایی در مناطق شهری ایران پرداخته است. جهت دستیابی به این هدف، ابتدا با بهکارگیری مبانی نظری در مطالعات مختلف، مدل نظری تحقیق حاضر تبیین شد. شایان ذکر است که اطلاعات مورد نیاز برای مطالعه طی دوره زمانی ۹۹-۱۳۸۴ جمعآوری و در قالب مدل ARDL-PANEL تحلیل شدند. نتایج، نشان داد که اگرچه سیاست ارز ترجیحی بر مصرف خانوار، اثر مثبت و معنیدار داشته اما این تأثیر، قابل توجه نبوده است. ضمن آنکه بر اساس نتایج، شاخص قیمت گروههای غذایی و نوسانات نرخ ارز بر مصرف مواد غذایی در کوتاهمدت و بلندمدت، اثر منفی و در مقابل، افزایش درآمد خانوارهای شهری بر مصرف مواد غذایی در کوتاهمدت و بلندمدت، اثر مثبت و معنیدار دارند. درنهایت نیز نتایج حاصل از جزء ضریب تصحیح خطای پانل، نشان میدهد که به دلیل سرعت پایین تعدیل، آثار شوکهای ارزی، ماندگاری بالایی در اقتصاد ایران دارند.
خانم شیوا سلطانی، دکتر سید حبیبالله موسوی، دکتر صادق خلیلیان، دکتر حامد نجفی علمدارلو،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده
وقوع تغییرات اقلیم، از طریق ایجاد تغییر در عرضه و قیمت محصولات کشاورزی، مازاد اقتصادی تولیدکنندگان این بخش را تحتالشعاع قرار میدهد. این اثرات در حالی است که بر اساس مطالعات پیشین، تغییرات اقلیم در دهههای آتی، پدیدهای مشهود در اغلب دشتهای ایران خواهد بود؛ که تبعات منفی بر منابع آب و در پی آن، بر تولید محصولات کشاورزی و امنیت غذایی خواهد داشت. لذا با توجه به اهمیت تأمین غذا در فرایند توسعۀ اقتصادی، تأثیرپذیری امنیت غذایی از تغییرات اقلیم و بررسی آثار رفاهی این پدیده در کشورمان، ضروری است. با توجه به این رویکرد، در مطالعۀ حاضر، آثار بالقوۀ پیشبینیهای مختلف اقلیمی بر الگوی کشت دشت همدان- بهار، با در نظر گرفتن سال زراعی ۱۳۹۷-۱۳۹۶ به عنوان سال پایه، مورد بررسی قرار گرفت و میزان تأثیرپذیری عملکرد محصولات، منابع آب زیرزمینی، تولید، درآمد و متعاقب آن، امنیت غذایی در بخش کشاورزی این دشت ارزیابی شد. نتایج نشان داد که با در نظر گرفتن رویکردی خوشبینانه در پیشبینی تغییرات اقلیم، همگام با افزایش برداشت از منابع آب زیرزمینی به میزان ۱۳ درصد، افزایش میانگین قیمت محصولات کشاورزی به میزان ۳۴ درصد و کاهش تولید به میزان ۵ درصد در دورۀ برنامهریزی ۲۰ سالۀ تحقیق نسبت به سال پایه، ارزش حال درآمد خالص تولیدکنندگان و شاخص امنیت غذایی در بخش کشاورزی منطقه، به ترتیب، به میزان ۱۷ و ۱۱ درصد کاهش خواهد یافت. با این حال، اتخاذ راهبرد مدیریتی کمآبیاری، بهبود امنیت غذایی دشت به میزان ۱۱ تا ۱۵ درصد را در پی خواهد داشت.
دکتر فاطمه طایی سمیرمی، دکتر صادق خلیلیان،
دوره ۲۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
توسعۀ تکنولوژی که در بخش کشاورزی برای کاهش مصرف انرژی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای صورت میگیرد، اثرات چندگانهای بر جانشینی انرژی و درنتیجه بر نرخ رشد شاخصهای اقتصادی و محیطزیستی در بخش کشاورزی میگذارد. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات چندگانۀ جانشینی انرژی از توسعۀ تکنولوژی بر نرخ رشد شاخصهای اقتصادی – محیط زیستی در بخش کشاورزی ایران با کاربرد تابع هزینه ترانسلوگ است. نتایج نشان داد که در صورت افزایش سطح توسعۀ تکنولوژی، جانشینی بین سرمایه و انرژی کاهش و درمقابل جانشینی بین نیروی کار و انرژی افزایش مییابد. همچنین نتایج نشان داد که با کاهش میزان جانشینی بین سرمایه و انرژی، اثرات منفی آن بر اقتصاد و کیفیت محیط زیست قابلتوجه است و درمقابل افزایش میزان جانشینی بین نیرویکار و انرژی، اثر مثبتی بر اقتصاد و کیفیت محیط زیست میگذارد که میزان این اثرات با افزایش سطح بالاتر توسعۀ تکنولوژی بر جانشینی انرژی بیشتر شده است. از نتایج این مطالعه پیشنهاد میشود که برای کاهش اثرات منفی اقتصادی و محیط زیستی از کاهش موجودی سرمایه لازم است تسهیلاتی برای سرمایهگذاری بیشتر در بخش کشاورزی ایران اختصاص داده شود
دکتر حجت اله شایگان فرد، دکتر محسن مهرآرا،
دوره ۲۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
در تحقیق حاضر، میزان اثرگذاری برخی از مهمترین متغیرهای تأثیرگذار بر ترجیحات کشاورزان ورامینی در استفاده از منابع آبی استحصال شده از کانالهای آبیاری، با استفاده از روش آزمایش انتخاب گسسته ارزیابی شده است. در این راستا، ابتدا ضمن مشورت و مصاحبه با افراد خبره محلی، متغیرها و سطوح آنها، احصاء و سپس دادهها از طریق پرسشنامه در میان جامعۀ هدف جمعآوری شد. علائم ضرایب برآورد شده نشان میدهد هرگونه کاهش نرخ آببهای کشاورزی، ارتقای وضعیت کیفیت آب، تشدید نظارت بر میرآبها، تضمین حقآبه رهاسازیشده از سد و کانالها و بهسازی و گسترش کانالهای آب، موجب افزایش سطح مطلوبیت کشاورزان ورامینی خواهد شد. در زمینۀ تمایل به پرداخت کشاورزان (با لحاظ کردن متغیر نرخ آببهای کشاورزی بهعنوان متغیر پولی نرمالکننده)، یافتههای تحقیق، نشان داد که متغیر «وضعیت حقآبه رهاسازیشده از سد و کانالها» در سبد ترجیحات پرسششوندگان (کشاورزان) بیشترین اهمیت را دارد، بهنحوی که حاضرند در ازای تضمین تأمین و دریافت آب در فصول کمبارش سال، معادل ۵۸ درصد آببهای بیشتری بپردازند که این نتیجه، مبین آسیبپذیری کشاورزان و محصولات کشاورزی کشت شده در دشت ورامین در مواجهه با بحران کمآبی و خشکسالی است