جستجو در مقالات منتشر شده



دکتر زانا مظفری، دکتر سعید خانی، دکتر بختیار جواهری،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۲ )
چکیده

بدون تردید، ویژگی های کمّی و کیفی جمعیت و مؤلفه‌های آن، نقش بسیار مهمی در وضعیت اقتصادی، رشد و پیشرفت هر جامعه‌ای دارد و می‌تواند به طور مستقیم و یا غیرمستقیم بر بسیاری از ابعاد آن جامعه اثر داشته باشد. بر اساس ادبیات نظری و تجربی اقتصادی، ساختار سنی جمعیت، از عوامل اثرگذار بر آلودگی های زیست‌محیطی است. در این مقاله، با استفاده از روش GMM سری‌زمانی، طی دوره زمانی ۱۳۹۹-۱۳۶۱ به بررسی رابطه بین گذار به سالخوردگی جمعیت و آلودگی هوا پرداخته شده و برآورد مدل، نشان می دهد که گذار ساختار سنی جمعیت به مرحله سالخوردگی، با کاهش آلودگی هوا همراه است. آن طور که پیش‌بینی شده، کشور ایران از سال ۲۰۳۰ به بعد، یک جمعیت سالخورده است و بر اساس نتیجه مطالعه حاضر، با افزایش جمعیت سالخورده، می توان انتظار داشت که آلودگی هوا و تخریب محیط‌زیست کاهش یابد. فرضیه زیست‌محیطی کوزنتس، با در نظر گرفتن ساختار سنی جمعیت در بازه زمانی مورد بررسی تحقیق، تأیید می شود. سایر نتایج مطالعه، نشان از آن دارد که شهرنشینی، صنعتی‌شدن، آزادی تجاری و آلودگی دوره قبل، اثر مثبت و معنی داری بر آلودگی هوا دارند.
 

دکتر میر حسین موسوی، دکتر موسی خوشکلام خسروشاهی، خانم سمیرا ترکاشوند،
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده

هدف از نگارش این مقاله، بررسی اثر شوک‌های قیمت نفت بر مؤلفه‌های بازارکار ایران و نقش دولت در این زمینه است. مؤلفه‌های بازارکار شامل فرصت‌های‌شغلی، نرخ‌ یافتن شغل، نرخ ورود به بیکاری و نرخ بیکاری بوده، و برای این منظور، از رویکرد خودرگرسیون برداری ساختاری در دوره زمانی ۱۳۹۸:۲-۱۳۸۴:۱ استفاده شده است. نتایج توابع واکنش آنی، نشان می‌دهد که شوک‌های مثبت قیمت نفت بر متغیرهای مدل، اثر معناداری دارند؛ اما شوک‌های منفی قیمت نفت معنادار نیستند. یک شوک مثبت قیمت نفت، مخارج عمرانی دولت را افزایش می‌دهد، ولی به دلیل ناکارآیی سرمایه‌گذاری‌های دولت، فرصت‌های شغلی، کاهش و نرخ ورود به بیکاری، افزایش می‌یابد. در این شرایط، نرخ یافتن شغل مطابق انتظار، بعد از یک دوره کاهش می‌یابد و در نتیجه، نرخ بیکاری در پاسخ به شوک‌های مثبت قیمت نفت افزایش یافته است. نتایج، نشان‌دهنده بیماری هلندی و اثر نامتقارن شوک‌های قیمت نفت بر بازارکار است.
آقای امیر حلاجی، دکتر صالح قویدل، دکتر مسعود صوفی مجیدپور، دکتر علی عباس حیدری،
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

هدف از تدوین این مقاله، پیش‏ بینی عرضه و تقاضای نیروی کار در ایران و سپس شکاف میان این دو تا سال ۱۴۳۰بوده و برای پیش بینی عرضه، نخست جمعیت به تفکیک سن با روش کوهورت تا سال ۱۴۳۰ برآورد شده، سپس با دو سناریو برای نرخ مشارکت نیروی کار جمعیت فعال یا عرضه نیروی کار پیش‏ بینی شده است. سناریوی واقع بینانه که نرخ مشارکت نیروی کار را متناسب با روند «متوسط سال‏های تحصیل زنان» پیش ‏بینی می‏ کند، جمعیت فعال در سال ۱۴۳۰ را ۳۵/۳۰ میلیون نفر پیش ‏بینی کرده، و از طرف دیگر، با استفاده از کشش تولیدی اشتغال و دو سناریو برای رشد اقتصادی ایران، تقاضا برای نیروی کار تا سال ۱۴۳۰ پیش ‏بینی شده است. با فرض رشد اقتصادی متوسط ۶/۲ درصد در سال و کشش تولیدی ۷/۰، میزان تقاضا برای نیروی کار در سال ۱۴۳۰، حدود ۲۶/۴۰ میلیون نفر پیش ‏بینی شده است. با سناریوی واقع بینانه برای نرخ مشارکت و سناریوی رشد اقتصادی سالانه ۶/۲ درصد، نتایج نشان می ‏دهد که تا سال ۱۴۱۰، بیکاری در ایران وجود دارد هرچند که روند آن کاهشی است. در سال ۱۴۱۰، بیکاری به صفر می‌رسد؛ یعنی عرضه و تقاضا باهم برابر می ‏شوند. از سال ۱۴۱۰ به بعد، مازاد تقاضای نیروی کار با روند افزایشی شروع خواهد شد؛ ‏به‏ طوری‏که در سال ۱۴۳۰، مازاد تقاضا برای نیروی کار به حدود ۱۰ میلیون نفر می‏رسد. برای جذب مازاد تقاضای نیروی کار، سه پیشنهاد سیاستی ارائه شده است: اول، افزایش بهره‏ وری؛ دوم، استفاده از نیروی کار خارجی و سوم، افزایش نرخ مشارکت اقتصادی زنان.
 


صفحه ۱ از ۱